1- با تکنرخي شدن بنزين، قيمت اين سوخت از700تومان به1000تومان به ازاي هر ليتر افزايش يافت. اين افزايش، يک بار ديگر، توپخانه جريان دلواپس را که طي هفتههاي گذشته شاهد فتوحات دولت يازدهم، در سطح داخلي و بينالمللي است، به کار انداخت تا از فرصت پيشآمده استفاده کند و دولت يازدهم را بياعتنا به اقشار کمدرآمد و عامل افزايش تورم و گراني معرفي نموده تا شايد توفيقات دولت را کمرنگ نمايد. رسانههاي اين جناح با استفاده ابزاري از همزماني تکنرخي شدن بنزين با روز سوم خرداد، سالگشت آزادسازي خرمشهر، در يک قرينهسازي تاريخي با فرمايش بنيانگذار انقلاب(ره) که فرموده بود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، تيتر زدند: «دولت بنزين را آزاد کرد».
2- نگارنده البته در نحوه اطلاعرساني عمومي اين خبر، به دولت نقد دارد و معتقد است اين تصميم سوءتفاهمخيز که قطعا و حتما پيشبيني ميشد مورد راهزني و بهرهبرداري سياسي جناح رقيب قرار بگيرد، لااقل ميبايست در يک گفتوگوي مستقيم تلويزيوني، توسط رئيس دولت به اطلاع مردم ميرسيد تا افکار عمومي از زبان منتخب شان، بلاواسطه ميشنيدند ضرورتها و فوريتهاي اين تصميم چه بوده و چرا بايد در هنگامهاي که کشور با رکود تورمي مواجه است، به آن تن داد؟
اين کار اگر اتفاق افتاده بود، زمينه بسياري از تخريبهاي غرضورزانه مخالفان دولت، که از هر گاهي، براي بنا کردن کوه نارضايتي، نااميدي و ياس در مردم بهره ميبرند را سد ميکرد. يادمان نرفته رئيس جمهور سابق براي هر اقدام اقتصادياش در صفحه تلويزيون ظاهر ميشد و مثلا به مردم ميگفت اين 45500تومان، هديه امام زمان است و مردم نبايد از آن، براي عوض کردن پرده و مبل خانههايشان استفاده کنند. اين پول را بايد در جيب نگه دارند تا برکت زندگيشان باشد.
3- چرا بنزين گران شد؟
براساس تبصره21 برنامه بودجه سال94، مجلس براي اجرای بند ب ماده34قانون برنامه پنج ساله پنجم و تحقق درآمدهای مربوط به بند7 قانون هدفمندی مصوب 15 / 10 / 1388 ، سقف بودجه هدفمندی یارانهها را 48هزارمیلیارد تومان تصویب کرد. جالب این که هم در بند ب ماده34 و هم بند7 قانون هدفمندی، به دولت تکلیف شده بخشی از این مبلغ (معادل 4هزار میلیارد) را از طریق افزایش قیمت حاملهای انرژی تامین کند. به زبان ديگر آن چه دولت يازدهم با آزادسازي نرخ بنزين انجام داد، در واقع، اجراي تکلیفي بوده است که مجلس نهم، هم در سند بالادستی برنامه پنج ساله و هم در بودجه سال1394 برايش تکليف کرده است.
رسانه دلواپسان تيتر ميزند: «دولت، بنزین را آزاد کرد»، درحالی که واقعیت چیز دیگری است.
4- من البته همانطورکه به نحوه اجراي اين تصميم، ايراد شکلي دارم، اما شجاعت رئيسجمهور را در فرار از دام عوامفريبانهاي که حواريون دولت قبل گسترانيده و هرگونه ورود به بحث «واقعي شدن قيمتها» را به ابزاري براي انتقامکِشي از دولت مستقر و ايجاد حس بدبيني و رويگرداني در ملت تبديل نموده است، ميستايد. مگر قرار نبود طي دو برنامه پنجم و ششم توسعه، قيمت بنزين و ديگر حاملهاي انرژي، به فوب خليجفارس نزديك شود؟
مگر مصوبه مجلس شوراي اسلامي نبود که قيمت حاملهاي انرژي، سالانه 20درصد افزايش پيدا کند تا زمينه خروار خروار قاچاق سوخت از کشور گرفته شود و يارانهها، هدفمند و عادلانه در کشور توزيع شود؟
چرا بايد از کيسه آن روستايي آفتابنشيني که حتي دوچرخه هم ندارد، سوبسيد بنزين خانههايي پرداخت شود که در هر پارکينگاش، سه چهار ماشين شاسي بلند خارجي پارک است؟
آقايان در مجلس هفتم، با شعار عوامپسندانه «تثبيت قيمت ها»، به تقابل با نص صريح قانون پرداختند و دولت مطلوب شان هم، کتاب برنامه چهارم توسعه را بوسيد و روی طاقچه گذاشت، اما حالا که دولت يازدهم دوباره ميخواهد مصوبات معلق گذشته را اجرا کند، فرياد وامستضعفا و وااقتصادا سردادهاند.
مجلس هفتم با طرح «تثبيت قيمتها»، کشور را فرسنگها از اهداف برنامه پنجم توسعه دور کرد.
چرا آن موقع که نمايندگان، براي چند سال، جلوي افزايش نرم و آرام حاملهاي انرژي را گرفتند و اختلاف ميان قيمت جهاني و وطني را بيشتر و بيشتر کردند، کسي پيدا نشد تا بگويد آزموده رادوباره آزمودن خطاست و در دهکده جهاني کسي نميتواند با دستورالعمل و بخشنامه، قيمتها را پايين و بالا کند؟
5- دولت احمدينژاد براي اصلاح قيمت حاملهاي انرژي مجبور شد طرح هدفمندي يارانهها را اجرا کند. جالب است که در همين طرح، دولت را موظف کردهايم قيمت بنزين را به فوب خليج فارس برساند. حالا اما براي نهادي که قانون او را موظف به واقعي کردن قيمت بنزين نموده، دست ميگيريم که: «دولت، بنزين را آزاد کرد».
6-کاري که دولت يازدهم انجام داده، برداشتن اختلاف300تومانيِ بين بنزين سهميهاي و آزاد است. در حقيقت، دولت سهميهها را حذف و بنزين را تکنرخي کرده است. اقدام دولت، تنها راه موجود براي بيرون آوردن دوباره برنامههاي خاک گرفته چهارم و پنجم توسعه، از بايگاني کشور است. يعني اجراي تکليفي که مجلس برعهده دولت گذاشته.
7- دولت به موازات تکنرخي شدن بنزين اعلام کرده کسي به بهانه 18000تومان اختلاف ماهيانه که در قيمت بنزين پيش آمده، اجازه افزايش بهاي خدماتاش را ندارد. مردم بايد با دولت منتخب خويش همکاري کنند. اين، تنها راهی است که براي رسيدن به برنامه توسعه کشور که سالهاست در گنجه اتاق رئيسجمهور خاک خورده و غبارگرفته، مانده است. کسي نبايد از اين اقدام ناگزير، براي پرکردن جيباش، نااميدساختن مردم، بدبين کردن آنها نسبت به دولت و حکومت استفاده کند.
8- دولت در کنار حذف سهميه بنزين، دوسال است، دارد به اصلاح ساختارها و مناسبات اقتصادي کشور ميپردازد. افکار عمومي بايد اين عملکرد را بداند.
کاهش نرخ تورم از 45درصد به 15درصد، مثبت شدن نرخ رشد اقتصادی از 6- به 2/5درصد، احیای سازمان برنامه و بودجه، کاهش نرخ ارز از3600به3200 تومان و از آن مهم تر، ايجاد ثبات در این بازار، کاهش نوسانات بازار طلا، کاهش قیمت سکه و ايجاد ثبات در این بازار، افزایش 36درصدی صادرات، کاهش 23درصدی واردات، مثبت کردن تراز تجاری، کاهش هزینههای بیمارستانی و اعمال جراحی، بیمه کردن 14میلیون ایرانی بدون بیمه، اجراي طرح بزرگ سلامت، واقعیسازی برآوردها در بودجه سالیانه، عدمدستاندازی به منابع بانکي، کاهش نرخ رشد نقدینگی از 36 به17درصد، کاهش نرخ رشد پایه پولی از 18به9درصد، اتمام و تکمیل بسیاری از طرح های نیمه تمام، کاهش شدید انحرافات بودجه، جلوگیری از فساد گسترده و اختلاسهاي نجومي و جلوگیری از سوءاستفاده دزدان و کاسبان تحریم به بهانه دورزدن تحریمها، بخشي از عملکرد دولت تدبير و اميد است که در اين 22ماه به نتيجه رسيده است.
دنیای اقتصاد
نظرات بینندگان
مطلب بسیارخوب وروشنگرانه ای می باشد که ازاینگونه مطالب باید دررسانه ملی وروزنامه های کثیرالانتشار بیشتر وکاملتر بیان شود که متاسفانه دولت زحمتکش ازاین حیث غریب وبدون پشتوانه است هردولتی نقاط ضعف وقوتی دارد که متاسفانه این دولت باوجود زحمات وموفقیتهایی که دارد اکثر رسانه هاسعی درنشان دادن عکس آن رادارند که امیدواریم ارباب جراید بیشتروبهتر جانب انصاف رارعایت نمایند ودولت زحمتکش رایاری کنندکه به نظر اینجانب حمایت دولت دراین برهه حساس یک وظیفه ملی ومیهنی است
استاد بزرگوار ، جناب آقاي دکتر امير شهلاء دست مريزاد
مطالب ارزشمند شما آگاهي آفرين است . به سهم خودم از همه جانبه نگري حضرتعالي صميمانه تشکر مي کنم .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
نتیجه: خاتمی هم یک اصلاح طلب قلابی بود.
مطالب پرمحتوا و ارزشمند جنابعالی را به دقت مطالعه نمودم بسیار آگاهی بخش بود وای کاش همه دست به قلم ها واقعیات موجود را مورد تحلیل قرار دهند بنده از حسن نظر و واقع بینی شما کمال تشکر و قدردانی را می نمایم
چرا یادگرفتیم ادعای اسلامیت واخلاق کنیم اما تخریب دیگران را هم بکنیم.نگارنده محترم بدون مسائل جناحی این مطالب چیزی جز تکرار قبل نیست.سوال: در بودجه های سالانه قبل از هدفمندی چگونه هست که اعتبارات یارانه ای به اندازه قیمت کالاهای مشمول یارانه همسان افزایش می یافت اما چه شده که یارانه نقدی ثابت اما کالاهای مشمول هرسال افزایش یافته.چرا؟ایا این مسیری گه دولتمردان قبل واینده می پیمایند همان مسیر والاستریت وغرب ویونان نیست؟ سیاست گرانی خدمات دولت بهمراه مالیاتهای هنگفت دوسر برای معلمان وکاهش دستمزدها. دکتر عزیز چرا مردم ومامعلمان باید جورکش دولت باشیم وقضات وپزشکان واساتید دانشگاه ومدیران یقه سفید در سایه ارامش باشند؟وقتی واحد انسان باشد یک با یک مساوی نیست .ایا دولت تدبیر است یا تزویر
وقتی واگذاری به مردم مطرح است انهایی هستند که ولی نعمت نظامند ودر تمام سختیها جور کش نظامند .نه انهایی که با رانت و... با سرمایه های دزدی از بیت المال مملکت را به تاراج ویغما می برند.دلم برای مردم میسوزد که جان دادندوجور کشیدند.پابرهنه وگشنه انقلاب کردند به امید اربابی ولی افسوس .که صاحب نظام چند نهاد وافرادخاص شدند.
دلواپس :یعنی کسی که نگران است یک پزشک ویا قاضی واقازادگان پیوست دار بیش از متعارف حقوق وزندگی مرفه داشته باشد اما معلم وکارگرواقشار متوسط در تنگناباشند.
که: مردم نگاه میکنند به سخن وعمل حاکمان که اگر دروغ گفتن وبدعهدی کردند وتجمل ارزش است اوهم همین کار بکند.
:نظریه دهکده جهانی دیگر منقضی شده است.ایا کارشناسان ودکترهای چین وکره وزاپن وفوب خلیج هم این ادعا رادارند؟
اماکاهش تورم نه بخاطر تدبیر دولت بخاطر کاهش قدرت خرید مردم است یعنی همان 99 درصد وسوء مدیریت مدیران بی عرضه قبل وبعد.وتوزیع ثروت در دستان اقازادگان وعدم برگشت نقدینگی به چرخه اقتصاد واختلاسهای گوناگون ونا امیدی ملت وامید سراب گونه به نتیجه غیر ممکن مذاکرات وحذف تحریمها که متاسفانه بصیرت اقتصادی مردم مظلوم در گرو رسانه های موج ساز وکاذب است .مسیر اقتصاد رو به یونان ووال استریت است چون اقتصادانهای ما تحصیل کرده غربند نه یوسف نبی.
در عرصه سیاست خارجی که کاری کردند که قیمت نفت به پایین ترین سطح خودش رسید و هر دستاوردی که دولت گذشته در زمینه هسته ای کسب کرده بود به باد دادند و حتی یک ریال هم نگرفتند
در عرصه سیاست داخلی که شامل اقتصاد و فرهنگ هست در عرصه اقتصاد که توزیع مسخره سبد کالا و تورم شدید و بیکاری و رکود در عرصه فرهنگ که شامل آموزش وپرورش هست که دیگر نیاز به گفتن نیست
در مورد بنزین هم دولت قبل اول یارانه می داد بعد قیمتها رو آزاد می کرد اما این دولت هم یارانه ها رو قطع می کنه و هم قیمتها رو آزاد می کنه
ادامه دارد
اما آنچه مسلم است هنوز مردم ناراضى هستند و هنوز حس مى كنند آمارهاى دولتى و ادعاهاى اقتصادى برايشان نامفهوم است و بقول معروف "يك چيزى مى گويند و يك چيزى مى شنوند" رشد اقتصادى و تورم ١٥ درصد هم تا در زندگى مردم ملموس نباشد فقط آماراست وبدرد دولت و اقتصاددانان و سخنرانى مجلسيها مى خورد آنچه بدرد مردم مى خورد اينست وقتى صبح از خانه بيرون مى آيند اين تغييرات را در سفره هايشان ، كارشان ، تحصيلشان ، تفريحشان ، فزندانشان و... ببينند يعنى نشاط اجتماعى ، اقتصادى و فرهنگى در چهره مردم كوچه وبازار موج بزند با آمار وارقام ساختگى و زوركى رفاه و شادابى نمى آيد هر وقت مردم رفاه و شادابى را حس كردند و از آن سخن گفتند بدانيد آن تغيير واقعى است ضمنا تورم فعلى بايد ماليات بر ارزش افزوده جمع گردد تا درست تر باشد
كه حدود ٢٥ درصد است البته اگر آمارها واقعى باشد
ملت بدبخت کوبیده می شود , کجا اتفاق افتاده و چرا من معلم
که ناسلامتی کارمند این دولتم , این توفیق بزرگ را در زندگیم
احیاس نمی کنم , چرا وضع زندگی و معیشت من با وجود کاهش
تورم , روز به روز بدتر می شود . . بابا بس کنید دیگر , تا کی شعار و
دروغ . . گفتیم دولت قبلی که سردمدار دروغ و تفلب و اختلاس بود تمام شد و این دولت , فرق می کند , اما زهی خیال باطل . .
من با نظر دوست خوبم آقای زارع کاملا موافقم که کاهش تورم
( البته فقط روی کاغذ ) هیچ ربطی به تدبیر این دولت ندارد و بلکه
تنها ناشی از کاهش شدید قدرت خرید مردم است . . .
این مقاله باید در سایت پرزیدنت و وبسایت های بلندگوی دولت چاپ میشد؟ به فرهنگیان و مشکلات آنان چه ربطی داشت؟؟
این دولت حقوق سایر کارمندان را به عناوین مختلف زیاد می کند به غیر از معلمین