ویلیام جیمز، فیلسوف و روان شناس معروف و برجسته آمریکایی، سیستم فکری پراگماتیسم را به صورت یک فلسفه سیستماتیک درآورد. این متفکر بزرگ و نامدار و نویسنده کتاب ارزشمند اصول روان شناسی به شاگردان خود می گفت: فلسفه چنان نیست که درصدد یافتن جواب نهایی برای مشکل بزرگ کائنات باشد، بلکه می بایستی از فلسفه در جهت کمک و راهنمایی عملی در رفع معضلات و دشواری های زندگی خود انتظار داشت و بهره جست.
در " ماجراهای جاودان در فلسفه " اثر توماس هنری و دانالی چنین می خوانیم:
او (جیمز) فلسفه را از کلاس های درس بیرون کشید و در زندگی روزمره به کار انداخت. می گفت هر یک از ما فیلسوف هستیم. دانسته یا ندانسته، دائما در پی آنیم راجع به اموری که به ما ارتباط پیدا می کند اظهار نظر کنیم و تصمیم بگیریم و همین ضرورت اتخاذ تصمیم این کشش غریزی به سوی اعمال و عقاید خردمندانه تر، همان عاملی است که ما را فیلسوف بار می آورد.
برای پراگماتیسم، آزمون هر عقیده ای این است که آن عقیده چه تغییر در زندگی شخصی به وجود می آورد و همین آزمون است که گذرگاه انواع گوناگون جهان بینی هاست.
به نظر ویلیام جیمز ، پراگماتیسم ؛ فلسفه ای است که می تواند انواع خواسته های فلسفه های گوناگون را ارضا کند. این فلسفه می تواند مانند خردگرایی مذهبی باشد و در عین حال تجربه گرایی خود را نیز حفظ کند.
پراگماتیسم همه نظریه های ما را نرم می کند، آنها را انعطاف پذیر می سازد و هر کدام را به کار وا می دارد. او نه عقاید جزمی دارد و نه اصول اعتقادی خاص، بلکه فقط روش خاص خویش را دارد.
همان طور که پراگماتیست جوان ایتالیایی، پاپینی گفته است، پراگماتیسم در وسط نظریه های ما قرار دارد. (به نقل از فلسفه جدید تربیت)
جیمز معتقد بود که فکر درست، آن است که به موفقیت ما در زندگی بینجامد؛ و ایمان و اعتقاد درست آن است، که به تحقق یافنن هدف های ما در جهان و زندگی کنونی منتهی شود. بنابراین افکار و عقاید ما ذاتا یا (فی نفسه) مطلوب نیستند بلکه مانند وسایلی به شمار می روند که هدف های ما را در دنیای واقعی تحقق می بخشند. نشانه حق این است که اعتقاد به آن در زندگی عملی یا عینی ما بهتر و سودمندتر از انکارش باشد، به عبارت دیگر نشانه حق، موفقیت و علامت باطل، شکست است.(پراگماتیسم )
مولف کتاب ارزشمند فلسفه جدید تربیت به نقل از "ماجراهای جاودان در فلسفه" چنین آورده است:
" فلسفه پراگماتیسم در همه جا چه در خانه و چه در امور خارج از آن اثر بخش است. جیمز می گوید: فلسفه ام به من تعلیم داد تا حد زیادی در خانه ام آرام تر باشم. با آن که مردی اجتماعی بود در بین افراد خانواده اش احساس رضایت خاطر کاملی می کرد. "
فلسفه پراگماتیسم به طور خلاصه عبارت است از دعوت به فعالیت فردی برای تکمیل بنای دنیایی بهتر. در کوششی که برای بهتر کردن جهان به کار می رود و طبعا موجبات شادی و آسایش افراد نیز بهتر فراهم خواهد شد.
مطالعه کتاب گفت و گو با معلم از ویلیام جیمز توصیه می شود در این کتاب می خوانیم:
- روان شناسی باید به مسائل جهان واقعی بیشتر بپردازد تا آزمایشگاه.
- روان شناسی باید به ما کمک کند که درباره تدریس و یادگیری بیشتر بدانیم.
- معلمان و مربیان باید مشاهدات، افکار و پرسش هایی را در کلاس مطرح کنند که می توانند مهم ترین منبع فیدبک (بازخورد) علمی باشند.
- روان شناسی باید آن چه را در درون هر شخص می گذرد: افکار، احساسات، رغبت ها، ارزش ها و عواطف مطالعه کند زیرا تلاش ها و انگیزش شخص تحت تاثیر آنها هستند.
" وودرینگ " نظریه پرداز تربیتی اهمیت گفتارها و دیدگاه های جیمز را در این عبارت خلاصه می کند: " هر گاه معلمان و مربیان، دیدگاه های ویلیام جیمز را ... به دقت می خواندند ما اکثر مشکلات تربیتی فعلی را نداشتیم." خواهرش درباره او میگوید:" او هر روز صبح دوباره متولد می شد."
ویلیام جیمز ماهیت عینی و ذهنی مسائل تربیتی را مورد توجه قرار می دهد. مثلا وقتی از روش های تدریس سخن می گوید معلم و هدف های او را در یک دست و محصل و هدف های او را در دست دیگر قرار می دهد و بررسی می کند. در هر صورت جیمز در روان شناسی بیشتر خویشتن نگری را برای کشف علل حالات روانی به کار می برد. به نظر او بهترین راه تعریف منش یک شخص، این است که گرایش ذهنی و اخلاقی او را درباره خودش دریابیم.
جیمز خود را بسیار عمیق و شدید، فعال و سرزنده احساس می کرد. در چنین لحظه ها این صدا از درون او به گوش می رسید می گفت:" این است واقعیت من!"
جیمز در تربیت، اهمیت عادت های درست را مورد تاکید قرار می دهد و آنها را باعث ثبات عاطفی می داند و می گوید دانش آموز بدون عادت های درست در معرض افکار آشفته و سطحی است. او عقیده دارد که مربی هیچ گاه نباید رغبت را فراموش کند. ولی رغبت باید بر اساس درستی مبتنی باشد. به عقیده جیمز، تربیت در گذشته حالت ارتجاعی داشته است زیرا یافته های روان شناسی را در نظر نگرفته است. تربیت، فلسفه و روان شناسی اصولا با همدیگر ارتباط دارند. زیرا همگی برای کشف کامل تجربه می کوشند.
معلم، بر حسب فلسفه جیمز، باید از مطلق اندیشی بپرهیزد. از آن جا که خود جائزالخطاست وظیفه دارد که مانند یک راهنما و یک دوست رفتار کند. در کلاس هیچ گاه نباید جزمی بودن مورد تشویق قرار گیرد. جیمز از تربیت بزرگ سالان به شدت پشتیبانی می کرد و آن را یکی از رویاهای تعبیر نشده دموکراسی می خواند.
جیمز در پاسخ به این پرسش که مهمترین رفتار در تربیت کدام است می گوید: " معلم بالاتر از همه باید تشویق کند. رفتار مثبت موجد پیشرفت است در حالی که نظر منفی جلو رشد دانش آموزان را می گیرد. محبت و تفاهم در تربیت هم مانند سایر فعالیت های زندگی مهم است." همچنین معتقد است که معلم واقعی ماموریت جهانی دارد و وظیفه او تنها این نیست که محصلان را تعلیم دهد و هم خود را وقف خیال بافی سازد بلکه باید به عده زیادی از مردم برسد تا دموکراسی شیوه فعال زندگی شود. (فلسفه جدید تربیت) به نقل از " تاریخ فلسفه تربیتی- مایرفردریک"
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
شعله تا سرگرم کار خویش شد هر نیای شمع مزار خویش شد
نی به آتش گفت: کاین آشوب چیست؟ مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟
گفت آتش بیسبب نفروختم دعوی بیمعنیات را سوختم
زانکه میگفتی نی ام با صد نمود همچنان در بند خود بودی که بود
با چنین دعوی چرا ای کم عیار برگ خود می ساختی هر نوبهار
مرد را دردی اگر باشد خوش است درد بیدردی علاجش آتش است
مجذوب تبریزی