صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

عبدالله افراسیابی/ همکار گروه صدای معلم

سلسله مباحث اندیشه و فلسفه ؛ سنت و مدرن با تفاهم یا تزاحم ؟!

مباحث اندیشه و فلسفه در مورد تفاهم و یا تزاحم سنت و مدرنیسم  دو عنصر و مؤلفه ی سنت و مدرن در نقطه نظراتی چند اشتراکاتی را دارا بوده و به شدت در هم تنیده اند و به میزان قابل توجهی در دایره ی این همانی واقع گشته و با عنایت به فاکتورهایی که ذیلا در مبحث پیش نظر خواهد آمد شاید بتوان چنین گفت که یک هویت واحد دارند. این مدعا را صرفا از لسان سنت گرایان، بل از زبان مدرنیست ها و پسا مدرن ها هم بتوان بیان نمود.

در عالم اندیشه و گذر زمان ، ملاط اولیه و جوهری مدرن را همان سنت رقم زده است. این پارادایم به همان میزان که در مباحث جزئی ، کلی و یا ذهن و عین مطرح است در اینجا نیز آن چنان به خط کشی و تفاضل و تفاصل قائل نیست و هرگز نمی خواهد وارد معرکه ی غوغا برانگیز و فرسایشی از نوع "آبلارد" و "ویلیام" شود.

بحث از ارزش گذاری و کهنه و نو و همچنین کاربردها و کارکردها و حق و باطل و خیر و شر در میان نیست و می توان گفت موضوع حتی فراتر از آن چیزی است که "اوکتاویاپاز" گفت و سنت را پایه ی مدرن و مدرن را برآمده و ملهم و منبعث از سنت و یا یکی را در دو نقش تلقی نموده است. صرفا نبایستی به کاراکترها نگریست.

بسیاری از انفکاک ها و انشقاق ها و تفارق ها بیشتر ذهنی و اعتباری هستند تا تعیّن عقلانی، فلسفی و یا تجربی.

هیچ متفکر، مفسر و تحول آفرینی معتقد به انجماد و رکود و ایستایی نیست و ترقی خواهی و نواندیشی و تجدد و تطور و بالندگی و رشد و تعالی و مسائلی از این دست، آمال و خواسته ی بشر است، اما آنچه نقص و نقض غرض قلمداد می شود از کف دادن نعمات و حقایقی است که ثبات و تداوم حیات و تکامل منوط به آنها است و اغماض نسبت بدان ها ، فرصت سوزی و عین رکود و در جا زدن و تحمل خسارات جبران ناپذیر می باشد. تمامی و یا حداقل بخش قابل ملاحظه و شایان توجهی از فرهنگ و تمدن و برج عظیم و پهناورعلمی، فلسفی، هنری، روان شناختی، جامعه شناسی و تجربیات جهان کنونی و دستاوردهای تجربی انسان امروزین، مدیون و مرهون عصر به اصطلاح پیشامدرن و حتی ما قبل تاریخ و دوران کلنی و هرمسی و گنوسی است.

انسان والای ایمانوئل کانت و ابرمرد فریدریش نیچه در کلیت فلسفی هستی و روح کلی جهان جاری و ساری است، هگلیست و اگزیستانسیالیت ها و به ویژه بن مایه ی فکری فلسفی مارتین هایدگر و حتی نئوپوزیتویست ها و متجددین اطو کشیده مدعی صرف علمی عریان و گریزان از فلسفه یونانیزه و یا عهد میانه نیز از فلوطین گرفته تا قدیس توماس هیچ وقت نتوانسته اند خویشتن را بی نیاز از گذشته و سنت ها بدانند.

محققین به اساتین فلسفه بنگرند به انباذقلس یا امپیدوکلس حتی به رواقیون و اپیکوریست ها، بخش مهم و عمده ای از شاکله ی فکری و ساختاری اندیشه و فلسفه ی آنان از ادیان و مذاهب الهی و سنن موجود و ما قبل نشات گرفته و جملگی مرهون گذشته اند تا حال. سوفیست ها و امثال هراکلیتوس و گورگیاس و نخبگانی چون دموکریت هم از این قاعده مستثنی نیستند. ایجاد و یا قائل شدن به گسست، مشکلی را حل نمی کند. در مواردی خط کشی های تصنعی با هر مقصد و نیت و انگیزه ای که باشد به نخبه کشی و یا پاس دادن و فروختن و حتی هدیه دادن نوابغ و نخبگان به بیگانه تلقی می گردد که الحق گناهی نابخشودنی است.

این عبارت جامع و اساسی از گامبرتواکو" که « .... بسیاری از این اندیشه های به اصطلاح پسامدرن، چقدر پیشاباستانی هستند.» گویای حقیقتی روشن و موید و مصدق بحث مورد نظر ماست. فیلسوف فوق الذکر نظر دیگری دارد که عبارت است از "خرد باوری لاتین" اصول خرد باوری یونانی را اتخاذ می کند ولی آنها را در بستری حقوقی و قراردادی تغییر می دهد و غنا می بخشد. معیار حقوقی، modus  است.

این الگوی خرد باوری یونانی و لاتین همان است که هنوز بر ریاضیات، منطق، علوم و برنامه نویسی کامپیوتر حاکم است. ولی این همه ی آن چیزی نیست که ما میراث یونان می خوانیم...

اگر جست و جوی حقیقتی نو از دل بی اعتمادی به میراث یونان کلاسیک زاده می شود، پس هر شناخت حقیقی ای باید سرچشمه ای کهن تر داشته باشد. این شناخت میان بازمانده های تمدنی یافتنی است که پدران خرد باوری یونانی به آن بی اعتنا بودند. حقیقت چیزی است که ما از همان آغاز با آن می زیسته ایم. اما فقط آن را از یاد برده ایم. اگر ما آن را فراموش کرده ایم، پس باید کسی برای ما حفظش کرده باشد و...

کورپوس هرمتیکوم که در حوزه ی مدیترانه در سده ی دوم شکل گرفت و در جریان یک رویا یا یک واقعه به هرمس تریمگیستوس وحی شد و به واسطه ی آن nous  بر او ظاهر شد. Nous  از نظر افلاطون نیروی به وجود آورنده ی ایده ها بود و برای ارسطو نیروی خرد بود که به واسطه ی آن ما قادر به شناخت ذوات می شویم...

اندیشگران رنسانس نشان دادند که کورپوس هرمتکیوم محصول فرهنگ یونانی نبوده و پیش از افلاطون نوشته شده است. در کتاب "هرمنوتیک مدرن" می خوانیم:... باید بگوییم که پس از پیروزی دوباره هرسیان به خردباوری مدرسی سده های میانه، این عقاید باز هم سر بر آوردند. در طول آن سده ها که خردباوران مسیحی می کوشیدند تا وجود خداوند را از راه الگوهای استدلال الهام گرفته از modus ponens ثابت کنند، شناخت هرسی از بین نرفت و همچون پدیده ای حاشیه ای میان کیمیاگران و عارفان یهودی و در لابه لای نوشته های مکتب نوافلاطونی شرمگین سده های میانه باقی ماند. ولی در طلیعه ی آن چیزی که ما دنیای جدید می نامیم در فلورانس، شهری که در آن بانک داری جدید در حال تکوین بود کورپوس هرمتیکوم این محصول سده ی دوم یونان گرایی به سان گواهی از دانش بسیار کهن با سابقه ای حتی قدیم تر از موسی کشف شد.

الگوی هرمسی همین که به همت پیکودلامیراندلا، فیچینوویوهانس روخلین، یعنی به دست نو افلاطونیان دوران رنسانس و عرفان مسیحی دوباره به کار گرفته شد، توانست بخش عظیم فرهنگ جدید از جادو تا علم را تغذیه کند. تاریخ این بازیابی تاریخ پیچیده ای است.

امروزه تاریخ نگاری به ما نشان داده که نمی توان رشته های هرمسی را از روش علمی و یا پاراسلسوس را از گالیله متمایز و جدا کرد. آگاهی هرمسی بر فرانسیس بیکن، کوپرنیک، کپلر و نیوتون تاثیر می گذارد. و در این میان علم کمّی جدید از راه مکالمه با دانش کیفی هرمسی زاده شد.

دشوار بتوان از وسوسه های دیدن بازمانده ی میراث گنوسی در بسیاری از سویه های فرهنگ جدید و معاصر گریخت. بعضی از پژوهشگران در اصول ایدئالیسم رمانتیک ریشه ای گنوسی یافته اند، آنجا که زمان و تاریخ تنها به این دلیل که انسان پیشگام اتحاد درباره ی روح شود، مورد بازنگری قرار می گیرند. از سوی دیگر هنگامی که لوکاچ ادعا می کند خرد ستیزی فلسفی دو سده ی گذشته، ابداع بورژوازی است که می کوشد تا به بحران هایی که با آنها روبه روست پاسخ دهد و توجیهی فلسفی برای خواست قدرت و کارکرد امپریالیستی آن فراهم آورد، باز صرفا نشانه های گنوسی را به زبان مارکسیستی ترجمه می کند.

هستند کسانی که از وجود عناصر گنوسی به زبان مارکسیسم و حتی در لنیئیم (نظری ی حزب همچون راهبر، گروهی نخبه که کلید دانش و از این رهگذر راه رستگاری در اختیار آن هاست) خبر داده اند.

باز کسانی دیگر الهامی گنوسی در اگزیستانسیالیسم و به ویژه در اندیشه ی هیدگر می یابند (وجود، دازاین به مثابه ی هستی پرتاب شده به جهان، نسبت میان وجود مادی و زمان ، بدبینی) . یونگ در نگاهی متفاوت به آموزه ی کهن هرمسی، مسئله ای گنوسی را در چارچوب کشف دوباره ی من اصیل گنجاند. ولی به همین ترتیب می توان عنصری گنوسی را در اعلام محکومیت جامعه ی توده ای از سوی اشرافیت نیز تشخیص داد، آن جا که حاکمان و رهبران نژادهای برگزیده برای تحقق وحدت نهایی کمال به خون ریزی کشتار و نسل کشی بردگان و آنان که وابسته به هیولی(hyle ) یا ماده اند، دست می زنند. میراث گنوسی و هرمسی همراه هم آفریننده ی نشانه ی رازند.

اکنون بگذارید به این نکته بپردازیم که نتایج سفر ما به ریشه های میراث هرمسی چگونه می تواند در فهم شماری از نظری های امروزی در تأویل متن کار باشد.

یقینا دیدگاه ماتریالیستی استالین و اپیکور(!؟) به تنهایی کافی نیست تا میان این دو ارتباط و پیوند برقرار کنیم. به همین ترتیب، من شک دارم که علیرغم ستایش ژیلبردوران از جو هرمسی جدید، بتوانیم میان نیچه و چامسکی مشخصه های مشترکی برشماریم.

اصل همبستگی و پیوستگی اجزاء و کلیت هستی و به نحوی منطقی و عقلانی، وحدت وجود و نصب العین قراردادن و الویت بخشیدن به قانون تاثیر و تاثر و دیالکتیکی جهان در عینیت دادن و تقریب به ذهن تقارب و تقارن سنت و مدرن، یاری رسان می باشد. این شعر نیز که می گوید "اگر یک ذره را برگیری از جای خلل یا بد همه عالم سراپای" گویای چنین نظریه و ایده ای است.

به نظر نمی رسد که چنین پارادایمی در تباین و تنافر با برگشت ناپذیر بودن زمان باشد. حال چه به تکامل خطی و یا مارپیچی و یا استعلائی برای کلیت هستی قائل باشیم، هر چند در مسیر استکمال، رنج ها، تعب ها، زیگزاگ و چالش هایی را به فراموشی نسپاریم.

"کادح" بودن و با رنج و مشکلات عدیده دست و پنجه نرم کردن و مأیوس نگشتن و همچنان به افق های روشن و فیروزمند چشم دوختن و چشم انداز صبح صادق و مدینه ی فاضله راستین و در آغوش کشیدن خورشید خوشبختی و سعادت از ویژگیها و بلکه امتیازات و برجستگی های یک انسان و جامعه ی فاضل و سالم می باشد.

قطعی و یقینی است که آنچه مذموم به نظر می آید مطلق انگاشتن و نگرش افراطی- تفریطی سنت و مدرن است که با غور و دقت و موشکافی موضوع در ادوار تاریخ و در جنبه ها و ابعاد گوناگون عینی و ذهنی و عرصه های معنوی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی، مادی، فرهنگی و کلام و فلسفه و اندیشه متوجه، خسارات، تنگناها، افساد و یا پشیمانی می گردیم.

جنگ های لفظی و فرسایشی قریب یک صد ساله عین و ذهن به ویژه از سوی فیلسوفانی چون "آبلارد" و "ویلیام" در غرب طبق گفته های "آتین ژیلسون" ایمان و معناگرایی ارتدوکسی فاقد عقل و اندیشه و تجربه از سنج و سیاق تورتولیانوسی و آتش زدن ها و پوست کندن های ارباب کلیسا در قرون وسطی و خرید و فروش بهشت و جهنم و مخالفت با تأویل و تفسیر و تحقیق و کنکاش های علمی، کلامی، همین طور عقل گرایی های صرف هیولایی و گرفتار در چنبره ی سوفیسم و شک انگاری انجماد گرایانه و بازی در میدان عقل ناسوتی و لاهوتی با انگاره های افراط گرایانه، دگماتیسم نقابدار در عهد مارتین لوتر و کالون و تکرار مکررات اسکولاستیک و باز هم آتش و حبس و اعدام که این بار متوجه حتی یاران و انقلابیون و متجددان و حتی سکولارها نیز گشت.

برخی انحرافات و تحریفات ضد عرف و شرع و عقل و اجماع در پاره ای از متکلمان اعم از حروفیه، اشاعره، معتزله، مرجئه، باطنیون و غیره و نمایش های حیدری، نعمتی و هکذا انتزاعیون آنچنانی و مکتب تفکیک و سرگرم شدن با الفاظ قدیم و جدید و .... مرتجعان و واپسگرایان این زمانه که متأسفانه با نقاب و نام دین و در کمال بازی خوردگی با تمدن، پارلمان، دولت، مقبولیت و مردم سالاری، جمهور، تفسیر، تحلیل، تأویل و نوگرایی معقول و متعارف و فلسفه و اساسا اندیشه و ترقی و تحول سر منازعه و مخاصمه دارند و خویشتن را مالک الرقاب و حق مطلق و سایرین را منحرف و کافر و زائد می انگارند، موجبات دل نگرانی و غصه ی دلسوزان  و خیرخواهان و اندیشمندان صدیق و بی ادعا را فراهم نموده است.

نادیده انگاشتن و اهانت به فطریات و آداب و رسوم و سنن و دین و مذهب و قدسیات و عرف سالم مردم کوچه و بازار و در برج عاج نشستن و آن نوع علم زدگی و روشن فکری بدون مسئولیت و تعهد و درد و آرمان هم که به قول مرحوم آل احمد، نوعی سن زدگی و یا ارتجاع و بریدن از مردم و فراموش کردن آن هاست مذموم و مطرود می باشد.

تمدن ها و فرهنگ ها در جاده ی معقول و متوازن، هیچ گاه خویشتن را از نوستالوژی و اسطوره بی نیاز نمی دانند .... و باقی قضایا!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 21 اسفند 1394 19:15 خوانده شده: 1567 دفعه چاپ

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور