صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

عبدالله افراسیابی / همکار گروه صدای معلم

فلسفه ی جدید آموزش - پرورش و ضرورت تغییر اساسی

فلسفه جدید آموزش و پرورش و مکاتب تربیتی  آموزش – پرورش اعم از این که در دایره ی آرمان گرایی یا واقع گرایی قرار گرفته و مختصات و ساختار، انگیزه و اهداف و آثار آن از پستالوژی نشات و الهام گرفته باشد یا از سور وکین، ویلیام جیمز یا روسو یا پیروان فلسفه ی تحلیلی، در عصر نوین و با توجه به شرایط، تحولات و نیازمندی های جدید با لحاظ نمودن تمامی معیارها و ملاکات انسانی، روحی و اخلاقی و معنوی، نیازمند تغییر، تحول و تجدید نظرهای ضروری است.

هر گونه بازبینی یا تجدید نظر در وضع موجود، هر پدیده که باشد، زمانی مطلوب و موفق خواهد شد که بدون تعصب مثبت یا منفی، مبتنی بر یافته های علمی و پژوهشی انجام گیرد، شرایط نسل و جهان معاصر را دقیقا در نظر بگیرد، آینده ی  جامعه و جهان را مورد توجه قرار دهد و این واقعیت را بپذیرد و باور کند که کودکان و نوجوانان بدون تردید، شهروندان فردا هستند. فردایی که احتمالا برخی از مسئولان امروز آموزش- پرورش کشور، توفیق دیدارش را پیدا نکنند!...

اجتماعی بودن امر آموزش- پرورش یا تربیت و پیدایش آن در فرهنگی که مورد توجه خود تربیت است، ارتباط درونی میان تربیت و فلسفه را در بر دارد و به این معنی که میدان آموزش- پرورش، تعامل یا تاثیر متقابل میان فرد و فرهنگ حاکم بر اوست.

در واقع مدرسه نقشی جز این ندارد که میان فرد و فرهنگ های گذشته، معاصر و آینده ی جامعه رابطه برقرار کند و او را طوری بار آورد که در عین بهره مندی از رشد و تکامل فردی، عضو موثر و سودمندی برای اجتماع خویش باشد و بتواند در پیدایش تغییرات پیشرفته ی آن، نقش موثری ایفا کند.

آموزش و پرورش ناگزیر در نظام اجتماعی معینی فعالیت می کند که با نظام های اجتماعی دیگر متفاوت است؛ و برای تحقق بخشیدن هدف های خاصی، کوشش می کند که شاید هدف های جامعه ی دیگری نباشند. از این رو، هر گونه فلسفه ی تربیتی گرایش یا وجهه ی نظر جامعه خاصی را بیان می کند.

چنانچه در شیوه ی زندگی دموکراتیک، فلسفه ی تربیتی خاصی وجود خواهد داشت که به همه ی افراد جامعه، ارزش و حقوق مساوی، البته در شرایط مساوی قایل خواهد بود و به هر فردی امکان خواهد داد که استعدادهای خود را ظاهر سازد و بیشترین استفاده را از آن بکند بدون این که جامعه را نادیده بگیرد...

وظیفه یا نقش فلسفه ی آموزش- پرورش تجزیه و تحلیل و توضیح هر گونه فعالیت تربیتی است که نظام اجتماعی معین انتخاب کرده است و بررسی انتقادی هدف ها و مفاهیم و روش هایی است که در فعالیت های تربیتی مورداستفاده قرار می گیرند...

فلسفه ی جدید آموزش و پرورش به نظریه سازی یا به اصطلاح فلسفه سازی نمی پردازد بلکه فیلسوف تربیتی خود را در کیفیت آموزش و پرورش جامعه مسئول می داند و این دید فلسفی نسبت به امر تربیت، شناخت و آگاهی را با عمل، نظر را با کاربرد و انسان را با محیط یکی می کند زیرا فعل و انفعال (تعامل) میان این جنبه ها اساس و پایه ی زندگی است و تناقض و تعارضی که میان افراد، گروه ها و طبقات پیدا می شوند از همین تعامل سرچشمه می گیرند....از سوی دیگر تربیت، بر خلاف تصور گذشتگان، مستقل یا دور از زندگی و تجربه های گوناگون انسان را که در زندگی عملی به دست می آورد وحدت می بخشد، از این رو می توان گفت که وحدت تجربه اجتماعی، میدان فلسفه ی آموزش- پرورش است.

فلسفه ی جدید آموزش - پرورش به دوگانگی در زندگی انسان معتقد نیست. علم و عمل یا معرفت و کاربرد آن را جدا از هم در نظر نمی گیرند زیرا به این حقیقت مسلم توجه دارد که علم و عمل با هم و توام، زندگی را برای انسان ممکن می سازد و عشق و عدالت، دو ریشه ی آن به شمار می رود. در صورتی که آموزش- پرورش قدیم، گاهی علم را بر عمل و گاهی عمل را برعلم، ترجیح داده و مقدم شمرده است. در نتیجه محصلی که تحصیلاتش را پایان می داد جز یک عده معلومات کلاسیک و قدیمی به همراه نداشت و عملا کاری از آن ساخته نبود و تنها هنر دانش آموزان و دانشجویان، تعریف از فضائل استادان یا شوخ طبعی های ایشان و شمردن یک عده اسامی و فرمول ها بود. در صورتی که فلسفه ی جدید آموزش- پرورش چنین تربیتی را مهم ترین عامل خطرناک و بازدارنده ی پیشرفت های اجتماعی می داند.

"پائولوفریره" معتقد است: « آموزش، عملی عاشقانه و بنابراین شجاعانه است. اگر نخواهد شوخی فرض شود باید بدون واهمه، بحث ها و تحلیل های واقع بینانه و مناظره سازنده را پذیرا باشد.»

"برتراندراسل" می گفت:« من معتقدم که هدف اصلی آموزش- پرورش باید این باشد که جوانان را تشویق کند اصولی را که مسلم دانسته شده اند (اصول غیر کارآمد، غیر منطقی و صرفا کلاسیک و مختص شرایط گذشته) مورد تردید قرار دهند. آن چه که مهم است استقلال اندیشه است.» بر گرفته از کتاب "فلسفه ی جدید تربیت"

فلسفه ی جدید آموزش- پرورش، مجموعه ای از حقایق یا افکاری نیست که می توان آنها را در حوزه ی آموزش- پرورش به کار برد و نیز منظور از آن پناه بردن به منافع معرفت در خارج از چارچوب واقعیت تربیتی نمی باشد. یعنی فلسفه ی جدید تربیت، دارای دستگاه یا سیستم فلسفی مخصوص به خود نیست بلکه .... از مطالعه و تحلیل مشکلات، مسائل و عوامل متناقض در آموزش- پرورش سرچشمه می گیرد به عبارت دیگر، فلسفه ی جدید آموزش- پرورش، نظام فکری خاصی که خود را بر جامعه تحمیل کند نیست بلکه خود نتیجه ی مسائل و مشکلات گوناگون است که نظام و وضع تربیتی یک جامعه دارد.

بنابراین، نقطه ی شروع فلسفه ی جدید آموزش- پرورش خود تجربه است و پس از آن، گردآوری حقایق مهمی است که به آن تجربه بستگی دارد.... فلسفه ی جدید آمزش- پرورش به بررسی یافته های علوم مختلف در حوزه ی تربیت می پردازد و به خود علم توجه ندارد زیرا بر خللاف فلسفه ی قدیم خود را علم العلوم تصور نمی کند بلکه مسائل مربوط به پیدایش عادت های ذهنی و گرایش های اخلاقی درست را هنگام برخورد با دشواری های زندگی اجتماعی و تغییرات آن، مطالعه و تحلیل می کند.

"جان دیوئی" فلسفه و آموزش- پرورش را وابسته به هم می داند و معتقد است که تربیت، آزمایشگاه افکار و عقاید فلسفی است و آنها را مورد تجربه و سنجش قرار می دهد. یعنی سودمند یا ناسودمند بودن یک نظام فلسفی را نمی توان در عالم خیال یا ذهن ارزشیابی کرد بلکه باید به بازده آن توجه کرد و بهترین و دقیق ترین بازده هر گونه فکر فلسفی را می توان در میدان تربیت مشاهده کرد.

دیوئی با اشاره ی مختصر به تاریخ فلسفه نشان می دهد که فلسفه و آموزش و پرورش از دیرگاه به هم مرتبط بوده اند و میان آن دو یگانگی عمیقی وجود داشته است چنان که می گوید : ...و این یگانگی هم با وجود تحولات بعدی فلسفه و آموزش- پرورش هیچ گاه کاملا از بین نرفت. در این صورت روشن است که " فلسفه ی آموزش- پرورش" یکی از متفرعات و مشتقات فلسفه نسیت بلکه عین آن است.

جان دیوئی در جای دیگر می گوید:« جوهر فلسفه به معنای اعم همان فلسفه ی تعلیم و تربیت است ، یعنی فلسفه ای که به ما می آموزد چگونه دنیا را به میل خود بسازیم و از آن بهره بگیریم. (آموختن برای زیستن) .... بر همین ارتباط میان فلسفه و آموزش- پرورش و بر اساس چنین تعریفی از فلسفه ی تربیت، مربیان با سه مسئولیت وابسته به هم مواجه می شوند:

1- نسبت به اوضاع متغیر اجتماعی، که تغییراتی را در آموزش- پرورش ایجاب می کنند حساسیت زیاد داشته باشند. مربی بی خبر از اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جامعه ی خویش و جهان یا مربی بی توجه نسبت به آنها یقینا از هماهنگی و همراهی با فرهنگ و تغییرات پیشرفته ناتوان خواهد بود و این ضعف او طبعا روی محصلان در هر مقطعی که باشند اثرهای منفی خواهد گذاشت. در نتیجه مدرسه، دبستان، دبیرستان و دانشگاه به جای این که سودمند واقع شود، زیان مند خواهد شد.

2- دارای افکار و عقاید آزموده ای باشند که از مطالعه ی ریشه های همین خواسته های اجتماعی و عوامل و عناصر واقعیت تربیتی، سرچشمه گرفته اند و اساس پیدایش مسائل تازه ای در امر آموزش- پرورش باشند. به عبارت دیگر معلم یا مربی دیگر نباید به افکار و عقاید غیر تجربی در میدان تربیت پای بند باشند زیرا چنین افکاری طبعا با خواسته ها و مقتضیات جدید اجتماعی ارتباط نخواهند داشت و در نتیجه فعالیت های مدرسه، بی فایده و به احتمال زیاد زیان بخش خواهند بود؛ زیرا محصلان را عملا از جامعه و جهان متغیری که ناگزیرند در آن زندگی کنند، دور نگاه خواهد داشت.

حصول این منظور وقتی امکان دارد که معلم پیوسته در حال یادگیری باشد و هرگز خود را از آن بی نیاز نداند.... درباره ی ضرورت تحقیق برای معلم بهتر است به سخنان ژان پیاژه بیندیشیم که وقتی در سال 1964 برای ایراد یک سلسله سخنرانی ها به آمریکا آمد اظهار داشت: « این اعتقاد من است که معلمان نباید تنها روان شناسی یاد بگیرند، بلکه همچنان باید تحقیق و بررسی کنند، عملا تحقیق خود را اجرا کنند، ببینند چقدر مشکل است که کودکان منظور آنها را بفهمند و دریابند و ایشان نیز گفته های کودکان را بفهمند. تصورات باطل معلمان در برابر کودکان این است که فکر می کنند کودکان آنها را در می یابند و به منظور هایشان پی می برند و ایشان نیز کودکان را می شناسند و در می یابند. این تصورات کلی را باید دور ریخت.»

در باب این که در فرآید تغییر در ساختار و نظام آموزش – پرورش و امر مهم و تاثیرگذار تربیت چه عوامل و فاکتورهایی دخیل می باشند ، نقطه نظرات چندی مطرح شده و می شود .

برخی تئوری پردازان به جنبه های محیطی ، جغرافیایی ، ژنتیکی و طبیعی پرداخته و اس اساس و جوهره فرآینذ تغییر را ، نظریه و پارادیم خاص و مورد پسند خویش عنوان می کنند .

برخی بر عامل اقتصاد و معیشت صرف و مطلق تکیه می کنند ، عده ای نیز خانواده یا عواملی چون دولت ، حکومت ، سیاست ، فرهنگ و غیره را آگراندیسمان می نمایند ؛ اما پر واضح است که نظریه های تک ساحتی و فراموش نمودن سایر پارامترها ، جواب نداده و نهایتا به نقص ، انحراف و یا شکنندگی و نوعی دگماتیسم می انجامد .

« تربیت و تغییرات اجتماعی » تاثیر متقابل دارند . از این رو ، آموزش – پرورش در پیدایش افکار مربوط به تغییرات اجتماعی و اظهار آن ها و سپس بررسی و تحلیل روش ها و وسائل لازم برای تغییر هدف های تربیتی به مقتضای تغییرات اجتماعی ، مسئولیت مهمی به عهده دارد و وظیفه  فلسفه آموزش – پرورش این است که حدود و عمق این مسئولیت را بررسی کند و موسسات تربیتی را در کشف و مطالعه نیروهای اجتماعی و تشخیص بین گرایش های سودمند و ناسودمند جامعه راهنمایی و یاری کند و ارزش های سالم هماهنگ با تغییرات پیشرفته اجتماعی را که تربیت باید آن ها را به وجود آورد ، روشن کند .

بنابراین ، تجدید نظر در فلسفه آموزش – پرورش همراه با تجدید حیات فرهنگی ضروری است .

مسئولان آموزش – پرورش ما باید بدانند و معتقد باشند که « تعلیم و تربیت » مسائل خاصی را که جدا از مسائل اجتماعی ، سیاسی و مذهبی باشد ، مطرح نمی کند .

وقتی اقتصاد با آهنگی خاص به راه ترقی می افتد طبعا تعلیم و تربیت نیز به نشر و اشاعه مقدار روز افزون معلومات بین تعداد روز افزون افراد گرایش می یابد ، چه از طرفی تولید بهتر و منتظم تر نیاز به نیروی انسانی ورزیده تر دارد و از طرف دیگر این نیروی انسان به نوبه خود اصلاحات فنی تازه تری را بر می انگیزد و روح ابداع و نوآوری را پدید می آورد . ( آموختن برای زیستن )

برگفته از کتاب فلسفه جدید تربیت و یا فلسفه جدید در آموزش – پرورش ، علی اکبر شعاری نژاد )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جمعه, 07 اسفند 1394 15:37 خوانده شده: 3437 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +4 0 --
فرهنگی 1394/12/07 - 19:45
بسیار عالی.
استفاده کردم.
با تشکر از جناب آقای افراسیابی.
پاسخ + +3 0 --
ناشناس 1394/12/07 - 20:28
همین الات اعلام شد فردا کلیه مدارس شهر تهران در مناطق 19 گانه تعطیل است در حالیکه روابط عمومی اموزش و پرورش تا ساعتی قبل می گفت دایر است و بهیچ عنوان تعطیل نیست و دو اتاق بدهید رای شمارش شود و بقیه بروند کلاس ..این مسو و لین اموزش و پرورش ما هستند ..مشت نمونه خروار است ..بقیه امور هم با همین گونه تصمیم گیری ها به بن بست می رسد ..تغییرات فکری و عملکردی باید از مسو لین اپ شروع شود
پاسخ + +1 0 --
katayon 1394/12/08 - 20:13
نمونه دیگر از این بی ثباتی گفتار در مسولین ارشد آموزش وپرورش اخریش پرداخت 4 مرحله کمک هزینه رفاهی تا اخر سال مرکز اطلاع‌رسانی آموزش و پرورش ساعت 14:19 روز چهارشنبه 5اسفند منتشر کرد و به نقل از علیرضا جدایی رئیس این مرکز گفت از فردا پاداش باز نشسته ها طبق جدول زمانبدی شده شروع می شود 6 اسفند ماه اقای وزیر فانی در برنامه زنده توقف ممنوع گفتند هفته اینده پرداخت می شود و امروز اقای بطحای گفتند امسال مقدور نیست سال اینده خدا بخیر کنه با این مسولین . امروز یکی از نماینده ها اعلام کردند 8 اسفند طرح استیضاح فانی به مجلس داده شده خدا کنه صورت بگیره خسته شدیم از این وزیر و معاونان دروغگووووووووو

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور