صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

عبدالله افراسیابی

سقراط حکیم، منادی دانایی و گفت و گوی سالم

آراء و اندیشه های سقراط حکیم  سقراط، این حکیم و فیلسوف متاله و الهی و انسان برجسته و شایسته ای که همچنان بر تارک تاریخ و زمانه می درخشد و پرتو افشانی و هدایت گری می کند بزرگترین عامل بدبختی و تیره روزی  بشریت را جهل و نادانی دانسته و برای عمل و دانش و دانایی، مقامی مهم و ماندگار قائل بود.

او به چشمه حکمت وصل بود و خود نیز فرشته حکمت و راهبر به چشمه آب حیات بود و هماره با دیو جهالت ستیز می نمود. جام شوکران را نوشید تا دانایی برای همیشه مفتخر باشد و نادانی به رسوایی کشیده شود.

وقتی شاگردی از شاگردان وفادار او گفت جناب سقراط من توانایی آن را دارم که تو را از بند جباران و گمراهان نجات دهم و به سرزمینی دور دست بفرستم، آن حکیم فرزانه چنین پاسخ داد که من هرگز به قانون و وطن خویش خیانت نکرده و به آنها پشت نمی کنم در ثانی وقتی در وطن خود با من چنین می کنند و ستم روا می دارند و جفا می کنند خدا می داند در ممالک اجانب با من چگونه رفتار خواهند کرد ؟!

او بر گردن فلسفه و دانایی و حکمای عالم حق بزرگی دارد. افلاطون ها بر سر سفره علم او نشسته و بهره ها جسته اند و هم اینک نیز جهان علم و هنر و فلسفه مدیون و مرهون او می باشد. امثال دیوژن ( دیو جانس کلبی ) و اپیکتتوس حکیم با آن همه آوازه هرگز دوست نداشت وی را دانشمند بنامند، بلکه می خواست او را صرفا دوستدار علم و دانش بدانند. سقراط را از اساتین ( استوانه های ) پنجگانه ی دنیای فلسفه و حکمت شمرده اند. او نیز همچون فیثاغورس صفت حکمت را ویژه ی پروردگار عالم می دانست. برخی را عقیده چنین است که این حکیم بزرگ و نامدار یونان، در سده پنجم پیش از میلاد ( 399 – 469 ق . م ) نخستین بار، واژه ی  فیلسوف را به کار برده است. گفته اند همچنین بدان سبب که در زمره ی سوفیست ها به شمار نیاید، خود را فیلوسوس  ( فیلسوف : دوستدار دانش ) خواند.

پس از عصر جهان شناسی، انسان شناسی مورد توجه خاص فلاسفه قرار گرفت. سقراط ، متفکر بزرگ یونان و نخستین شهید راه اندیشه و آزادی فکر- فلسفه را از آسمان به زمین آورد و اعلام داشت پرداختن به بحث های جهان شناسانه، بلند پروازی بی فرجام است. باید به انسان پرداخت و خودشناسی را بنیاد پژوهش های فلسفی قرار داد.

( کلیات فلسفه ) متاسفانه در عصر آن حکیم بزرگ، جزم اندیشان و حسودان و نابخردان نان به نرخ روزخورها و حاکمان جور و ستم، او را گمراه کننده جوانان معرفی نمودند و مخرب جامعه و نظم عمومی و مخالف با مقدسات و عرف جامعه و آداب و سنن و ایده رایج زمانه و جامعه لقب دادند. چه در عصر قرون وسطی و چه در عهد جدید نوزائی ( رنسانس ) هیچ فیلسوف و اندیشمندی نتوانست خویش را بی نیاز از آموزه ها و پندها و راهنمایی های حکیمانه ی سقراط دانسته و اندیشه ی او را به بایگانی سپارد!

حتی بسیاری از نسبی گرایان، تجربه گرایان افراطی، طبیعت گرایان و ناتورالیست ها، روشنفکران متجدد قبیله ماده گرایی و بزرگان و مشهورانی چون کانت و دکارت و هگل و وجودگرایان و شخصیتی چون کارل پوپر سخت نیازمند اندیشه و فلسفه سقراط بوده و مدل هایی از او برداشته و از چشمه حکمت او نوشیده اند. از فارابی تا هابز و جان لاک و جان استوارت میل، خوشه هایی از خرمن علم و فلسفه سقراط چیده اند.

روش مناظره و جدل ( dialectic ) که به نام های گفت و گو، مباحثه و سوال و جواب نیز نامیده شده است از سوی سقراط متفکر بزرگ یونان پیشنهاد شد. بر مبنای این روش، طرح و بررسی مسائل فلسفی و شناخت حقیقت امور از طریق مناظره و گفت و گو امکان پذیر می گردد. مناظره ممکن است بین دو فرد،  یا دو گروه صورت گیرد. گاهی فیلسوف شخصا پرسش هایی را طرح می کند و خود بدانها پاسخ می دهد. سقراط به وسیله همین روش برای اثبات خطا و رفع اشتباه از ذهن آنان که با وی بحث و جدل می کردند، عمل می کرد. وی پس از آن که خطای مخاطب را ظاهر می کرد باز به همان ترتیب مکالمه و سوال و جواب را دنبال می کرد و در کشف حقیقت می کوشید.

بخش دوم تعلیمات سقراط را مامائی نامیده اند. زیرا که او می گفت: دانشی ندارم و تعلیم نمی کنم. من مانند مادرم فن مامائی دارم. او کودکان را در زادن مدد می کرد و من نفوس را یاری می کنم که زاده شوند، یعنی به خود آینده و راه کسب معرفت را بیایند. ( همان ) انقلاب سقراطی در اخلاق و مذهب نیز نکته ای است که نبایستی از ذهن دور انگاشته شود. سقراط به اخلاق و مذهب سوفسطائی ها که می گفتند، اخلاق زنجیری است که ضعفا برای به بند کشیدن اقویا ساخته اند و حق یعنی قدرت و عدالت یعنی آنچه به سود قوی است!!! می تاخت.

نخستین کسی که در تایید اخلاق سخن گفت و به انسان و مسائل انسانی توجه کرد سقراط بود. پیش از او اندیشه های اخلاقی جز در شعر شاعران، آن هم به شکل امثال و حکم دیده نمی شد. سقراط به جا انداختن و تثبیت اخلاق نوین و سالم در قبال اخلاق مذهبی منسوخ و از کار افتاده انحرافی و خرافی معتقد و پای بند بود.

به نظر سقراط، تیره بختی انسان حاصل نادانی است. بزرگترین فضیلت دانایی است و اشتباهات آدمی از نادانی او سرچشمه می گیرد. اگر کسی واقعا بداند که چیزی بد است هرگز گرد آن نمی گردد. چنین است که باید در شناخت خیر کوشید و تعریف درستی از امور خیریه به دست آورد. چون نیکوکاری به بازشناختن خیر از شر بستگی دارد، یعنی بسته به دانایی ( علم ) است و می توان گفت فضیلت، به طور کلی چیزی غیر از دانش و حکمت و خردمندی نیست و فضائل عبارتند از:" شجاعت، عفت، عدالت و خداپرستی."  

1- شجاعت : دانستن آن است که از چه چیز باید ترسید و از چه چیز نباید ترسید.

2- عفت : دانستن آن است که چگونه باید مقتضیات نفسانی را رعایت کرد و از آنچه شایسته نیست، دوری جست.

3- عدالت : علم به قواعدی است که بر روابط درست بین مردم حکومت می کند.

4- خداپرستی : آگاهی از وظائف خود نسبت به خدای عالم است.

سقراط معتقد بود که برای آراستگی به این فضائل و رسیدن به سعادت باید گوش به فرمان خرد داشت و از دستورات عقل پیروی کرد. ( همان )

یکی از خدمات شایان و ارزشمند و از جمله اقدامات موثر و مفید و کارآمدی که سقراط از خویشتن به جای گذاشت مقابله جدی و منطقی و دیالکتیکی وی با آراء افراطی سوفسطائیان بود که به شک اندیشی آن چنانی مبتلا بوده و در وجود خود هم شک و تردید می کردند و همچنین نسبی گرایی افراطی بودند. آنان هرگز به امور و حقایق ثابت معتقد نبوده و عقیده داشتند که تنها شناخت حقایق نسبی امکان پذیر است و ادراکات هر کس به اندازه ادراکات دیگران معتبر می باشد و انسان با طبیعت فردی خویش مقیاس و معیار همه چیزهاست. این نظریه به شک نسبی موسوم است. زیرا طرفداران آن منکر حقایق مطلق و شناخت مطلق هستند و حقایق نسبی و شناخت نسبی را معتبر می دانند. آنسان که امروزه نیز مکاتبی به رغم مدعی نواندیشی و روشنگری محض و منحصر به فرد، بدان مبتلا هستند.

سقراط بر خلاف سوفسطائیان، به حقایق ثابت و مطلق ایمان داشت و به این دلیل می کوشید تا از راه بحث علمی، مبادی و اصول ثابت و استواری وضع کند تا مردمان را در زندگی فردی و اجتماعی سودمند افتد و به کار آید. بر مبنای نظریه سقراط بود که مکاتب مختلفی مثل مکتب میگاریان به پیشوایی اقلیدس میغاری، مکتب کلبیان به پیشوایی آنتیس تنس و مکتب سیرنائیک ها به پیشوایی آریستیپوس پدید آمد. پیروان این مکاتب می کوشیدند تا اصول و دستورالعمل های ثابتی برای زندگی وضع کنند. ( کلیات فلسفه )

آراء و اندیشه های سقراط حکیم   برای آشنایی هر چه بیشتر با اقیانوس علم و فلسفه و دانش سقراط حکیم پاره ای از نظرات ایشان را درج می نماییم:

* جامعه زمانی حکمت و سعادت می یابد که مطالعه ، کار روزانه اش باشد.

* آن جا که حقیقت نباشد، همه چیز پست، زشت و مبتذل است.

* سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد.

*  اول شایستگی خودت را ثابت کن بعد انتظار اعتماد داشته باش.

*  اندیشیدن به سرانجام هر کار، باعث رستگاری است.

* ابله ترین دوستان، خطرناک ترین دشمنان است.

* بین تمام دشمنان خود، به نزدیکترین دشمن خود که زبان است توجه داشته باش.

* شکیبایی به هنگام شنیدن، لازمه قضاوت است.

*  زندگی بدون تحقیق، ارزش زیستن ندارد.

* خدای تعالی، تنبلی و کاهلی را دو فرزند عطا کرد که آنها را خواری و بدبختی نام نهادند.

* دشمنان خود را با اخلاق نیکو رام سازید و نپسندید که در ساعات ذلت، تنی چند از خفت و خواری شما خوشحال گردند.

*  هر جا که بشر را دوست بدارند، فرهنگ را هم دوست خواهند داشت.

* شجاعت، جزئی از فضیلت است و دادگستری و اعتدال نیز از اجزاء فضیلتند.

* دانش پاک در دل های ناپاک قرار نمی گیرد. تنها یک خیر وجود دارد که آن هم دانش است و تنها یک شر وجود دارد که آن هم نادانی است.

*  گریز از مرگ دشوار نیست، گریز از بدی دشوار است زیرا تندتر از مرگ می رود.

* هیچ کس نزدیکتر و راست گوتر از قلب تان به شما نیست.

*  آن قدر برای مال دنیا حریص مباش که برای از دست دادنش اندوهناک شوی.

* با عاقل مشورت کن چون فکر او به دور از هوای نفس است.

* خدمت خود را بی هیچ توقع پاداشی به مردم عرضه کنید، پاداش آن را در رضایت خاطر خویش بیابید.

* نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است.

یکشنبه, 22 شهریور 1394 12:31 خوانده شده: 5376 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1394/06/22 - 15:05
سقزاط هیچ جا حرفی از وجود خدا نزده بیشتر عقل وخرد را مبنا قرار داده که الان ما میدونیم عقل بدون وحی نمیتونه ادم را به سعادت برساند
کاش مقداری هم از سخنان سقراط در باره ی زنان و جایگاه انها در جامعه نقل می کردید تا بدانیم چقدر این فیلسوف از دوران خود و تفکرات حاکم بر دوران خود جلوتر بوده
پاسخ + +3 -3 --
معلم 1394/06/23 - 13:01
سلام آقای افراسیابی
شما چقدر بیگانه پرست هستید؟
یعنی ما خودمان فیلسوف و دانشمند نداریم که اینقدر مشتاقید به مطرح کردن نظریات غربی ها؟؟؟؟؟
واقعا مرغ همسایه غاز است
توصیه می کنم حداقل نظریات و تفکرات دانشمندان ایرانی و مسلمان را مطرح کنید تا یک کار خیر و نیک کرده باشید و در غیر این صورت مباحث شما بی فایده و بی ارزش خواهد بود.
لطفا تجدید نظر کنید در مطالب ارسالی به سخن معلم و وقت خودتان را هدر ندهید و حال ما را هم از این بدتر نکنید.
تشکر
پاسخ + 0 0 --
سخن معلم 1394/06/23 - 13:51
دوست عزیز
معلم
سلام
از آن جا معلمان نباید متعصب بوده و از سوی دیگر پذیرای نظرات مختلف باشند ، پیشنهاد ما این است که تبیین آن بخش مورد نظر بر عهده شما باشد تا مخاطبان محترم سخن معلم از افکار شما نیز بهره مند گردند .
پایدار باشید .
پاسخ + +1 0 --
بینام 1395/02/28 - 09:12
هر چقدر بیشتر از سخنان این ابرمرد می شنوم، بیشتر به ادراک می رسم.
سقراط عزیز معلم بیداری و بازگشت بخود است. سقراط حتی بعداز شهادتش
روح بسیار بزرگ و با ارزشی است که اگر بخواهی، همچنان به بیداریت ادامه
می دهد. اندیشه های بجا مانده از وی تا ابد موجب پالایش درونی و کمال روحانی انسانها است. روحش شاد و قرین رحمت باد.
آمین...

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور