حداقل منتقدین، در مجموع از رفتار مردم در جای جایِ شهرهای مختلف ناراضی اند. هنگامی که یک تصادف ساده به دعوایی خونبار تبدیل می شود و در کمتر از ده دقیقه انبوهی از جمعیت برای تماشا و نتیجه گیری شخصی جمع می شوند تا راوی قصه ای باشند که خود برداشت یا قبول کرده اند، یا فحش های ناموسی که به درگیری و قتل با سلاح سرد منجر می شود، یا هنجارشکنی و قانون ستیز بودن فقط یکی از همسایگان در یک آپارتمان پنج شش طبقه و...؛ ما را به این نتیجه می رساند که حالِ فرهنگ اصلا خوب نیست.
اصولا آنچه در خانواده به کودکان یاد داده می شود کمتر مصداق تعریف « آداب معاشرت Etiquette » است. چون نوع تربیت والدین یا آموزش آنان در قالب رفتار معمول روزمره است و کمتر زیر خواسته های خود از فرزندان خط کشیده و آن را برجسته می سازند که پسرم، دخترم فهم و رعایت این نکته ظریف یعنی دانستن و رعایت آداب معاشرت.
آداب معاشرت به مجموعه رفتارهایی گفته می شود که در تعاملات اجتماعی باید رعایت شود تا احترام و شأن و منزلت افراد حفظ گردد. عمل کردن به ظرایف رفتاری در تعاملات اجتماعی، باعث میشود ما فردی با شخصیت و مؤدب شناخته شویم. بدین طریق اعتماد به نفس و موفقیت در ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی نیز برای ما ممکن خواهد شد.
آداب و معاشرت؛ یعنی مجموع رفتارهایی که به تسهیل حرکت یا عمل دیگران، منجر می شود.
اهمیت فراگیری اصول آداب و معاشرت در فرهنگ برخی از کشورها و در بین خانواده های اعیان و اشراف، تا حدی حائز اهمیت است که مربیانی ویژه به استخدام خود درمی آورند تا اصول آداب و معاشرت را متناسب با فرهنگ آن کشور به فرزندان خود آموزش دهند. این آموزش چون در ساعاتی خاص و با حضور فردی متفاوت از پدر و مادر انجام می شود، توسط کودک یا نوجوان، جدّی و مهم تلقی می شود. او با دقت، مدام می شنود و هر دفعه تکرار می کند تا رفتار رایج برای تعامل با دیگرانی که در سنین مختلف و برای دو جنس متفاوت لازم است را دقیقا یاد بگیرد. آدابی چون نحوه نشستن، نحوه سخن گفتن، نحوه دست دادن، نحوه غذا خوردن و...
اما آیا دانستن یا یادگیری آداب معاشرت، فقط خاص اعیان و اشراف است و فرزندان مابقی اقشار جامعه باید در قالب رفتار والدین خود که در گرفتاری های معمول روزمره پیچانده شده اند، این مهارت را با قابلیت های ذهنی و توانایی های ذاتی خود برداشت نمایند؟ یا شاید بپرسید با قرار گرفتن در یک کشور توسعه نیافته و یا کمتر توسعه یافته و با درگیری ذهنی- روانی افراد از کلی مشکلات اقتصادی که حرف اول و آخر را در این جامعه می زند، آموزش آداب و معاشرت، تا چه حدّی باید جدّی گرفته شود و به آن تا چه اندازه ای می توان اهمیت داد؟
به نظرم علت العلل ثبات همه ویژگی های منفی در جامعه ما، غفلت از پرداختن به « فرهنگ و آموزش » است. تا زمانی که فرهنگ و آموزش، دو بال پرواز کودکان این جامعه نگردد با جلوه گری بیمارگونه مفاهیم و مسایل اقتصادی، هرگز ایران به کشوری توسعه یافته تبدیل نخواهد شد.
اگر تحلیل صرف مسایل اقتصادی در تمامی ابعاد آن یا نام گذاری عناوین امیدبخش اقتصادی در آغاز هر سال، به حل مشکلات در کشور منجر می شد، یقین تاکنون و بعد از گذشت نیم قرن نتایج مثبتی در جامعه و در بین مردم نمایان می شد. صِرف معلم بودن یا در رشته خاصی ولو علوم اجتماعی تحصیل کردن، صلاحیت او را برای تدریس این واحد درسی تأیید نمی کند.
عدم تحقق اهداف اقتصادی نیز خود دلایل فرهنگی دارد که شدیدا از پرداختن به آن ها غافل هستیم.
هر واحد درسی؛ فنی است که می باید به صورت اصولی و دقیق یاد گرفته شود. سهل انگاری یا ساده اندیشی در امر آموزش، آفت بزرگی است. لذا برای تدریس « آداب معاشرت » ، به مربیانی نیاز هست که در این مهم به طور اخص، دوره های آموزشی لازم را دیده باشند.
متأسفانه برخی از نیروهای ستادی خصوصا در واحدهای آموزش ادارات آموزش و پرورش، تصور آچار فرانسه بودن یک معلم را دارند و به مهارت و تخصص او اهمیت نمی دهند و یا برای آن ارزش قائل نیستند.
این افراد با تصور کلی و غلط اما رایج معتقدند:
چون شما یک معلم هستید و این یک کتاب درسی است پس موظف به تدریس یا روخوانی آن برای دانش آموزان هستید. افراد دگمی که به حق دانش آموز یا شعور معلم ارزش و احترام قائل نیستند.
متأسفانه برخی از معلمان نیز واقعیت این تصور واهی نیروهای ستادی را همانند لباس زربافت پادشاه پذیرفته اند و خود را همه کاره می دانند و هر پیشنهاد غیرمعقول را حداقل برای پر شدن ساعات درسی خود قبول می کنند. به چه بهایی؟ مهم حضور من در یک مدرسه واحد است که تا در دو نقطه متفاوت شهر با همکاران مختلف، مجبور به سپری سازی یک سال تحصیلی نباشم.
صِرف معلم بودن یا در رشته خاصی ولو علوم اجتماعی تحصیل کردن، صلاحیت او را برای تدریس این واحد درسی تأیید نمی کند. تصور درست آن است که ابتدا کسانی را با اصول آداب و معاشرت آشنا سازیم که قرار است به عنوان مربی، معلم و یا پدر و مادر به کودکان و نوجوانان، آن را آموزش دهند.
اگر آموزش این مهم را از مدارس آغاز کنیم، مدرسانی کاربلد برای انجام آن نداریم. دلیل این امر دقیقا مشخص است، چون ما چند قرنی است که از آموزش چنین نیاز اساسی در جامعه محروم مانده ایم. پس ابتدا لازم است قبل از ارائه واحد درسی آداب معاشرت در مدارس، به آموزش آن در مراکز تربیت معلم و دانشگاه ها بپردازیم. چون مبلغان و مروجان دانش و فرهنگ، دانشجویان هستند که قرار است در همه جای کشور و حتی دنیا به معرفی فرهنگ و ادب ایرانی بپردازند. ماهیت و کیفیت گفتار، کردار، دانش، سواد و میزان آشنایی با مجموع مهارت های زندگی در نحوه برخورد و تعامل یک دانشجوی فارغ التحصیل با دیگران، مورد قضاوت و ارزش گذاری قرار می گیرد.
از یک سو، فرهنگ ایرانی برای پربار شدن به دانش و توانمندی تک تک زنان و مردان به عنوان معلم یا پدر و مادر نیاز دارد، پس آموزش واحد درسی آداب و معاشرت به دانشجویان برای فراگیری و انتقال آن به نوجوانان این مرز و بوم، تکلیف فرهنگی است. از سوی دیگر، آشنایی با آداب و معاشرت مرسوم، فقط یک انتخاب یا میل شخصی نیست. وقتی یک ایرانی مسافر کشورهای بیگانه می شود حال به نیّت اقامت موقت یا دائم، گردش، تحصیل یا اشتغال، او معرّف فرهنگ و ادب ایران و ایرانی است. یا وقتی یک متخصص در رشته های گوناگون برای شرکت در سمینارها، کنفرانس ها، محافل بین المللیِ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، رخداد ورزشی یا المپیادهای علمی شرکت می کند، او نماینده من و شما برای معرفی فرهنگ ایرانی است.
اما نکته مهم این که اگر بنا به تصمیم مراجع ذی صلاح، چنین واحد درسی در مدارس متوسطه به نوجوانان آموزش داده شود، نحوه ارائه آن به طور تئوری همانند دیگر دروس، روخوانی و حفظی خواهد بود تا فقط نمره قبولی گرفته شود و یا به عنوان یک درس عملی، فرد مربی با استفاده از ابزار لازم از جمله نمایش ویدئوهای آموزشی، نکات لازم را با همیاری خود دانش آموزان آموزش خواهد داد؟
چه رفتارهایی آداب و معاشرت را تسهیل و تسریع می بخشد؟
* « احترام و ادب » دو مقوله ارزشمندی است که همه ما دوست داریم بدون حد و مرز از آن برخوردار شویم. توقعی که هم زمان با بالا رفتن سن و سال و افزایش تجربه یک فرد، در او بیشتر هم می شود. اما اول باید پذیرفت، این دیگران چرا می باید به من احترام بگذارند یا نسبت به من مؤدب باشند؟متأسفانه برخی از معلمان نیز واقعیت این تصور واهی نیروهای ستادی را همانند لباس زربافت پادشاه پذیرفته اند و خود را همه کاره می دانند و هر پیشنهاد غیرمعقول را حداقل برای پر شدن ساعات درسی خود قبول می کنند.
دوم باید معترف بود که خود ما به دیگران، با ادب و احترام رفتار می کنیم که انتظار رفتار مشابه آن را از دیگران داریم؟
احترام گذاشتن علاوه بر بزرگ تر از خود، به کوچک تر ها نیز واجب است تا یاد بگیرند و این رفتار خوشایند را در جامعه سرایت دهند. با این کار، یقین داشته باشیم که کودکان نیز مؤدب خواهند بود. تقابل چنین رفتاری، موجب رضایت مندی افراد از برقراری تعامل اجتماعی می شود.
* نعمتی که بسیاری از مشکلات ساده و پیچیده را گره گشایی می کند، « خوش رویی » است. به قول مولوی؛ از محبت، خارها گل می شود. خوش رویی برای برخی رفتاری است ذاتی اما برخی دیگر می باید با تمرین و تلاش، این ویژگی را در خود تقویت کنند. خوش رویی سرآغاز معاشرت با دیگران است.
* فردی که مقیّد به رعایت آداب معاشرت بر اساس عرف یا قانون در جامعه است خود را موظف به « رعایت حقوق دیگران و توجه به هنجارهای اجتماعی » می داند. رعایت کردن نوبت دیگران در صف های مختلف، بلند نکردن صدای رادیو یا ضبط ماشین در معابر عمومی و حتی در آپارتمانی که زندگی می کنید، نریختن زباله و... در امان ماندن از شرّ دیگران یعنی برقراری آسایش و امنیت در جامعه. بسیاری از رفتارها متقابل هستند و عمل به آن ها انتظار بیشتر مردم است پس ابتدا خود بابد عامل به یک رفتار خاص باشیم بعد دیگران را ملزم به رعایت آن بدانیم.
* لابد شما هم افرادی را دیده اید که موهایی پریشان دارند، لباسی چرک و اتو نشده می پوشند، یا بوی بد دهان و عرق برخی در وسایل نقلیه عمومی و...شما را هم آزار می دهد و متأسفانه مجبورید او را به عنوان یک شهروند در رفتارهای معمول روزانه تحمل کنید.« حفظ آراستگی ظاهر » برای هر دو جنس و برای تمامی گروه های سنی، معرّف شخصیت فردی و اجتماعی است. ما باید قبل از تذکر یا اعتراض دیگران نسبت به خود، ملزم به رعایت این مسایل مهم به عنوان اصول بهداشت فردی و احترام به حقوق دیگران باشیم. در غیر این صورت در برقراری روابط اجتماعی، همیشه مشکل خواهیم داشت.
* در برخورد اول، آنچه با دیگران سخن می گوید و از ماهیت درون ما به دیگران خبر می دهد، « زبان بدن » است. یعنی مجموعه رفتارهایی که افراد از طریق حرکات بدن، حالت های چهره، ژستها، طرز نشستن و ایستادن و تماس چشمی با دیگران ارتباط برقرار میکند. در ظاهر در رفتار خود آزاد و رها از هر نوع قید و شرط هستیم، اما ضرورت حتمی رعایت آداب و معاشرت، ما را مقیّد به رعایت نکات ریز و ظریفی می نماید که دور از باور یا تصور ماست.
* از مهم ترین لایه های ارزشی آداب معاشرت، « مدیریت خشم و عصبانیت » است. واکنشهای فیزیولوژیکی و روانی که بیشتر اوقات کنترل آن دشوار و غیرممکن است. اما انسانی که مدعی است اصول آداب و معاشرت را به نیکی می داند و پای بند به آن است لزوما باید به مهار خشم و عصبانیت خود نیز پرداخته و از اِعمال آن نسبت به هر کس در هر سن و مقامی، پرهیز نماید.
هر روز سن زندانیان در حال کاهش است و کانون اصلاح و تربیت که به تأدیب اطفال و نوجوانان می پردازد، دربرگیرنده افرادی است که قادر به کنترل خشم و عصبانیت خود نبوده اند و فقط در یک لحظه، دیگری را هل داده یا در درگیری با دوست هم محله ای خود، چاقو کشیده و او را به قتل رسانده است.
آمار کودک کشی توسط پدران و مادران، خود گواهی بر عدم کنترل خشم و عصبانیتی است که می توانست گذرا و بدون قربانی دادن، تمام شود. ندامت و پشیمانی در زمان آرامش پس از فوران شعله های خشم، هیچ نفعی برای هیچ کس ندارد. خانواده و جامعه هر دو از ثانیه های خشم، زیان های جبران ناپذیری می بینند.
* از قدیم گفته اند و شنیده ایم که: تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد. « نحوه بیان و چینش کلمات در کلام » ، گویای شخصیت اجتماعی، سطح دانش و شعور اجتماعی ماست. ادب در گفتار، احترام زا و مجذوب کننده است. رعایت فراز و نشیب سخن با ترکیب ادب در گفتار، گیرایی کلام را افزایش می دهد و شنونده یا شنودگان را مدهوش می سازد.
* در هر جامعه ای برای « پذیرش و پذیرایی از مهمان » ، آدابی خاص وجود دارد که آن را فرهنگ عمومی تعیین می کند. توجه به جزئیاتی مانند نحوه پذیرایی از مهمان، آداب غذا خوردن و نحوه چیدمان درست و اشتهاآور میز غذا و... از جمله موارد ظریف اما لازم جهت رعایت آداب و معاشرت است.
هر چیز خوب و خوشایند، یعنی آداب معاشرت.
برخی دیگر از رفتارهای ساده اما بسیار مؤثر در برقراری ارتباط و معاشرت عبارتند از:
همیشه باید سر وقت یا حتی چند دقیقه زودتر در محل قرار حاضر شویم و اگر به هر دلیلی، دیر رسیدیم، عذرخواهی را فراموش نکنیم. هنگام برخورد با دیگران به آنها احترام بگذاریم. تا جایی که میتوانیم از عبارات مؤدبانه استفاده کنیم. با بزرگ ترها مؤدبانه رفتار کنیم. اگر عطسه کردیم، دستمال جلوی دهان خود بگیریم. در یک جمع یا مهمانی رسمی، موبایل خود را مدام چک نکنیم و آن را روی ویبره یا تک صدای کوتاه بگذاریم، اما در جمع صحبت نکنیم. به طور ناگهانی و با صدای بلند نخندیم.
اگر از دیگری درخواستی داریم، از واژه لطفا استفاده کنیم. هنگام قطع کردن یا ورود به یک مکالمه، عذرخواهی کنیم. صحبت دیگران را قطع نکنیم.
کودکان می بینند و مشابه الگوی عملی خود یعنی والدین و حتی معلمان، رفتار می کنند. در واقع سلوک و رفتار؛ آینه ای تمام قد است که هر کس خود را در آن نشان می دهد. اگر ظرف فرهنگی ما در انتقال به کودکان خالی باشد، آنان عطش فراگیری خود را سیراب نساخته و دچار بحران هویتی می شوند و آن را با گرایش به فرهنگ بیگانه برطرف می سازند.
از وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری؛ شورای عالی انقلاب فرهنگی؛ سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و وزیر آموزش و پرورش، انتظار می رود برای تعدیل و بهینه سازی رفتار کودکان و نوجوانان در آینده و تربیت افرادی باوقار و متین و ایجاد جامعه ای آرام، ضرورت تدریس واحد درسی « آداب معاشرت » و مفاد آن را برنامه ریزی و تدوین نمایند.
ابتدا فقط برای یک دوره چهار ساله در سطح دانشگاه ها و مراکز تربیت معلم تا مربیان و والدین آینده در آموزش آن توانمند باشند و سپس در مدارس کشور، تا آتیه سازانی موفق تر از خود داشته باشیم. آنان در انتقال بایسته ها و شایسته ها، تلاش خواهند کرد تا پویایی فرهنگی ممکن گردد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
کلمه شنوندگان صحیح است. از خوانندگان
محترم پوزش می طلبم.
جناب آقای پورسلیمان
برای تنظیم متن خصوصا درج ویدئو سپاسگزارم.
به قول سعدی در خدمتِ مردان یارِ شاطر باشم نه بارِ خاطر.
سپاس
درود
خواهش می کنم .
سعی می کنم برای ببش تر مطالب و به تناسب موضوعات از « چند رسانه ای » استفاده کنم .
پایدار باشید .