صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

عبدالله افراسیابی

سیری در اندیشه ی فرانسیس بیکن

افکار و اندیشه های فرانسیس بیکن  یکی از فیلسوفان بزرگ که در عرصه اندیشه در باب انسان، جامعه و هستی سخن گفته است. بیکن این متفکر انگلیسی قرن هفدهم می باشد. مکتب متعلق به وی، همان عمل گرایی- پراگماتیزم می باشد که امثال جان دیوئی و ویلیام جیمز نیز بدان تعلق داشتند، که در مقالات آتی پیرامون هر یک از آنها مطالبی ارائه خواهیم نمود.

بیکن نیز دغدغه انسان و آینده و سعادت او را داشت و گر چه در فراز و فرودهای مباحث فلسفی، علمی، تجربی، جدل ها، رد و اثبات ها و تفاوت نظراتی داشت اما هر چه بود و هر چه می گفت و می نوشت ارزش داشت و از صدق و خلوص و نیت خیرخواهانه و خدمت گذارانه اش برمی خاست و حکایت از این واقعیت مسلم داشت که فرانسیس بیکن، به رغم برخی فیلسوفان متقدم که تنها به معرفت به حقیقت و یا تکلیف و جنبه های ذوقی و هنری و یا تفننی قضایا می اندیشیدند، وی به جنبه کاربردی، عملی و نتیجه و فایده موضوع بهای فراوان و به سزایی می داد و لذا او نمی خواست در جنگ و یا بازی ذهن و عین و بود و نمود و انکار و یا اثبات گرایی خود را محصور و سرگرم نماید!

بیکن می گفت: قانونی که اثر عملی آن بیشتر باشد در عالم نظر ( فکر) درست تر است. مقصود او آن بود که فکری درست تر است که بهتر بتوان آن را به مرحله عمل درآورد و به مدد آن به انسان سود رساند. از جمله کسانی که از آنان به عنوان بنیانگذاران منطق عملی یا استقرائی در مقابل منطق صوری و قیاسی ارسطو یاد می کنند می توان به بیکن و جان استوارت میل اشاره کرد.

بیکن در طبقه بندی علوم نقش به سزایی داشت و هم او بود که در منطق خویش موسوم به " ارگانون جدید " روش های تحقیق را مورد بررسی قرار داد. البته بیکن و همفکرانش بدون غرض و شیوه مخاصمه آمیز به بیان ایده و انگاره های خود پرداخته و آنچه را که از ساحت علم و دانش در هستی و آیات و قدرت الهی و آسمانی دریافته و ادراک نموده اند به بشریت ارائه کرده اند.

مع الوصف می توان چنین پنداشت که آنان بخشی از کلیات مفاهمه و اندیشه و عقل و دانایی را ادراک و عرضه نموده اند و اینجاست که بایستی گفت همه حقایق را همگان نمی دانند! و یا به قول شاعر، هر کسی از ظن خود شد یار من ..... و حسن درست تنها یک پرده ندارد! و هر پرده ای آواز جداگانه و در عین حال، ماهرانه و جذاب به همراه دارد.

خیلی نمی خواهیم وارد جنبه فنی و تخصصی بحث شویم اما ناگزیریم به این نکته اشاره ای داشته باشیم که برخی زوایا و ظرائف نیز در نظرات عمل گرایان من جمله آقای بیکن مغفول مانده است. ایشان می بایست لااقل جنبه برهانی قیاس را به بوته فراموشی نمی سپرد و برای آن که به نوعی انکار گرایی متصف نشود به رغم آگراندیسمان و برجسته سازی ایده خود که قابل احترام و تحسین نیز می باشد، گریز ناپذیر بودن منطق و روش قیاسی ارسطو و هم قطارانش از حس و تجربه و مشاهده و رئال را نیز عنوان می ساخت ولو در حد کمرنگ و مختصر و مجمل! تا انصاف لازمه لحاظ گردیده باشد. اگر نگوییم محال، مشکل بتوان پذیرفت که مهمترین عیب منطق ارسطویی ناتوان بودن از کشف مجهول است!؟ نتیجه قیاس حاصل مقدمات آن است. تا وقتی مقدمات معلوم نباشند، نتیجه ای به دست نمی آید و اگر مقدمات روشن باشند نتیجه خود به خود روشن و معلوم خواهد شد.

می توان مدعی شد با عنایت به وحدت در عین کثرت و امثال آن، هر کدام از این بزرگان میدان اندیشه، از طریقی خاص خود و بسته به درک و ظرفیت و توان خویش تلاش نموده اند تا به قله رفیع معرفت و حقیقت دست یابند. بنابراین مردود شمردن یک روش با انگشت گذاشتن بر برجستگی روش دیگر، حسن نمی باشد.

یک متفکر و اندیشمند بزرگ در کتاب خود چنین می نویسد: " انتقادهایی که بر منطق ارسطویی وارد شده است، تماما متوجه روش قیاسی یا استدلال قیاسی است. این انتقادها به ویژه، در عصر جدید اروپا، مبتنی بر این اتهام است که ارسطو و پیروان وی به مشاهده و تجربه بی توجه بوده اند و تنها بر بنیاد یک سلسله امور ذهنی بیگانه با واقعیت های تجربی، دست به استدلال می زده اند و در راه کشف حقیقت می کوشیده اند. به همین سبب هم ره به جایی نمی برده اند.

حقیقت آن است که اولا انسان از به کار بردن قیاس ناگزیر است. از عادی ترین روزمره مردم تا دقیق ترین اندیشه ها و سخنان دانشمندان در قالب قیاس ( چیدن ترتیب مقدمات و گرفتن نتیجه ) بیان می شود. ثانیا اتهام فلاسفه تجربی عصر جدید مبنی بر بی توجهی ارسطو و پیروان وی نسبت به حس و تجربه و واقعیات عینی سخت بی بنیاد است. چرا که در منطق ارسطو تنها از صورت قیاس بحث نمی شود، بلکه از ماده قیاس نیز سخن به میان می آید..... در این بخش به اهمیت مشاهده و تجربه تاکید می شود و دقیق ترین و منطقی ترین قیاس که اصطلاحا برهان نامیده می شود قیاسی به شمار می آید که بر بنیاد یقینیات شکل می گیرد. فی المثل قیاسی که مقدمات آن بدیهی است یا قضیه هایی است که از راه حس و تجربه ( محسوسات و مجربات ) به دست آمده است و حس و تجربه پشتوانه درستی آن است، قیاسی برهانی خواهد بود.. مثلا این قیاس برهان است:

افکار و اندیشه های فرانسیس بیکن  - برخی از اجسام، فلزند- هر فلزی هادی حرارت است – برخی اجسام هادی حرارتند. سبب برهانی بودن قیاس مذکور آن است که مقدمه نخستین یا صغرای آن ( برخی از اجسام فلزند ) حاصل حس است و مقدمه دومین یا کبری آن (هر فلزی هادی حرارت است ) امری تجربی است. اهل منطق .. به اهمیت برهان یا قیاس برهانی تصریح می کنند و در بحث از مقدمه های قیاس برهانی اهمیت و ارزش محسوسات و مجربات یعنی دانش های به بار آمده از حس و تجربه را باز می نمایند. گر چه حکمای طرفدار منطق ارسطو، همواره در کنار حس و تجربه از اهمیت عقل و قیاس سخن می گویند و تصریح می کنند که در پدید آمدن دانش های تجربی هم حس در کار است، هم عقل، با این همه ارزشی را که برای حس و تجربه قائلند، انکار نمی توان کرد و آنان را متهم به بی توجهی به واقعیت و بی عنایتی به تجربه نمی توان ساخت. پایه ها و بنیادهای روش تجربی را که طرفداران منطق عملی بر آن تاکید می ورزند، در منطق ارسطوئی، در مباحث مربوط به مقدمات برهان می توان باز جست: آنچه سبب پیشرفت بشر پس از رنسانس در زمینه های مادی و صنعتی شده است نه ابداع روش تجربی است، بلکه تکمیل کردن و به کار گفتن این روش در دانش هایی است که به دانش های تجربی موسوم است و این امر خود معلول عوامل و شرایطی است که موجب شد تا بشر طرز نگاه خود را نسبت به جهان تغییر دهد، یعنی بشر که تا پیش از رنسانس عقلانی به جهان می نگریست، پس از رنسانس با چشم حس و تجربه به دیدن جهان پرداخت و همین امر موجب پیشرفت مادی گردید."( کلیات فلسفه – دکتر اصغر دادبه )

به رغم کنکاش در آراء و آثار و نظرات فرانسیس بیکن و اندکی نقادی، از این منظر و زاویه می توان به تحسین بیکن و دوستانش پرداخت و به قضاوت منصفانه نشست که این دانشمند و عمل گرایان سابق و لاحق وی همین اندازه که توانستند فلاسفه و پیروانی را که از اثبات گرائی غافل بوده و در چمبره صرف و محض و بعضا مطلق ذهنیات و صور و عقلانیات و مجردات محض و خشک گرفتار آمده بودند و با تکیه فراوان و افراطی بر ذات گرائی و حقیقت و لذات فلسفه و مسائل هپروتی و هور قلیائی و شکاکیت و یا جزمیت جنون آسا و افسانه ای و انگاره ها و مؤلفه های قرون وسطائی و اسکولاستیکی و چسبیدن صرف بر ایده های شبه تور تولیانوسی، آگوستینی و آکویناسی خود و بشریت و تاریخ را راکد و منجمد و غیر پویا نگه داشته بودند رهایی بخشند، بایستی مورد تقدیر و تجلیل واقع شوند و به آنان دست مریزاد گفت.

حال این فیلسوفان و متفکران و دانشمندان هستند که سنت و روش ائتلاف و تلفیق را بایستی مد نظر قرار بدهند و از آنچه امثال آبلارد و ویلیام در بزرگترین و حیرت انگیزترین باستان شناسی جنگ و نزاع بی پایان و شکننده عین و ذهن بر خود و جهان و تاریخ بشریت تحمیل کردند، احتراز نمایند.

شنبه, 31 مرداد 1394 20:37 خوانده شده: 3261 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
فرهنگی 1394/05/31 - 23:02
در طبيعت و اخلاق انسان هيچ ضعف و انحرافي نيست كه با آموزش مناسب درست نشود.((فرانسيس بيكن))
پاسخ + 0 0 --
محمدی 1394/06/10 - 10:32
سپاس اززحمات مداوم همکارگرامی

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور