بعد از اینکه در مقاله قبلی به نقش خودم به عنوان یک معلم در کلاس هایم پرداختم (حسینی 2015) در این مقاله به نقش دانش آموزان در کلا س های خودم می پردازم تا بدین صورت همکاران محترم با روش تدریس و نگرش آموزشی اینجانب بیشتر آشنا شوند.
نسل فردا در کلاس های اینجانب - که با استفاده از روش تدریس خودم که بر مبنای تیوری آموزشی سیاسی ام ارایه داده ام اداره می شوند - باید اول از همه نقش شان را به عنوان حافظین صرف مطالب ارائه شده توسط معلم به منظور پاس کردن امتحانات آن طور که در کلاس های دیگر رایج است فراموش کنند. همین طور آنها باید فراموش کنند که آنها یاد می گیرند صرفا برای اینکه موفقیت کاری و درآمد خود را در آینده بهبود ببخشند. آنها باید این راهم فراموش کنند که هدف شان صرفا کسب نمرات بالاتر برای رسیدن به مدارج بالا و بین المللی باشد. بلکه نسل فردا باید به به خاطر بسپارند که آنها باید در کلاس های اینجانب نقش محققین، منتقدین و مشارکین در بحث ها و فعالیت های کلاسی و نیز تحلیل گران و ارزیابان ایده ها و نظریه ها و دانش و مسائل را به صورت فعالانه بر عهده بگیرند. آنها باید نه تنها در پی یاد گیری دانش و استراتژی های یادگیری و مهارت های اجتماعی بلکه تکنیک هایی برای موثرتر فکر کردن باشند.
نسل فردا باید بیاموزند که برای اینکه یادگیری شان موثرتر و عمیق تر باشد باید پای بند به اصول و فرهنگ یادگیریی باشند که اینجانب به آنها ارائه داده ام (ضمیمه را ببینید). این اصول و فرهنگ از آنها انتظار دارد که نه تنها اهل ریسک کردن در تفکر کردن و مواجهه با مسایل باشند بلکه منطقی، منصف، اجتماعی، انعطاف پذیر، مودب و پذیرای انتقادهای سازنده نیز باشند. آنها باید بیاموزند که در ارتباط با مشکلات فرارویشان در طول فرآیند یادگیری باید صبر و متانت به خرج دهند و از هیچ تلاشی برای رفع آنها دریغ نکنند. آنها باید فعالانه در این مسیر با اعضای تیم های خود مشارکت داشته باشند تا بدین صورت یادگیری ونیز مهارت های اجتماعی خود را به صورت همزمان ارتقاء دهند.
از طرف دیگر فراگیران باید وظایفی را هم که برادران جانسون برای فراگیران در کلاس هایی که تاکید بر کار گروهی دارند را نیز در نظر بگیرند:
1. شروع کننده و تسهیل کننده در فرآیند ابراز نظر و خلق ایده ها باشند.
2. دهنده و گیرنده اطلاعات و نظرات و ایده ها باشند.
3. درصدد شفاف کردن ایده های خود و ارائه مثال باشند.
4. از بحث های کلاسی نوت برداری و یا خلاصه برداری کنند.
5. میزان موفقیت گروه خود را ارزیابی نمایند و در صدد رفع مشکلات بر آیند.
6. اعضای گروه خود را فعالانه به مشارکت در فعالیت گروهی تشویق نمایند.
7. فرآیند کار گروهی خود را رصد کنند.
8. به بحث ها جهت و معنا ببخشند.
9. به بحث ها انرژی مثبت دهند.
10. به اعضای تیم خود جهت ارائه ایده ها و منظورشان کمک کنند.
11. به اعضای تیم خود جهت فهم بهتر مطالب کمک کنند.
12. فعالانه گوش دهند.
13. تست کنند ببینند که بحث ها به خوبی و با چه روش هایی پیش می رود.
14. سعی کنند با مخالفت کردن با بعضی ایده ها و نظرها لایه های بالاتری از تفکر انتقادی وخلاقانه دوستانشان را تشویق کنند.
15. منظم و وقت شناس باشند.
نکته مهم دیگری که فراگیران باید در کلاس های اینجانب به خاطر بسپارند این است که تنبلی و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و سپردن وظایف خود به دیگران ممنوع می باشد و همه باید فعال و مسئولیت پذیر باشند. آنها باید نه تنها به فکر خود بلکه به فکر سایر اعضای تیم خود باشند و در برابر آنها احساس مسئولیت نمایند. فراگیران باید بدانند که فراهم کردن فرصت های برابر برای همه جهت مطرح کردن و به اشتراک گذاشتن ایده ها و راه حل هایشان برای نیل به اهداف مشترک لازم و ضروری می باشد. برای آنها ضروری است که :
1. همکاری دوستان شان را ارج نهند.
2. ایده ها و نظریه ها وپیش فرض ها را به چالش بکشند.
3. نظر دوستان شان را به مطالب مهم درطول فرآیند بحث و گفتمان جلب کنند.
4. در خواست برای شفافیت بیشتر و مثال کنند.
5. سعی کنند تضادها و تضارب آرا را تا حد ممکن همسو کنند.
در غیر این صورت تمام اعضای تیم به عنوان یک خانواده ویا به عنوان یک ملت خواهند باخت. آنها حداقل بخشی از نمره خود و در دراز مدت بخشی از زندگی و رویا های خود را خواهند باخت. نکته مهم دیگر که فراگیران در کلاس ها ی اینجانب باید به یاد بسپارند این است که از آنجا که قرار است دنیا را تحت تاثیر خود قرار دهند باید بیاموزند که سوالات مهم و انتقادی و راهبردی بپرسند.
به ویژه فراگیران برتر ویا همان رهبران تیم ها (کاپیتان ها) باید هر کاری بکنند تا انرژی و کارایی تیم هایشان را افزایش دهند و باعث درخشش آنها در کلاس شان شوند. از وظایف اولیه آنها کمک کردن به اعضای تیم هایشان جهت موفقیت علمی و رشد و تکامل آنها می باشد. آنها باید استراتژی های یاد گیری موثر خود را با اعضای تیم هایشان به اشتراک بگذارند و آنها را تشویق کنند که ازاین استراتژی ها استفاده نمایند. آنها همچنین باید سعی کنند که تعادل در بحث ها حفظ شود و همه اعضای تیم فرصت های برابری برای شرکت در بحث ها داشته باشند. کاپیتان ها همچنین باید به خاطر بسپارند که یکی دیگر از وظایف آنها کمک به اعضای ضعیف تر برای درک عمیق تر مطالب و پیشبرد اهداف یادگیری شان می باشد.
در کلاس های اینجانب اگر اعضای تیم ها مشکل داشته باشند باید به کاپیتان ها مراجعه می کنند و اگر کاپیتان ها مشکل داشته باشند به نمایندگان اینجانب که دو یا سه نفر از تاپ ترین شاگردان کلاس هستند مراجعه می کنند و اگر آنها مشکل داشته باشند به خود من مراجعه می کنند. ما همه می دانیم که باید با کسانی که به ما مراجعه می کنند با صبر و حوصله و مهربانی پاسخ دهیم. البته کاپیتان ها و نمایندگان من به خوبی می دانند که اگر همکاری لازم را با کلاس داشته باشند نمره 20 خود را تضمین کرده اند و اگر از زیر بار مسیولیت خود شانه خالی کنند موقعیت خود را از دست خواهند داد.
فراگیران باید به خاطر بسپارند که یادگیری می تواند به عنوان یک فرآیند سیاسی هم در نظر گرفته شود که رابطه دیپلماتیک نه تنها با هم کلاسی ها و معلم بلکه با مردم را نیز می طلبد. به طور خلاصه نسل فردا باید این نکته را در نظر بگیرند که روش تدریس اینجانب روشی برای زندگی هم می باشد چراکه راه هایی برای یادگیری، کار کردن، زندگی کردن، تکامل پیدا کردن، برنده شدن و حتی بازنده شدن با یکدیگر را نیز ارائه می دهد. در محیط های رقابتی فراگیران در تیم هایشان چیزهای بسیار بیشتری از زمانی می آموزند که در چنین محیط ها و شرایطی نیستند. علاوه بر این روش تدریس اینجانب باعث افزایش مهارت تفکر فراگیران در سطوح بالاتر نیز می شود و آنها را مسلط به استراتژی های یادگیری ونیز مهارت های اجتماعی موثر و مفید که لازمه زندگی موفق در دنیای پیچیده کنونی است می نماید.
ضمیمه
فرهنگ یادگیری در کلاس های من !
قسمتی از فرهنگی که اینجانب بر آن تاکید دارم در فرم 10 اصل همیشه بر روی دیوارهای کلاس های من جهت مرور شاگردانم نصب می شوند:
1. علی رغم تفاوت در سن و نژاد و عقبه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مان ما همگی انسان هستیم و بنابراین مسئول در قبال یکدیگر.
2. ما تمام اطلاعات مورد نیاز دوستان مان را با گشاده رویی در اختیار آنان قرار می دهیم، بقیه را تشویق به مشارکت و شرکت در بحث ها می کنیم و از آنها می خواهیم که دلایل متقاعد کننده ای برای ایده ها و پیشنهاداتی که انتظار دارند ما بپذیریم ارائه دهند.
3. انتقادهای سازنده را تا جایی که به یادگیری و رشد و تکامل بیشتر ما منجر شوند ارج می نهیم. خودمان هم قبل از اینکه دیگران را نقد کنیم سعی می کنیم که منصف و بی طرف باشیم.
4. ما با اعضای تیم هایمان همکاری می کنیم تا به دانش و فهم خود از پیرامون خود ژرفا ببخشیم و مهارت هایمان را برای کار وزندگی موفق – چه در تعامل با دیگران و چه در انزوا – بهبود بخشیم.
5.در کلاس ما همه فرصت های برابر برای ابراز وجود و اثبات کردن توانمندی هایشان دارند. کسانی که برتری خود را در چنین محیطی به اثبات برسانند شایسته بهترین ها هستند.
6. خطاها اجتناب ناپذیر هستند. آنها نه تنها نتیجه طبیعی یادگیری / زندگی هستند بلکه علایم ریسک پذیری و تلاش و پشتکار در طول پروسه یادگیری و زندگی هستند. بنابراین خطا ها آخر راه نیستند بلکه راه هایی برای به دست آوردن عقل و خرد ورشد و پیشرفت هستند.
7.ما در کلاس مان به افراد شایسته تر و برتر ( از نظر علمی) احترام می گذاریم و هیچ گاه به واسطه نژاد و سن و امکانات خودمان به آنها فخر نمی فروشیم و بی احترامی نمی کنیم.
8. ما مادامی به معلم و رهبر تیم خود احترام می گذاریم که ایشان هوش و استعداد و قابلیت و توانایی و شایستگی رهبری بر ما را داشته باشند.
9. همانند برنده شدن، بازنده شدن هم برخی اوقات و در برخی شرایط غیر قابل اجتناب هست. بنابراین ما تلاش می کنیم که از باخت های خودمان هم یاد بگیریم همان طور که از بردهای خودمان چیزی می آموزیم. باختن انگیزه ما را برای بردن افزایش می دهد – برنده شدن از طریق باختن.
10.برنده شدن مهم است اما نه به هر قیمتی – نه به قیمت پایمال کردن اخلاقیات و حقوق بشر و آزادی و کرامات انسانی.
تشویق کردن فراگیران/شهروندان به رعایت این اصول در تعاملات خود غیر ممکن نیست هر چند این کار صبر و تکنیک هم می طلبد. به مشارکت طلبیدن فراگیران در ارائه چنین اسلوبی یکی ازاین تکنیک ها می باشد.علاوه براین توضیح دادن درباره فوائد رعایت کردن چنین اسلوبی در تعاملات بین فردی برای فراگیران هم می تواند تکنیک موثر دیگری باشد. فراگیران این اسلوب راخواهند پذیرفت چرا که تمرکز آنها بر ارتقاء مهارت های بین فردی از قبیل خرد جمعی، مدیریت بحران ها در روابط اجتماعی، رسیدن به توافق، اعتمادسازی، تحمل دیگرانی که از ما متفاوت هستند و تلاش و پشتکار می باشد. فراگیران باید بدانند که احترام گذاشتن به چنین قواعد و اسلوبی نه تنها روابط بین فردی آنها را افزایش می دهد بلکه قابلیت های آنها را برای بهره وری بیشتراز مطالب ارائه شده درکلاس نیزافزایش می دهد.
دراینجا باید یاد آور شوم که چنین قواعدی که نرم ها و اصلوب دموکراتیک راهم ارائه می دهد با قواعد و اسلوب اسلامی نه تنها منافاتی ندارند بلکه همخوانی هم دارند. بنابر فهم شخصی خودم از اسلام واقعی می باشد که دریکی ازمقالاتم براین نکته تاکید کرده ام که اسلام واقعی دموکراسی رابرای بشر به ارمغان آورد. بنابر نظر اسلام واقعی تمام مردم آزادی درتفکر و حق تصیم گیری، انتخاب و زندگی کردن را دارند و هر کس بخواهد این حقوق اولیه بشر را صلب نماید مسلمان نیست .
* معلم مدرسه رافتی قاسم آباد! مشهد
*منابع
Hosseini, S.M.H. (2012). Beyond The Present Methods And Approaches To ELT/Education: The Crucial Need For A Radical Reform”, Tehran, Jungle Publications.
http://beyondelt.blogfa.com وبلاگ نویسنده (دکتر حسینی)
دکتر سید محمد حسن حسینی (1394) "وظایف معلمان و اساتید در عصر و شرایط حاضر"
Published at Iranian Educators’ Analytical News Agency. / پایگاه خبری تحلیلی فرهنگیان ایران
Available at http://www.farhangiannews.ir/view-20441.html
نظرات بینندگان
به امید سرفرازی کشور و انقلاب عزیزمان.