*روش یادگیری با محوریت یادگیری طوطی وار و البته با انگیزه ترس از تنبیه بدنی بود. در دوران مصر باستان و بر روی لوحی ، دست نوشته کودکی با این مضمون کشف گردید: " با زدن من دانش به مغز من وارد می شود".
*هدف اصلي از آموزش در يونان، آماده کردن بچه ها به عنوان یک شهروند در قالب یک جامعه مدنی بود.نکته جالب ، هدف گذاری در نوع آموزش است به طوری که در اسپارت (طرفدار استبداد) تولید سرباز و دریونان (طرفدار دموکراسی) تربیت شهروند هدف آن جامعه محسوب مي شود.
*سقراط مردم را در اطراف شهر جمع مي كرد و با آنها در مورد زندگي و نحوه فعاليت هاي اجتماعي به بحث و گفت و گو مي پرداخت.
به نام خدا
تاریخچه آموزش
مترجم: هادي ورمزياري
تمدن هاي اوليه
رشد تدریجی تمدن در مصر و بابل ار فردي به فرد دیگر و از نسلي به نسل دیگر باعث شكل گيري دانش بشري گردید.قابلیت این عملکرد در جوامع پیچیده باعث حفظ و نگهداری و ثبت میراث فرهنگی گردیده و بدین سان از حدود 3100 سال قبل از ميلاد مسيح دولت و جوامع رسمی شکل گرفتند.
در تجارب اولیه تدریس ، مکانی همچون مدرسه و مهارت های مانند خواندن و نوشتن شکل نگرفته بود و کسانی که جهت کتابت در دادگاه و کلیسا مشغول به کار بودند به صورت رسمی و غیر رسمی به بچه ها علم می آموختند.
روش یادگیری با محوریت یادگیری طوطی وار و البته با انگیزه ترس از تنبیه بدنی بود. در دوران مصر باستان و بر روی لوحی ، دست نوشته کودکی با این مضمون کشف گردید: " با زدن من دانش به مغز من وارد می شود".
در مشرق زمين قوم یهود جزء اولین اقوام بودند که علاقه مند حضور فرزندان خویش در محیط آموزشی و مدرسه بودند.مورخ جاسی فاس می نویسد: در آن دوران ، بیشترین تلاش اولیاء برای فرزندان خود ايجاد احترام به قانون و شکل پذیری آنها براي تداوم زندگی است. یهودیان ، مدارس ابتدایی را برای فرزندان 6 تا 13 ساله جهت آموزش ریاضیات پایه وخواندن و نوشتن تاسیس نمودند ؛ این اصول اولیه برمبنای کتب پنج گانه عهد عتیق و اجرای قاعده اخلاقی و سنت های رایج آن زمان جهت رشد دانش آموزان قرار داشت.بجه های باهوش تر اصول خاخایی را در قالب استاد و معلم با کسب علم و پرستش و ورود به عالم یهودیت برای خود ضرورری و حیاتی می دانستند.
یونان باستان: به دلیل نمایش جنبه های فیزیکی جهان از قبیل خورشید و ماه و دریا توسط خدایان یونانی آنها به زندگی انسان ها نزدیک تر بوده و با وجود آن یونانیان به طور معمول دچار یک رضایت مندی غیر دنيوی برای خود بودند.
با وجود تنوع حيطه ها و حوزه هاي آموزشي، هدف اصلي از آموزش در يونان، آماده کردن بچه ها به عنوان یک شهروند در قالب یک جامعه مدنی بود.نکته جالب ، هدف گذاری در نوع آموزش است به طوری که در اسپارت (طرفدار استبداد) تولید سرباز و دریونان (طرفدار دموکراسی) تربیت شهروند هدف آن جامعه محسوب مي شود.
اسپارت ها
از سن 7 سالگی بچه ها در اسپارت مجبور به ورود در گروه های نظامی شده ، از سن 7 الی 18 سالگی تعاليم سختی از جمله: پابرهنه راه رفتن،خواب بر روی اجسام سخت، ژیمناستیک و فعالیت های فیزیکی از جمله دویدن، پرتاب نیزه و شکارنيز جزء فعالیت های بچه ها قرار می گرفت.نکته جالب توجه ، تحمل بچه ها بابت این سخت گیري و تنبیه بدنی ها می باشد.
در سن 18 سالگی بچه های اسپارات وارد مرحله سربازی شده و هنر های جنگ را فرا گرفته و تا سن 60 سالگی آماده به رزم جهت خدمت وظیفه عمومی می شدند.در بین سربازان ، خبری از درس خواندن نبود و در عوض فراگیری موزیک و حرکات نظامی جزیی از فعالیت دوران خدمت آنان محسوب می شد.
برخلاف پسرها ، دختران اسپارات به فراگیری هنرهای مربوط به خانه داری پرداخته با این اوصاف فعالیت های برخی از اصول همچون شکار و تیراندازی جزء فعالیت دختران نیز بود.
آتن
شهروند ايده ال در آتن كسي است كه عشق و جنگ را با هم فرا گيرد. اين كار در مدرسه وبا انجام تمرينات سخت امكان پذير است. سربازي از سن 18 سالگي آغاز و اولياء، بچه ها را جهت رفتن به خدمت سربازي هدايت و ترغيب مي كنند. مدارس در آتن با آن كه خصوصي است اما شهريه اين مدارس پايين و فقيرترين اولياء هم حداقل به مدت چند سال مي توانند فرزندان شان را به مدرسه بفرستند.
مدارس ابتدايي براي پسران از سن 6يا 7 سالگي آغاز و تا 13 الي 14 سالگي ادامه داشت.قسمتي از تعليم با ورزش و در سنين بالاتر با انجام بازي و تمرينات سبك جهت بالندگي كودك بود. با بالا رفتن سن بچه ها نواختن، آواز خواندن ، نوشتن و فراگيري ورزش هاي سنگين همچون بوكس، دوميداني،كشتي و پرتاب نيزه نيز جزء فعاليت هاي روزمره آنها قرار گرفت.شعر هاي حماسي "هومر" قسمتي از زندگي ذاتي بچه ها شد ؛ به طوري كه به محض رسيدن به تواناييِ نوشتن معلمين اين اشعار را در اختيار بچه ها قرار داده و آنها را وادار به حفظ و عمل به آن مي نمودند.
با استفاده از فلسفه ا فلاطوني ذهن و جسم بچه ها تلطيف مي يافت و اعمال و رفتار آنها به يك هارموني خاص كه ضرورت زندگي است مي رسيد.
بچه هاي فقير در سنين 13 تا 14 سالگي به نوعي از آموزش رسمي فاصله گرفته و به عنوان شاگرد وارد حرفه و شغل ديگري مي شدند و بچه هاي پول دار نيز به درس خواندن خود ادامه دادند.
قبل از سال 390 ميلاد مسيح هيچ مدرسه و رشته ي رسمي و دايمي جهت ادامه تحصيل وجود نداشت ، به طوري كه سقراط مردم را در اطراف شهر جمع مي كرد و با آنها در مورد زندگي و نحوه فعاليت هاي اجتماعي به بحث و گفت و گو مي پرداخت.
البته با گذشت زمان آنچه كه در تفكرات افلاطون، سقراط و ارسطو بود شكل گرفت و مكان هاي علمي بالاخص مدارس به شكل رسمي پايه گذاري گرديد.
بچه ها در ورود به مدرسه به گروه هاي متفاوتي تقسيم مي شدند: عدهاي تحت تفكرات فلسفي افلاطون به خودشناسي روي آورده و موضوعات مربوط به علوم هندسه،نجوم و حساب را فرا مي گرفتند، از طرفي افرادي كه به دنبال تربيت و فراگيري زندگي اجتماعي بوده و در فن بلاغت و خطابه كسب فيض مي كردند به دنبال تفكرات سقراط مي رفتند.
دختران در آتن نيز مثل اسپارات به آموزش خانه داري در محيط خانه پرداخته تا بتوانند براي مردان خود زنان موفقي باشند.
درقسمت بعدي به بررسي رم باستان خواهيم پرداخت.
منبع : A project by History World International
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.