صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«پدر نويسندگی، انديشه است و مادر آن دموکراسی و دايۀ آن قلم»

نوشتن ؛ هنر اندیشیدن

رضا بابایی

اصول نوشتن به عنوان هنر اندیشیدن

1. کم بنويس ولی هميشه بنويس
نوشتن، ورزش ذهن و روح است. يک روز که ننويسی (ولو چند سطر)، همان‌ مقدار ذهن و روحت را تنبل کرده‌ای. قاعدۀ «کار نيکو کردن از پر کردن است» را هم که شنيده‌ايد. البته برای نشر نوشته‌ها و ارائۀ عمومی آنها، بايد دست به انتخاب و حذف و اصلاح زد. يکی از درخشان‌ترين تعريف‌ها برای ادبيات، اين جملۀ سارتر است که «ادبيات، يعنی حذف». در ويرايش هم هيچ‌چيز به اندازۀ حذف، نوشته را زنده نمی‌کند؛ از حذف کلمه تا حذف جمله و پاراگراف و گاهی حتی بخشی از مقاله.

2. سخن کز دل برآيد...
فُوت کوزه‌گری در نوشتن، حضور قلب است. نويسنده بايد با موضوعی که دربارۀ آن می‌نويسد، ارتباط ذهنی، روحی و قلبی داشته باشد. مدتی با آن زندگی کند و از صبح تا شب دربارۀ آن با ديگران حرف بزند. بدون اين ارتباط همه‌جانبه، چيز مايه‌داری توليد نمی‌شود. به همين دليل است که معمولا کارهای سفارشی و توصيه‌ای، و نوشته‌های از سر تکليف و صرف احساس مسئوليت، چنگی به دل نمی‌زند؛ چون ارتباط نويسنده با آنها، ارتباط شغلی يا فقط ذهنی است، نه قلبی و عاشقانه. وقتي همۀ روح و قلب انسان با موضوعی درگير مي شود، دربارۀ آن بهتر و زيباتر و مؤثرتر می‌نويسد.

3. نوشتن يعنی انديشيدن
نويسندگی، بيش از آنکه از جنس مهارت‌های قلمی باشد، از مقولة هنر انديشيدن است. شايد کمتر از بيست درصد نويسندگی، مربوط به واژه‌يابی و جمله‌سازی و عبارت‌پردازی باشد. بيشتر وامدار روشمندی در انديشيدن و معناآفرينی است. نويسندگی، هنر تبديل انديشه به واژه‌ها است. نوشتن بدون استقلال فکری، هياهو براي هيچ است. ما می‌خواهيم از آب کره بگيريم. از هيچ يا يک مشت مشهورات و مقبولات و شنيده‌ها و خوانده‌ها، کتاب و مقاله بسازيم. نمی‌شود. يعنی می‌شود، ولی اين می‌شود که الان شده است.

اصول نوشتن به عنوان هنر اندیشیدن

4. نويسندگی، بي‌پدر و مادر نيست
پدر نويسندگی، انديشه است و مادر آن دموکراسی و دايۀ آن قلم. دربارۀ پدر و دايۀ اين فرزند دلبند، توضيح دادم. اما اين فرزند مشروع، مادر بزرگواری هم دارد که نام آن دموکراسی است. مرادم از دموکراسی، فقط مفهوم سياسی آن نيست. دموکراسی در نوشتن، يعنی آزادگی و استقلال و احترام «عملی» به ديگران. آدم‌های دموکرات، همه‌چيز را براي خودشان نمی‌خواهند. وقتی مي‌نويسند، قدرت شگفتی در هم‌ ذات‌ پنداری دارند. در مقام گردآوری، جامعيت دارند و در نوبت داوری، انصاف. چارچوب‌های ذهنی خود را ميشناسند و می دانند که غير از اين، چارچوب‌های ديگری هم وجود دارد که برای فهم و درک آن بايد تلاش کنند. معمولا لحن اين گروه از نويسندگان، لحن پيشنهاد است، نه فتوا. می‌دانند که ذهنشان اسير دانسته‌ها و تربيت خاص است و ممکن است ديگران اين ذهنيت‌ها را برنتابند. فرق است ميان کسی که می‌نويسد تا ديگران بدانند او چگونه می‌انديشد با کسی که می‌نويسد تا ديگران بدانند که بايد چگونه بينديشند.

5. در ديزی و حيای گربه
صاحبان اثر و تأليف، سه دسته‌اند:

1. خوب تحقيق می‌کنند و خوب می‌نويسند؛ 2. خوب تحقيق می کنند ولی خوب نمی‌نويسند؛ 3. عکس گروه دوم.

تا کنون بيشتر نقدها در نويسندگی، متوجه گروه دوم بوده است؛ اما امان از گروه سوم! يعنی مردان و زنانی که بدون تحقيق لازم و کافی، دست به قلم توانای خود می‌برند. اين گروه، بسيار بسيار خطرناک‌اند. چون در واقع شعبده‌بازند. خوانندۀ بيچاره را سِحر می‌کنند. چون خوب می‌نويسند، بسيار می‌نويسند و بسيار هم خواننده دارند. تصورش را بکنيد که درِ ديزی باز باشد و گربۀ خانه، بی‌حيا. اينکه من کار با قلم را بلدم، دليل کافی برای نوشتن نيست. به‌جد معتقدم که آوازه و محبوبيت اين گروه از نويسندگان نبايد مانع نقد صريح و بی‌پردۀ آنان بشود.

نقد نويسنده‌ای که به برکت قلم سحّارش، محبوبيتی دارد، دشوار است؛ ولی به همان اندازه، واجب است. البته از ياد هم نبريم که نويسندۀ خوب، لزوما شعبده‌باز نيست.


اصول نوشتن به عنوان هنر اندیشیدن

کانال یادداشت ها


اصول نوشتن به عنوان هنر اندیشیدن

شنبه, 13 شهریور 1400 15:09 خوانده شده: 1190 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +7 -1 --
رسول 1400/06/13 - 15:48
استاد عزیز فکر کنم گروه سوم اگر که دنیای اطراف و واقعیات را می بینند و به نحو احسن می نویسند جزو نویسندگان خردمند و واقع بین هستند و هرچه ازقلب پاک بر آید بر دل نشیند ....با تشکر
پاسخ + +5 -4 --
معلم 1400/06/13 - 16:04
عالی بود استاد
پاسخ + +8 -3 --
احمدی 1400/06/13 - 16:57
درود
همیشه وقتی مطلبی را میبینم به نویسنده آن نیز دقت می کنم. به هر صورت نویسنده یک مطلب قسمتی از اعتبار اون متن هست.
نویسنده این متن رضا بابایی، سطح پایینی نسبت به بسیاری از افراد ایرانی و خارجی دارد و اینکه صدای معلم چرا به این فرد سطح پایین پرداخته عجیبه.
بروید آثارش و زندگی اش را بخوانید. این فرد در رده کسی مثل محمدرضا سرشار شاید کمی بالاتر حساب میشه.
یعنی کسانی که به خاطر مذهبی بودن توسط حکومت برای نویسندگی بولد می شوند. اسم این فرد اولین بار بود می شنیدم.
در ویکی پدیا به این گفته اند روشنفکر دینی، هر کس که به او چنین لقبی دادند باید دانست این فرد واقعا روشنفکر نیست. هیچ وقت روشنفکر، دینی نمی شود و خنده داره
پاسخ + 0 0 --
علی پورسلیمان 1400/06/13 - 21:34
آقای احمدی

سلام

چرا شما دائما آدم ها را می خواهید بر اساس ایدئولوژی و اعتقادات شان ارزیابی و برچسب بزنید ؟

آیا این نوعی نگاه فاشیستی به جامعه و جهان نیست ؟


کجای سطح این نوشته از نظر شما پایین است ؟

مرحوم رضا بابایی اصولی را در باب نوشتن به رشته تحریر درآورده است .

شما که از ایشان ایراد می گیرید و آن را سخیف بر می شمارید ، خودتان در چنته چه دارید ؟

کدام یادداشت ، مقاله و کتاب را نوشته اید ؟

تولیدات فکری شما کجا هستند ؟

نمی شود به هر کسی ایراد بگیریم اما خودمان هم چیزی برای عرضه نداشته باشیم .


قبلا توجیهاتی در باب عدم نوشتن گفتید که بیشتر به درد خودتان می خورد تا اقناع دیگران !

پایدار باشید .
پاسخ + 0 0 --
احمدی 1400/06/13 - 22:08
من نگفتم این فرد چه چیزی در چنته دارد
گفتم سطح این فرد پایینه و نسبت به افراد بسیاری که ده ها مرتبه از این فرد بالاتر هستن گفته میشه

مثلا شما نقل قول کردن از یک استاد بهتر است یا استادیار یا مربی یا دانشجو و ...

افرادی داریم به مرتب با سطح بسیار بالا، چرا آن ها را رها کرد و نقل قول از یکسری افراد ده ها مرتبه پایین تر آورد.
من متوجه نمی شوم چرا این کار را می کنید و این اولین بار نیست
و این استدلال من در مرتبه علمی و فکری چه ربطی به تعصب دارد.
آنقدر افراد با دانش و سطح بالای شناخته شده و حتی گمنام داریم که حد ندارد و حتی در قید حیات. بعد به امثال بابایی پرداختن نارواست و یک فرد مذهبی را روشنفکر معرفی کردن، بدتر
پاسخ + 0 0 --
علی پورسلیمان 1400/06/13 - 22:23
آقای احمدی

من از شما پرسش کردم نه کسی که در این جهان حضور ندارد !

من از شما در مورد تولیدات فکری خودتان پرسیدم .

به جای این همه توجیه و حاشیه رفتن و پرگویی پاسخ دهید که اصلا تاکنون مکتوب مستندی داشته اید و یا خیر ؟


این که یک خط کش بگیریم و ببینیم طرف فرضا فردی مذهبی است و به چه چیزی اعتقاد دارد و بدون توجه به محتوای سخن او همه موجودیت طرف را نادیده بگیریم و حذف کنیم، با کدام منطق انسانی می خواند ؟

این جا مگر دادگاه تفتیش عقاید است ؟!

متاسفانه من دیالوگ شما را در بخش نظرات با دوستان در پست قبلی خواندم .

برخی از آنان اصلا قابل انتشار نبودند و این واقعا موجب تاسف است .

اگر قرار باشد بر اساس متر و مقیاس شما مطالب را در صدای معلم منتشر کنیم ، باید این رسانه را تعطیل کنیم !

شما اگر نقدی بر هر یک از مطالب دارید ، شفاف و با شناسنامه بنویسید و من هم به عنوان مدیر این رسانه از آن استقبال می کنم .

صدای معلم محلی برای گفت و گو و ترویج فرهنگ گفت و گو و تبدیل فرهنگ شفاهی به فرهنگ نوشتاری است .

اگر اهل این گفتمان هستید درنگ نکنید .

پایدار باشید .
پاسخ + 0 0 --
احمدی 1400/06/13 - 22:29
نکته دیگر که جالب است مثل همان قضیه پژوهشگاهی زیر پست نامه شان در این سایت که جوابی برای دادن نداشتن و در نهایت حمله کردن که هویت تو چیه، کی هستی و ادامه

حالا شما میگی پس خودت چی در چنته داری؟
فاشیستی
مگر من گفتم بیایید از من نقل قول کنید
یا حرف از ملت پرستی و این چیزها زدم

اینکه یک فرد مذهبی، متفکر یا دقیقتر روشنفکر نمیتونه باشه یک بحث انجام شده و فقط حرف من نیست
پاسخ + +10 0 --
ناشناس 1400/06/13 - 16:58
عدالت آموزشی» در معنای ساده‌ی آن، همان که اصل ۳۰ قانون اساسی می‌گوید، بعد از دهه ۷۰ شمسی با خصوصی‌سازی آموزش و به میدان آمدن مدارس پولی از میان برداشته شد؛ به تدریج، با گسترش قراردادهای غیرعادلانه و تبعیض‌آمیز شغلی، فاصله طبقاتی میان جامعه‌ی معلمان کشور نیز افزایش یافت؛ امروز که به فضای آموزشی کشور نگاه می‌کنیم، دانش آموزان بسیاری می‌بینیم که فرزندان طبقه کارگر و زحمتکش کشور هستند اما یک تبلت ساده ندارند و معلمان بسیار می‌بینیم که تحصیلکرده و متخصص و کارآزموده هستند ولی «نان» ندارند!
پاسخ + +7 -1 --
ناشناس 1400/06/13 - 21:49
بسیاری از افراد سبک متقاعد کننده و استدلالی را با یکدیگر اشتباه می گیرند.
همانطور که نویسندگان توانمند توضیح می دهند، تفاوت اصلی بین سبک های نویسندگی اقناعی و استدلالی این است که:
در حالی که نوشتن متقاعد کننده می تواند با یک جذابیت احساسی و قلبی یک موضوع را بیان کند، اما نوشتن استدلالی به مطالعات علمی، آمار و نقل قول های متخصصان استناد می کند. همچنین در نوشته استدلالی، نویسنده شواهدی که با نظرسنجی ها و پرسشنامه های خود تهیه کرده است را ارائه می دهد.
پاسخ + 0 0 --
احمدی 1400/06/13 - 22:49
درود
به نظرم این گفته های شما ایراد داره
البته اقناع یا متقاعد کردن شکل های مختلف داره
اما
استدلالی که نتونه اقناع کنه استدلال نیست
یعنی اقناع جزء یا با استدلال هست اما استدلال ممکن است در اقناع نباشد

و دیگر اینکه نوشته استدلالی به شواهد و ... استناد می کند باز همان گذاره اشتباه را دارد

یکی از روش های استدلال ، استنتاج است یعنی بر اساس شواهد و سخن دیگران به نتایجی رسید اما این به معنی همیشه چنین باشد نیست
ممکن است استدلالی تنها بر اساس منطق گفتاری یا ریاضی و ... باشد

علم منطق کلا به همین جنبه های درست بودن استدلال می پردازد که انواع منطق و استدلال نیز فیلسوفان ارائه کرده اتد
پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1400/06/13 - 22:01
نویسندگی بسیار لذت‌بخش است یک جنبه از آن جنبه استدلال است که متاسفانه برای معلمان در حوضه اقتصادی مصیبت بار بوده مثلا مسولان محترم با استفاده از آمار و ارقام میخواهند جامعه معلمان را قانع کنند که رتبه بندی باعث ایجاد تورم میشود و اینکه بودجه نیست که صددرصد بودجه هست ولی در جاهایی خرج میشود که همه میدانند اما. بحث دیگر نویسندگی معلمان است که با منطق می نویسند آقایان مرفه که نمی‌دانید مواد غذایی چه قیمتی دارد و......ما زیر خط فقر هستیم زندگی سختی داریم فکری کنید اما همیشه زورمندان پیروزند مگر اینکه اتحاد منفعت آنها را بخطر بیندازد تا تسلیم شوند پس نویسندگی استدلالی و نویسندگی واقع گرایانه اکثرا در ستیز هستند البته نویسندگی در خیلی زمینه ها وجود دارد و من در حوزه معلم نوشتم .... باتشکر
پاسخ + +8 0 --
ناشناس 1400/06/13 - 22:16
میشود گفت که صدای معلم واقعا در پیشرفت معلمان در امر نویسندگی و نقد و نقادی نقش زیادی داشته است که با یکدیگر بحث کنند و نقد کنند البته با حفظ حرمتها انشاالله که با نوشتن به اتحاد برسند و راه رسیدن به خوشبختی دانش آموزان و معلمان را پیدا کنند و با تشکر از استاد پورسلیمان عزیز بخاطر ایجاد این فرصت طلایی برای همکاران خودش
پاسخ + 0 0 --
صدای معلم 1400/06/13 - 22:27
درود بر شما

سپاسگزاریم .

پایدار باشید .
پاسخ + +5 -2 --
احمدی 1400/06/14 - 08:53
وقتی میگم از افراد سطح بالاتر مطلب باید گذاشت برای همین است.
مثلا همین بابایی متنش ضعیفه و حتی کسی مثل من یا دیگران می توان بر آن ایراد بگیرد و همچنین متن ضعیف جامعه و مردم ضعیف می سازد.

متنش بیشتر عوامانه است
مثلا می گوید نوشتن یعنی اندیشیدن.
احتمالا به عنوان یک داستان نویس این را گفته آیا درست است؟
نوشتن شامل اندیشیدن، تخیل، مهارت، استعداد و ... می شود. البته بستگی داره اندیشیدن را چی بگیری.
تقسیم بندی آخر که قرمز هم شده جالبه. خب پس کسانی که تحقیق نمی کنند و بد هم می نویسند چی میشه یعنی تین مورد چهارم وجود نداره.
یا کلا آیا بدون تحقیق داستان نویسی خوب ممکن نیست. خیلی از داستان ها به تجربیات نویسنده مرتبط هست
آیا داستان نویس و اندیشمند مطرح و سطح بالاتر در همین ایران قحط هست
پاسخ + 0 0 --
صدای معلم 1400/06/14 - 09:00
آقای احمدی

سلام

نظر شما محترم است اما قرار نیست همه مثل شما بیندیشند ، کسی که حتی خود را سانسور می کند و شهامت افشای خود را هم ندارد .

از شما درخواست شد اگر تولیدات فکری که بالاتر از این سطح مورد ادعای شماست دارید ارائه کنید اما انگار عادت کرده اید که بر یک مدار مشخص حرف های خود را دائما تکرار کنید .

این همه تعصب و دگماتیسم از کسی که ادعای روشنفکری ناب دارد بعید و دور از انتظار است .

البته شما می توانید همه مطالب را نقد کنید اما نمی توانید بر یک رسانه تکلیف کنید که چگونه کار کند و چه بنویسد و چه ننویسد !

پایدار باشید .
پاسخ + 0 0 --
احمدی 1400/06/14 - 10:55
تکلیف نبود
نقد و نظر بود
تکلیف یعنی باید
مثلا بگویم چرا از این آورده اید باید از فلان شخص می آوردین، یا باید ...
اما کلمه باید در متن من پیدا نمی کنید
من نگفتم شما باید از فلان شخص بیارید
گفتم به دلیل وجود افراد بسیار سطح بالاتر و معتبر تر پرداختن به افراد سطح پایین معقولانه نیست
به نظرم بسیاری از افراد با وجود ادعا جنبه نقد ندارن
من از شما جواب هم نخواستم نظری دادم. سایت شخصی هست خواستید بروید از بقال سر کوچه ما که سخنان گوهربار داره مطلب بیاورید درج کنید.
در فضای مجازی و همین سایت خودتان حداقل ۹۵ درصد کامنت ها ناشناس اند و جالب است که بعضی می مانند که چه جوابی دهند حرف از هویت می زنند چرا از دیگران خواسته نمیشه و اگر میخواهید کامنت ناشناس نداشته باشین، گزینش و تفتیش کنید و شماره موبایل و کد ملی و ... بگیرید
مشخصه مسلک پژوهشگاهی ها به شما سرایت کرده
تنها چیزی که ندارم تعصبه و هر چه میگم بر مبنای منطق هست و در جهت کمک
برخی مطالب که گفتین در کامنت بالا جواب داده بودم
پاسخ + 0 0 --
احمدی 1400/06/14 - 10:59
اگر هم بر مذاق خوش نمیاد تا دیگر کامنت نگذارم؟

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور