پس از معرفی وزرای پیشنهادی توسط رئیس جمهور و نیز بعد از آن که مشخص شد « سید محمد بطحایی » گزینه نهایی ایشان برای آموزش و پرورش و معلمان است فضای آموزش و پرورش تا حد بسیار زیادی به سمت " مطالبه گری " حرکت کرده است .
در این مدت سراغ ندارم که جو آموزش و پرورش این قدر نسبت به انتخاب وزیر آموزش و پرورش حساس شده باشد و معلمان نسبت به آن واکنش نشان دهند.
بخشی از آن به خاطر گسترش شبکه های ارتباطی و بخشی دیگر نیز به علت افزایش نسبی آگاهی معلمان و نیز وجود فضای نسبتا بازی است که این گونه بحث ها و گفت و گو توسط دولت تدبیر و امید تحمل می شود .
هنوز فراموش نکرده ایم آن 8 سال دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد را ...
چه پرونده هایی که فقط برای پی گیری مطالبات قانونی برای معلمان منتقد و فعالان صنفی در هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش تشکیل نشد ...
هر کسی که نسبت به وضعیت منتقد بود از طریق حراست ها او را تحت فشار قرار می دادند ....
پرونده ای برایش تشکیل داده و در اکثر موارد فضا توسط این افراد تا اطلاع ثانوی مدیریت می شد .
پس از این مقدمه لازم است به یادداشت سید محمد صادق محمدی وفایی در یادداشتی که در بولتن نیوز پیرامون بحث قدیمی «تخصص بالاتر است یا تعهد و تقوا ؟» با اشاره به مناظره شهید بهشتی و مهندس بازرگان پیرامون همین بحث، نگارش شده است اشاره ای داشته باشم :
" سال 58 مناظره ای داغ بین مهندس بازرگان و شهید بهشتی تحت عنوان : تخصص بالاتر است یا تعهد و تقوا ؟ در صدا و سیما برگزار شد .
شهید بهشتی معتقد بود مسئولین باید متعهد باشند و بازرگان اعتقاد داشت تخصص مهمتر است.
درلابه لاى بحث مهندس بازرگان سوالى از شهید بهشتی پرسید: آقای دکتر فرض کنیم که قصد دارید با اتوبوس از شهرى به تهران بیایید. راننده ای داریم که جاده را مثل کف دست می شناسه ولی اهل معصیت است و راننده دیگری که تازه کار است ولی بسیار متقی و اهل تدین. شما خانواده تون رو با کدام راننده راهی می کنید؟!
در این هنگام شهید بهشتی مکثی طولانی کرده سپس به علامت تایید نظر مهندس بازرگان، بزرگوارانه فرمودند آقا من دیگه صحبتی ندارم!
بالاخره تخصص بالاتر است یا تعهد و تقوا؟
هر چند بازرگان برنده این مناظره بود ولی این پارادوکس هیچ گاه برای شخص بنده حل نشد و همواره احساسم می گفت که قطعاً تقوا و تعهد بالاتر است!
تا اینکه پست بسیار قشنگی از یکی از دوستان دیدم با این مضمون: از شهید چمران سئوال کردند آقای دکتر؛ تقوا بالاتر است یا تخصص؟ شهید چمران فرمودند :
" تقوا بالاتر است! ولی اگر کسی تخصص کاری را نداشته باشد و منصبی را قبول کند قطعاً انسان "بی تقوایی" است! "
متاسفانه این ارزش ها مدت هاست که هم از ادبیات بسیاری از مسئولان حذف گردیده است و جامعه نیز تقریبا حساسیت خود را نسبت به این موضوعات از دست داده است .
حال بر می گردیم به محیط آموزش و پرورش و معلمان .
واقعا چند نفر از وزیران آموزش و پرورش تاکنون بر اساس معیارهای بالا بر صندلی وزارت تکیه زده اند ؟
بنده به هیچ وجه نمی خواهم قضاوتی در مورد صلاحیت و یا عدم صلاحیت افراد نامزد وزارت آموزش و پرورش داشته باشم .
اما آیا در حال حاضر افرادی به مراتب متخصص تر و به قول شهید چمران " باتقواتر " وجود ندارند ؟
چرا در آموزش و پرورش مسابقه ای میان افراد " ناتوان و فاقد شایستگی " برای تصاحب این جایگاه شکل گرفته است در حالی که خودشان هم می دانند کاری نمی توانند انجام دهند و کارنامه وزرای قبل بهترین دلیل برای این مدعاست ؟
چرا هر فردی فارغ از قضاوت مردم و افکار عمومی خود را شایسته هر پست و مقامی می داند ؟
متاسفانه در این مدت به یک اصل مهم رسیده ام و این که در جامعه ما و در سطوح مختلف این " منفعت "در شکل " حداکثری " آن است که نوع و میزان روابط و معادلات را مشخص می کند .
همواره کفه منافع فردی و نهایتا باندی و جناحی بر منافع و مصالح عمومی غالب بوده است .
تنها توصیه ای که در این جامعه " منفعت زده " می توان به افراد در سطوح مختلف داشت این است که در کنار توجه حداکثری به " منافع شخصی " کمی هم به منافع ملی و مصالح جامعه توجه داشته باشند .
این در حالی است که جامعه باید یاد بگیرد و به این " فهم عمومی " برسد که تنها راه احصا و تامین منافع فردی ، در نظر گرفتن و تامین منافع جمعی است .
بدون نگرش کل نگر و توجه به منافع عمومی ، منافع فردی تامین نخواهد شد و این دور تسلسل همواره تکرار خواهد شد .
بدون توجه به این مسائل مهم که افراد معمولا به آن توجهی ندارند نه تنها وضعیت بهتر نمی شود بلکه در بهترین حالت فقط وضعیت موجود حفظ خواهد شد .
تحول در این وضعیت تنها از راه تغییر باورها و نگرش افراد جامعه میسر است و این تنها در توجه به آموزش مستمر و علمی افراد جامعه امکان پذیر خواهد بود و استراتژیک ترین دستگاه برای ریل گذاری و تثبیت و پیاده سازی این مفاهیم ، باورها و انگاره ها ، آموزش و پرورش است .
با یکی از دوستان در مورد نظر نمایندگان مجلس در مورد وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش صحبت می کردم .
ایشان تاکید می کرد که بسیاری از نمایندگان آقای بطحایی را مدیری توان مند و به قول معروف " ژنرال " ارزیابی نمی کنند اما دچار تردید هستند !
البته ایشان اشاره ای به دلیل و یا دلایل این تردید نکرد اما زمانی که فردی مانند زاهدی که رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس است و گرایش سیاسی او نیز کاملا مشخص است با فردی مانند بیرانوند که رئیس کمیته آموزش و پرورش این کمیسیون است و خود را در مقام دفاع از بطحایی در صحن علنی مجلس رئیس ستاد روحانی در ایام تبلیغات ریاست جمهوری معرفی می کند ، هم سو و هماهنگ می شوند ؛ به راحتی می توان به فرضیات و یا گزاره هایی دست یافت !
در یادداشت پیشین ( این جا ) به نکته ای اشاره کردم که لازم می دانم بنا بر اهمیت آن مجددا آن را یادآوری کنم :
" در بررسی و مطالعه برنامه بطحایی علاوه بر موارد قبلی به بندی برخوردم که شاید نمونه آن در برنامه های سایر وزراء کم تردیده شده است .
بند 18 از عناوین برنامه ها عنوان می کند :
" 18 – مدیریت تعاملات نظام مند آموزش و پرورش با مجلس شورای اسلامی و سایر نهادهای مرتبط "
حال این را با برنامه دانش آشتیانی مقایسه می کنیم :
بخش چهارم – فرازهای مهم اقدامات و برنامه ها تا پایان دولت دوازدهم
1-"همکاری با مجلس در خصوص احکام مرتبط با آموزش و پرورش در برنامه ششم توسعه به منظور حصول اطمینان از لحاظ شدن جایگاه کلیدی و زیربنایی تعلیم و تربیت در برنامه "
دانش آشتیانی به صورت دقیق حوزه و نوع همکاری با مجلس و مهم تر از آن هدف نهایی این همکاری را ذکر می کند .
اما بطحایی در برنامه خود دامنه هر گونه تعامل و همکاری را با مجلس باز گذاشته است و نکته قابل ذکر این که جنس این تعاملات را نه " قانون مند " بلکه " نظام مند " معرفی می کند .
در واقع بطحایی با این جمله شخصیت اجتماعی و مدیریتی خویش را به وضوح به نمایش می گذارد .
به عبارت دیگر ، هر گونه درخواست از سوی نمایندگان باید تابع نظم و نظام باشد .
برآیند نهایی این گزاره از " تعامل " به " معامله " منتج خواهد گردید ... "
اگر فردا بطحایی بتواند رای اعتماد نمایندگان ولو در آمار پایین را کسب کند به احتمال فراوان تحلیل من درست بوده است و شاید تلقی نمایندگان بر آن است که وزیر آموزش و پرورش باید کسی باشد که به راحتی " قابل مدیریت " باشد و بتوان از او امتیاز گرفت و چه فردی بهتر از آن که این موضوع را اهم برنامه خویش ذکر کرده است !
مدعای این گزاره استیضاح های گوناگونی است که تاکنون در مورد وزرای آموزش و پرورش مختلف صورت گرفته است و ترجیع بند غالب آن علی رغم پوشش ظاهری مناسب و آراسته به " مطالبات معلمان و مشکلات آموزش و پرورش " همان است که اشاره شد .
امیدوارم که آزمون سرنوشت ساز رای اعتماد فردای نمایندگان مهر بطلانی باشد بر گزاره ها و فرضیات ذهنی حقیر ...
نظرات بینندگان
حساسیت سیاسی درحدی بودکه قادر
به بحث ساده هم نبودیم. یک دفعه
دیوارموش داشت. انصافا مدیون آقای
دکترروحانی هستیم. این فرمایش شما
راچون ماهایی لمس کرده اند.
این در حالی است که جامعه باید یاد بگیرد و به این " فهم عمومی " برسد که تنها راه احصا و تامین منافع فردی ، در نظر گرفتن و تامین منافع جمعی است .
احسنت اقای پورسلیمان جمله بسیار زیبایی بودواین جمله نه تنها در آ.پ بلکه همه ما به آن دچار هستیم همه ما دراین جامعه فقط خط پایان منافع شخصی خودمان را می بینیم جناح من وزیر من گروه من خانواده من بچه های من خانه من فکر حرف من و همه دنبال منیت خود ...........
دوست عزیز
آقای شهاب
سپاسگزارم .
امید که فرهنگ عمومی رو به اصلاح و ارتقا رود .
پایدار باشید .
دوست عزیز
ممنونم .
می توانید مشکل تان را برای صدای معلم مرقوم فرمایید .
پایدار باشید .
همکار محترم
از محبت شما سپاسگزارم .
پایدار باشید .
آقای شیبانی
بنده مخالف تعامل و همکاری نیستم .
اما آن چه حداقل در این مدت از نمایندگان مجلس مشاهده کرده ایم ، اکثرا " دخالت " و " اعمال نظر و نفوذ " برای نصب مدیریت ها بوده است .
پایدار باشید .
زمان احمدی نژاد؟؟؟؟؟؟؟؟
نیروی تازه؟؟؟؟؟
یعنی واقعا جدی میگید؟
دوست عزیز ناشناس
راهی که طی کرده ایم درست و منطقی بوده است .
انتظار شما چیست ؟
یک گوشه بنشینیم و هی نق بزنیم ؟
به خارج کشور برویم ؟
از کارمان بدزدیم ؟
و یا به قول شما به امثال رئیسی و قالبیاف رای می دادیم ؟
شما تصور می کنید غیر روحانی بود این همه مطالبه گری و نقد را تحمل می کردند ؟
مگر 8 سال به معلمان چه کردند ؟
حاجی بابایی را وزیر می گذاشتند و می گفتند همین که هست !
مهم این است که باید استقلال داشت .
باید بتوانیم درست با هم گفت و گو کنیم ؟
همکار محترم !
اگر بنده می خواستم قلمم را بفروشم که حال و روز مال این نبود !
نه میزی دارم که نگران باشم از دست بدهم و نه خیزی برای میزی برداشته ام !
پایدار باشید .