در بسیاری از محافل و منابر دائما می بینم و می شنوم که از کرونا به عنوان " ویروس منحوس " یاد می شود .
حدود 7 ماهی است وقتی در خیابان ، کوچه و پارک راه می روم خیلی آثاری از آب دهان ، خلط سینه و... روی زمین مشاهده نمی کنم .
برای این امر دو فرضیه و یا سوال پژوهشی می توان طرح کرد :
1- آیا کسانی که ماسک می زنند همان افرادی هستتد که در معابر اقدام به چنین کارهایی می کنند ؟
2- احتمالا افراد از بیم یکدیگر و نگاه های سنگین و تیزبین اطرافیان ، عادت ناپسند خود را حداقل به صورت " موقتی " ترک کرده اند .
در واقع ایجاد چنین فضایی که عاری از " بی تفاوتی " است و در حال حاضر صفت غالب جامعه ایرانی بر شمرده می شود می تواند مدخلی برای تشکیل حوزه عمومی و نظارت همگانی برای تصحیح رفتارهای نادرست باشد .
بیش از 30 سال است در مدرسه و کلاس در مورد این مسائل ساده و به اصطلاح " مهارت های زندگی " برای دانش آموزان می گویم و حرص می خورم اما احساس می کنم نه خانواده و نه مدرسه خیلی این وضعیت و مسائل را جدی نمی گیرند .
اساسا در نظام خانواده و نظام آموزشی و حتی در سیستم سیاسی کشور ، " محیط زیست " محلی از اعراب ندارد .
به اذعان کارشناسان و دانشمندان ، کرونا در این مدت بیشترین خدمت را به " محیط زیست " کرده و جلوی بسیاری از تخریب ها و ویرانی های این بزرگ ترین موجود تهدید کننده محیط زیست یعنی " انسان " را گرفته است .
آیا وقت آن نرسیده است که از خود پرسش کنیم در مورد محیط زیست چه کرده ایم و آیا لحظه ای با خود اندیشیده ایم با این سرعت تخریب محیط زیست در ابعاد مختلف در دهه های آینده آیا محیطی برای زیست حداقلی در این کشور پهناور باقی خواهد ماند و یا همچون توجیهاتی که در مورد ورود و شیوع " کرونا " دیدیم و شنیدیم باز هم جنس حرف ها در مورد آینده ایران در موضوع محیط زیست مسائلی از این دست خواهد بود ؟
« صدای معلم » از ابتدای تعطیلی مدارس به خاطر بحران کرونا بیکار ننشست و سعی کرد که موضع مشخص و کارشناسانه ای در ارتباط با این مساله به صورت مستمر داشته باشد .
این مدت کوتاه نشان داد که نظام آموزشی ما در زمینه " آموزش های آنلاین " حرفی برای گفتن ندارد چون از ابتدا و بنا بر یک " قانون نانوشته " ، فضای مجازی نه به عنوان یک فرصت که همیشه به صورت یک " تهدید و دشمن " نگریسته می شده است .
برنامه ریزی هم نداریم و معیار برای تصمیم گیری همان یافته های روزمرگی است .
بنا بر ماهیت درسی که تدریس می کنم همیشه از دانش آموزان خواسته ام که همراه خود دیکشنری داشته باشند . جایگاه هر فرد و گروهی در جامعه توسط خود آنان و با توسل به خرد فردی و جمعی آنان شکل می گیرد .
چون حمل این کتاب ممکن است برای دانش آموزان با سختی همراه باشد چند بار به مسئولان مدرسه پینشهاد دادم که اجازه دهند دانش آموزان از تبلت و... مجهز به دیکنشری آنلاین بهره جویند .
اما هر بار با گفتن این جملات از سوی مدیر ، معاون مدرسه و... که آوردن موبایل ، تبلت و... مخالف بخشنامه و آیین نامه های آموزش و پرورش است با آن مخالفت شد .
در واقع ، سایه سنگین " ایدوئولوژی " که دهه هاست بر نظام آموزشی ما سایه انداخته و جلوی هر گونه نوسازی آموزشی و خلاقیت را گرفته است تا دیروز با بهره گیری از این تکنولوژی به شدت مخالف بود .
البته آموزش آنلاینی که متناسب با تجربیات جهانی است با آن چه وزارت آموزش و پرورش تحت عنوان " شبکه شاد " بدعت گذاری کرده است از زمین تا آسمان تفاوت دارد .
" مدرسه " تا دیروز برای بسیاری از دانش آموزان محیطی بود که تفاوت چندانی با " پادگان " نداشت و از نشاط و بازی و احترام به استعدادهای افراد در زمینه های مختلف به ویژه " هنر " تهی بود .
می توان گفت که همان نظام آموزشی ایدئولوژیک در محتوای مدرسه این بار هم سعی می کند خود را به " نوعی دیگر " در شبکه شاد بازتولید نماید . وقتی که جامعه پزشکی برایش بهداشت مدارس اصلا مهم نیست و توجه و برنامه ریزی آنان فقط به روز نخست مراسم بازگشایی مدارس محدود شده و جنبه نمایشی و تبلیغاتی در برابر رسانه ها و خبرنگاران پیدا می کند و برنامه ای حداقل تا زمان خروج بحران کرونا برای مدارس ندارند و فقط و فقط نسخه آن ها در تعطیلی مدارس خلاصه می شود ، آیا می توان به آنان اعتماد و باور داشت ؟
پس اصل مساله فرقی نکرده است .
پس اگر دانش آموزان پس از یک وقفه طولانی در فرآیند آموزش روی خوشی به مدرسه نشان نمی دهند و بر خلاف سایر نظام های آموزشی حتی پایین تر از ما ، کمپین تعطیل کردن مدارس چه در شکل حضوری و غیرحضوری را پر رنگ می کنند ( این جا ) ؛ می تواند ریشه در این تحلیل مقرون به واقعیت داشته باشد .
قاطبه مسئولان آموزش و پرورش در سطوح و رده های مختلف تا دیروز به شدت از " آموزش غیرحضوری " و البته مختص و محدود در شبکه شاد دفاع جانانه می کردند اما زمانی که نظر وزیر آموزش و پرورش تغییر کرد سعی کردند همان گفتمانی را که صدای معلم در این بازه زمانی 7 ماه از آن دفاع کرده بود را با زبانی دیگر بیان کنند اما این موضوع را فراموش کرده اند که همین مسئولان و مدیران برنامه ریز و تصیم گیر خود در شکل گیری و تثبیت " آموزش ایدئولوژیک " و " مدرسه پادگانی " نقش اول داشته اند و فرار دانش آموزان از مدرسه به بهانه کرونا در واقع مخالفت با سیاست های اعمال شده و " نه گفتن " به ذهنیت های بسته ایدئولوژیک است .
من به هیچ وجه قصد دفاع از عملکرد هیچ یک از ارکان آموزش و اضلاع تعلیم و تربیت مانند خانواده و مدرسه را ندارم چرا که هر یک خود به نوعی در شکل گیری وضعیت موجود و بن بست نوسازی آموزش نقشی بنیادین داشته اند .
در مناظره رادیویی اخیر ( این جا ) هم سعی کردم تا نوک پیکان " نقد " را متوجه همه ارکان کنم و بر این باورم که هیج رکن و فردی در این وضعیت بی تقصیر نمی تواند باشد و خود را منزه جلوه دهد .
واقعا انتظارات خانواده ها پیش از کرونا از نهاد مدرسه چه بوده است ؟
آیا جز این بوده که برای مدتی از شیطنت ها و اذیت های فرزندان خود رهایی یابند ؟
یک اصل در میان اصول یادگیری مشارکتی وجود دارد به نام اصل سرنشینان یک کشتی مشترک. آیا برای " خانواده ایرانی " برون داد مدرسه چیزی جز نمره ، مدرک و آماده شدن برای کنکور بوده است ؟ کنکور و دانشگاهی که فقط به نوعی " خودفریبی " بوده و در بسیاری از موارد یا پروسه بیکاری را به عقب انداخته و یا سکوی پرشی برای رفتن به کشورهای " نامبر وان " بوده است ؟
به مدرسه چه داده ایم که از آن چه انتظاری داریم ؟
تاکید می کنم روند حرکت رسانه صدای معلم در این مدت کاملا شفاف و متناسب با تجربیات علمی ، کارشناسی و جهانی بوده است .
از زمان تعطیلی مدارس به علت کرونا ، اکثریت معلمان ، تشکل ها و رسانه فارغ و تهی از تحلیل آینده موضع کاملا منفعلانه ای در مورد تحولات داشتند .
بسیاری از معلمان از این که مجبور نبودند مطابق با برنامه آموزشی در مدرسه حضور پیدا کنند خوشحال به نظر می رسیدند .
نظارت چندانی هم بر فعالیت های صورت گرفته اعمال نمی شد چون وقتی همه چیز " اختیاری " اعلام می شود بر حسب فرهنگ ایرانی و نرم های تعریف شده ، دیگر نمی توان از کسی حساب و کتاب خواست .
بنا بر یک اعلام غیررسمی ، دانش آموزان از سوی بسیاری از معلمان و مدیران مدارس مورد لطف و مرحمت قرار گرفته و نمرات به آنان " هبه " شد !
دانش آموزان و خانواده ها هم " راضی " به نظر می رسیدند چون همان گونه که اعلام شد مدرسه در نظام آموزشی ایران فلسفه ای جز ماشین اعطای مدرک و نمره ندارد و نگریستن به " مدرسه " به عنوان مکانی برای زندگی و آماده شدن برای زیستن فقط یک شوخی و توهم کودکانه است .
تجربه ای که خود از نزدیک و در مدرسه نمونه دولتی در کرج در نخستین روز بازگشایی مدارس شاهد بودم ( این جا ) به نوعی اثبات همان ذهنیت و نگرشی است که نسبت به مدرسه و کارکردهای آن دارم .
محور کار اکثرا بر مبنای نمایش و تبلیغات قرار گرفته است .
این که دانش آموزان را مجبور کنیم بر خلاف میل باطنی شان و برای ساعت ها روی صندلی بنشینند و به حرف های قلمبه سلمبه مسئولان و مقامات گوش کنند و شادی و نشاط را به بهانه هایی که فقط خودمان می پسندیم از آنان دریغ کنیم با کدام یک از پروتکل های نظام های آموزشی توسعه یافته و موفق دنیا هم خوانی و تطابق دارد ؟
تجربه به من می گوید اگر مدرسه محیط دلچسب و شادی برای دانش آموزان باشد حتی به زور باید دانش آموزان را از مدرسه به خانه فرستاد .
زمانی که صدای معلم به انتقاد از رویکردها و عملکردها پرداخت کم نبودند معلمان و گروه هایی که دائما فریاد می زدند نظام آموزشی ایران قابل مقایسه با سایر کشورها نیست و امکانات ، شرایط و فضا برای حفظ سلامتی دانش آموزان و سایر ارکان آموزش فراهم نیست .
اگر چنین باشد که هست نخستین متهمین و مظنونین همان نهیب زنان و معترضانی هستند که در این زمینه مطالبه گری و پرسشگری لازم و کافی را نداشته و مدرسه را فقط به عنوان جایی برای " وقت کشی " و " اتلاف وقت " نگاه می کرده اند .
پیش تر در توئیتی نوشتم :
« من صداقتی در گفتار و رفتار کسانی که " موج تعطیل کردن " به بهانه " کرونا " را به راه انداخته اند نمی بینم والا با آنان همدل می شدم . شک نکنید ! »
یکی از دوستان در پاسخ نوشت :
« 1- آیا حرف کسانی که خواستار تعطیلی مدارس هستند درست هست و شما به خاطر عدم صداقت شان با آنها همدل نیستید ؟
2- صداقت یا عدم صداقت این همه آدم از پزشک و معلم و روزنامه نگار و ... را چگونه سنجش کردید ؟ »
به نظر می رسد این دوست عزیز از میانه راه همراه این رسانه شده است .
بارها گفته و نوشته ام که با تعطیل کردن مدارس مشکلی از نظام آموزشی حل نمی شود مگر آن که فقط فرآیند حل مساله به تاخیر بیفتد .
کسی که از تعطیلی مدرسه دفاع می کند اما تطابقی میان رفتار و گفتارش دیده نمی شود چه فرقی می کند که محتوای حرفش چه باشد و از چه منطقی برای تعطیل کردن نهاد مدرسه بهره جوید ؟
بسیاری از آنان با ژست روشنفکرانه و حق به جانب تاکید می کنند که این مدرسه با این وضعیت و اوضاع همان بهتر که درش بسته باشد .
اگر واقعا چنین است نخست باید گریبان افرادی را گرفت که خود در این سیستم و در نقش های معلم ، دانش آموز ، اولیا ، مدیر ، تصمیم گیر و... بوده و با سکوت ، بی تفاوتی ، فرصت طلبی و منفعت طلبی وضعیتی این چنین را رقم زده اند .
زمانی هم که مورد پرسش جدی قرار می گیرند و پاسخی ندارند از فقدان انگیزه ، عدم کفایت حقوق برای مسائل معیشتی ، فساد و هزار و یک عامل پنهان و پیدا سخن می رانند و این در حالی است که اولا این وضعیت فقط برای معلمان نیست و مهم تر آن که جایگاه هر فرد و گروهی در جامعه – همان گونه که بارها گفته ام و نوشته ام – توسط خود آنان و با توسل به خرد فردی و جمعی آنان شکل می گیرد .
لازم به تکرار نیست که تاکید کنم اگر معلمان و آموزش و پرورش در جامعه ایران جایگاهی ندارند پیش از متهم کردن دیگران نخست باید " تغییر " را از " خود " آغاز کنند .
بارها گفته و نوشته ام که مادر بیش از 100 بحران اصلی در کشور ، ابر بحران " اعتماد " است .
وقتی صداقت و اعتماد نباشد هیچ چیزی نخواهد بود .
وقتی می بینم برخی پزشکان ، کادر درمانی و جامعه نظام پزشکی برای تعطیلی مدارس بیانیه می دهند و وزیر آموزش و پرورش را تهدید به انصراف از کار می کنند اما در مورد سخنان رئیس جمهور به عنوان رئیس ستاد مبارزه با کرونا در مورد تشویق جانانه و تمام قد به حضور در مراسم عزاداری سکوت می کنند ؛ آیا می توان به صداقت آنان اعتماد داشت ؟
آیا فقط دیوار مدرسه باید کوتاه باشد ؟
آیا این " ترس " مقدس و انسانی است ؟
زمانی که بین التعطیلین در تقویم رخ می دهد و بنا بر اعلام وزیر بهداشت میزان سفرهای بین شهری بیش از 9 درصد در مقایسه با زمان مشابه و پیش از کرونا افزایش پیدا می کند ؛ آیا کسی در این موارد بیانیه می دهد و رگ گردن متورم می کند ؟
در مناظره رادیویی که عضو شورای شهر تمام قد از " تعطیلی مدارس " دفاع می کرد می گویم که در مواقع بحران آلودگی هوا اولین جایی که تعطیل می شود ، " مدرسه " است . بعدا خودتان اعلام می کنید تعطیلی مدارس تاثیری در کاهش آلودگی هوا ندارد .
چه تضمینی هست که بحران کرونا هم مثل آلودگی هوا نباشد ؟
مدرسه در نظام آموزشی ایران فلسفه ای جز ماشین اعطای مدرک و نمره ندارد ! شروع به توجیه گری می کند ....
در آن سو رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش را می بینید که تنبلی و توجیه گری در آن ها نیز نهادینه شده است .
در نشست مجازی با وزیر آموزش و پرورش به مناسبت آغاز سال تحصیلی به نشانه اعتراض نسبت به عملکرد وزارت آموزش و پرورش پرسشی مطرح نمی کنم .
اما بقیه مسابقه می گذارند برای طرح پرسش های تکراری و کلیشه ای . انگار فقط می خواهند نام رسانه شان مطرح شود .
چون موضع وزیر آن زمان برگزاری آموزش غیرحضوری بوده با وزیر خوش و بش می کنند اما همین که وزیر موضعش را به آموزش حضوری تغییر می دهد بدون آن که از موضع کارشناسی مسائل را بیان کنند و بدون توجه به تجربیات جهانی همان حرف هایی را می زنند که بقیه در کوچه و خیابان و ... می زنند .
تازه برخی مواضع تندی علیه وزیر آموزش و پرورش اتخاذ می کنند در حالی که وزیر حتی به آن ها رخصت حضور در همان نشست رسانه ای را هم داده است !
اگر بحث سلامت و جان مطرح است چرا از مساله مرگ شهروندان در جاده ها که رکورد جهانی هم داریم کسی حرفی نمی زند ؟
چرا از مرگ آدم ها در اثر آلودگی ها و سایر متغیرهای محیط زیستی نمی گویند ؟
چرا نمی گویند که سالانه 100 هزار نفر در ایران بر اثر بیماری فشار خون جان می سپارند ؟
مگر مرگ با مرگ چه تفاوتی دارد ؟
وقتی که جامعه پزشکی برایش بهداشت مدارس اصلا مهم نیست و توجه و برنامه ریزی آنان فقط به روز نخست مراسم بازگشایی مدارس محدود شده و جنبه نمایشی و تبلیغاتی در برابر رسانه ها و خبرنگاران پیدا می کند و برنامه ای حداقل تا زمان خروج بحران کرونا برای مدارس ندارند و فقط و فقط نسخه آن ها در تعطیلی مدارس خلاصه می شود ، آیا می توان به آنان اعتماد و باور داشت ؟
جامعه ای که عادت به توجیه و فرافکنی پیدا کرده است با توسل به " حوزه شخصی و " حوزه عمومی " و با چاشنی اختلاط غیرمنطقی و فرصت طلبانه سعی می کند فراری هوشمندانه و البته به زعم خویش از " واقعیت ها " داشته باشد . می توان گفت که همان نظام آموزشی ایدئولوژیک در محتوای مدرسه این بار هم سعی می کند خود را به " نوعی دیگر " در شبکه شاد بازتولید نماید .
می گویند رفتن به سفر ، مراسم ، مهمانی ها و ... در حوزه شخصی است اما رفتن به مدرسه در حوزه امری عمومی قرار می گیرد و عنصر " اختیار " بر آن مترتب نیست .
این افراد احتمالا نخست تعریف حوزه شخصی و حوزه عمومی را نمی دانند و هر چیزی که به نفع خودشان باشد را مصادره به مطلوب می کنند و اما نکته مهم تر موضوعی است که تحت عنوان " یادگیری مشارکتی " در مباحث آموزشی مطرح می شود .
« یادگیری مشارکتی یک روش یادگیری نیست بلکه یک روش زندگیست .
یک اصل در میان اصول یادگیری مشارکتی وجود دارد به نام اصل سرنشینان یک کشتی مشترک.
توضیح آن این گونه است: دانش آموزان در جریان یادگیری های مشارکتی به یک باور راستین دست پیدا می کنند که همگی سر نشینان یک کشتی هستند، یا با هم به ساحل نجات می رسند یا همگی با هم غرق می شوند. » ( بهارک اعظمی - 1399 )
آیا واقعا مدافعان تعطیلی مدارس این گونه می اندیشند و زندگی می کنند ؟
کرونا با آن همه کوچکی اش یک چیز مهم و باارزش را در این سرزمین نشان داد و پرده ها را کنار زد و آن سنجش عیار " صداقت " در جامعه متظاهر ، توجیه گر و تنبل ایرانی بود .
جامعه ای که هنوز به بلوغ عاطفی و روانی هم نرسیده است .
تصویر 1 :
( این جا آبخوری ورودی ایستگاه کلک چال متعلق به اردوگاه شهید باهنر وزارت آموزش و پرورش است . این مایع دستشویی پس از شیوع کرونا نصب گردید . )
تصویر 2 :
( استقبال خوب هنرآموزان هنرستان کار و دانش شهید باهنر در نخستین روز بازگشایی مدارس - منطقه 9 تهران : این هنرآموزان به صدای معلم گفتند که با انگیزه خود در مدرسه حضور یافته اند و آموزش حضوری را خیلی موثرتر از آموزش غیرحضوری توصیف کردند )
پی نوشت 1:
زمانی که نگارش این یادداشت به پایان رسید خبرگزاری مهر از ابتلای ۳۹ دانش آموز در الشتر لرستان به کرونا خبر داد .
معاون آموزش و پرورش لرستان هم این گونه پاسخ داد :
هیچ گونه ارتباطی بین ابتلای دانش آموزان اعلام شده مبتلا به کرونابا بازگشایی مدارس وجود ندارد.
یک هفته بیشتر از بازگشایی مدارس نمیگذرد و در شهرستان سلسله نیز بازگشایی مدارس و آموزش حضوری به دانش آموزان از هفته گذشته به دلیل اعلام شرایط قرمز در این شهرستان در کمتر از ۱۰ درصد مدارس و آن هم به شکل حضور اختیاری دانشآموزان و با رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی انجام گرفته است.
در بحث نتایج اعلامی آزمایش تشخیص کرونا مورخ ۲۱ و ۲۲ شهریور از سوی شبکه بهداشت شهرستان سلسله در خصوص مثبت بودن ابتلاء ۱۸ دانش آموز، پس از بررسیها و پیگیریهای انجام گرفته از طریق مدیران مدارس مشخص شد که تنها یک نفر از دانش آموزان و آن هم در یکشنبه گذشته صرفاً جهت تحویل کتاب به مدرسه مراجعه کرده و نتیجه مثبت ابتلای ۲۱ دانشآموز دیگر به ویروس کرونا نیز قبل از بازگشایی مدارس به آنها اعلام شده است.
کاش این رسانه های دلسوز در نشست های خبری با مسئولان هم این گونه حساس و پی گیر بودند و به قول وزیر آموزش و پرورش دچار فضای " فریب سازمان یافته " نمی شدند .
با توجه به تجربیات پیشین و عملکرد این رسانه ها به نظر نمی رسد انتشار این گونه اخبار غیرمستند حرکتی برای فشار به سیستم جهت تصحیح عملکرد و پایش خطاها و نظارت بر فرآیندها باشد بلکه بیشتر حرکتی برای پاک کردن اصل مساله ، تعطیل کردن مدرسه ، بازگشت به حالت پیشین و در نهایت اثبات گزینه " من برتر هستم " ارزیابی می شود .
واقعا اگر رسانه ، رسانه بود حال و روز آموزش و پرورش ما این بود !
پی نوشت 2 :
با توجه به گذشت یک هفته از بازگشایی مدارس ، مدرسه ای را مشاهده نکردم که ورود دانش آموزان ، معلمان و سایر ارکان آموزش را به مدرسه تبریک گفته باشد .
نظرات بینندگان
همانطور که بسیاری از حرکات در این جامعه، حکومتی و به دلایل سیاسی هست احتمالا این قضیه مدارس و بی توجهی به آن، همین دلایل را داشته باشد.
احتمال میدهم که از دلایل حمایت از تعطیلی و بی توجهی به مدارس، کاهش هزینه های دولت در این اوضاع اقتصادی هست
آقا / خانم احمدی
سپاس
به نظر نمی رسد تعطیلی مدارس یا توجه به ساختار فعلی آموزش و پرورش تاثیر چندانی بر کاهش هزینه ها داشته باشد .
پایدار باشید .
آقای شهاب
بالاخره باید چه کرد ؟
آموزش حضوری نباشد . آموزش مجازی هم تحریم شود .
بعد نمی پرسند نقش معلمان در این میان چیست ؟
پایدار باشید .
معلم زمانی می تواند نقش خودرا ایفا کند که مدرسه وامکانات آموزشی دراختیاروی قرار داده شود این وضعیت برای همه مشاغل هم وجودداردبه نظر می رسد درزمینه آموزش حضوری نتوانسته اند این اقدامات را انجام دهند که ازفرهنگیان می خواهند یا بهتربگویم فرهنگیان را مجبور می کنندازطریق فضای مجازی آموزش بدهند برای آموزش مجازی ابزارهایی بایددراختیارمعلم قرار داده شود متاسفانه این کاررا نمی کنند آیا مسئولان بدون بودجه می توانند سیستم آموزشی را مدیریت کنند که از معلم توقع دارند بدون امکانات آموزش مجازی انجام دهدامکانات دراختیار معلم بگذارند تا درتایم قانونی آموزش مجازی را انجام دهد
درود
ضمن سپاس از حساسیت شما و نیز سپاس از تذکر .
حق با شماست .
یادداشت من در واقع اولین مطلب در رسته " محیط زیست " در صدای معلم است و ماژول مربوطه در بخش " آخرین مطالب " تعریف نشده است .
حتما اصلاح می گردد .
پایدار باشید .
یاد معلمان دوران تحصیل خود افتادم که برخی از آنها، اشتباهاتی حین تدریس خود را به حساب سنجش حواس جمعی ما دانش آموزان ، عنوان می کردند.
تشکر و خسته نباشید.
ضمن سلام و سپاس مجدد
من مثل آن معلمان دوران تحصیل شما نیازی به نمایش و پنهان کاری ندارم .
هر جا متوجه شوم اشتباه کرده ام بدون فرافکنی و توجیه و... عذرخواهی می کنم .
من واقعا خودم هم متوجه این موضوع نشده بودم .
پس از گفتن شما ، ماژول ها را در پنل جست و جو کردم و دیدم شما درست می گویید .
خوشبختانه در زندگی هیچ گاه " توجیه گر ایرانی " نبوده ام .
شک نکنید !
پایدار باشید .
سنجش حواس جمعی و هوشیاری
مخاطبان سایت ، شما نیز می توانید
گه گاهی با چنین مواردی ، عمل نمایید.
از ظهر دیروز تا عصر امروز ، کسی متوجه مورد نشده است. البته بنده همان لحظه سایت را باز کردم.
در واقع کرونا باعث گردیده است تا دولت های ضعیف و قوی در تمامی حیطه ها، بیشتر و عمیق تر از دیگر شاخص ها ، چون سطح سواد و منابع طبیعی و معدنی ، سطح رفاه و......
عرض اندام نمایند. در واقع پوشالی بودن ادّعاهای دولت مردان با مدیریت بحران یا ایپدمی کرونا ، نمایان تر شد.
پس کرونا علتی هم پوشان برای
معلول هایی است که سیاسیون ما همیشه آنها را انکار و یا پنهان
ساخته اند.
حوادث رکنا:معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی ایلام گفت : تا قبل از بازگشایی مدارس از افراد زیر ۹ سال که دانش آموزان کلاس های اول تا سوم ابتدایی را شامل می شود مجموعا رقمی بین ۸۰ تا ۱۰۰نفر به کرونا مبتلا شده است .
انتقاد من اینه چرا به اسم معلم دارید از عملکرد وزیر در بازگشایی یهویی مدارس دفاع میکنید؟ چرا نظرات شخصی خودتون رو به اسم معلمان منتشر میکنید؟ شما از چنتا معلم نظر سنجی کردید که موافق بازگشایی مدارس هستند؟ من میتونم گروهای تلگرامی چند هزار نفری از معلمان رو معرفی کنم که در راستای مخالفت با بازگشایی مدارس تشکیل شده!
انتقاد دومم اینه که شما به چه استنادی و با چه مدرکی میگید که در آموزش مجازی نمره الکی به دانش آموز داده شده چرا زحمات معلمان در سال گذشته را به همین راحتی زیرسوال میبرید؟ معلمی که از هزینه شخصی و بدون هیچ چشمداشتی وقت خودش رو صرف آموزش مجازی کرد اونم حتی در زمان استراحت و روز تعطیا رو شما بدون هیچ مدرکی متهم به نمره دادن الکی میکنید؟ لطفا اگه مدرکی دارید ارائه بفرمایید.
ضمن اینکه خوشحال خواهیم شد اگه بفرمایید که چه ارتباطی بین شخص شما و وزارت خانه در راستای انتشار این مطالب پرتکرار و هجمه به کادر پزشکی و معلمان و کلا منتقدین آموزش حضوری با وجود کرونا هست
سلام
1- به قول معروف :
من جانم را می دهم تا توی مخالف بتوانی حرفت را " آزادانه " بزنی ! ( مهم ترین اصل دموکراسی )
2- آیا در دموکراسی قرار است همه مثل همه فکر کنند و همه مثل هم حرف بزنند ؟
در این یادداشت نظر و تحلیل خودم را بیان کرده ام. این حق برای شما محفوظ است که آزادانه نظر مرا نقد کنید .
دیگران هم می توانند نظر خود را داشته باشند .
3- مشاهدات و تجربیات خود را از مدارس بیان کرده ام .
شاید وضعیت از این هم بدتر باشد !
( صدای معلم از 7 ماه پیش در این مورد کار کرده و گزارش و مطلب تهیه کرده است و ابتدا به ساکن نبوده است . این گونه نبوده است که به قول شما " یهویی " وارد قضایا شویم . )
اگر چه برخی معلمان در این چرخه واقعا بر مدار " حرفه ای " بودن حرکت کرده اند اما به علت نبود زیرساخت های قوی حتی برای آموزش آنلاین می توان در مورد اعتبار و روایی آزمون های برگزار شده شک کرد و آن ها را زیر سوال برد .
4- معلم حرفه ای باید در چارچوب وظایف حرفه ای خودش کار کند و قرار نیست زندگی خود را فدای دیگران کند .
اما واقعا باید درست و دقیق کار کند .
کاش جمله آخر را نمی گفتید .
این که ما به جای نقد سخنان دیگران بر مبنای تعقل و تفکر دنبال رابطه های نامریی و تعریف نشده باشیم و به دیگران اتهام برنیم - چیزی که در جامعه ما یک فرهنگ شده است - نشان می دهد که هنوز مفهوم " فرد سالم " و " جامعه سالم " در جامعه ما تعریف نشده و جایگاهی ندارد .
پایدار باشید .
میگن آدما رو باید تو شرایط سخت شناخت، و «کرونا» دال بر علت شد تا ما خود را بشناسیم.«عدم صداقت» که جنابعالی فرمودید بارزترین ویژگی ایشان در دوران کرونا بود.
قبلا هم گفتم ما دنبال فراریم و برای فرار همیشه صورت مسئله را پاک میکنیم و بهونه تراشی میکنیم چون تنبلیم .
واکسن کرونا تا 18 مهر خریداری می شود.
همکار محترم
1- من سعی کرده ام کسی را در " رکاب " نداشته باشم .
همه در این رسانه حرف خود را می زنند ؛ موافق و مخالف .
احتیاجی هم به " نوچه پروری " ندارم .
2- دنبال نیت و نیت خوانی نباشید .
من یادداشتی نوشته ام .
انتظار نقد محتوای آن است .
3- خوشحال می شوم توضیح دهید من کجا راست نمی گفته ام و متوسل به دروغ شده ام ؟
برای اصلاح خودم نیاز است .
پایدار باشید .