کمالالدین جناب در خانواده فرهیختهای پرورش یافت.
پدرش عربی و فرانسه میدانست و دستی در ادبیات فارسی داشت.
او نخست به دبستانی که پدرش بنیاد نهاده بود و سپس به نخستین دبیرستان زادگاهش "صارمیه" رفت.
۱۹ ساله بود به دارالمعلمین تهران وارد شد: "میخواستم زیستشناسی بخوانم ولی مدتها منتظر استاد از خارج شدم تا دکتر حسابی رشته فیزیک و شیمی دایر کرد رفتم فیزیک و شیمی".
در آنجا آزمایشگاههای مجموعه را اداره میکرد و ابزار لازم را یا میساخت یا فراهم میآورد.
۲۵ ساله بود که پس از دوره سربازی در فرانسه در دانشگاههای به نام نانسی فیزیک و ریاضی و در سوربن شیمی خواند و سپس نخستین ایرانی بود که از موسسه علمی کالیفرنیا در فیزیک هستهای دکتری گرفت.
۲۸ ساله بود که به تهران بازگشت و نخست سرپرست سازمان تربیت بدنی شد و با تیم ایران به المپیک ۱۹۳۶ آلمان رفت. از آنجا که سرود ملی ایران در دسترس نبود، او تصنیف "ز من نگارم خبر ندارد" خوانده قمر را برای پخش در استادیوم داد و همه را از جا برخیزاند.
۲۹ ساله بود که دانشیار دانشکده علوم شد.
همزمان مدیر دبیرستان به نام "فیروز بهرام" شد و کتاب درسی فیزیک دبیرستان را نوشت و افزون بر این یک انجمن ادبی در دبیرستانش به راه انداخت.
از آنجا که انگلیسی، فرانسه، عربی و آلمانی را خوب میدانست در واژهگزینی بخش فیزیک فرهنگستان کوششهای پرباری کرد.
۴۱ ساله بود که اثر ماندگارش "مکانیک فیزیک" از کتابهای درسی دانشکده علوم را منتشر کرد که ۵۰ سال در دانشگاه تهران تدریس میشد.
او در دوره دولت ملی مصدق معاون وزیر فرهنگ بود و به خاطر اعتراض به پیمان نفتی با کنسرسیوم پس از کودتای ۲۸ مرداد دو سال از تدریس محروم شد.
میگفت: "معلم فرصت خدمت دارد. میتواند سعادتمند باشد. لازم است بر وظایف خود آگاه و مسلط باشد و با عشق و هنر زندگی کردن را به شاگردانش بیاموزد".
او پس از بازنشستگی هم سالها به تدریس ادامه داد.
۹۶ ساله بود که چهره ماندگار فیزیک شناخته شد.
کمالالدین جناب در ۹۸ سالگی در تهران درگذشت.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.