اگر همکاران فرهنگی فیش حقوقی دیماه خویش را ملاحظه نمایند با کسر مبلغ 2.000 تومان در ماه تحت عنوان بیمه آتش سوزی مواجه می شوند که قرار است در اقساط 12 ماهه و مجموعا به مبلغ 240.000 ریال از هر همکار کسر گردد و البته مبلغی نیز طبق اظهارات معاونت پشتیبانی مورد تعهد وزارت است که باید پرداخت گردد .
یقینا سرمایه گذاری در بخش بیمه آن هم در کشور حادثه خیزی مثل ایران هم منطقی و هم الزامیست و معاونت محترم پشتیبانی وزارت به صورت کلی اشاراتی به سقف تعهدات داشته اند و البته تلویحا نگرانی خویش از نگهداری اموال و دارایی فرهنگیان را نتوانسته کتمان نماید که البته قابل تحسین است ؛ اما ای کاش همین نگرانی و دغدغه در خصوص اوضاع رفاهی و معیشتی فرهنگیان در صندوق ذخیره فرهنگیان و نیز انتخاب بیمه ای کار آمد و دارای پشتوانه کافی در امور درمانی فرهنگیان مورد دقت مسئولان قرار می گرفت که عملا و بنابر شواهد و نارضایتی غیر قابل کتمان فرهنگیان این گونه نبوده است ،چرا که با عنایت به عدم شفاف سازی و نیز سوء استفاده های انجام گرفته در صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه که اعتماد فرهنگیان را به یغما برده است باید به این قشر شریف حق داد نگران باشند که هزینه بیمه آتش سوزی یک میلیون فرهنگی که با یک حساب سر انگشتی قریب 36 میلیارد تومان عاید ذی نفعان می نماید چگونه و به چه شیوه ای مصرف خواهد شد !
در خصوص کسر بیمه مزبور از حقوق تمامی پرسنل آموزش و پرورش سراسر کشور، آن هم بدون اطلاع و تمایل فرهنگیان مورد اعتراض می باشد ،چرا که احساس می شود فرهنگیان این روزها، کلا دیده نمی شوند نمونه ندیده شدن معلمان در تصمیم گیری های کلان که اتفاقا از شاهکارها و اقدامات محیر العقولی است که توسط معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت در حال انجام است .
می توان به انتخاب بیمه بسیار ناکارآمد و کمتر از مس آتیه سازان تحت عنوان بیمه طلایی با افزایش هزینه پرداختی توسط همکاران به صورت سرسام آور بدون افزایش سقف تعهدات قابل قبول و نیز ابلاغ کسر مبلغ 5/0(پنج درصد) از حقوق فرهنگیان تحت عنوان سهم الشرکه صندوق ذخیره فرهنگیانی که دیگر مورد اعتماد هیچ معلمی نیست ،با ذکر این قید که در صورت پذیرش این سهم همکار مشمول دریافت مشارکت دولت می گردد و...
به هرحال ،تداوم چنین اقداماتی بدون تمایل و رضایت همکاران به نوعی رواج بی قانونی در آموزش و پرورش تلقی می گردد که شایسته است تدبیری برای آن اندیشیده شود .
صرف نظر از ایرادات ذکر شده در بیمه اجباری آتش سوزی توسط وزارت که احتمالا با هدف نجات یکی از بیمه های درجه چندمی از ورشکستگی است باید پاسخ سئوالات زیر نیز روشن و شفاف داده شود .
1- اولا بیمه گزار مشخص نشده است ،طرف قرارداد کدام بیمه است؟
ثانیا بیمه یک توافق دوطرفه است که باید با حضور طرفین مورد مذاکره و سپس توافق قرار گیرد نه به طور کلی و یک جانبه . در این شیوه یک جانبه به سبب کلی توافق به صورتی کلی، احتمال فرار از دین توسط بیمه گر وجود دارد [چرا که قاعدتا بيمه گردر جداولی مبلغ بيمه، نرخ حق بيمه و حق بيمه مربوط به هر يك از اموال ،منقول و غیر منقول،با ذکر جزئیات و ارزش تقریبی کالاهای مورد بیمه و...را درج مى كنند و بر همان اساس سقف تعهدات مورد توافق طرفین قرار می گیرد که این شیوه نامه فاقد شرایط فوق است]
2- تکلیف معلمان فاقد مسکن که مستاجر می باشند ،چیست و در صورت بروز آتش سوزی آیا هزینه به صاحب ملک پرداخت می گردد ،یا تدابیری برای استفاده همکار فرهنگی که حق بیمه پرداخت می کند و مستاجر است، اندیشیده شده است؟
3- در برخی خانواده ها ،بعضا پدر،مادر و فرزند فرهنگی هستند و در زیر یک سقف زندگی می کنندکه از همگی آنان هزینه بیمه آتش سوزی کسر می گردد ؛ در صورت وقوع حادثه ، تکلیف چنین افرادی چیست ؟
آیا سه نوع غرامت می توانند اخذ کنند؟
4- اگر همکاری تمایلی به بیمه نداشته باشد یا شخصا مبادرت به بیمه نمودن محل سکونت خود نموده باشد ،تکلیفش چیست ؟
موارد فوق و دهها مورد دیگر از جمله ایرادات وارده بر تصمیم گیری های خلق الساعه در آموزش و پرورش است که از منظر همکاران بدون پاسخ مانده است .
انتظار می رود در صورت ضروری دانستن تسری موضوعی به کل جامعه فرهنگی ،لااقل در قالب یک فرا خوان یا نظر سنجی عمومی موضوع در معرض دید و قضاوت قرار گیرد ؛ آنگاه تصمیم گیری شود،نه این که قیم مآبانه اقدام و بعدا مجبور به پاسخگویی در مقابل افکار عمومی و رسانه ها شوند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اون افزایش ۴۰ درصدی بیمه تکمیلی، صندوق ذخیره و این هم از این.
خلاصه با ندادن حق و حقوق معلم دارند برای صاحبان قدرت خوش رقصی میکنند و با این دله دزدیها هم جیب خودشکن رو پر میکنند.
یک کودک 3 ساله برای انتخاب هر چیز
مستقل عمل می نماید اما در این مملکت
یک معلم برای هزینه کرد در آمد اختیارخود
نیز اختیاری ندارد. صندوق ذخیره اجباری،
بیمه آتش سوزی اجباری و.......
یک دفعه قطع حقوق کنید ما هم نفس راحت
بکشیم. شما مسولین قرار است دیگر کدام
رویاهایتان را عملی کنید بفرماییدتا غافلگیر
نشویم. من معلم کدام آزادی را دارم؟
تفریح دیگری بجز معلمان ندارید؟
هنوز فیش های حقوقی را در سایت قرار نداده اند اما اگر این کسر 5 در صد برای صندوق اختلاس گران و یا آتش سوزی وجود داشته باشد همانطور که شما اشاره فرمودید به سرعت از هر دو انصراف می دهم .
من معلم هیچ منفعتی از این به اصطلاح صندوق فرهنگیان نبرده ام و به جز تحویل خودرو لیزینگی که خارج از این چارچوب نیز با همین شرایط در دسترس است کلا به یاد ندارم از این صندوق آبی برای معلمین گرم شده باشد .
در رابطه با بیمه هم که خود همکاران می توانند با قیمت مناسب و اطمینان از شرایط از بهترین بیمه ها استفاده نمایند .
خدا می داند باز کجای کار می لنگد که دست در جیب خالی فرهنگیان نموده اند .
دست از سر کچل ما معلمان بردارید.
با مدیران و وزرای حال ، آدمی دلش می آید بگوید ای وزیر بد کجایی که این یکی بدتر است.
آقا ما برای هزینۀ چندرغاز حقوقمان وکیل وصی نمی خواهیم.
برای صندوق غارت ما کافی نبود و رسوائی آن هنوز پا در هواست حال نوبت بیمه آتش سوزی رسیده است.
راست می گوئید بیمه عمر کنید که حداقل به دست خانواده مان بعد مرگمان برسد.
چیزی را بیمه می کنید که مطمئن هستید منفعت آن بیشتر از ضرر ضرردهی است. یقین وزارتخانه را نابغه یا نابغه هایی اداره می کنند. آفرین و صدآفرین
مثل تیم اموزش پرورش منطقه...تهران که یک تیم ...مالی را تشکیل داده اند رییس و معاونان باهم اختلاس می کنند صدای هیچ کس هم درنمیاد
بچه نیستیم که تحمیل نظر کنند یا اجبار برای عمل .
باید این مهم را بفهمند .
کسر نمموده ایا فرهنگی دست و پا ندارد یا دست
وپایش بسته اند که مدیر دایه مهربانتر از مادر شده
چه سودی ومنفعتی به مدیر می رسد حتما سودی دارد برای بانیان
انها که بیمه بی شوهری بکنید بهتر است و ئر اتش نبودن و نماندن مرد ایرانی و باغیرت انهم در ا.پ میسوزند
بیمه زلزله بکنند بهتر بود روش دزیدنشان جالبتر و قابل قبول تر بود