گروه رسانه/
« مشرق » نوشت :
" بیش از ۲ سال است که پرونده فساد بانک سرمایه در شعبه سوم دادگاههای ویژه مفاسد اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام ارجاع شده و جلسات آن در حال برگزاری است.
این پرونده با تعداد زیادی متهم، به فسادهای صورت گرفته و اموال به یغما رفته در بانک سرمایه میپردازد.
در این پرونده افرادی نام آشنا حضور دارند و محمد امامی که همه او را با سریال شهرزاد میشناسیم یکی از متهمان اصلی پرونده به شمار میرود.
امامی در پرونده فساد بانک سرمایه نقشی کلیدی داشته و مهره چینیهای بانک را انجام داده و با همکاری هادی رضوی اموال بانک را به غارت برده و از این طریق به تحصیل مال از طریق نامشروع پرداخته است.
او با استفاده شخصی از اموال بانک برای خود خانه و ویلاهای لوکس را خریداری کرده و نقش او در فسادهای مالی صورت گرفته محرز است.
جلسات رسیدگی به پرونده محمد امامی هنوز برگزار نشده است
حدود ۲۶ ماه پیش بود که محمد امامی به دستور مقام قضایی بازداشت و روانه زندان شد، البته از آنجایی که پرونده بانک سرمایه با تعداد زیادی از متهمان مواجه است، هنوز جلسات رسیدگی به اتهامات محمد امامی در این پرونده برگزار نشده است.
اما روز گذشته بود که جمعی از دستاندرکاران سینما و تلویزیون در نامهای به حجت الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضاییه خواستار آزادی محمد امامی تهیهکننده سریالهای «شاهگوش» و «شهرزاد» شدند؛ در این میان نام هنرمندانی همچون کیانوش عیاری، نرگس آبیار، مهران احمدی، احمد مهرانفر، مجید صالحی، پیمان قاسم خانی، و... به چشم میخورد." ( 1 )
در این راستا ، منیژه حکمت کارگردان و تهیهکننده سینما نوشت :
" شرم بر ما
شرم بر ما ، شرم بر سینمای ما که به خاطر نواله ای که برایمان پرت کرده اند این چنین به دریوزه گی افتاده ایم و عزت و آبروی فرهنگ و هنرمان را از کسی طلب می کنیم که غارت سفره ناچیز فرهنگیان کشورمان تنها خلاقیت اوست و چشم به دست او داریم تا بازگردد و از ابتکار خلاقانه و عزت مندانه اش شاید لیسیدن کاسه ای هم نصیب ما گردد .
چه شد که به این جا رسیدیم ؟
اینها کیستند که بر جرائمشان هم نام هنر می گذارند و چاپلوسی و دست بوسی شان را عدالت خواهی و انسان دوستی می نامند . « صدای معلم » ضمن سپاسگزاری از مواضع مسئولانه و مطالبه گرانه خانم حکمت در این موارد ، از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه " صندوق ذخیره فرهنگیان " می خواهد تا ضمن شفاف سازی و توضیح در این مواردی که گزارش به آن اشاره کرده است پی گیر حقوق و مطالبات قانونی معلمان در این صندوق باشند .
آیا رسواتر از این می شود ذلت و حقارت را فریاد زد ؟
منیژه حکمت
پیش از این در آذر ماه 1398 این کارگردان سینما در یادداشتی اینستاگرامی نسبت به طرح بخشودگی مالیات هنرمندان نوشت: ( این جا )
« بخشودن ماليات هنرمندان اگر باج انتخاباتى به يكى از گروه هاى مرجع جامعه نباشد مسلما نشانهی سردرگمى و عدم شناخت از هدف و كاركرد ماليات است و اعلام آن در اين زمان و در اين شرايط وخيم اقتصادى نهايت بد سليقگى است.»
این هنرمند طرح « بخشودگی مالیاتی هنرمندان» از سوی محمدحسن نوبخت معاون رییس جمهور را نشانهی بدسلیقگی و بی تدبیری دانست.
حکمت در این یادداشت نوشت: « بخشودن ماليات هنرمندان اگر باج انتخاباتى به يكى از گروه هاى مرجع جامعه نباشد مسلما نشانهی سردرگمى و عدم شناخت از هدف و كاركرد ماليات است و اعلام آن در اين زمان و در اين شرايط وخيم اقتصادى نهايت بد سليقگى است.
ظاهرا جناب نوبخت مثل بقيهی همفكرانشان در دولت وقت و حوصلهی فكر كردن به عواقب راه حل هاى خلق الساعه و نبوغ آميزشان را ندارند و ساده ترين راه را برگزيده اند، يعنى يک كاسه كردن درآمد هاى به شدت ناهمگون و حكم واحد بر آنان راندن، در حاليكه ناگفته پيداست كه اين چنين بذل و بخشش در شرايط امروز ما نتيجهاى جز افزايش شكاف طبقاتى و فقير تر شدن اقشار كم درآمد عرصه هنر ندارد و سود هنگفتش مستقيما به جيب همان صاحبان دستمزدهاى ميلياردى و سرمايه هاى ناسالم موجود در اين حوزه خواهد رفت.
بعيد مي دانم درک اين موضوع نياز به هوش زيادى داشته باشد مگر آنكه نيت ديگرى پشت ماجرا باشد كه قرار است هنرمندان وجه المصالحه آن قرار گيرند . آقاى نوبخت همهی ما شرايط سختى را ميگذرانيم آن را با اين تصميم هاى ناپخته دشوارتر نكنيد مثل همه ممالک دنيا ماليات تان را درست بگيريد و با تدبير دست به كار زنيد البته اگرهنوز تدبيرى باقى مانده باشد.»
هم زمان با طرح این مساله ، « صدای معلم » در گزارشی با عنوان : " دست و دلبازی سازمان برنامه و بودجه در مورد معافیت مالیاتی موسسات کنکور و پرسش های صدای معلم ؟! نوشت : ( این جا )
" در روزهای اخیر بحث مالیات از فعالیت های فرهنگی و هنری چالش ساز شده است. یکی از مهمترین این بحث مالیات ستانی از هنرمندان با درآمدهای نجومی، ناشران کتاب های کنکوری و حراج های هنری است.
بررسی ها نشان میدهند با توجه به اینکه معافیت فعالیت های فرهنگی در قانون فعلی مالیات های مستقیم وجود دارد امکان تغییر آن در لایحه بودجه وجود ندارد و بایستی قانون مربوطه در لایحه جدید دولت تغییر کند. بر این اساس عملا اتفاقات و جنجال های روزهای اخیر به نوعی جنبه هیجانی داشته و به نظر میرسد نمایندگان نیز از طریق قانون بودجه امکان تغییر قانون پایه را نداشته باشند.
بر این اساس بهترین راه اصلاح قانون پایه از طریق ارسال لایحه جدید به مجلس است.
نکته جالب توجه اینکه در پیش نویس لایحه سازمان مالیاتی این فعالیت های فرهنگی از یک دیگر تفکیک نشدهاند.
به عبارت صریح تر بایستی فعالیت های فرهنگی که به حمایت نیاز دارند همچنان معاف از مالیات باشند اما فعالیت های با درآمد نجومی مثل دستمزدهای سلبریتی ها، موسسات کنکوری و حراجی ها بایستی طبق درآمدی که دارند مالیات بپردازند. "
سید محمد بطحائی 10 آبان 1397 در حاشیه کلنگزنی پروژههای عمرانی آموزش و پرورش در گلپایگان گفت : " برای کشوری که نیاز دانشآموزانش تمرین مهارتهای زندگی است، خیلی بد است که گردش مالی مؤسسات آن گاهی تا ۱۵ هزار میلیارد تومان گزارش شود و این رقم به طور غیررسمی تا ۴۰ هزار میلیارد تومان نیز برآورد شده است."( این جا )
در واقع اگر این موسسات سالیانه حتی 15 درصد هم مالیات پرداخت کنند رقم غیرسمی آن در حدود 000 / 000 / 000 / 000/ 6 تومان خواهد بود .
حال شما در نظر بگیرید که دولت یا همان سازمان برنامه و بودجه پس از مدت ها منت کشی و تبلیغات یک سوم این مبلغ را برای " رتبه بندی معلمان " اختصاص داده است .
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که این موسسات کنکور چه آورده ای برای سیستم آموزشی داشته و دارند ؟
این موسسات کدامین " ارزش افزوده ای " برای نظام تعلیم و تربیت برای رسیدن به یک مدرسه پویا و جامعه توسعه گرا ایجاد کرده اند ؟
این ها چه سهمی در ارتقای فرهنگ عمومی جامعه و باروری آن داشته اند ؟
چرا در حالی که " معلمان " در فیش حقوقی شان و علی رغم آن که در شرایط فعلی اقتصادی همه ی آن زیر " خط فقر " به سر می برند ؛ باید قبل از دریافت حقوق شان مالیات آن را پرداخت کنند اما این موسسات از پرداخت مالیات معاف باشند ؟
مبنای کارشناسی و منطقی برای این تصمیمات چیست و چه کسی باید پاسخ گو باشد ؟
و یا نمونه ای دیگر ؛ « صدای معلم » بارها و در گزارش های متعدد نسبت به عملکرد سازمان برنامه و بودجه در قبال " صندوق ذخیره فرهنگیان " انتقاد کرده است .
این رسانه ی معلمی در آخرین گزارش نوشت : ( این جا )
" پرسش « صدای معلم » از مسئولان سازمان برنامه و بودجه آن است که چرا دولت تنظيم کننده ي لايحه برنامه پنجم توسعه تبصره 63 قانون برنامه دوم را در اين لايحه ناديده گرفته است ؟
چرا سازمان برنامه و بودجه که به طور منطقی باید پیرو و بسط دهنده سیاست های دولت باشد به رأي ۱۵ دی ۹۷ از دیوان عدالت اداري اعتراض کرده است ؟ مگر نه آن که دیوان عدالت اداری به نفع معلمان عضو صندوق ذخیره فرهنگیان و اجرای قانون رای داده است ؟
حال پرسش ما این است که صحبت های آقای جهانگیری در مورد صندوق ذخیره فرهنگیان را باید پذیرفت و یا عملکرد سازمان برنامه و بودجه را ؟ چرا در حالی که " معلمان " در فیش حقوقی شان و علی رغم آن که در شرایط فعلی اقتصادی همه ی آن زیر " خط فقر " به سر می برند ؛ باید قبل از دریافت حقوق شان مالیات آن را پرداخت کنند اما این موسسات از پرداخت مالیات معاف باشند ؟
انتظار می رود مسئولان سازمان برنامه و بودجه و نیز وزیر آموزش و پرورش و شورای معاونین اش به ویژه معاون برنامه ریزی و توسعه منابع در این مورد مواضع شفاف خود را اعلام کنند ."
شنیده ها حاکی است که شعبه تجدید نظر دیوان عدالت اداری رای بدوی را نقض و حتی به نفع سازمان برنامه و بودجه رای داده است ! "
آیا این پذیرفتنی است که دولت به تعهدات قانونی خود در مورد حقوق معلمان عمل نکند و با ابزارهای قانونی از ادای آن طفره رود اما این چنین دست و دلبازانه موسسات کنکور را که امان نظام آموزشی را بریده و جریان عادی تعلیم و تربیت را مختل کرده اند از پرداخت مالیات معاف کند ؟ "
پرسش « صدای معلم » از امضاکنندگان این نامه آن است که از کیسه چه کسی و یا کسانی برای خودشان و این گونه دست و دلبازانه هزینه می کنند ؟
این رسانه ضمن سپاسگزاری از مواضع مسئولانه و مطالبه گرانه خانم حکمت در این موارد ، از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه " صندوق ذخیره فرهنگیان " می خواهد تا ضمن شفاف سازی و توضیح در این مواردی که گزارش به آن اشاره کرده است پی گیر حقوق و مطالبات قانونی معلمان در این صندوق باشند .
همچنین از نمایندگان مجلس و نیز قوه قضائیه انتظار می رود تا ضمن درک دغدغه معلمان و بر اساس " قانون " رفتار نمایند .
( 1 )
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
از پول مردم برای خود افتخار ساختند.
همه ی کشورهای دنیا ورزشکاران و هنرمندان در شرایط بحرانی دست یاری پیش می کشند ، در کشور ما پس می کشند.
شماره حساب می فرستند تا به نام خودشان به مردم خاک بر سر شده کمک کنند.
الان هم صندوق ارزانی شان
منزلت هنر را به ایران باز گردانند.
یک تار موی گندیده یک آزادی خواه ، به هزار ژنده پوش سینما و عرصه هنری که این ها راه انداختند می ارزد.
وقتی اون ترکمن کذاب میگه 2 تومن به حقوق معلما اضافه کردیم و تمام رسانه ها برای بالابردن خوانندگان و بیننده هاشون پوشش خبری میدنش تا صداش بلندتر بشه و مثل پتک کوبیده بشه رو سر معلما دیگه چه انتظاری از اغیار داریم؟ همین چند نمونه برای نابودی سرمایه های انسانی و علمی و فرهنگی این مرز و بوم کافی نیست؟
آیا جای افراد بیشتری تو زندانها نیست؟
به خدا زندان هم زیادشونه. جاشون روی زمین نیست.
از طرف ما به این دوستانتان بفرمایید اگر خیلی دلشان برای همکار مفسدشان میتپد یک گلریزان بگیرند و حقوق پایمال شده ما را برگردانند بعد هر چقدر دلشان خواست پای ستم نامه امضا مرقوم فرمایند.
بدا به حال مردمان کشوری که دنباله روی از چنین اشخاصی می کنند واهل علم را فراموش می کنند
اگرچه عناصر فساد همانطور که با تبلیغات منفی زیرآب خلخالی را زدند الان هم نمی گذاشتند .