گروه رسانه/
کنار شادیهای کودکانه شروع سال تحصیلی، گریه و اشک و ناله در مدرسهها صدا و صحنههایی آشناست که همیشه در روزهای ابتدایی مهر و بازگشایی مدارس شنیده و دیده میشود. بعضی والدین هم دستکمی از فرزندان کلاس اولی خود ندارند و دلشان مانند سیر و سرکه میجوشد و نگرانند که فرزند دلبندشان قرار است در ساعتهای پیشرو در مدرسه با چه مسائلی روبهرو شود. اینها همهاش ناشی از نگرانیهایی است که بخشی از آن از سر بیاطلاعی است و بخشی دیگر از نبود مهارتی که باید والدین داشته باشند و به فرزندانشان منتقل کنند. کادر آموزشی هم با اینکه سالهاست با این مسائل روبهرو است کمک چندانی به آرام کردن دانشآموزان و والدینشان نمیکنند.
مدرسه رنگ نشاط میخواهد
مدارس باید جذابیتهای کافی برای جذب دانشآموز تازه وارد به مدرسه را داشته باشند؛ جذابیتی که برای ایجاد آن باید با استفاده از خلاقیت و توجه به اصول روانشناسی و رفتارشناسی کودک، برنامهریزی کرد؛ موضوعی که در برخی مدارس عمدتا غیردولتی به آن توجه شده اما، در مدارس دولتی مورد غفلت قرار گرفته است.
علی پورسلیمان-کارشناس مسائل آموزشی- معتقد است، زیباسازی نمای ساختمانهای آموزشی و مدارس یکی از راههای جذب دانشآموزان کلاس اولی به مدرسه است؛ موضوعی که در سالهای اخیر کمتر به آن توجه شده است؛ «مدارس ما خصوصا مدارس دولتی را میتوان در زمره مستهلکترین و فرسودهترین بناهای موجود نظام آموزشی کشور بهحساب آورد.
آمارها نشان میدهند یکسوم مدارس کشور ناایمن و فرسوده است. نمای غالبا خاکستری و بهدور از هرگونه نشاط و شادابی در واحدهای آموزشی، چشم دانشآموزانی را که برای نخستین بار به محیط آموزشی پا میگذارند را میترساند. چنین وضعیتی با روحیه دانشآموزانی که تازه از محیط خانه و فضای شاد آن خارج شدهاند، همخوانی ندارد و به این دلیل، دانشآموز تازه وارد به سیستم آموزشی، حین ورود به مدرسه واکنشهای تندی از خود نشان میدهد.»
او حرفش را این طور ادامه میدهد:«دانشآموز وقتی با رغبت به مدرسه میآید که مدرسه بهتر از خانه باشد. متأسفانه باید گفت در شرایط کنونی، اکثریت درصد مدارس دولتی چنین رغبتی را در دانشآموز ایجاد نمیکند. بنابراین دانشآموز در همان بدو ورود به سیستم آموزشی از مدرسه گریزان شده و احساس خوبی نسبت به محیط جدید ندارد.»
این کارشناس معتقد است برای کم کردن احساس ناخوشایند بین دانشآموزان تازهوارد به مدرسه، اولیای مدرسه باید اقداماتی را قبل از آغاز سال تحصیلی انجام دهند. اقداماتی که میتواند مقاومت دانشآموز را نسبت به مدرسه کمتر کند؛ «استفاده از رنگ و نقاشیهای زیبا، استفاده از اسامی کودکپسند برای نامگذاری کلاسها و حتی مدرسه، بهرهگیری از رنگ در کلاس و اجرای برنامههای آموزشی توأم با بازی و نشاط از اقداماتی است که اولیای مدرسه باید قبل از سال تحصیلی به فکر انجام آن باشند. اقدامی که تجربه ثابت کرده است میتواند در همراه کردن دانشآموز با سیستم آموزشی و معلمان، مفید باشد.»
مدرسه را پادگان نکنید
یکی از ضعفهایی که در سیستم آموزشی کشور به خوبی نمایان شده است، ارسال یک طرفه اطلاعات به دانشآموز و بهره نگرفتن از دانشآموز در اداره امور کلاس است. موضوعی که سبب شده است، فضای کلاس برای دانشآموز خصوصا دانشآموزان تازه وارد جذابیتی نداشته باشد.
پورسلیمان در اینباره میگوید: «مدرسه ما امروز مدرسه آموزش زندگی نیست. دانشآموزان همواره در مدرسه آموزشهای یکطرفه میبینند و قوانین خشک و بیروحی در کلاس حاکم است. کلاسهای درس تقریبا شبیه پادگان شدهاند و از توجه به خلقیات دانشآموز تازه وارد به مدرسه خبری نیست. دانشآموز تازه وارد به مدرسه نیاز به دیدن جذابیتهای تازه دارد تا در محیط مدرسه احساس خوشایندی پیدا کند. برای این کار، معلمان باید روشهای سنتی تدریس را کنار گذاشته و با بهرهگیری از عنصر طبیعت و هنر بهگونهای عمل کنند که دانشآموز در روزهای ابتدای حضور خود در مدرسه احساس دلتنگی یا غریبه بودن نکند. جلب مشارکت دانشآموز در اجرای برنامههای داخل کلاس از روشهایی است که میتواند در این زمینه کمک شایانی به دانشآموز و معلم برای پذیرش محیط جدید کند.»
اول مهر؛ روز آغاز سال تحصیلی نیست
تصور بیشتر مردم بر این است که شروع سال تحصیلی، براساس تقویم روز اول مهر است. این تصور درست نیست و سال تحصیلی باید برای اولیای دانشآموزان تازه وارد به مدرسه مدتها قبل از آغازماه مهر شروع شود. موضوعی که محمدرضا نیک نژاد- کارشناس مسائل پرورشی- به آن تأکید میکند؛ «فرایند آمادهسازی دانشآموز باید مدتها قبل از شروع سال تحصیلی از سوی خانوادهها آغاز شود. آمادهسازی دانشآموز کلاس اولی باید با هماهنگی و مشاوره مدرسه شروع شود. درصورتی که چنین آمادهسازی انجام شود و دانشآموز بداند که قرار است در قالب مدرسه، با چه محیط و فضایی روبهرو شود، مقاومت او در روزهای آغاز سال تحصیلی کاهش یافته و این مقاومت، میتواند به همراهی تبدیل شود.» این کارشناس تربیتی، ثبتنام کودکان بدو ورود به مدرسه را در کلاسهای آمادگی، زمینهساز پذیرش محیط مدرسه از سوی دانشآموز میداند و میافزاید:«در غیاب چنین شرایطی ممکن است دانشآموز به قدری مقاومت حضور در مدرسه داشته باشد که خانواده مجبور شود، برای آماده کردن فرزند خود یک سال او را دیرتر به مدرسه بفرستد. چنین شرایطی میتواند به دانشآموز در سالهای بعد لطمات جبرانناپذیری وارد کرده و منجر به آزردگی روحی او از مدرسه شود.» مدرسه ما امروز مدرسه آموزش زندگی نیست. دانشآموزان همواره در مدرسه آموزشهای یکطرفه میبینند و قوانین خشک و بیروحی در کلاس حاکم است.
هر دانشآموز ؛ تجربهای جدید
ارتباط میان مدرسه با والدین، معمولا بعد از آغاز سال تحصیلی و روند ثبتنام دانشآموزان انجام میشود؛ ارتباطی که سالهاست کمرنگ و محدود به جلب مشارکتهای مردمی برای اداره مدرسهها شده است. چنین رویهای از نظر نیکنژاد پذیرفتنی نیست و باید آن را اصلاح کرد؛«اولیای دانشآموزی که قرار است در مدرسه نزدیک خانه و در کلاس اول ثبتنام شود باید مدتها قبل از آغاز روند ثبتنام با اولیای مدرسه ارتباط خود را برقرار کند. والدین باید روحیات فرزند خود را با کادر آموزشی مدرسه تشریح و با کمک مشاوران یا مدیر واحد آموزشی، بسترسازی لازم برای آماده کردن فرزند خود برای ورود به کلاس انجام دهند.» او از والدین میخواهد که تجربه حضور فرزندان دیگر خود در مدرسه را به فرزندی که قرار است برای نخستین بار به مدرسه برود تعمیم ندهند؛ «خانوادهها کمتر به موضوع ارتباط با اولیای مدرسه برای تبیین وضعیت روحی فرزند خود توجه دارند. وجود دو یا چند بچه باعث شده تجربه روزهای اول حضور کودک ارشد در مدرسه و نوع برخورد او با محیط را به دیگر بچهها تعمیم دهند. این روند درست نیست چرا که؛ هر دانشآموز روحیه و نگرش خاص خود را به مدرسه دارد و در نتیجه واکنشی متفاوت نسبت به تحولات پیرامون از خود نشان میدهد.»
همراه فرزندتان به مدرسه بیاید!
این درست است که معلمان در کلاس باید برای بچهها وقت بگذارند اما، وجود مشکلات زیادی از معیشت گرفته تا کمبود امکانات و پر تعداد بودن دانشآموز در هر کلاس درس باعث میشود، معلم فرصت کافی برای شناخت پیدا کردن از دانشآموز و داشتن برنامهای برای هر یک از آنها را نداشته باشد. چنین شرایطی سبب میشود برخورد معلم در کلاس با همه دانشآموزان یکسان باشد و دانشآموز تازه وارد، احساس تنهایی کنند. نیکنژاد برخلاف برخی کارشناسان دیگر معتقد است والدین نباید فرزند خود را در چنین شرایطی تنها بگذارند؛«ممکن است در روزهای اول، دانشآموز در مدرسه با گریه خواهان ماندن والدینش در مدرسه باشد. در چنین شرایطی و با وجود نبود فضای کافی در مدرسه، حضور یکی از والدین در کنار دانشآموز در چند روز اول آغاز سال تحصیلی و حتی هفته اول آن ایرادی ندارد. والدین در این مدت باید بهگونهای آموزش ببینند که فرزندشان بعد از این مدت به نبود آنها عادت کرده و با محیط انس بگیرد. در چنین شرایطی نقش مشاوران مدرسه حیاتی است. مشاوران میتوانند به والدین روشهای مجاب کردن دانشآموز برای ماندن در مدرسه بدون حضور آنها را آموزش دهند.»
در مدرسه دستور ندهید
محبت و بیان خوش نیازی است که دانشآموز بدو ورود به مدرسه به آن نیاز جدی دارد. روشهای سنتی اداره مدرسه، چنین نیازی را برطرف نمیکند و میتواند در نقطه مقابل چنین موضوعی باشد. نگاه کارمندی معلمان به شغلشان و نیز ساعت کار طولانی سبب شده است معلمان انگیزه و توانایی لازم برای تامین چنین خواستهای نداشته باشند. این موضوع را میتوان پاشنه آشیل مدارس در برخورد با دانشآموزان تازه وارد به مدارس دانست. مسئلهای که نیکنژاد برای برطرف کردن آن راهکاری دارد؛«اجرای برنامههای آموزشی ضمن خدمت به معلمان در حوزه روانشناسی و رفتارشناسی کودک از مواردی است که میتواند به برخورد بهتر معلمان با دانشآموزان تازه وارد به مدرسه کمک کند. در این شیوه، اجرای قوانین مدرسه از حالت دستوری خارج و به روش مشارکتی همراه میشود و دانشآموز خود پیشقدم در اجرای قوانین مدرسه میشود. اجرای مقررات را میتوان به مثابه یک بازی برای بچهها تعریف کرد که در عین بازی کردن، به آن احترام بگذارند. با این روش، حالت دستوری حذف و دانشآموزان تازه وارد به مدرسه، با محیط احساس صمیمیت بیشتری میکنند.»
لزوم حضور معلمان جوان در مقطع اول
شرط برقراری ارتباط بین دانشآموز و معلم، ایجاد احساس نزدیک بین این دو است. هر چه معلمان جوانتر و خوشبرخوردتر باشند، دانشآموز احساس نزدیکی بیشتری با معلم خود میکند و میتواند جای خانواده به او تکیه کند. این نکتهای است که مهدی بهلولی- کارشناس آموزش و پرورش- به آن اشاره میکند:«کادر مدیریتی در مدارس خصوصا مدارس ابتدایی باید حساسیتهای حضور دانشآموزان تازه وارد به مدرسه را درک کنند. استفاده از معلمان جوانتر و بهرهگیری از معلمان با سن و سال بالاتر در مقاطع دیگر یکی از روشهایی است که میتواند، فضای مدرسه را برای دانشآموزان تازه وارد به محیط آموزشی تحملپذیرتر کند.» او معتقد است، معلمان باید قبل از شروع سال تحصیلی توانمندیهای خود را در ارتباطگیری با دانشآموزان کلاس اولی، تقویت کنند؛«متأسفانه شاهد هستیم که سیستم آموزشی کشور بهدلیل کمبود نیرو یا توزیع نامناسب معلمان نتوانسته است در تقسیم نیروها به این موضوع توجه کند. بنابراین، کادرهای مدیریتی در مدارس ابتدایی باید حداکثر تلاش خود را بهکار گیرند تا از نیروهایی که توانایی لازم برای برقراری ارتباط با دانشآموزان پایه اول دارند را در اولویت تدریس در مقاطع ابتدایی و نیروهای دیگر را، در مقاطع دیگر بهکار بگیرند».
رغبت ورودبه مدرسه
دانشآموز وقتی با رغبت به مدرسه میآید که مدرسه بهتر از خانه باشد. متأسفانه باید گفت در شرایط کنونی، 90درصد مدارس دولتی چنین رغبتی را در دانشآموز ایجاد نمیکند. بنابراین دانشآموز در همان بدو ورود به سیستم آموزشی از مدرسه گریزان شده و احساس خوبی نسبت به محیط جدید ندارد
حضور والدین کنار دانشآموز
ممکن است در روزهای اول، دانشآموز در مدرسه با گریه خواهان ماندن والدینش در مدرسه باشد. در چنین شرایطی و با وجود نبود فضای کافی در مدرسه، حضور یکی از والدین در کنار دانشآموز در چند روز اول آغاز سال تحصیلی و حتی هفته اول آن ایرادی ندارد. والدین در این مدت باید بهگونهای آموزش ببینند که فرزندشان بعد از این مدت به نبود آنها عادت کرده و با محیط انس بگیرد.
نظرات بینندگان
بود. این ذره ای است که بکار
نمی آید.
سلام
" روان شناسی مدرسه " یکی از موضوعاتی است که در تظام آموزشی ما مغفول است .
چرا دانش آموزان از مدرسه گریزان هستند ؟
چرا در برخی نظام های آموزشی دانش آموزان وقتی مدرسه به تعطیلات تابستانی وارد می شود گریه می کنند ؟
این ها نیاز به تفکر و واکاوی دارند و مسائل کمی نیستند .
پایدار باشید .
درود
هر کسی تراز سطح و درک و فهم خویش از این جوی برمی چیند !
پایدار باشید .
اتفاقا من هم به دنبال تلطیف فضا البته در مدارس و تنفس دانش آموزان هستم .
چرا ما نباید از اسامی مفاخر و مشاهیر ملی و باستانی ، نام گل ها و... برای تسمیه مدارس استفاده نکنیم ؟
چرا باید مدارس همه و یا اکثرا نام های تکراری ، کلیشه ای و بی روح داشته باشند ؟
چه کسی و یا کسانی در این مورد تصمیم می گیرند و آیا این ها تخصص پداکوژی را دارا هستند ؟
پایدار باشید .