گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ روز شنبه هجدهم آذر ماه « صدای معلم » گفت و گوی تفصیلی در مورد مسائل آموزش و پرورش این بخش و معلمان آن با « عبدالرضا فولاوند » مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان استان تهران انجام داد .
بخش سوم این گفت و گو تقدیم مخاطبان محترم صدای معلم می گردد
در گذشته از طریق این سیستم مشکلاتی برای همکاران به وجود آمده و آن ذهنیت هنوز وجود دارد/ صدای معلم : حدود دو سال پیش بود که یک عده از معلمان شهریار به صدای معلم نامه ای نوشتند ( این جا ) که معترض به عملکرد آموزش ابتدایی در شهرستان شهریار بودند. ضمن این که خود من در شهرستان شهریار یک سال تدریس کرده ام و از حال و هوای اداره آموزش و پرورش شهریار آگاه هستم. به جای این که پاسخ به نامه این معلمان منتقد داده شود در زمان آقای کمرئی حراست شهریار تعدادی از همکاران را احضار کرده و بازخواست کرده بود که چه کسی این را نوشته است و حتی خود مسئول حراست شهریار با خود من تماس گرفت و بنده را نیز تهدید کرد/ من قبول نمی کنم که رئیس حراست دست به کاری بزند که رئیسش خبر نداشته باشد. اگر خبر نداشته باشد از ضعف است. یعنی در هر دو صورت رئیس ، رئیس خوبی نیست/ این که انجمن اسلامی یا فلان تشکل اعمال نفوذ می کنند، همه فشار می آورند این مختص انجمن اسلامی نیست. همه تشکل های طرفدار دولت تلاش می کنند تا نیروهایشان را در یک جایگاه اداری قرار بدهند تا بتوانند رشد کنند/ تشکل ها و سازمان ها و احزاب باید در قبال عملکردشان پاسخ گو باشند. این که من فردی را به عنوان وزیر پیشنهاد کردم رفت آنجا و کارنامه منفی داشت و بعد بگویم نه مال من نیست. در قبال اعمال نفوذمان باید مسئولیت پذیر باشیم/ ما این اختیار را به آنها دادیم و آنها هم باید از فیلترهای امنیتی بگذرند. این شرط مدیریت است/ قبول داریم در گذشته به پارکینگ تبدیل شده بود و یک عده ویژه خوار می رفتند دنبال زندگی شان و در آنجا حاضریش را می زدند ولی امسال من روی متخصص بودن افراد تاکید کردم/ متاسفانه ما به نیازهای اولیه دانش آموزان توجه می کنیم، غذا، لباس، آموزش خواندن و نوشتن در حالی که الآن نیازهای ثانوی دانش آموزان موسیقی، نقاشی، خطاطی، تاتر، تعامل با یکدیگر و کار مشارکتی است
صدای معلم :
خود شما هم فرمودید که در دولت نهم و دهم معلمان جرات نمی کردند از جلوی اتاق حراست رد بشوند آیا در اداره کل شما این حس به وجود آمده که از جلوی اتاق حراست رد بشوند؟
فولادوند :
خوشبختانه خودتان گفتید رئیس حراست وزارت آموزش و پرورش تعامل با همکاران دارد. به جرات می توانم بگویم یکی از بهترین نیروهای حراست در مجموع آموزش و پرورش است. ایشان با روحیه ای باز و دلسوزانه تمام مسائل و مشکلات را پیگیری می کند و ایشان هم مثل من در دورترین نقطه شهر اگر مشکلی پیش بیاید و اطلاع داشته باشند خیلی خوب برخورد می کنند . در اداره حراست، امنیت بیان همکاران خیلی اهمیت دارد. ما در مقابل آبروی دیگران مسئولیم. تلاش می کنیم مشکلات به حداقل برسد و این رابطه به رابطه حسنه تبدیل بشود. چون در گذشته از طریق این سیستم مشکلاتی برای همکاران به وجود آمده و آن ذهنیت هنوز وجود دارد و باید تلاش کنیم ذهنیت جدیدی به همکاران بدهیم. همکاران ما آزادند که هر گاه مشکلی داشتند از طریق پست الکترونیکی آماده است تا نامه بنویسند و مکتوب کنند و یا تلفنی به ما اعلام کنند. آموزش با کیفیت بالا و بخشی از کیفیت بخشی آن برمی گردد به روح و روان معلم اگر همکاری خدای ناخواسته روح و روانش آزرده خاطر بشود صد در صد نمی تواند سر کلاس خوب ظاهر شود.
صدای معلم :
حدود دو سال پیش بود که یک عده از معلمان شهریار به صدای معلم نامه ای نوشتند ( این جا ) که معترض به عملکرد آموزش ابتدایی در شهرستان شهریار بودند. ضمن این که خود من در شهرستان شهریار یک سال تدریس کرده ام و از حال و هوای اداره آموزش و پرورش شهریار آگاه هستم. به جای این که پاسخ به نامه این معلمان منتقد داده شود در زمان آقای کمرئی حراست شهریار تعدادی از همکاران را احضار کرده و بازخواست کرده بود که چه کسی این را نوشته است و حتی خود مسئول حراست شهریار با خود من تماس گرفت و بنده را نیز تهدید کرد. الآن نمی دانم مسئول حراست آنجا عوض شده است یا خیر. این اتفاق برای خود من نیز افتاده است. که چرا باید مسئول حراست این قدر به آن درجه برسد که با اطلاع یا بدون اطلاع رئیس اداره یک منطقه بخواهد رسانه ای را تهدید بکند. این قرائنی هم دارد نمی شود گفت همه گل و بلبل است و همه چیز درست است !
فولادوند :
من قبول نمی کنم که رئیس حراست دست به کاری بزند که رئیسش خبر نداشته باشد. اگر خبر نداشته باشد از ضعف است. یعنی در هر دو صورت رئیس ، رئیس خوبی نیست. یا اطلاع دارد و بگیر و ببند درست می کند و اجازه نمی دهد همکاران حرفشان را بزنند و یا خبر ندارد . اگر خبر ندارد از ضعفش است و اگر خبر دارد مطمئنا نود درصد مشکل از خود رئیس است. باید روی انتخابات رؤسایمان تجدید نظر کنیم. کسانی را به عنوان رئیس آموزش و پرورش انتخاب کنیم که واقعا اعتقاد به آزادی بیان داشته باشند. معلم چگونه به دانش آموزان بگوید که انتقاد کنید در حالی که خودش نمی تواند انتقاد کند. ما برخورد می کنیم. یکی از شرایط پذیرش مدیریت ها در حوزه ما در دوره ای که من هستم این است که باید تعامل صد درصدی با همکاران داشته باشیم. همکاران ابتدایی کم حرف ترین و مظلوم ترین آدم ها هستند. شلوغی کلاس ها تراکم کتاب ها مباحث درسی باعث می شود نایی برایشان نماند. همکاران متوسطه ساعات درسی شان نسبت به ابتدایی ها فرق می کند. ما خودمان مروجیم شاید بعضی جاها در حوزه ما این اتفاقات بیفتد ولی هر جا بوده تلاش کردم این جو را کنار بزنم و یک رابطه خوبی با همکاران داشته باشم و آنها حق دارند که از وضع موجود انتقاد کنند.
به همکار حق الزحمه اش را یک سال دو سال نمی دهیم نمی تواند بگوید چرا حق الزحمه ما را نمی دهید. این ظلم به همکار است. حداقل به هر دلیلی که وجود داشته باشد آموزش و پرورش بنا است جامعه آینده را بسازد ، نسل آینده را آموزش بدهد به بزرگترین و مهمترین سرمایه جامعه که در دستش پرورش پیدا می کند ؛ این مسائل ، مسائل پیش پا افتاده است. نمی توانیم به شخصی بگوییم که دستت گیر کرده داد نزن. همکار من مشکل مالی دارد حق الزحمه اش را هم نداده اند نمی توانیم بگوییم اعتراض نکن. اعتراض حق اوست. حقوق شهروندی بخشی از آن است که به بچه ها آموزش می دهیم. این که همکاران از ما می خواهند که به آنها سخت گیری می شود. من با رئیس اداره آموزش و پرورش صحبت خواهم کرد و نیاز هم باشد با کسی که مشکل ایجاد کرده برخورد خواهم کرد.
صدای معلم :
برخی انتصاب های ابهام برانگیز آقای کمرئی در دوره ی آقای فولادوند برجای خود باقی مانده است که دلیل آن مشخص نیست از جمله انتصاب سیدمجتبی هاشمی،پسرعمه ی آقای کمرئی که جدا از مسوولیت داشتن در یکی از ادارات تابعه در دوران دولت احمدی نژاد و وابستگی به نماینده اصولگرای رباط کریم،نفس ملاک قراردادن ارتباط فامیلی جهت انتصاب برازنده مدیران دولت تدبیر و امید نیست....
و یا انتصاب حسین سنجری به عنوان معاون پژوهش با فشار های سهمیه بگیران عرصه ی تشکل ها به دور از هرگونه شایستگی...و یا انتصاب مدیرضعیف و وابسته و نیروهای نزدیک به اصولگرایان در ناحیه یک شهرری و انتخاب مدیرانی ضعیف در پاکدشت،رباط کریم و ری 2 که منجر به مشکلاتی در مناطق مذکور شده است و آقای فولادوند هم نه تنها ترتیب اثر و تصحیحی بر این انتصاب ها نداشته اند،بلکه با باز گذاشتن دست انجمن اسلامی معلمان در مناطقی همچون نواحی1 و 2 شهر ری،معاونین ادارات مذکور از نیروهای وابسته به انجمن اسلامی معلمان منصوب شده اند که نکته ی جالب توجه آن انتصاب معاون پرورشی ناحیه یک شهر ری،که اتفاقا در دوره مدیریت آقای فولادوند با فشار انجمن اسلامی معلمان شهرری بوده است که هم در ستادهای انتخاباتی احمدی نژاد و جلیلی مشارکت داشته است و هم تخلفات اداری متعددی در سوءاستفاده از مقام و موقعیت اداری در دوره دولت احمدی نژاد داشته است و از جمله ی تخلفاتش استخدام همسر و همسر برادر و چند تن دیگر از بستگانش در قالب نیروهای شرکتی بوده است.. و حتی در این مورد خاص چندسال قبل،نامه ی جمعی از فرهنگیان شهرری به صدای معلم مانع انتصاب وی در دوره آقای کمرئی شد اما با فشار انجمن اسلامی معلمان شهرری در نهایت این اتفاق بد حادث شد.
نکته جالب توجه در این انتصاب های غیر کارشناسی خلا انسجام و وحدت رویه در میان مدیران مناطق است از جمله انتصاب نیروهای برکنار شده از سوی مدیر اعتدال گرا و متخصص کهریزک از سوی مدیر ناحیه یک شهرری که از حامیان قالیباف بوده است و همزمان برای حفظ جایگاه با انجمن اسلامی معلمان شهرری وارد معامله شده است.
از دیگر موضوعات جالب توجه در این استان،عدم ایجاد فرصت جهت ایفای نقش نیروهای اصلاح طلب و توانمند مغضوب در دولت احمدی نژاد در مناصب مدیریتی،با رویکرد عافیت طلبی و محافظه کاری جهت حفظ جایگاه های به دست آمده به نام اعتدال و به کام تازه به سمت رسیده ها و در عین حال مجال و فرصت دادن و ابقا نیروهای وابسته به جریانات رادیکال گذشته است ؛ به عنوان مثال نیروی توانمند و مستقل و اصلاح طلبی همچون سیدهادی عظیمی به دلیل خط و نشان های افراد وابسته به جریانات تند گذشته و البته عافیت طلبی به نام اعتدال در پست کارشناسی اتباع محصور و دست بسته به کار گل گماشته شده و از سوی دیگر نیروهایی وابسته به جریانات مقابل به دلایلی از قبیل نسبت فامیلی،قومی قبیله ای و یا وابستگی به انجمن اسلامی معلمان شهرری یا ابقا شده یا به عنوان مدیران ستادی منصوب شده اند ....
فولادوند :
انتصابات دوره آقای کمرئی را باید خودشان پاسخ بدهند. من حدودا 3 / 5 / 95 بود که به حوزه شهرستان های استان تهران ورود پیدا کردم. استحضار دارید چون خودتان فرهنگی هستید فصل کار کل ادارات از تیر ماه شروع می شود تا ابتدای آبان ماه. این نیروها داشتند کار می کردند و انتخابات هم در پیش بود. وقتی دست به کاری می زدیم می گفتند دارند برای انتخابات نیرو می چینند و کماکان فشارهایی از بیرون داشتیم که ما را متهم می کردند. احضار به مراجع قضایی را داشتیم ، در مباحث انتخابات به عنوان طرفدار دولت و کسی که آموزش و پرورش را پای انتخابات آورده است.
معمولا چهار سال مدیران می مانند و بعد از چهار سال جا به جا می شوند. در انتخاب معاونین ادارات به هیچ وجه اداره کل دخالت نمی کند. ما یک رئیسی در یکی از مناطق گذاشته ایم واقعا رئیس گذاشته ایم. چون باید خودشان پاسخ گو باشند بنابراین در انتخاب نیروهایشان آزاد و مختارند.
این که انجمن اسلامی یا فلان تشکل اعمال نفوذ می کنند، همه فشار می آورند این مختص انجمن اسلامی نیست. همه تشکل های طرفدار دولت تلاش می کنند تا نیروهایشان را در یک جایگاه اداری قرار بدهند تا بتوانند رشد کنند.
از طرف دیگر تشکل ها از طرف ما پذیرفته شده اند . تشکل یک فرصت است. کسانی که در تشکل ها هستند هم در مجموعه آموزش و پرورش اند و هم در مجموعه دولت. کسی که تلاش کرده برای این که این دولت روی کار بیاید بهترین مدیر برای آن دولت می تواند باشد چون به تفکر آن دولت اعتقاد دارد. این که بخواهیم از کسانی که دولت را قبول ندارند بیایند به جایگاه به اسم این که طرف شایسته است، خیر. شرط بودن در این دولت، اعتقاد به دولت است و دولت را باید قبول داشته باشد. اگر صد شایستگی هم داشته باشد ولی دولت را قبول نداشته باشد نمی تواند مجری خوبی برای طرح های دولت باشد. همه تشکل ها به مجموعه ما می آیند فقط انجمن اسلامی معلمان نبود. کم و زیاد دارد . اگر هم اعمال نفوذ پذیرفته شده است آن رئیس محترم آموزش و پرورش باید پاسخگو باشد. ما این اختیار را به آنها دادیم و آنها هم باید از فیلترهای امنیتی بگذرند. این شرط مدیریت است. کسی که می گذرد یا نمی گذرد با ما نیست. اگر تخلفاتش این باشد که من دیدم که فلانی دخترخاله اش سر کار رفته و احتمال می دهم که فلانی این را برده این تخلف نیست ولی اگر در محاکم قضایی یا شبه قضایی محکوم شده باشد درست می فرمایند و ایشان متخلفند.
از مهر 95 که بحث انتخابات بود و الآن هم که دولت جدید آمده است و اگر من مدیر کل بودم برنامه هایی برای کارم داشتم. اگر هم نبودم نفر بعدی می آید و برنامه هایش را اجرا می کند. فلانی خواست فلانی با رانت آمده و فلانی با فامیل آمده است را کنار می گذارد. ما باید کار را به این مباحث اولویت بدهیم. این که بگویند فلانی فامیل فلانی است این تنها عیب نیست البته نباید اعمال نفوذ بشود کارکرد طرف هم شرط است که در این ایام کارکردش چطور بوده است. اگر بنا باشد این روال ادامه پیدا کند طبیعتی هم خواهیم داشت چون هر دولت جدید روی کار می آید نیروها جا به جا می شوند و در سطح کشور جا به جایی شروع می شود و به تبع آن به رؤسای آموزش و پرورش ، معاونین و مدیر کل هم خواهد رسید.
صدای معلم :
پیام های مختلفی از جاهای مختلفی رسیده است که درست است تشکل ها می توانند اعمال نفوذ کنند ، اعمال فشار بکنند و این فشارها باید اولا منطقی باشد ، اغناگر باشد و چرا همیشه در مورد انجمن اسلامی این صحبت ها را می کنند. من ارادت دارم خدمت دوستان تشکل انجمن اسلامی معلمان ولی چرا همیشه آنها در سیبل اعتراضات هستند و معلمان معترض هستند که چرا اینها دخالت می کنند و بدون این که در مقابل عملکرد یا انتخابشان پاسخگو و مسئولیت پذیر باشند؟
فولادوند :
من نمی خواهم از انجمن اسلامی دفاع کنم. ما باید قبول داشته باشیم که باسابقه ترین تشکل فرهنگی انجمن اسلامی است. در سطح کشور گستره اش خیلی وسیع است. اعضایش خیلی زیادند. به تناسب این وضعیت انتقاد به آنها نیز زیاد است. اما این سیستماتیک نیست . در چهارصد تا از حوزه های آموزش و پرورش در کل کشور دفتر داریم و معلوم است تشکلی به این گستردگی انتقادات زیادی هم به آن می شود. اما مبنی بر این نیست که اعمال نفوذ کرده باشد. بخشی از نیروهایی که دارند کار می کنند انجمنی هستند به تناسب آن مجمع فرهنگیان هم دارند ، به تناسب آن صنفی هم دارند و نیروهای صنفی هم دارند ، این حرفی است که بیشتر رقابت های درون گروهی را دارد شکل می دهد و رقابت هم در جامعه ای که حزب تازه در درونش جا افتاده است و حتی در جوامعی که سابقه حزبی است رقابت در آن جا وجود دارد. این یک مرحله ای است که باید از آن بگذریم باید برنامه کاری ارائه بدهیم و اگر هر حزبی برنامه کاریش درست بود و پای کارش ایستاد نه این که کار را خراب کند و بگوید ما نبودیم. تشکل ها و سازمان ها و احزاب باید در قبال عملکردشان پاسخ گو باشند. این که من فردی را به عنوان وزیر پیشنهاد کردم رفت آنجا و کارنامه منفی داشت و بعد بگویم نه مال من نیست. در قبال اعمال نفوذمان باید مسئولیت پذیر باشیم.
صدای معلم :
یعنی مسئولیت ها تقسیم بشود.
در حوزه ی فرهنگی،پرورشی به خصوص در حوزه کانون های فرهنگی تربیتی، اولیاء و مربیان،آسیب های اجتماعی، در عمل هیچ تغییر رویکردی به جز جابه جایی افراد در سطح ستادی و صف نه در استان و نه در مناطق حادث نشده است و در عمل حتی تخلفات پیدا و پنهان استمرار دارد،کانون ها در مناطقی همچون ناحیه یک شهر ری بدون کوچکترین تغییر و تحولی همچنان حیاط خلوت کسب درآمدهای غیرشفاف برای نیروهای نورچشمی گریزان از کلاس هستند که هیچ گونه نظارتی برحضور یا عدم حضورشان در کانون ها نیست.
ظرفیت های انجمن های اولیاء و مربیان مدارس و به ویژه منتخبین عضو شورای انجمن مناطق و استان و شورای آموزش و پرورش مناطق و استان خالی از حضور اولیاء غیر وابسته و منتقد مانده و تبعیت و همراهی به جای تفکر نقاد و روح پرسشگر داشتن ارزش دانسته می شود و معیار همچنان انقیاد است و نه انتقاد....
فولادوند :
خیر ؛ من این را قبول ندارم. من خودم مورد انتقادم. ایمان دارم اگر انتقاد نباشد جامعه رو به انحطاط می رود. در بحث کانون های فرهنگی ما هجده عدد کانون داریم. امسال ساماندهی ویژه روی این هجده کانون داشتیم. قبول داریم در گذشته به پارکینگ تبدیل شده بود و یک عده ویژه خوار می رفتند دنبال زندگی شان و در آنجا حاضریش را می زدند ولی امسال من روی متخصص بودن افراد تاکید کردم. مخصوصا یک برنامه ای تحت عنوان احیاء زنگ هنر داریم . در قبال مسائل و مشکلات آسیب های اجتماعی دنبال این هستیم که هنر را توسعه بدهیم و هنر در بحث آسیب های اجتماعی به عنوان نوش دارو است و اگر بتوانیم از ظرفیت های درس هنر استفاده ببریم بخشی از آسیب های اجتماعی مان کمتر خواهد شد و متاسفانه از این ظرفیت ها به دلیل نداشتن نیروی متخصص و نداشتن فضای ویژه استفاده نکردیم. کانون ها را به عنوان یک فرصت نام می بریم که به تناسب هر مدرسه یک کانون داشته باشیم. کانون محل شکل گیری کارهای عملی دانش آموزان است.
متاسفانه ما به نیازهای اولیه دانش آموزان توجه می کنیم، غذا، لباس، آموزش خواندن و نوشتن در حالی که الآن نیازهای ثانوی دانش آموزان موسیقی، نقاشی، خطاطی، تاتر، تعامل با یکدیگرو کار مشارکتی است.
بچه های ما این مشکلات را دارند . ما این بحث را ویژه دیدیم. در بحث آسیب های اجتماعی به جرات می توانم بگویم که در حوزه شهرستان های استان تهران بیشترین مشکلات را داریم اما بیشترین برنامه ها را داریم. زیرا آسیب های اجتماعی ویژه جامعه ما نیست. اما با توجه به تعدد فرهنگ ها و مسائل و مشکلات ویژه که در حاشیه شهر تهران وجود دارد یک کمیته ویژه رصد داریم که دو هفته یک بار جلسه برگزار می کند با هزاران ساعت آموزش . اما باز گفته ایم در مباحث و سرفصل های آموزشی مان تجدید نظر کنیم. سرفصل های آموزشی مان باید به روز و به تناسب آسیب های اجتماعی باشد. آسیب های اجتماعی هم این گونه نیست که کار کنیم بعد از دو ماه نتیجه بدهد. در درازمدت همین که آسیب ها متوقف بشوند و توسعه پیدا نکنند و بتوانیم مدریتش کنیم یگ کام به جلو برداشته ایم . البته خانواده ها و اولیاء حتما باید به ما کمک کنند اگر کمک نکنند کاری از پیش نمی بریم. شش ،هفت ، هشت ساعت دانش آموزان با ما زندگی می کنند و با ما آموزش می بینند و دنباله تداوم آموزش را در منزل دارند حداقل اولیا باید در مباحث و برنامه ها با ما تفاهم داشته باشند. خوشبختانه اولیا گام های موثری را برداشته اند .نتایج برنامه های دراز مدت در درازمدت نتیجه می دهد. کار در آموزش و پرورش کلا این طور است. مانند سدسازی نیست که دو سال بسازیم و یک دفعه تاجش بالا بیاید که معلوم شود این ها کار کرده اند. این مباحث را داریم پیش می بریم. منتها آموزش و پرورش مشکلات خاص خودش را دارد.
صدای معلم :
موضوع جالب دیگری که در این اداره کل و به تبع آن در سطح مناطق تابعه به صورت یک فرهنگ سازمانی رایج شده،پدیده دکترسازی است،در سطح استان به خود جنابعالی می گویند آقای دکتر و به آقای سنجری دکتر می گویند و روسای برخی ادارات اداره کل واژه دکتر خطاب می شود !
شما در جهت تصحیح این فرهنگ سازمانی چه کار کرده اید؟ چرا به وجود آمده است؟
فولادوند :
این گفتمان غالب جامعه ماست. یک پرستیژ شده است. البته خود من دکترا دارم. من فارغ التحصیل از دانشگاه نجف آباد اصفهان هستم و دکترای تاریخ دارم. بعضی ها دوست دارند که به آنها دکتر بگویند. دکترا داشتن یک وسیله ارتقاء جایگاه است و کم کم دارد خاصیت خودش را از دست می دهد. بالاخره این هم یک مرحله ای در تحول فرهنگی جامعه است. شما بررسی بفرمایید در جوامع اروپایی هم این مشکل وجود دارد. آن موقع به عنوان ارزش بود ولی الآن به عنوان یک ضدارزش است. همه کسانی که پست و مقام در گذشته داشتند و درجه دکترا داشتند کسی از دکترا اسم نمی برد. این هم یک سری تحول است. یک مثالی بزنم، در اوایل انقلاب موتور داشتن رسم بود. در زمان گذشته هر کسی که یک موتور داشت می گفتند فلانی حرفش خریدار دارد می تواند رشد کند. این هم فازی از آن مرحله است.
صدای معلم :
شما این روند را به جو تاریخی گذشته می سپارید یا خودتان ایده دارید؟
فولادوند :
جامعه از نظر فرهنگی باید رشد کند. رشد فرهنگی و سیر تحول فرهنگی کش و قوس هایی دارد این هم همان یکی از کش و قوس هاست. کم کم خاصیت دکترا هم از بین می رود و یک روزگاری می نشنیم و به این روز می خندیم که می رفتند و برای خودشان دکترا درست می کردند. فکر می کنند کسانی که مدرک دارند واقعا یک امتیاز است در حالی که تحصیلات باید در رفتار روزمره ما خودش را نشان بدهد نه این که فقط مدرکش را داشته باشیم. هر کس تحصیلاتش در رفتار روزمره اش متبلور شود واقعا او متحول شده نه صرفا من مدرک دکترا را داشته باشم و از دیگران هم بخواهم که به من دکتر بگویند.
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
تهدید
تهدید
اولاً چرا همان 5 و 10 (نماینده هزینه هایی دارد که آنهم جای بحث دارد که می تواند مستقلاز حقوق باشد)
ثانیاً با فرض پنج دهم می شود هفتاد دوم یعنی 35 درصد بازهم چرا 35 درصد؟
ثالثاً فقط از بومهن نگویید بنا بر شنیده ها چند کیلومتر آنطرف تر رئیس یا عضو انجمن اولیاء و مربیان برادر فلان نامزد انتخاباتی مجلس آنهم برای مدارس تعطیل یعنی چی؟؟ قضاوت نمی کنم.
دوما آقای فولاد وند شما اززطرف خودت صحبت کن اینکه آقای کمریی ضعیف بوده در زمان خودش یا نع رو باید همون موقع صدای معلم پیگیری می کردند به پاسخ می رسیدن
سرتون رو کردید زیر برف فکر می کنید متوجه نمی شیم متظورتوت چیه جناب آقای پورسلیمان راستی چرا در این صدای معلم هیچ وقت آقای چهاربنددو باقری مطرح نمیشن مشکلی ندارن و نداشتن یا شما نمی خواهید مطرح کنید
صداقت ودوری از نقش بازی کردن
با تشکر از بیان مطالب در راستای نقد
اما دوست عزیز مشکلات دستگاه عریض و تحویل آموزش و پرورش
نیاز به زمان برای اصلاح دارد. قرص مسکن که نیست مصرف کنیم مشکلات حل بشه.
ما فقط بلدیم به جون هم بیفتیم
کجای این حرف اشکال داره
میشه بفرمایید چه جوری پاسخ بده؟
1)اقای فولاد وند قشنگ تر این بود از عملکرد خود دفاع می کردید نه اینکه دیگر همکاران چون دکتر کمریی رو نقد کنید.
2)اقای فولاد وند بخاطر داریم و داریم پس از رای اعتماد از مجلس بطحایی شایعه شد (از طرف خودی ها) که فولاد وند معاون وزیر خواهد شد که این موضوع در حد شایعه ماند که بدنبال ان دیگر شما هیچ اشرافی بر اداره کل ندارید که خود جای نقد دارد.
3)از خصوصیات دکتر کمریی .... اخلاق مداری . احترام به همکار. جذب نیروهای مفید. تحمل و بردباری نامحدود و.... که کاملا با مطالب بالا متناقض می باشد.
با غرض ورزی انسان نقاد نمی شود
صداقت آقای فولادوند توام با شجاعت ب ای ما مشهوده
ولا بعضی از مدیران دولت حتی تصویر ریاست محترم جمهور را تا دور دوم در اطاق خود نصب ننمودند
چراشما این وسط حرف بدون سند می زنی
کجا مدیر کل قبلی نقد شده سوال مطرح شده وایشان پاسخگویی را به خودشان مکول کرده این روش اشکال داره؟
ساماندهی معادله n مجهولی نیست برادر عزیز
برادر من همان زمان در جلسه حضور داشته اید چرا راهکار نداده اید
خوبه مدیر کل در حوزه ساماندهی ورود پیدا می کنه و مستقیما
درگیر ریز موارد بشه
حرفات هم چغندری
ایشان حق وحساب گرفته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
معلومه اصلا شناخت نداری چغندر بگی حرف می زنی
اینکه شما معادل سازی مداراک را انجام می دهی میشه سمت خود را در وزات علوم اعلام بفرمایید؟
دوست عزیز این طرز فکر شما نیاز به اصلاح دارد
تغییر مدیریت در چهار سال دوم توسط ایشان صورت گرفته
قبل از ایشان 4 سال قبل ؟
انگار قبلا حقوق معلم ها بالا بوده حالا دولت کا هش داده
واقعا از فرصت استفاده کرد
بر سر اصولش بایبنده
مقتدره
درس خوندن عیب؟؟؟؟
زگهواره تا گور دانش بجو
حرف های خوبی برای فریب کاری می زند......
من در همدان زندگی میکنم
فولادوند مدیر کل مقتتدر و توانمندی هستند
شما اگر معلم بودید با این ادبیات صحبت نمی کردی.
مثا
آیا سایر مدیران کل بعداز چهارسال دوم در حوزه کاریشان که مملو از طیف مخالف دولت نیرو در پست ها منصوب نمود ه اند حرفی نزدی
آیا افرادی که در وزارت برای وزیر شدن و ترس از حضور فولاد وند در آنجا
شما را جلو انداخته اند معامله گر نیستند؟
وابستگی ایشان (فولادوند) به حزب ریشه دار انجمن اسلامی نشان از تفکر و اعتقاد ایشان به تشکیلات دارد
در آخر فولادوند قطعا مثل بقیه بر سر مدیران با نمایندها معامله نمی کند. ماندن به چه قیمتی صندلی ریاست جای معامله گری نیست.
معامگران در وزارت از چشم اصلاح طلبان افتاده اند.
مسول سنجش سواد
آیا سایر مدیران کل بعداز چهارسال دوم در حوزه کاریشان که مملو از طیف مخالف دولت نیرو در پست ها منصوب نمود ه اند حرفی نزدی
آیا افرادی که در وزارت برای وزیر شدن و ترس از حضور فولاد وند در آنجا
شما را جلو انداخته اند معامله گر نیستند؟
وابستگی ایشان (فولادوند) به حزب ریشه دار انجمن اسلامی نشان از تفکر و اعتقاد ایشان به تشکیلات دارد
شکر خدا سراغ یک نفر رفتی که به زعم حقیر ایشان
در آخر فولادوند قطعا مثل بقیه بر سر مدیران با نمایندها معامله نمی کند. ماندن به چه قیمتی صندلی ریاست جای معامله گری نیست.
معامگران در وزارت از چشم اصلاح طلبان افتاده اند.
چشم ما روشن
اداره کل شهرستانها وادارات با آمدن فولادوند تصویر ریاست محترم جمهوری را نصب نمودند.
محافظه کار و معامله گر نیست
حقوق شهروندی در مدارس در دوره ایشان تدریس و رونق گرفت
یکی از کارهای مثبت او را نام ببر...