بنده پاسخ کوتاهی در فضای مجازی داده بودم چنین قراردادی منعقد نشده است/ در شهرستان پردیس رئیس محترم آموزش و پرورش آمده بود و تمام مدارس غیر دولتی را برای این پروژه دعوت کرده بود/ رئیس آموزش و پرورش پردیس گفته اند که مدارس غیر دولتی نپذیرفته اند و امضا زده اند که نمی پذیریم/ الآن هم هیچ قراردادی نداریم و خرید خدمات هم با آمدن این بیست و هشت نفر نیرو منتفی شد . اصلا هیچ قراردادی با کسی نبسته ایم/ صدای معلم : بحث خرید خدمات آموزشی یک بحث خیلی مهمی است که در برنامه ششم توسعه آمده است به عنوان یک راهبرد در نظر گرفته شده است. بحث این است اگر این بخواهد فقط با نظر مدیر کل باشد یا ترک تشریفات با نظر مدیر کل باشد در پس این چه به وجود خواهد آمد . آیا رانتی شکل نخواهد گرفت ؟ آینده این طرح مورد نظر من است. فرض این که مدارسی تاپ، مدارسی که موقعیت خوبی دارند درآمد زا هستند یا منطقه خوبی هستند اینها به نور چشمی ها واگذار شود و بعضی مدارس که خیلی متقاضی ندارد و خیلی خریدار ندارد بگذاریم برای مزایده و شرکت کنید . منظور من این است که در نهایت کار آیا به آنجا نمی رسیم با این سیستمی که وجود دارد/ من از رسانه نباید به عنوان ابزار برای کوبیدن اقوام یا کوبیدن رقبای سیاسی استفاده کرد/ به نظر من این جفا به تفکر اصلاح طلبی است. او حرف خودش را می زند و کسی هم نیست بگوید ایها الناس من کجا این کار را کردم. این به نوعی بی مهری و ضربه زدن به آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش همین ها هستند/ صدای معلم : چرا در بخش جوابیه پرتال شما حتی یک پاسخ هم وجود ندارد ....
صدای معلم :
آقای فولادوند
با سلام و تشکر و قدردانی از وقتی که در اختیار صدای معلم گذاشته اید .*
همان گونه که مستحضرید چندی پیش مطلبی از آقای شیرزاد عبداللهی در مورد واگذاری دو مدرسه در حوزه مسئولیت شما منتشر گردید .
در بخشی از این یادداشت خبری – تحلیلی چنین آمده بود :
با اِعمال نظر مثبت عبدالرضا فولادوند مدیرکل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران دو مدرسه دولتی بومهن (شهرستان پردیس ) در شرق تهران، بدون رعایت تشریفات قانونی، در قالب بسته حمایتی به دبیرکل یک تشکل اصلاح طلب فرهنگیان، اجاره داده شد. مدرسه سادات با 594 دانش آموز و مدرسه روح الله با816 دانش آموز، دو مدرسه ای هستند که همراه دانش آموزان برای مدت یکسال به این فرهنگی بازنشسته و فعال سیاسی واگذار شده اند. اگر آموزش و پرورش در سال تحصیلی جاری از کار پیمانکار راضی باشد، برای سال بعد و سالهای بعد هم قرارداد می تواند تمدید می شود. در این نوع واگذاری ملک و ساختمان و تاسیسات مدرسه همچنان در مالکیت آموزش و پرورش باقی می ماند. اما انتخاب مدیر و کادر اداری و آموزشی مدرسه با پیمانکار است. در واقع پیمانکار در مقابل مبلغ معینی مدرسه را کنترات می کند.
واگذاری دو مدرسه پسرانه با 1400 دانش آموز ،بغل گوش تهران (منطقه پردیس ) به یک فعال سیاسی اصلاح طلب و دبیرکل یک تشکل فرهنگیان که در ستادهای انتخاباتی روحانی و در جریان معرفی وزیر در 4 سال گذشته (از فانی تا بطحایی) بسیار فعال و تاثیر گذاربوده است، به اندازه کافی شبهه برانگیز است. اگر این را هم اضافه کنیم که این واگذاری ظاهرا بدون تشریفات قانونی (مزایده ) صورت گرفته و موسسان مدارس غیر انتفاعی منطقه پردیس از این واگذاری بی اطلاع بوده اند و بعد از واگذاری آقای فولادوند مدیرکل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران دستور داده اند که مسئولان ذیربط به معاونت مشارکتهای وزارت نامه بزنند که گویا این شخص تنها متقاضی اجاره این دو مدرسه بوده است، ابعاد فاجعه بار داستان آشکارتر می شود.
پیمانکار فاقد شرط داشتن مدرسه غیردولتی دایر در منطقه پردیس و شهرستانهای استان تهران بوده است. اما ادعا می کند که در منطقه 8 ( میدان رسالت ) که تا سال گذشته بومهن جزء این منطقه شهر تهران بوده ، مدرسه غیر دولتی دارد. برفرض صحت این ادعا مساله پیچیده تر شده و این سوال مطرح می شود که آیا غیر از موسسان مدارس غیر انتفاعی پردیس ، موسسان مدارس غیر انتفاعی منطقه 8 می توانسته اند در مزایده شرکت کنند؟ آیا آنها هم از این مزایده آگاه بوده اند؟
بعید به نظر می رسد که از میان موسسان مدارس غیرانتفاعی منطقه 8 و شهرستانهای استان تهران حتی یک نفر متقاضی وجود نداشته باشد. راستی آزمایی این مساله کار مشکلی نیست به شرط اینکه اراده ای برای پیگیری موضوع وجود داشته باشد. ضمن اینکه واگذاری این مدارس در بغل گوش تهران این ادعا را که طرح خرید خدمات و بسته حمایتی ویژه مناطق محرومی مانند سیستان و بلوچستان است را زیر سوال می برد.
نکته دیگر اینکه اداره آموزش و پرورش قبل از عقد قرارداد، این دو مدرسه را ظاهرا با دستور مستقیم آقای فولادوند در اختیار پیمانکار گذاشته است. پیمانکار هم در این دو هفته کادر آموزشی مدرسه را از نیروهای بی تجربه و آموزش ندیده و اغلب از میان آشنایان و نزدیکان مسئولان آموزش و پرورش چیده است . ظاهرا پیمانکار می خواهد همه را سر این سفره گسترده بنشاند ، همسر رییس ... و همسر معاون ... دوست و آشنا و... را بدون سنجش صلاحیت و با نظر خود، به عنوان معلم سر کلاس فرستاده است. حتی یک خانم شاغل در دفتر وزارتی (بیخ گوش وزیر) را در کار خود شریک کرده است. در این میان فقط دانش آموزان بی زبان قربانی می شوند. وزارتخانه و سازمان مدارس غیر انتفاعی می توانند با افتخار بگویند که هزینه ها را کاهش داده اند. پیمانکار اصلاح طلب و دوستانش هم مزد فعالیتهای خود را می گیرند. مدیرکل شهرستانهای تهران هم کار را از نظر تطبیق با مقررات توجیه می کند. همه راضی و خشنودند. زنجیره ای از منطقه تا اداره کل و دفتر مشارکتها هم دعاگوی پیمانکار دست و دلباز و خیر هستند ....". "
آیا شما این موضوع را تایید می کنید ؟
فولادوند :
با عرض تشکر از شما. بنده پاسخ کوتاهی در فضای مجازی داده بودم چنین قراردادی منعقد نشده است. در شهرستان های استان تهران تراکم دانش آموزی حدود 32 نفر است. افزایش جمعیت به دلیل پذیرفتن مهاجرین خیلی زیاد است و در سال تحصیلی جاری حدود 36 هزار دانش آموز به حوزه اضافه شده است.
دو حوزه مهم مهاجر پذیر حوزه پرند و پردیس است. پردیس به دلیل این که از منطقه هشت تهران جدا شده است و نیروهای منطقه هشت تمایل به ماندگاری در آن حوزه را نداشتند اداره کل شهرستان های استان تهران تعهد داد 600 نفر را در طول پنج سال به تهران برگرداند. این کار و پروژه های مهر و مهاجرت ها از تهران به پردیس باعث شده در حوزه پردیس دچار مشکل گردیم ؛ مشکل کمبود نیروی انسانی و از طرف دیگر موظفیم که کلاس های درسمان را دایر کنیم و نگذاریم کلاس های درسمان بدون معلم بماند و مسئولیت و استراتژی آموزش و پرورش این است که درس را سر وقت شروع کنیم و دانش آموزان را بتوانیم آموزش دهیم.
در حوزه شهرستان های استان تهران در سه چهار نقطه از بسته خدمات آموزشی استفاده می کردند که شامل پردیس و پرند و شهریار است . فراموش نکنیم حوزه شهرستان های استان تهران صد و سی هزار اتباع خارجی دارد. اینها دلایلی است که در حاشیه تهران و بیخ گوش تهران بودن شرط نیست . مشکلات و واقعیت هایی وجود دارد.
در شهرستان پردیس رئیس محترم آموزش و پرورش آمده بود و تمام مدارس غیر دولتی را برای این پروژه دعوت کرده بود.
صدای معلم :
آیا آگهی یا دعوت نامه ای از ایشان دارید که برای اطلاع از مزایده برای ذینفعان ارسال کرده باشند ؟
فولادوند :
این مدارک همه هست و سازمان کل بازرسی آمدند و بررسی کردند. صورت جلسه مدارس غیر دولتی را به شما نشان می دهم . این هم لیست مدارس غیر دولتی که گفتند به دلیل این که از سنوات گذشته طلب داریم نمی توانیم بپذیریم. ظاهرا آقای کمیجانی هم حضور داشتند و بنا بوده بپذیرد و ما خواهش کردیم. ترک تشریفات هم جزء اختیارات مدیر کل است. مسائل آموزشی چون زمان پشت سرشان هست و ما نمی توانیم در دراز مدت انجامشان بدهیم می تواند تشریفات انجام بگیرد. این بحث در حد گفتمان بوده است. رئیس آموزش و پرورش پردیس گفته اند که مدارس غیر دولتی نپذیرفته اند و امضا زده اند که نمی پذیریم .
صدای معلم :
چرا سه روز قبل از آغاز سال تحصیلی این کار را کرده اید؟
فولادوند :
ما فکر کرده بودیم آن نیروهایی که به ما قول داده بودند می رسند در حالی که این نیروها هجدهم مهر رسیدند.
صدای معلم :
یعنی قبلا آنجا معلمی نداشته است؟
فولادوند :
چرا معلم داشته است. تا هجدهم معاون و مدیر سر کلاس حضور داشته اند و کلاس را اداره می کردند. آقای چهاربند در روز هجدهم حدود بیست و هشت نیرو در اختیار ما گذاشتند.
صدای معلم :
ما شنیده ایم که اداره آموزش و پرورش آنجا و اداره کل این نیروها را مرخص کردند تا بتوانند نیروی جدید بیاورند؟
فولادوند :
نه چنین چیزی واقعیت ندارد. متاسفانه خبرگزاری فارس با توجه به سابقه دوستی که با دولت دارد این مسائل را مطرح می کرد و ما هم از خبرگزاری فارس شکایت کردیم. ما تعهد داشتیم صد و شصت نفر نیرو در اختیار شهر تهران بگذاریم که 118 نفر نیرو در اختیار شهر تهران گذاشتیم در طی این تعهد پنج ساله مان. هیچ قراردادی منعقد نشده بود . الآن هم هیچ قراردادی نداریم و خرید خدمات هم با آمدن این بیست و هشت نفر نیرو منتفی شد . اصلا هیچ قراردادی با کسی نبسته ایم.
صدای معلم :
نتیجه نهایی در آن مدرسه چه بوده است ؟ آیا روال سابق ادامه پیدا کرده است؟
فولادوند :
هیچ خرید خدماتی از آقای کمیجانی صورت نگرفته است. بنا بود که اگر نیرو نیاید با رعایت قانون و مقررات این کار را انجام بدهیم . بحث خرید خدمات آموزشی هم بخشنامه اش در بیست و یکم مهر آمده است. شرایطی که شما می فرمایید که باید از مدارس غیر دولتی حوزه شهرستان های تهران باشد بیست و یکم مهرماه دستورالعمل آن آمده است. خرید خدمات آموزشی از مسائلی است که مدیر کل اختیارات دارد تشریفات کند و با توجه به زمان، سریع خدمات بخرد و قرارداد ببندد. ما هیچ کدام از اینها را انجام ندادیم و هیچ کلاسی در خرید خدمات در این حوزه نداریم.
صدای معلم :
می فرمایید که از اختیارات مدیر کل این است که هیچ مزایده ای را برگزار نکند.
فولادوند :
خیر، ترک تشریفات از اختیارات مدیر کل است. مدیر کل می تواند برابر قانون و مقررات تقاضای ترک تشکیلات کند و ذی حسابی موافقت کند.
صدای معلم :
شما به طور ضمنی قبول می کنید که چنین توافقی به صورت ضمنی بین شما و آقای کمیجانی برقرار شده است؟
فولادوند :
ما اسم کمیجانی را نمی آوریم. در پرند با مدارس غیر دولتی هم این کار را انجام دادیم. آقای کمیجانی به صرف سیاسی بودن و حزبی بودنش بالاخره ایشان هم می خواهد نانی بخورد.
صدای معلم :
نه !
آقای فولادوند !
بحث ما این نیست. خود شما مستحضر هستید بحث خرید خدمات آموزشی یک بحث خیلی مهمی است که در برنامه ششم توسعه آمده است به عنوان یک راهبرد در نظر گرفته شده است. بحث این است اگر این بخواهد فقط با نظر مدیر کل باشد یا ترک تشریفات با نظر مدیر کل باشد در پس این چه به وجود خواهد آمد . آیا رانتی شکل نخواهد گرفت ؟ آینده این طرح مورد نظر من است. فرض این که مدارسی تاپ، مدارسی که موقعیت خوبی دارند درآمد زا هستند یا منطقه خوبی هستند اینها به نور چشمی ها واگذار شود و بعضی مدارس که خیلی متقاضی ندارد و خیلی خریدار ندارد بگذاریم برای مزایده و شرکت کنید . منظور من این است که در نهایت کار آیا به آنجا نمی رسیم با این سیستمی که وجود دارد؟
فولادوند :
صد در صد حرف شما درست است. اما ما می خواهیم بهترین خدمات را بخریم. موسساتی هم که از لحاظ حسن انجام کار وضعیت خوبی ندارند اگر بیایند برنده شوند آیا ضرر به آموزش و پرورش نیست. اینجا قانون اختیاراتی داده است با رعایت تمام ضوابط و مقررات می تواند ترک تشریفات را مجوز بگیرد.
صدای معلم :
از کجا مجوز بگیرد؟
فولادوند :
رئیس اداره از آموزش و پرورش و ما هم از ذی حسابی وزارت خانه که اینجا مستقر است مدارک و اسناد ما را می بیند و مجوز می دهد ؛ به عنوان مثال یک موسسه ای در سنوات گذشته خوب کار نکرده و الآن آمده و در مزایده شرکت کرده و برنده هم شده است. خوب ما باید کارمان را تحویل ایشان بدهیم چون سابقه خوبی نداشته است. البته اختیاراتی هم در این قانون برای مدیران و ناظرین آمده است. صرفا حسن انجام کار است. حرف شما درست است احتمال دارد رانت خواری بشود ، احتمال دارد ویژه خواری بشود.
صدای معلم :
سیستمی که اصلا نظارت در آن خوب تعریف نشده است.
فولادوند :
دقیقا، دقیقا.
صدای معلم :
آقای فولادوند شما نسبت به این سوال این گونه پاسخ داده بودید :
" باسلام خدمت همه عزیزان
،صرفا برای آسودگی خیال همکاران عزیز و بدون اینکه نیاز بدانم به حرفهای سراسر کذب آقای عبدالهی پاسخ بدهم از آقای کمره ای مدیر کل محترم ارزیابی عملکرد و جناب آقای کفراشی ریاست محترم مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش می خواهم در ارتباط با این موضوع رسیدگی کامل بفرمایند آیا همچنین قرار دادی منعقد شده، است یا نه؟ و در صورت صحت گزارش خود را منتشر نمایند تا معلوم شود ما خیانت کار و سود جو هستیم یا آقای عبدالهی وخبر چینهای ایشان دروغگو و اما آقای عبدالهی امیدوارم به زودی تشریف بیاورید و به عنوان یه شهروند فرنگ دیده در محاکم قضایی حاضر شوید و به سوالات قاضی پاسخ بدهید مطمئن باشید من تا زنده ام آز حق دعاوی خود صرف نظر نخواهم کرد و این حق من است و مطمئن باش آز آن نمی گذرم . "
آقای فولادوند!
نتیجه نهایی چه بوده است ؟
به نظر شما آیا این ادبیات پاسخ گویی در شان یک مدیر آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید است ؟
فولادوند :
شما باید به گذشته برگردید. آقای عبدالهی مرا ندیده است. ما انواع و اقسام تهمت و افتراها را می زنیم . ما به عنوان یک فعال مطبوعاتی در رسانه ایشان را قبول داریم. اما منابع و خبر را باید دید. الآن این کار اتفاق نیفتاده است.
صدای معلم :
آقای عبدالهی با آقای کمیجانی صحبت کرده اند. آقای کمیجانی آن را تایید کرده است.
فولادوند:
چه چیز را تایید کرده است ؟ تایید کرده است اگر بنا باشد بسته حمایتی شکل بگیرد ما در اولویت هستیم. نه این که بگوییم بطحایی رایش را از فلانی گرفته الآن می خواهد جبران کند یا فولادوند این کار را کرده یا آن کار را کرده بالاخره من به عنوان یک شهروند می توانم از خودم دفاع کنم. رسانه مورد اعتماد همه مردم است. از رسانه نباید به عنوان ابزار برای کوبیدن اقوام یا کوبیدن رقبای سیاسی استفاده کرد.
آقای عبدالهی همه نیروهایمان را یکی یکی می کوبد پس چرا آقای عبدالهی از طیف مخالف دولت انتقاد نمی کند؟
می گوید در فلان سال من با فلانی برخورد کردم. شما دارید همه نیروهای دولت را متهم می کنید. این دارد بی اعتمادی را شکل می دهد. ناامیدی را در قشر فرهنگیان شکل می دهد. من بدم ، آقای فلانی بد است ؛ آقای ......... مسئول مالی بد است ؛ پس چه کسی خوب است ؟
به نظر من این جفا به تفکر اصلاح طلبی است. او حرف خودش را می زند و کسی هم نیست بگوید ایها الناس من کجا این کار را کردم. این به نوعی بی مهری و ضربه زدن به آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش همین ها هستند. من دیروز یک معلم در چهارراه لشکر سر کلاس بودم امروز شدم مدیر کل .
صدای معلم :
آیا شما پرتال اداره کل را چک می کنید؟ مرتب نگاه می کنید؟
فولادوند :
بله نگاه می کنم.
صدای معلم :
چرا در بخش جوابیه پرتال شما حتی یک پاسخ هم وجود ندارد؟
* پایان بخش نخست
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
جذب نیرو بی سلامت عاقبت دارد ملامت
این هم شقی شقی است یک گوشه از همان!
کمبود و شاید هم عدم نظارت.
دعوا سر تقسیم.
من یک معلمم.
فرماندار وقتی کارش گره می خورد داد می زند:
من یک معلمم
ستادی وقتی کارش گره می خورد داد می زند:
من یک معلمم
از صداقت معلمان سواستفاده نکنید.
از لطف شما سپاسگزارم.
هیچ کدام از نظرات بالا که نوشته ام طعنه یا کنایه نیست.
زیرا یا با چشم خود دیده و یا با گوش خود شنیده ام.
هدفم هم اصلاح است.
اگر هم نامی از شخصی نمی اورم صرفا احترام به جایگاه آنان است.
دعوا سر تقسیم به چشم خود دیده ام و لطمه هایی که به تاسی از آن به معلمان و دانش اموزان وارد گردید.
کمبود یا عدم نظارت که روزانه شاهد آن هستم.
داد زدن فرماندار شهرستانم که موقع جمع کردن رای و گره خوردن کارش داد می زد: من یک معلمم.
داد زدن نمایندگان که بسیاری از ما حتی در تلویزیون می بینیم.
و آخری هم کافی است چشمان بینا داشته باشید.
پس کجایش طعنه یا کنایه است؟
موفق باشید.
آقای فرهادی
اگر خودم را می گفتید باز هم موجه تر و منطقی تر بود !
نه مدرسه غیرانتفاعی دارم که نگرانش باشم و تقلا کنم .
نه به دنبال رانت خواری و ویژه خواری و... هستم .
نه مقامی اداری دارم که حاضر باشم به هر قیمتی برای ابقاء تن دهم ...
خدا را شکر .
وضع مالی ام خوب است هر چند عالی نیست .
همین که این رسانه درست ، منطقی و سالم و بدون هر گونه وابستگی اداره شود از هر اولویتی بالاتر است .
بهتر است دیگران را " مانند خود " نبینیم و قضاوت نکنیم .
از تذکر و نظر شما هم سپاسگزارم .
پایدار باشید .
چرا در بخش جوابیه پرتال شما حتی یک پاسخ هم وجود ندارد؟
صدای معلم عزیز...پاسخ دادن که معولا در سیستم اداری چکیده اش میشود:برابر مقررات...والسلام...این جوابا هم چیزی رو عوض نمی کنه...یه استدلالی همیشه در سیستم اداری هست که ما همیشه برحقیم و در مواردی هم لطف می کنیم و نهایتا دلجویی شفایی می کنیم و یا یه معذرت خواهی اما در عمل همچنان اقدام ما پابرجا خواهد ماند!!با حرف که کار درست نمیشه باید عمل کرد ...رویه را تغییر داد اصلاح کرد...کار را به کاردان سپرد والسلام...
این دزدی دانش آموز و مدرسه در روز روشن است
چرا حراست و بازرسی کاری نمی کنند؛