مدرسه کانون اصلی تعلیم و تربیت است/ برنامه های درسی ما به عنوان چهارچوب و بستر اصلی در تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت ما چه قدر در مدرسه تصمیم گیری می شود . اگر پاسخ این سوال را بخواهم شما کمتر از پنج درصد جواب می دهید ؛ یعنی پاسخ می دهید نود و پنج درصد برنامه درسی را شما و همکارانتان در حوزه ستادی تعیین می کنید/ هشتاد و پنج درصد برنامه های آموزشی و پرورشی ما از بالا ابلاغ می شود و مدرسه اجرا می کند. مدرسه در تصمیم گیری آن هیچ دخالتی ندارد/ تقریبا همه بایدها و نبایدها بیرون مدرسه تعیین می شود و به مدرسه ابلاغ می شود/ ما وقتی صحبت از ارتقاء و تعالی مدیریت در مدرسه را می کنیم اولین مولفه ای که در این تعالی تاثیر گذار است ارتقاء شایستگی های مدیریت در مدرسه است. پله اول این است اگر شایستگی ها افزایش پیدا نکند همه این تلاش ها نقش بر آب است/ باید اعتراف کنیم که شایستگی مدیران ما در اداره واحدهای آموزشی یکی از مهمترین عوامل ناکامی در این مسیرهایی بوده که تا به حال جلو آمدیم/ امروز این گونه نیست .امروز اهمیت رئیس منطقه به مراتب بیش از مدیر مدرسه است. اهمیت مدیر کل استان به مراتب بیش از رئیس منطقه است
درباره موضوع بسیار مهمی که چند سالی است که شما دارید زحمت می کشید و درباره تحقق آن تلاش می کنید ، با شما صحبت کنم. در مورد گزاره ای که بسیار شنیده اید و در حوزه استخدامی خودتان از آن استفاده کردید سخنی بگویم.
مدرسه کانون اصلی تعلیم و تربیت است . این گزاره هم در اسناد فرادستی ما مانند سند تحول با ادبیات و جملات مختلف و مفاهیم مختلف به کار رفته و هم در دست نوشته هایی که صاحب نظران حوزه تعلیم و تربیت به رشته تحریر در آورده اند وجود دارد و هم تجربه گذشته ما حاکی از این است که پیشنیان ما هم که مدتی در پشت تریبون ها یا روی آن صندلی ها نشسته بودند و صحبت می کردند البته با واژه های دیگری از این موضوع صحبت کردند که آن چه اتفاق می افتد در مدرسه است و مدرسه محور اصلی برای تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت است.
اقدامات زیادی از همان اوایل دهه شصت برای حرکت این نقطه انجام شده است با واژه های مختلف مدرسه محوری ، مدرسه با مدیریت آموزشگاهی، مدرسه سبز، واژه های دیگری که در هر دوره کسانی که جای ما مسئولیت داشتند و چه بسا که خود ما هم در کنارشان بودیم تلاش کرده اند که مدرسه را به جایگاهی برسانند که مدرسه بشود کانون اصلی تعلیم و تربیت ؛ اما متاسفانه این تلاش ها تا به امروز خیلی موفقیت آمیز نبوده است.
تلاشی که دوستان عزیز من در وزارت آموزش و پرورش از سه سال پیش آغاز کردند در ادامه مسیری و تلاشی مجدد است ؛ همین که مدرسه به جایگاه اصلی خودش آن گونه که باید باشد برسد و نزدیک بشود. اما این که مدرسه کانون اصلی تعلیم و تربیت است یعنی چه و این گزاره مفهومی معنای عملیاتی اش چیست؟
وقتی صحبت می کنیم مدرسه باید مرجعیت در تصمیم گیری ها داشته باشد ؛ این یعنی چه؟ آیا الآن مدرسه مرجع نیست؟ آیا الآن مدرسه کانون نیست؟ کانون اصلی تعلیم و تربیت نیست؟
من فکر می کنم برای پاسخ به این سوال راحت ترین کار این است که از مولفه های موثر در نظام تعلیم و تربیت یک تجزیه و تحلیل خیلی سریع بکنیم مولفه هایی که نظام آموزش و پرورش ما را غنی تر می سازد و چقدر از این مولفه ها در مدرسه تصمیم گیری می شود؟
با پاسخ دادن به این سوال دوم می توان فهمید که آیا الآن مدرسه کانونیت و مرجعیت در فرآیند یاددهی و یادگیری دارد یا خیر؟
مسائل و امور مربوط به نیروی انسانی به عنوان مهمترین مولفه در نظام آموزش و پرورش است و از اینجا شروع می کنم. مسائل مربوط به نیروی انسانی ما چقدر در مدرسه تصمیم گیری می شوند؟
اگر به شما بگویند از سه گزینه کم، متوسط و زیاد استفاده کنید برای قضاوت در پاسخ به این سوال من، شما کدام یک از این گزینه ها را علامت می زنید؟
یا از شما سوال کنند از صفر تا صد اگر بخواهید یک درصدی به سوال بطحایی پاسخ بدهید چند درصد از مسائل مربوط به نیروی انسانی ما در مدرسه تصمیم گیری می شود؟
من فکر نمی کنم عددی که شما به سوال من پاسخ می دهید بیشتر از 10 درصد باشد !
برویم سراغ مولفه دیگری....
برنامه های درسی ما به عنوان چهارچوب و بستر اصلی در تحقق اهداف نظام تعلیم و تربیت ما چه قدر در مدرسه تصمیم گیری می شود . اگر پاسخ این سوال را بخواهم شما کمتر از پنج درصد جواب می دهید ؛ یعنی پاسخ می دهید نود و پنج درصد برنامه درسی را شما و همکارانتان در حوزه ستادی تعیین می کنید !
کتاب را چاپ می کنید و به مدرسه می فرستید ....
مولفه بعدی برنامه های آموزشی و پرورشی چقدر است؟ اینجا درصد کمی بالاتر می رود ولی کماکان این درصد کمتر از پانزده درصد است. زیر بیست درصد است و باز هشتاد ، هشتاد و پنج درصد برنامه های آموزشی و پرورشی ما از بالا ابلاغ می شود و مدرسه اجرا می کند. مدرسه در تصمیم گیری آن هیچ دخالتی ندارد. شروع و خاتمه ساعت مدرسه روز مدرسه مولفه هایی که در برنامه ریزی آموزشی موثر است اگر اینها را تجزیه و تحلیل کنیم تقریبا همه بایدها و نبایدها بیرون مدرسه تعیین می شود و به مدرسه ابلاغ می شود. ارزشیابی ، امتحانات، سنجش پیشرفت تحصیلی بچه ها، بچه به بالاتر برود یا نرود کدام درس ها را دوباره تکرار کند کدام درس ها چه نمره ای بگیرد همه و همه و همه بیرون از مدرسه تصمیم گیری می شود و به مدیر مدارس و معلمان به صورت آئین نامه برای اجرا ابلاغ می شود.
باید اعتراف کنیم که شایستگی مدیران ما در اداره واحدهای آموزشی یکی از مهمترین عوامل ناکامی در این مسیرهایی بوده که تا به حال جلو آمدیم یکی از مهمترین مولفه های که تعمدا آخر گذاشتم تامین منابع کجا تصمیم گیری می شود و مدرسه چقدر در تامین منابع مورد نیازش امکان تصمیم گیری دارد؟ حتما زیر پنج درصد است. بخش عمده ای از منابع و امکانات مدرسه از بیرون مدرسه تعیین می شود و در اختیار مدرسه قرار می گیرد.
اگر من متهم به سرشانه گری در تجزیه و تحلیل عوامل نشوم شما در ذهن مبارکتان نیاورید که چقدر سطحی و عامیانه عوامل مولفه در نظام آموزش و پرورش را تجزیه و تحلیل کرد و به آن اختصاص داد ؛ واقعا قصدم رسیدن به آن عدد نیست قصد من این است که علی رغم همه تلاش هایی که پیش از این انجام دادیم که خود ما در کنار خیلی از اینها حضور داشتیم امروز اینجاییم یعنی اگر میانگین این درصدها را بگیریم فاصله ما با آن گزاره اول که مدرسه کانون اصلی تعلیم و تربیت است پنج درصد از صد درصد توانستیم به جلو برویم. ده درصد توانستیم جلو بیاییم. و هنوز نود درصد با این نقطه فاصله داریم.
من این مقدمه را که کمی طولانی شد به این جهت خدمت شما عرض کردم که من و شما که کارشناسان این سیستم آموزشی هستیم.
یک سوالی که همواره در کنار طرح های خوبی مثل برنامه تعالی مدرسه باید از خودمان بپرسیم این است که آیا این برنامه و این مسیری که سه سال است شروع کردیم می تواند آن فاصله نود درصدی را پر کند یا خیر؟
این سوال همواره باید جلوی چشم ما باشد چون بعد از چهل سال حداقل بعد از انقلاب حالا من قبل از انقلاب را کاری ندارم نمی خواهیم بگوییم که قبل از انقلاب تلاشی نشده و فعلا به آن کاری ندارم ؛ سال های بعد از انقلاب هر سال ما این طرح ها را زیاد اجرا کردیم اما هنوز نود درصد در بهترین حالت با نقطه مطلوبمان فاصله داریم. چرا؟ این چرا خیلی مهم است. چون ممکن است ما برنامه تعالی مدیدریت را جلو ببریم، سمینارها و دوره هایی گذاشته شود و سال هایی سپری شود ، موهایی سفید شود ، افرادی بازنشسته شوند و آدم های جدیدی به حوزه ما اضافه شود، سه سال چهار سال پنج سال دیگر وزیر وقت اینجا بیاید و بگوید نود درصد با نقطه مطلوب هنوز فاصله داریم.
ببخشید از طرح این مولفه ها امیدوارم که ناامید نشوید از این مسیری که شروع کردید و ان شاءالله خدا به شما قوت بدهد و به این حرکت برکت بدهد.
غرضم از طرح این سوال این است که ما به عنوان کارشناسانی که در حوزه برنامه ریزی آموزشی داریم کار می کنیم با وجود تنگناهایی که در کنار ما دائما ما را آزار می دهد به ویژه تنگناهای مالی و اقتصادی که همواره ما را اذیت می کند و اجازه سرعت به این نوع برنامه ها را نمی دهد همیشه این سوال باید جلوی چشم ما باشد و به آن نگاه کنیم.
ما وقتی صحبت از ارتقاء و تعالی مدیریت در مدرسه را می کنیم اولین مولفه ای که در این تعالی تاثیر گذار است ارتقاء شایستگی های مدیریت در مدرسه است. پله اول این است اگر شایستگی ها افزایش پیدا نکند همه این تلاش ها نقش بر آب است.
در برنامه تعالی مدیریت به این موضوع خوب توجه شد و با مدل های تعالی که دوستان در طراحی کار از آن الگو گرفته اند مدل های الگوی سازمانی به خوبی و تا حدود زیادی مورد توجه قرار گرفتند که در این صورت شایستگی های مدیریت در مدرسه به صورت مستمر و مداوم افزایش و ارتقاء پیدا می کند. به این جهت که مورد سوال یک همکار نکته سنج قرار نگیرم عرض می کنم تفاوتی بین مفاهیم شایستگی و توانمندی و صلاحیت وجود دارد کاری ندارم . من به معنای عام شایستگی ها از این واژه استفاده می کنم.
باید اعتراف کنیم که شایستگی مدیران ما در اداره واحدهای آموزشی یکی از مهمترین عوامل ناکامی در این مسیرهایی بوده که تا به حال جلو آمدیم .
در طی این سی سال گذشته حداقل آن سال هایی که بنده در کنار شما در حوزه ستادی در اوایل دهه هفتاد و اواخر دهه شصت حرف های مشابهی که شروع شد و تبدیل به برنامه شد خیلی از آنها هم پیشرفت های خیلی خوبی داشت.
یکی از مهمترین عواملی که آن برنامه ها را ناکام گذاشت این بود که شایستگی مدیران ما در مدارس پاسخ گوی اجرای چنین برنامه هایی نبود و امروز هم من این را اعتراف می کنم به عنوان کسی که جزئی از شما بودم و در کنار شما این برنامه ها را شروع کردیم و چیزهایی را از شما یاد گرفتم که این عامل یکی از مهترین عوامل تاثیرگذار و ناکامی این نوع حرکت ها بوده و اولین توجهی که ما باید در این مسیر داشته باشیم این است که حواسمان پرت نشود که شایستگی مدیریت اگر بالا نرود بقیه پارامترها ولو این که افزایش پیدا می کند حتما این برنامه ما با شکست مواجه خواهد شد.
مولفه مهم دیگری که بعد از شایستگی ها می خواهم بگویم در برنامه تعالی مدیریت کمرنگ تر دیده شده است؛ بحث تفویض اختیار است.
ما وقتی می گوییم مدرسه کانون اصلی تعلیم و تربیت است به این معنی است که شنیدن این حرف ولو این که برای من و شما سخت و آزار دهنده باشد که نقش ادارات منطقه و استان و ستاد باید کمرنگ بشود. امروز این گونه نیست .امروز اهمیت رئیس منطقه به مراتب بیش از مدیر مدرسه است. اهمیت مدیر کل استان به مراتب بیش از رئیس منطقه است و به سختی این را عرض می کنم که اخلاص در کار چنین کاری را به دست آدم می دهد که اهمیت من وزیر به مراتب بیش از مدیر کل استان است این یعنی چه؟ یعنی حالا حالا ها به نقطه ای که حرفش را می زدیم به کانون مدرسه به عنوان اصل تعلیم و تربیت نخواهیم رسید. مگر این که این اهمیت مدرسه به راس هرم برگردد .
مدیریت مدرسه باید مهمترین نقش را در فرآیند مدیریت نظام آموزش و پرورش ما داشته باشد. چون همه شما موقعیت اداری دارید عرض می کنم امروز ما در کشورمان منطقه آموزش و پرورشی داریم که دو هزار و پانصد نفر هم دانش آموز دارد. کل منطقه دو هزار و پانصد دانش آموز دارد و فقط این دو هزار و پانصد دانش آموز یک اداره آموزش و پرورش دارد و چهل پنجاه نفر پرسنل در آنجا مشغول به کارند. این چهل پنجاه تا پرسنل نمی گذارد مدرسه نفس بکشد اجازه نمی دهد مدیریت مدرسه رشد پیدا کند !
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
توجه عملی به رتبه بندی عادلانه یا نظام هماهنگ و اجرای طرح سازمان نظام معلمی و تغییر بیمه مکمل از برنزی اتیه به طلاییی ایران یا البرز
عادلانه شدن و غیر رانتی شدن 2 موضوع مهم نقل و انتقال دبیران و معلمان و اعزام به مدارس خارج از ایران
1)تنها ترین وزیر علمی تا این لحظه اقای نجفی بود با ترمی کردن دوره متوسطه خیلی داشتیم رو به جلو می رفتیم ولی عواملی در مدرسه مخل اجرای این طرح زیبا که بسیار کار امد در جلو گیری از افت وشکست تحصیلی بود که با عدم همکاری عوامل به شکست کشیده شد.
2)اقای بطحایی سخنان شما را مو به مو خواندم و موافقم فقط اگر هر طرح و برنامه ای دارید اگر می خواهید موفق شوید ردیف بودجه ان را تعریف وسپس ابلاغ نمایید.
3)اقای بطحایی تغییرات مدیران کل. معاونین .و... که بدنبال ان اجرای برنامه هایتان است کمی به درازا کشیده قدری سرعت عمل.
آقای وزیر تغییرات را انجام داده تا موفق تر عمل کنید
ممنون که حق التدرسها را پرداخت نمودید
واقعا یکی از سختیهای معلمی مرئوس بودن زیر دست مدیری ضعیف است.
همین که مدیری بدون دریافت ریالی ازسرانه دانش اموزی مدرسه رامی گرداند او بادرایت ترین وباتدبیرترین مدیر است وبس بقیه ....