با عمومی شدن بحران آب در حوزه آبریز زاینده رود، اصطلاحات و مفاهیمی چون خشکسالی، مصارف صنعتی، مصارف کشاورزی، حق آبه، انتقال آب، مدیریت آب و ...، که روزی در محافل دانشگاهی - تخصصی و مدیریتی رواج داشت و پس از آن سر از محافل سیاسی درآورد، وارد حوزه عمومی و حتی محافل خانوادگی شده است. در واقع با بحرانی شدن مسئله آب، موضوع آب از جلوه و قالب محصور شده ای به نام تخصص خارج و وارد چشم انداز وسیع اجتماعی، سیاسی و امنیتی شده است.
تبدیل مسئله آب به بحرانی ملی، از جنبه ها و ابعاد مختلف قابل روایت است. یکی از مهمترین ریشه های شکل گیری مسئله آب و بستر سازی برای تبدیل آن به بحران ملی، "گفتمان دانشگاهی" حاکم بر توصیف، تبیین و ساختارمند کردن نحوه مواجهه با آب و مدیریت کردن آن در کشور است.
گفتمان دانشگاهی آب از تخصصی سازی موضوع آب در چشم انداز رشته ای نشأت می گیرد. جایی که شناخت و بهره گیری از آب در قالب رشته هایی چون مهندسی آب در دانشکده های کشاورزی، مهندسی عمران آب در دانشکده های فنی و مهندسی آبخیزداری در دانشکده های منابع طبیعی تدریس و پژوهش می شود.
گفتمان یاد شده سه ویژگی اصلی دارد که هر سه بستری نیرومند برای شکل گیری مسئله آب و تبدیل آن به بحرانی فراگیر را فراهم ساخته اند.
ویژگی اول اینکه آب و موضوعات مربوط به آن در این گفتمان موضوعی کاملا تخصصی تصور می شود که تنها متخصصان رشته های یاد شده قادر به فهم و تفسیر مسائل آن هستند و اینکه دیگرانی غیر متخصص به موضوعات آب ورود کنند را نه تنها امری غیر علمی بلکه حتی غیر اخلاقی هم قلمداد می کنند.
ماهیت چند بعدی آب موضوعی نیست که در انحصار یک یا چند رشته دانشگاهی خاص محصور باشد و صرفا این رشته ها قادر باشند همه جوانب آن را فهم و تبیین کنند. به همین دلیل تخصص گرایی و نگاه رشته ای به موضوع آب، که مصادف است با تقلیل دادن همه ابعاد پیچیده آب در ذیل یک نگاه خاص، موجب شد تا سایر جوانب مسئله آب به فراموشی سپرده شود تا جایی که پس از سالها همین گفتمان متوجه شده است که چقدر تنگ نظرانه به آب نگریسته می شد.
ویژگی دوم در گفتمان دانشگاهی آب، محوریت داشتن نگاه مهندسی به آب است که در عنوان رشته های دانشگاهی مرتبط تثبیت شده است. در نگاه مهندسی، آب منبع ای است که باید از طریق سازه های مهندسی مورد کنترل و هدایت قرار گیرد. در سایه همین نگاه مهندسی گرایی است که سازه هایی سنگینی چون سد و عملیات های کنترل و انتقال آب نه تنها توجیه پذیر که بالاتر از آن بسیار ضروری برای توسعه کشور تلقی می شوند. لذا صدمات و بحران هایی که ناشی از نگاه سازه ای به آب در کشور حاکم است ریشه در ترویج گفتمانی دارد که دانشگاه مأمن آن است.
ویژگی سوم که اتفاقا دیواری برای پوشش و پنهان کردن دو ویژگی قبلی است، رویکرد مدیریت گرایی در گفتمان دانشگاهی آب است. این رویکرد همه معضلات و چالش های آبی کشور را صرفا نتیجه نوع مدیریتی می داند که به صورت دولتی بر منابع آبی کشور دایر است و نقشی برای خود در این نارسایی ها قائل نمی شود. این در حالی است که الگوهای مدیریتی رایج در حوزه منابع آبی از همان تلقیات گفتمان دانشگاهی آب سرچشمه می گیرد. بی شک این گفتمان در ناکارآمدی مدیریت آب کشور در کنار سایر عوامل، نقش بسیار پررنگی بازی می کند. مصداق اصلی این ادعا ، مطالعات پشتیبان مدیریتی است که گفتمان دانشگاهی آن را هدایت و در اختیار مدیرانی قرار می دهد که دانش آموخته همین گفتمان هستند.
در مجموع گفتمان دانشگاهی آب در بستر نگاه و رویکرد تخصص گرایی، مهندسی گرایی و مدیریت گرایی، نه تنها کمکی به تعدیل مشکلات و معضلات آبی کشور نکرده است بلکه در مسیر شکل گیری و پیچیده تر شدن آن نیز گام برداشته است. در واقع گفتمان دانشگاهی آب خود مسئله ای بنیادین است که بر بحران آب سایه افکنده است. گفتمانی که به طور عجیبی هنوز ادعا دارد نسخه رهایی بخش در دستان و زبان اوست اما گوش شنوایی ندارد!.
آنچه موضوع آب در کشور ما را به مسئله و بحرانی ملی تبدیل کرده است، آب به مثابه یک عنصر طبیعی که با خشکسالی و کمیابی مواجه شده نیست، بلکه گفتمان یا گفمان هایی است که حول این پدیده اجتماعی شده شکل گرفته اند و در حال ترویج هستند. وقتی از آب به عنوان یک مسئله یاد می کنیم به این معنی است که پیوندی عمیق و همه جانبه ای با تمام ارکان زندگی فردی و اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ما دارد. پیوندی که لازم است توسط گفتمان دانشگاهی فرارشته ای به طور جدی فهم و صورت بندی شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.