گروه اخبار/ شیرزاد عبداللهی
( در تصویر فوق ، عکس فانی ، وزیر سابق آموزش و پرورش حداقل در سه نقطه از پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر شده است . )
انتشار 30 عنوان مجله رشد را با تيراژي برابر با 35 ميليون نسخه توسط وزارت آموزش و پرورش، ميتوان يك ركورد بينظير در حوزه مطبوعات دانست .
این بزرگترین و پر هزینه ترین کارتل مطوعاتی ایران است. پنج مجله رشد ويژه گروههاي سني كودك، نوآموز، دانشآموز، نوجوان و جوان از پيش دبستاني تا دوره دبيرستان است. شش عنوان مجله رشد به نامهاي رشد آموزش ابتدايي، رشد آموزش راهنمايي، رشد معلم، رشد تكنولوژي آموزشي، رشد مديريت مدرسه و رشد مدرسه فردا براي معلمان مقاطع مختلف و كارشناسان و دانشجويان تربيت معلم و مديران و مشاوران مدارس منتشر ميشود. دو فصلنامه با نام رشد برهان رياضي براي دوره راهنمايي و دبيرستان، 11 فصل نامه تخصصي در حوزه علوم انساني و شش فصلنامه تخصصي در زمينه علوم پايه و فني براي معلمان و كارشناسان آموزش و پرورش منتشر ميشود. این مجلات به شکل دولتی اداره می شوند و مانند همه محصولات سیستم دولتی کم کیفیت و پر هزینه هستند و سر دبیران وروزنامه نگاران و نویسندگان اغلب از رانت رابطه منتفع می شوند.
اهداف رسمي انتشار اين مجلات، رفع نيازهاي مخاطبان در زمينه توليد مطالب كمك آموزشي و رفع نيازهاي علمي و تخصصي معلمان در حوزههاي گوناگون علوم انساني و علوم پايه و فني و حرفهاي است. علاوه بر مجموعه جدي رشد، آموزش و پرورش بولتنی تمام رنگي در 12 صفحه به نام «نگاه» و در تيراژ 160 تا 200 هزار نسخه منتشر ميكند كه محلي براي درج عكسها، مصاحبههاي وزير و معاونان و ديگر مسوولان و اخبار رسمي وزارتخانه است و بيشتر جنبه تبليغاتي دارد.
سال 90 نشريه نگاه در چاپخانهاي در استان همدان چاپ و به تهران منتقل ميشد. (یک رانت آشکار ) علاوه بر اين، مجله «پيوند» با محتوايي كليشهاي توسط سازمان مركزي انجمن اوليا و مربيان وزارت آموزش و پرورش با تيراژ 360 هزار نسخه منتشر ميشود. اين نشريه زماني معروف شد كه در شماره 376بهمنماه 89 روي جلد خود را به چاپ عكس و مطلبي درباره عشقورزي حميدرضا حاجيبابايي، وزير آموزش و پرورش به پدرش اختصاص داد.
در اين مطلب ميخوانيم: «خدا خيرت دهد فرزند كه به پدر عشق ميورزي / يك صحنه ديدني (امروزيها ياد بگيرند): در مراسم باشكوه نمازجمعه تهران (پانزدهم بهمنماه 89) در هواي سرد و باراني آقاي دكتر حاجيبابايي، وزير محترم آموزش و پرورش را ديدم كه همراه با پدر خود به نماز آمده بود. در يك صحنه بسيار جالب و خاطرهانگيز مشاهده کردم كه ايشان با نگاه و برخورد بسيار محبتآميز به پدر گفت: دكمه پيراهن را ببند و پدر هم با عشق، توصيه پسر را پذيرفت و دكمه را بست، برايم خيلي جالب بود كه در آن هواي سرد، اين فرزند هواي پدر را دارد و مواظب سلامتي اوست، فقط با خودم زمزمه كردم كه خدا خيرت دهد فرزند كه به پدر عشق ميورزي، امروزيها ياد بگيرند.»
پایان پیام /
نظرات بینندگان
چرا زمانی که کسی روزنامه نمیخواند, اون هم روزنامه ای مانند نگاه, اصرار بر چاپ آن است. وقتی سایتهای اینترنتی است این همه هزینه چرا؟!!!
جوابش روشنه, اگر برای ما آب نداشته باشه برای بعضی ها حتما نون داره.
گداصفتی این بدنه سنگین و فاسد فقط برای معلمان است, در حالیکه برای خودشان از جیب معلمان حاتم بخشی میکنند.
پیشنهاد: تعطیلی این نشریات به صورت کاغذی و انتشار آنها با بهبود کیفیت به صورت الکترونیکی
که شاید ده درصدم مخاطب وخواننده نداره!!!!
سود این همه هزینه جیب چه کسی هست!!!
اصلا هدف از چاپ این مجلات چیست!!!!
تو مدارس کمبود کاغذ بیداد میکنه
مسوول مدرسه مجبور میشه
از پشت کاغذ باطله بخشنامه یا سوال تکثیر کنه اونوقت درمقابل بی رویه!!!
مگر اینکه این مجلات منبعی جهت مسابقه معرفی بشه که حتی جایزه ناقابلی نیز در اختیار نيست تقدیم شرکت کنندگان گردد!!!
یا واگذاری آنهابه بخش خصوصی است
باتشکرازشماکهمسائلمهمیرومطرحفرمودیدآ.پمیتونه
مانندصدایمعلمیهشبکهمجازیطراحیکنههمهمکاراندر
آنمطلبونظربنویسندوهمصاحبنظرانتعلیموتربیت
ودیگهاینهمهبریزوبپاشوفسادورانتازایناعتبارات
بوجودنمیاد
اصلا صدای معلمان نیست.
غوغاسالاری و دروغ پردازی در نگاه موج می زند.