محمود خیامی، بنیانگذار شرکت ایران خودرو (ایران ناسیونال) روز جمعه نهم اسفند ۹۸ در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
محسن جلالپور، رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران در کانال تلگرامی خود نوشت: «محمود آقا خیامی آرزو داشت پس از درگذشت، در بارگاه امام رضا دفنش کنند. خیلی پیگیری کرد و خیلیها پیگیری کردند؛ اما نشد. متأسفانه باخبر شدم که ساعاتی پیش دار فانی را وداع گفته و به برادرش احمد آقا پیوسته است. دو برادر به اتفاق، کارخانه ایران ناسیونال (ایران خودرو) را در اوایل دهه ۴۰ راهاندازی کردند و تا اوایل انقلاب در ایران ماندند اما پس از آن مهاجرت کردند. احمد آقا سال ۱۳۷۹ و در سن ۷۷ سالگی درگذشت و محمود آقا نیز ۹۰ سال از خدا عمر گرفت. محمود آقا که برادر کوچکتر احمد آقا بود، در سالهای گذشته با بیماری آلزایمر دستوپنجه نرم میکرد اما نهادها و بنیادهای خیریهاش همچنان کار میکردند. به گمانم بیش از ۱۰۰ مدرسه و هنرستان در روستاها و شهرهای کوچک خراسان ساخت. روحش شاد و یادش گرامی.»
در بیوگرافی محمود خیامی در سایت اتاق بازرگانی تهران آمده است که وی سال ۱۳۰۸ در یک خانواده روحانی در مشهد به دنیا آمد و برادری به نام احمد داشت که نام آنها در تاریخ فعالیتهای اقتصادیشان به هم گره خورد. پدر خیامیها یعنی حاج علیاکبر در تجارت حملونقل فعالیت میکرد.
او پس از جنگ جهانی دوم یک تعمیرگاه در مشهد ساخت که پسرانش آن را اداره میکردند. علاقه بنیانگذاران ایران ناسیونال از همین تعمیرگاه به خودرو و خودروسازی آغاز شد. بعضی نقل کردهاند که خیامیها در کودکی از فرط علاقه به ماشین ساعتهای زیادی از روز را به شستن ماشین و پاک کردن شیشه خودروها در خیابان میگذراندند و در همین مسیر با موتور خودرو بیشتر آشنا شدند.
در مطلبی از نزدیکان خیامیها نقل شده که علاقه احمد خیامی به خودرو آنقدر زیاد بود که سالهای بعد در کارخانهاش پانزده هزار کارگر و کارمند کار میکردند و تولید سالانه پیکان به یکصد و پنجاه هزار عدد رسید، هر وقت خودرو خودش یا نزدیکانش عیب و ایراد پیدا میکرد در مقابل چشم کارگران و رانندهها کتش را میکند، آستینهایش را بالا میزد و مشغول تعمیر خودرو میشد.
وی کار خود را در تهران با اجاره مغازه کوچکی برای فروش قطعات یدکی در خیابان اکباتان آغاز کرد و سپس فعالیت خود را گسترش داد. در نهایت اینکه وی در دهه ۴۰ برای یافتن شغلی تازه راهی اروپا و آمریکا شده بود که در این بین قراردادی با هیلمن امضا کرد و در ادامه، ایران ناسیونال با همکاری این دو برادر و همراهی رضا نیازمند تأسیس شد.
سرانجام در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۶، آرزوی بزرگ خیامی و کارخانه ایران ناسیونال محقق شد؛ خیامی در مراسم افتتاح خط پیکان درباره خودروسازی در ایران تصریح کرده بود که «این نخستین گام اساسی در راه اتومبیلسازی کشور است، هدف، ساخت حداقل ۹۰ درصد یک خودرو است. برای رسیدن به این هدف قسمت عمده سرمایهگذاری لازم انجام شده است و ما برای انجام بقیه آن فقط مقداری وقت لازم داریم.»
وی همچنین تاکید کرد که «هدف ما این است که ضمن تامین رفاه و آسایش بیشتر برای همکاران کارگر، با ساخت تمام قسمتهای اتومبیل و ایجاد صنایع بزرگتر قسمتی از دین خود را به میهن عزیز ادا کرده و نشان دهیم که لیاقت پیشرفت داریم.»
وی شرکت ایران ناسیونال را به همراه برادر خود احمد در ۱۲ مهرماه ۱۳۴۱ با ۱۰ میلیون سرمایه، برای تولید اتوبوسهای بین شهری تاسیس کرد. پس از انقلاب ایران ناسیونال مصادره شد و به ایران خودرو تغییر نام پیدا کرد و محمود خیامی هم به لندن رفت. برادران خیامی قبل از انقلاب دهها شرکت مختلف در صنایع سنگین ایجاد و خدمات ارزندهای در توسعه صنعت کشور از خود به جای گذاشتند. بیمه آسیا، مبلیران، فروشگاه کوروش، کارخانه برجیستون، پیستونسازی ایران، ایدم تبریز و بانک صنعت و معدن از جمله نامهای آشنایی است که پایهگذار آنها بودهاند. ایران ناسیونال در سال ۱۳۴۵ قرارداد تولید پیکان را امضا کرد و تا سال ۱۳۵۳ شرکت به فروشی بالغ بر ۹۱ میلیارد تومان رسید.
ماجرای شکلگیری ایران خودرو
رضا نیازمند نخستین رئیس سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران درباره روند شکلگیری پیکان و ایران خودرو به وسیله برادران خیامی گفته بود: منشی من روزی گفت که ۲ نفر درخواست ملاقات با من را دارند که من آنها را نمیشناختم. وارد که شدند خود را معرفی کردند؛ احمد و محمود خیامی. گفتند آمدیم پروانه ساخت اتومبیل بگیریم. در پاسخ به پرسش من که آیا توانایی یا تجربه ساخت اتومبیل را دارید؟، گفتند ما یک گاراژ در مشهد داریم و هر نوع اتومبیل را تعمیر میکنیم. اتومبیل را داغان و دوباره سوار میکنیم و با آن آشنایی کامل داریم، فقط دنبال گرفتن پروانه هستیم تا اتومبیل تولید کنیم. برای این کار هم ۲ میلیون تومان سرمایه داریم که البته سرمایه کمی بود. گفتند که برای شروع وام میگیریم. وقتی علاقهمندی زیاد و واقعی آنها برای راهاندازی این کار را دیدم خواستم که سرمایه بیشتری جمع کنند و به آنها قول دادم که با بانک توسعه صنعت صحبت کنم تا به آنها وام بدهد و زمینه لازم برای کسب لیسانس از یک سازنده اروپایی را فراهم کنم که اتومبیل آن شرکت را بسازند.
چند روز گذشت و من در روزنامه خواندم که دکاوه ورشکسته شده و اعلام کرده که تمام کارخانهاش را میفروشد و حاضر است تمام کارخانه خود را به هر محلی که خریدار بخواهد منتقل کرده و آنجا دوباره کارخانه را سرپا کند. برادران خیامی را خبر کردم که با دکاوه که اتومبیل آبروداری بود، وارد مذاکره شوید که پذیرفتند.
حدود ۲۰ روز بعد با یک قرارداد آمدند که یعنی دکاوه را خریدهاند. قبل از رفتن برای قرارداد به آنها گفته بودم که قرارداد را مشروط کنند به تصویب وزارت صنایع و معادن که اگر نخواستیم، من بزنم زیرش و برای اسم شما مشکلی پیش نیاید که آن ماده را نیز لحاظ کرده بودند. تاکید کردم که مجوز این قرارداد فقط برای این به شما داده شد که شروعی برای ساخت اتومبیل در ایران باشد زیرا آن زمان طبق قوانینی که وجود داشت، ورود دستگاههای قدیمی ممنوع بود.
در این مدت من تمام تولیدکنندههای خودرو در دنیا را بررسی میکردم که ببینم کدام یک حاضر است، خودرو خود را در ایران تولید کند نه اینکه مثل مرسدس بدنه، شاسی و موتور را جداگانه وارد کشور کند و فقط سر هم کردن این سه تکه در کشور انجام شود.
در ابتدای بررسیها دیدم از همه ضعیفتر همان فیات است که قبلاً در ایران بود. برادران خیامی برای مذاکره با فیات رفتند. سه ماه بعد با قراردادی برای ساخت فیات در ایران آمدند اما ما با این قرارداد موافقت نکردیم زیرا در بررسیهای فنی متوجه شدیم که موتور فیات از آلومینیوم ساخته شده است که مقاوم نیست و برای جادههای ایران که کمتر آسفالت بودند، مناسب نبود.
من گفتم بروید انگلیس، آنجا شرکتی است به نام روتس که موتورهایی که میسازد، بهترین موتور دنیاست. با آنها قرارداد ببندید و بگویید که میخواهیم موتور آن را روی یک شاسی سوار کنیم که در داخل ایران خواهیم ساخت. یک ماه بعد قرارداد آن را امضا کردیم. در ادامه مذاکرات با روتس، خیامیها از آنها نقشه برای کارخانه خواسته بودند و البته گفته بودند که میخواهیم از یک بانک ایرانی وام بگیریم، مسوولان روتس پیشنهاد داده بودند که وام را آنها پرداخت کنند. به گزارش بیت ران، ضمن اینکه تمام نقشهها را مهندسان انگلیسی به ایران میفرستند تا ناظر کار ایرانیها برای انجام درست باشند.
محمود خیامی و عرق مذهبی و علایق فرهنگی
محمود خیامی اعتقاداتی داشت که آنها را تحت تاثیر پول و قدرت قرار نمیداد. او با ثروتی که از فروش مرسدس در آمریکا به دست آورد، شروع به ساخت مدرسه در مناطق روستایی استان خود (خراسان) کرد و آنقدر به این کار ادامه داد تا به یکی از بزرگترین مدرسهسازان تاریخ کشور تبدیل شد.
به نوشته ایرنا، خیامی در سالهای گذشته نه تنها ۱۱۰ مدرسه به نام امام علی (ع) در روستاهای استان خراسان ساخته است، بلکه ۸ مجموعه بزرگ آموزشی نیز به نام ثامنالائمه در مشهد احداث کرده است. خیامی ساخت ۱۸ مجموعه کار و دانش را در استان خراسان به پایان رسانده که ۱۸ میلیارد تومان هزینه دربرداشته است.
خیامی بخشی از ثروت خود در انگلیس را نیز صرف برگزاری همایشهایی برای گفتوگو میان پیروان اسلام و مسیحیت کرده است. بخش دیگری از ثروت خیامی هم به خرید اشیای عتیقه ایرانی در حراجیهای بینالمللی اختصاص یافته است.
یک عشق فوتبال واقعی
محمود خیامی از بازیکنان قدیمی تیم شاهین بود. علاقه محمود به فوتبال آن قدر بود که همه مسابقات فوتبال کشور و مسابقات مهم تیمهای خارجی را پیگیری میکرد. کارخانه اتومبیلسازی روتس (سازنده اتومبیل پیکان) که از این علاقه آگاه بود هر وقت مسابقه مهمی میان تیمهای معروف برگزار میشد، برای او بلیت هواپیما، بلیت جایگاه مخصوص مسابقه و رزواسیون هتل میفرستاد و محمود خیامی مسابقات را از نزدیک تماشا میکرد. عدهای از دوستان و همکاران محمود خیامی که عشق و علاقه او را به فوتبال دیدند، او را تشویق کردند که ایران ناسیونال هم یک تیم فوتبال تاسیس کند.
فریدون معاونیان مهندس معمار صاحبنام که از آغاز با خیامیها همکاری داشت و قسمت بزرگ کارخانههای ایران ناسیونال و کارخانههای جنبی را در تهران، مشهد و اصفهان ساخته در این باره میگوید: ما به محمود خیامی گفتیم، بیشتر باشگاههای فوتبال معروف اروپا متعلق به کارخانههای اتومبیلسازی هستند. مانند: یونتوس، فیات، روتس، فولکس واگن و… محمود که به فوتبال علاقه زیادی داشت، پیشنهاد را پذیرفت و ایران ناسیونال باشگاه اقبال را که به وسیله صنعتکاران و قهرمانان سابق تاسیس شده بود، خریداری کرد و به توسعه آن پرداخت و به این ترتیب تیم پیکان به وجود آمد.
افتخارات بنیاد خیامی
محمود خیامی مدیر بنیاد خیامی نیز هست که در ۲۰۰۰ میلادی به وسیله وی تأسیس شد. این بنیاد در کنار فعالیتهای خیریه در زمینههای بهداشت، کودکان و پناهندگان، فعالیتهایی را نیز در زمینه گفتوگوی بین ادیان در برنامه خود قرار داده است.
محمود خیامی دارای چند نشان و لقب از مراجع غربی است از جمله: CBE که از عالیترین نشانهای لیاقت در انگلیس است. وی در زمان اهدای این نشان گفته بود که دریافت این نشان کمی برایش ناراحتکننده هم هست چرا که او را به یاد جوانان ایرانی میاندازد که لیاقت انجام کارهای زیادی را در ایران دارند ولی به خارج مهاجرت کردهاند.
او همچنین نشان KSS یا سنکت سیلوستر (نشان رتبه پنجم کلیسای کاتولیک) و نیز Royal Order of Francis I را دریافت کرده است.
تاریخ ایرانی
( بازدید حاکم دبی از کارخانهی ایرانناسیونال در سال ۱۳۵۳ )
" صدای معلم درگذشت این هموطن دلسوز ایرانی را تسلیت می گوید "
نظرات بینندگان
روحش شاد که همگی نمادی از تلاش و همت بودند.
امروز کو ؟ امروز چرا این نمادها متولد نمی شوند؟
رشد نمی کنند ؟ آنان همگی از صفر شروع
می کردند و بزرگ می شدند. یک بزرگی عزت وار و
تحسین برانگیز.
امروزی ها از پایان آغاز می کنند با پول زیاد و شغل رفیع، برای همین خوارند، الگو نیستند، نفرت انگیزند. دیگر کمتر کسی از گذشته باقی مانده است. یک به یک می روند. راستی امروز و فردا الگوی کودکان و جوانان ما چه کسانی خواهند بود؟
روحش شاد .
عجب مردی بوده کاش فرصت کار و تلاش و تقویت خودروسازی را در اوایل انقلاب به ایشان میدادند و...
....
بی تفاوت بزرگان را فراموش کرده ایم و
می کنیم. به عمل کار برآید نه ادعا.
آنها مالیات نمی دهند وتاوانش را ما با گران شدن بنزین وسایر چیزها باید پس بدهیم.همین امسال بعد از گرانی بنزین مسول مالیاتی کشور اعلام کرد دوبرابر مالیاتهای گرفته شده در کشور پول خرج میشود البته ایشان با اعداد این مطلب را عنوان کرد.
پس لطفا خیرین مدرسه ساز را برجسته نفرمایید.
تا حال می دانستید مرحوم خیامی
خیر مدرسه ساز هستند؟
یا اصلا ایشان را می شناختید؟
چون خیر واقعی پنهانی برای رضای
خدا کار خیر انجام می دهد. همانند
امروزی ها در بوق و کرنا فریاد نمی زنند
من خیر مدرسه سازم. امروزی ها بیشتر
وجدان گناهکار خود را تسلّی می دهند.
فقط خدای متعال می داند نیت افراد را.
لذا لطفا تعمیم ناروا نکنید و پشت مرده
سخن چینی نکنید.
فرق مپس خود را نباید با تعریف از خیرین تحقیر کنیم
لزومی به درس اخلاق شما نیست.
شما با لعنت فرستادن پشت مرده های خیّر
که از نیت واقعی آنها بی خبرید ، عزتمند شوید.
علت فقر وقلاکت ما همین سرمایه داران رانت خوارهستند که با استفاده از انواع واژه های عوام فریبانه خودشان را قهرمان ساخته اند
چیست؟
دق و دلی خودتان را از نظام بر سر ایشان
خالی کردن هم احسنت به فهم و شعور دارد ، نه؟
روحش شاد و یادش گرامی باد.
که امروز قدس نامیده می شود نیز بوده اند.
همچنین اولین تولید کننده مبلیران ایران.
روحشان شاد.
به کزو ماند سرای زرنگار
خدایش رحمت کناد
دقت کنید دوران پیشه وری کامیون پدر ایشان
از دست شان گرفته شده و همین انگیزه ای برای
تلاش و همت شان گردیده.
نادانسته سخن گفتن هم احسنت به شعور داره.
نه من و نه شما مسیر فعالیت مرحوم را
نمی شناسیم، اگر من حق جانبداری ندارم شما هم حق اهانت و تحقیر و افترازنی را ندارید.
چنین قضاوتها فقط خاص ما ایرانی هاست که
مصیبت عُظمایی است. ما حق نداریم بدون آگاهی
شفاف از زندگی کسی ، پیشداوری کنیم.
گناه و ثوابش با خودشان. مهم اثری است که بر اقتصاد ایران گذاشته اند. کاش تمام رانت خواران به قول شما، مثل مرحوم خیامی عمل می کردند.
راستی شما چه اثری بر ایران گذاشته اید یا حداقل
آموزش و پرورش؟
هدفم رعایت اخلاق در قضاوت بود.
اثر ماندگار این مرحوم برای من معلم که روزگاری درد نبود مدرسه را برایم درمان بوده اند، کافی است تا فاتحه ای برایشان بخوانم و یادشان را گرامی دارم.
خود را در جایگاه خداوند قرار ندهیم و قضاوت نسبت به صداقت و پاکی و ناپاکی نیت را فقط خاص پروردگار بدانیم. روحشان شاد
عمیق مطالعه و تفحصی انجام دهید تا شاید
بدین طریق به اعتقاد خود جامه عمل بپوشانید.
بنده در همین حد نوشته این سایت و دیگر منابع از جمله ویکی پدیا، خدمت این ایرانی ارزشمند را قبول دارم و ارج می نهم. با بیان شفاهی ارزشی خلق نمی شود. همین گزارش را نقدی مستند و عمیق بنمایید تا توان و باور شما را هم ارج نهم .
ایشان شرمنده شده اند. منتهی شعار اول انقلاب با حال فاصله نجومی داشته لذا مخالف انباشت ثروت بوده اند. اما اکنون مدعیان خود بدین کار سخت مشغولند.
درود بر آن مرحوم آقای خیامی که منشا خیرات وبرکات بسیاری برای مردم ایران شد.ولی ناسپاسان قدرش را ندانستند .خدایش رحمت کناد.
مارا به رخت وچوب شبانی فریفته است این .....سال هاست که با گله آشناست
غافلیم که مقدارکمی ازپول خودمان را با نام های نیکو به خودمان برمی گردانند ودرپشت آن مخفی می شوند
بیا اهل دل شو تا جهان بینی /آنچه نادیدنیست آن بینی
شغل و درآمد کرده اند. ایشان با سرمایه خود به خلق و تولید پول کوشیده اند.
اگر مخالفت شما با کاپیتولاسیون تا حد انکار عوامل تولید یعنی طبیعت ، سرمایه و نیروی انسانی است، دچار تناقضی سخت هستید.
بحث کمونیسم و حقوق کارگر نیست. بحث ما
حول مدیریت ، خلاقیت و اثرگذاری یک هموطن است که هموطنانی ناسپاس و قدرنشناسی داشته است.
بحث اقتصادی در این مقال نمی گنجد اعتقادمن به اقتصاد آزاد وشفاف است که منبع پول هر فردی به طور دقیق توسط نهاد های قانونی مربوطه مشخص شود وامکان پیشرفت اقتصادی همگان به طور آزاد وبدون تبعیض ورانت فراهم شود چیزی که در جامعه ی ما از گذشته تا امروز وجود نداشته است پس در اقتصاد رانتی نمی توان سرمایه داران را افرادی خیر معرفی کرد شما زمانی میتوانید این مطلب را بگویید که منابع پولی افراد مشخص شده باشد
بحث من فقط شخص مربوطه نیست بحثی کلی است در مورد همه ی کسانی که بااین عناوین مردم را فریب می دهند این اقتصادیک اقتصادارباب رعیتی یا فئودالی است که طبقه ی فرودست طبقه ی بالادست را با رنج ومشقت کشیدن به وجود می آوردببخشید که وقت شما وآقای پورسلیمان راگرفتم
مویدباشید پاسخ دادن من تمام شددیگرپاسخی نخواهم داد
مدل جدیده؟
اسکندر فیروز، بنیانگذار و نخستین رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران، در ۹۳ سالگی درگذشت.
با کوشش او مناطق چهارگانه تحت حفاظت ایران با نامهای پارک ملی، اثر طبیعی ملی، پناهگاه حیات وحش و منطقه حفاظتشده، تعیین شد.
به گزارش اقتصادنیوز مرحوم شفیعی از ایده پردازان استفاده از سنگ های معدنی در مبلمان شهری و استفاده از ماشین آلات جدید در بخش معدن کشور بود.
گروه رسانه ای دنیای اقتصاد درگذشت این تلاشگر اقتصادی را به بازماندگان و تمامی فعالان این عرصه تسلیت می گوید.
بنیانگذار گروه صنعتی گلرنگ، "استاد حاج محمد کریم فضلی" یکی از کارآفرینان شناخته شده و پیشکسوت صنعت کشور پس از تحمل دورهای بیماری ناشی از کهولت سن در واپسین ساعات شب گذشته دعوت حق را لبیک گفت و به سرای باقی شتافت.
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹