از همان ابتدای مطرح شدن طرح همسان سازی بازنشستگان در دولت قبل بسیاری از خبرگان اقتصاد و دانایان علم بودجه نویسی و مدیریت مالی و آشنا به مقوله پر پیچ و خم نظام اداری کشور این طرح را فاقد پشتوانه کارشناسی لازم می دانستند.
مشکل اول طرح بار مالی سنگین آن بود تا جایی که خیلی ها این طرح را در شرایط فعلی اقتصاد کشور مصداق همان سنگ بزرگی دانستند که برای نزدن است. سنگی که به دلیل وضعیت خراب صندوق های بازنشستگی آن قدر بی قواره و بزرگ به نظر می رسد که دولت و به ویژه صندوق ها حتی قادر به بلند کردن آن نیستند چه رسد به زدن... هر چند دولت های سیزدهم و چهاردهم با همکاری مجلس اعلام کرده اند که منابع مالی طرح از محل مالیات بر ارزش افزوده تامین شده است اما این همه مشکل نبوده و نیست چرا که مشکلات اصلی اجرای طرح همچنان باقی است به طوری که به دلیل همین مشکلات طرحی که با تبلیغات گسترده و منت گذاری فراوان بر سر بازنشستگان عزیز قرار بود از ابتدای سال 1403 اجرایی شود تا هم اکنون نه تنها کاملا اجرایی نشده و خیلی ها حتی هنوز به احکام خود دسترسی پیدا نکرده اند بلکه آن دسته از بازنشستگان عزیزی هم که احکام خود را دریافته اند از دیدن آن حیرت زده و به درستی ناراضی هستند.
به راستی مشکل در کجا است؟
واقعیت این است که به دلیل تنوع مشاغل در ادارات و سازمان ها از یک طرف و نبود یک رابطه منطقی بین حقوق و دستمزد برای کار مشخص و اجرت مرتبط با آن کار در سازمان های مختلف دولتی ایران از طرف دیگر پیاده کردن این طرح از همان ابتدا با اما و اگرهای بسیاری رو به رو شد ؛ به عنوان مثال کارمند بایگانی مثلا وزارت نفت با کارمند بایگانی اداره ثبت احوال در شرایط مشابه در زمان اشتغال (سابقه و تحصیلات) حقوق برابری نمی گیرند تا بتوان این برابری را به دوران بازنشستگی آنان تسری داد؛ از این رو به دنبال صدور احکام همسان سازی چند اداره من جمله آموزش و پرورش و چند سازمان دیگر و مشاهده تفاوت های فاحش ارقام قابل پرداخت در احکام صادره این نقیصه به خوبی آشکار شد!! نقصی که بعید است به این زودی ها و به راحتی برطرف شود.
ایراد عمده ی دیگر این طرح در طولانی شدن اجرای آن است و این در حالیست که رشد قیمت ها در این فاصله در بخش هایی از اقتصاد خانوار مثل مسکن دیگر نه با شیب ملایم و یا حتی تند بلکه مثل هواپیما های عمود پرواز حالت صعود آزاد به خود گرفته است.
این روزها معضل دریافت های کم و هزینه های فزاینده زندگی بازنشستگان شبیه مسئله ریاضی شده که در دوران تحصیل ما در کلاس پنجم و ششم ابتدایی تقریبا همه معلمین عزیز به دانش آموزان می دادند و آن استخری بود که میزان ورودی و خروجی آب آن در ثانیه آن با هم برابر نبود و دانش آموز می بایست با فرض بر این که وردی و خروجی استخر همزمان باز مانده باشد زمان پر شدن استخر را محاسبه کند. ازآن جایی که معلمان برای تکراری نبودن مسئله برای میزان ورودی و خروجی استخر ارقام متفاوتی در مسئله می آوردند دانش آموزان گاهی به این نتیجه میرسیدند که گویی این استخر هرگز قرار نیست پر شود!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان