حال این روزهای وزارت آموزش و پرورش و گزینه پیشنهادی آن چندان دور از حال و روز رستم بعد از مرگ سهراب نیست، یا حداقل این طور می شود پیش بینی کرد.
برخی از تشکل ها در هفته گذشته فضای مجازی را مملو از یادداشت ها و تحلیل های مخالف علیه بطحایی کرده اند و تا حدودی تمام فرهنگیان از آن مطالب مستفیض شده اند.
سوالی که ممکن است در ذهن برخی از همکاران ایجاد شده باشد این باشد که اگر بطحایی گزینه مناسبی جهت وزارت نیست پس چه کسی مناسب تر است؟
طی هفته گذشته اکثر مطالب مخالفان با ادبیاتی تند نگاشته شده اند و غریب به اتفاق هیچ راه چاره و گزینه احتمالی معرفی نکرده اند؟ این به چه معناست؟
آیا این گروها به دنبال سهم خواهی هستند و در مسیر رای اعتماد سنگ اندازی می کنند ؟
دوستی نوشته بود آقای بطحایی تسلطی بر دفاع خود در مجلس نداشت! مگر مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری و لرزش دستان دکتر روحانی در مناظره اول را فراموش کرده اند و بدیهی تر از آن نتیجه انتخابات را چطور؟
نتیجه آن قدر عظیم و شکوهمند بود که جناح رقیب دست به دامن تهمت و شایع شد و موضوع تقلب را پیش کشید .
ساده انگارانه خواهد بود که بگوییم وزیر پیشنهادی که در تمامی سمتهای وزارت از معلمی تا مدیریت آموزشگاه و اداره و . . تا سرپرستی را طی کرده بر سخنانش مسلط نبوده ؛ معلم تازه کاری که وارد کلاس می شود بعد از یکی دو ساعت تمام زیر و بم کلاس را متوجه می شود ؛ حالا چگونه شخصی که تمام مراحل کاری اش را در بسیاری از سمت ها تجربه کرده است ناتوان بخوانیم؟
در دوره معاونت ایشان در وزارت آموزش و پرورش بودجه وزارت 12 درصد رشد یافت، مراکز درمانی تجهیز و بخش دندانپزشکی به روز رسانی شد، مخالفان نگاهی هم به دستاوردهای آن روزه داشته باشند. خارج از انصاف نخواهد بود فرآیند شایسته سالاری را می توان یک فرآیند تلفیقی از فرآیندهای: شایسته خواهی، شایسته سنجی، شایسته گزینی، شایسته گری، شایسته گماری و شایسته پروری ترسیم کرد.
جناب بطحایی، گزینه پیشنهادی دکتر روحانی برای وزارت آموزش و پرورش از بدنه و جنس آموزش و پرورش است به طوری که حتی نماینده مخالف ایشان در صحبت های خود این را بیان کردند.
ایشان تمامی مراحل شایسته سالاری را در خود آموزش و پرورش گذارنده اند و حال به مرحله شایسته گماری توسط نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی رسیده است،
از نمایندگان می خواهیم تا با شایسته گماری این فرآیند را با انتخاب معاونین شایسته توسط وزیر به مرحله پایانی آن- شایسته پروری- برسانند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
چه عجب صدای معلم متنی گذاشت در خصوص مخالفا ن آقای بطحایی
واقعا به این نکته فکر کنیم فقط بطحایی نباشد هرکه می خواهد باشد بعد چرایش را فقط در دلمان از خود بپرسیم
آقای شهرابی
مطالبی که ارسال می شوند منتشر می شوند .
مطالب منتشر شده الزاما نظرات این رسانه نیستند .
در حمایت از آقایان بطحایی و نیز زرافشان مطالبی نیز قبلا منتشر شده است .
صدای معلم رسانه حزبی نیست اما بدون خط مشی هم نیست و شورای سیاست گذاری دارد .
پایدار باشید .
صدای معلم گرامی .
با توجه به مطالبتان معلومه هیچ کدامتان متن رو نخونده واظهارات شخصی خودتو ن رو اوردید.
لطفا قبل از اظهار نظر متن رو بخوانید
حدود نیمی از جامعه فرهنگی ما در مقطع ابتدایی در خدمت نظام آموزشی کشور است وقتی نیمی از این جمعیت فرهنگی کشور به پر کردن فرم الف کارنامه دانش آموزان این مقطع تن میدهد یعنی فاتحه این وزارت خانه خوانده شده است در حالی که در این کارنامه معیاره ها و نحوه توصیف عملکرد دانش آموز در آن برای من معلم مبهم است و من معلم هنوز به درستی این کار اعتقاد ندارم .
حال چگونه میتوان با این وجود انتظار تحول در این نظام را داشت
مخالفان جناب آقای بطحایی به خاطر موقعیتشان است ساز مغرضانه می زنند الان اگر پست شان تثبیت بود تایید هم می کردند ایشان را و دل ما از این می سوزد نقدشان به نفع خودشان است تا فرهنگیان وگرنه فرهنگی معیشت بهتر می خواهد که ایشان با دوستی نزدیک با جناب نوبخت می تواند جامه عمل بپو شاند و کسی بعد ایشان بیاید همان آش است و همان کاسه
۱- ایشان از کدام بدنه آموزش و پرورش است؟!!
بدنه معلمان که در کلاسهای آنچنانی با خون دل به امر تدریس مشغول بوده و تمام بار آموزش و تربیتی رو بر عهده دارند. معلمانی که در هیچ یک از تصمیمات آموزشی و غیر آموزشی به حساب نمی ایند.
و بدنه ستادی و اداری که جمعی از معلمان متنفر و فراری از درس و کلاس بوده که با شیوه باندی شبکه ای از تهجر، واپسگرایی و فساد سیستماتیک رو تشکیل داده اند.
۲- ایشان دست راست فانی بوده اند، پس به اندازه کافی آزمون مدیریت پس داده اند. لطف کنید از نکات مثبت کاری ایشان چند مورد رو مثال بزنید.
۳- ایشان به عنوان هیت امنای صندوق ذخیره، حداقل کاری که میتوانستد انجام دهند عدم تصویب حسابهای آن بود .
اگر سر و سری در کار نبود چرا این حسابهای سراسر دزدی و فساد رو تصویب کردند؟!!
۴- آیا وزیر فقط باید از بدنه مفلوج و فاسد ستادی و بسته اداری باشد؟!!
آیا یک مدیر لایق غیر از این ستادیها در این مملکت پیدا نمیشود؟!!!
همچنان مسأله فرهنگیان با جناب بطحائی این است ایشان طبق چه شایستگی ها و ویزگیها و موفقیتهایی شایسته مقام وزرات است ؟لطفا کلی گویی نکنید بله همه ی مام ی دانیم ایشان از جنس اموزشو پرورش هستند ما شا الله سی و پنج سال در این وزارت خانه مشغول هستند اما عجیب است که حامیانشان فقط موفقیت های اندکی را که قاعدتا منسوب به وزاری آموزش و پرورش است به ایشان می چسبانند و سلسله جبالی از معضلات آموزش و پرورش را اصلا به ایشان مرتبط نمی دانند اگر جناب بطحائی اینهمه موثر بوده اند باید هم صاحب موفقیتها باشند هم شکستها در اموزش و پرورش
از قضا اینکه برخی تشکل های صنفی و صنفی - سیاسی نظیر شورای هماهنگی کانون های صنفی و سازمان معلمان ایران که فقط به نقد بطحایی پرداخته و وارد مصداق یا مصادیق سلسله وار یا به اصطلاح "این نباشد دیگری، چاقی نباشد لاغری" نشدند را باید به فال نیک گرفت و نسبت به نهادینه شدن چنین نگاه معیاری بجای مصداقی و شخصیتی، امیدوار شد، چرا که اساسآ سهم خواهی حول محور شخص گرایی و شخصیت پروری می گردد و از قضا از این باب، کارنامه ی برخی تشکل های سیاسی دیگر فرهنگیان، نسبت به اینها که نام بردم، بی ثبات تر و متزلزل تر است.