نه سخنان روحانی و نه موافقان در مجلس در مورد بطحایی قانع کننده بود و نه مخالفان در سطح کارشناسی صحبت کردند ؛ انتظار جامعه فرهنگیان بیش از این ها بود ؛ نمایندگان روی" تعامل های نظام مند " در آینده حساب باز نکنند !

رفتار و سخنان رئیس جمهور و نمایندگان مجلس درنخستین روز بررسی صلاحیت نمایندگان جهت رای اعتماد از جهات مختلف قابل بررسی است .

روحانی در دفاع از وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش گفت :

" بنده برای وزارت آموزش و پرورش، بطحائی را در نظر گرفتم، او سابقه طولانی در آموزش و پرورش دارد. رشد سازمانی او در این وزارتخانه بوده و رده مربی بودن و دبیر بودن را طی کرده و به زیر و بم این وزارتخانه آشناست و در سند تحول هم زحمت زیادی کشید. مهم‌ترین و بزرگترین وزارتخانه ما، وزارت آموزش و پرورش است و هرچه در این‌جا تلاش و حمایت کنیم نتیجه بهتری برای جامعه خواهد داشت. انتظار دارم این 17 وزیر رای بالایی از نمایندگان کسب کنند، اما برای وزارت آموزش سفارش جدی می‌کنم تا این وزیر وارد کار سخت و پیچیده شود... "

روحانی برای استدلال در مورد وجوب معرفی بطحایی به سابقه طولانی و طی سلسله مراتب سازمانی و احاطه ی وی به مجموعه اشاره می کند .

حال پرسش از ایشان این است که آیا وزرای سابق ایشان چنین ویژگی نداشتند ؟

سابقه و عملکرد علی اصغر فانی که به مراتب بیشتر و برتر از ایشان بوده است .

بدون تردید وزنه علمی از بطحایی نیز سنگین تر بود .

چه مسائلی اتفاق افتاد که فانی مجبور شد تحت فشار استعفا دهد ؟

آقای روحانی و اطرافیان ایشان مهم ترین دلیل را احترام به رای و خواست معلمان ذکر کردند .

آن موقع در صدای معلم نوشتم ( این جا ) :

" تعدادی از معلمان در مورد برکناری و یا استعفای فانی اعلام می کنند که این حرکتی تبلیغاتی توسط دولت در آستانه انتخابات است .

عدم رای اعتماد به دکتر نجفی در مجلس نهم موجب شد تا روحانی ، فانی را که چهره ای محافظه کار و البته متمایل به برنامه های دولت تدبیر و امید بود به همان مجلس معرفی کند .

با تغییر ترکیب اکثریت مجلس در دوره دهم و تغییر شرایط ، فانی دیگر پاسخ گوی نیازها نبود به ویژه آن که علی رغم توصیه های مکرر برخی افراد ، نمایندگان مجلس مبنی بر ضعیف بودن تیم وی ، فانی به ترکیب ستاد دست نزد و همچنان به راه پرنقص و اشتباه خویش ادامه داد .

انتظار این بود که با تغییر مجلس و تثیبت آن ، روحانی اقدام به ترمیم کابینه نماید .

رئیس جمهور می توانست فانی را پس از پایان سال تحصیلی ( اوایل تابستان ) تغییر دهد و این تاخیر حدود 4 ماهه به هیچ وجه قابل توجیه نیست .

داستان فانی به پایان رسید اما حکایت  پیچیده معلمان و کلاف سردرگم مقوله ای به نام " تعلیم و تربیت " هنوز سرجایش باقی است ... "

هنوز روحانی در مورد این پرسش ها و دلایل اصلی این تغییر توضیحی به معلمان نداده است ؟

نکته مهمی که در سخنان روحانی دیده می شود " سفارش جدی " نمایندگان مجلس برای رای اعتماد به بطحایی است .

آیا روحانی به خاطر جایگاه ویژه " آموزش و پرورش " این سفارش را کرده است ؟

روحانی و تیم انتخاباتی ایشان در ایام تبلیغات انتخاباتی اعلام کرد که آموزش و پرورش را در اولویت نخست قرار خواهد داد .

آقای دکتر نجفی در آن ایام چندین بار اعلام کرد که در صورت پیروزی روحانی در انتخابات " پویش مطالبات فرهنگیان " را مدیریت کرده و آن را برای رئیس جمهور و سایر مسئولان ارسال خواهد کرد .

روحانی پیروز شد . حدود دو ماه هم گذشت و پس از پی گیری های فراوان صدای معلم ، یک گروه تلگرامی تشکیل شد . ( این جا )

سپس دکتر نجفی شهردار تهران شد و دیگری خبری از این پویش و سرانجام آن به اطلاع معلمان نرسید .

بسیاری از معلمان پس از گذشت چند ماه به این باور و یقین نرسیده اند که واقعا آن طور که روحانی و  شورای سیاست گذاری ستاد فرهنگیان می گفت ؛ آموزش و پرورش در اولویت اول است .

و اما باید نگاهی به سطح سخنان موافقان و مخالفان بطحایی داشته باشم .

فرهاد تجری نماینده مردم قصرشیرین در مجلس شورای اسلامی درموافقت با وزیرپیشنهادی آموزش و پرورش گفت:کمبود اعتبارات وزارت آموزش و پرورش یکی از دغدغه های مدیران بالای این وزارتخانه است‌، همچنین نداشتن یک نقشه راه مشخص، نبود آمار واقعی از بازی‌های آموزشی کشور و … همگی عزم ملی می‌طلبد و باید وزیری کارآمد و باتجربه در این وزارتخانه منصوب شود.

وی افزود: آقای بطحایی کارنامه موفقی در گذشته در حوزه آموزش و پرورش داشته است،‌ساماندهی حقوق و دستمزد معلمان زمانی که آقای بطحایی مدیر مالی وزارت آموزش و پرورش بود،‌اتفاق افتاد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: آقای بطحایی به رفاه فرهنگیان و در اختیار گذاشتن اماکن تفریحی برای فرهنگیان کشور توجه داشتند و نظام رتبه‌بندی معلمان را نیز ایشان در مرحله اول به خوبی اجرایی کردند.

پرسش از آقای تجری این است که از کجا و با استناد به کدام دلایل و شواهد به این نتیجه رسیده اند که ایشان " کارنامه موفقی " داشته اند ؟

اگر کارنامه بطحایی موفق بود پس چرا توسط وزیر آموزش و پرورش آقای دانش آشتیانی عزل شد ؟

در مورد عملکرد بطحایی در مورد " رتبه بندی معلمان " در یادداشت پیشین به تفصیل و کارشناسی نوشته ام . ( این جا )

به طور خلاصه چیزی که تحت عنوان " رتبه بندی معلمان " در آموزش و پرورش انجام شد هیچ گونه ارتباط نظام مندی  و یا شباهت معناداری با بحث " سنجش صلاحیت های حرفه ای معلمان " نداشت چرا که اساسا شاخصی تدوین نشده بود که رتبه بندی صورت گیرد !

اعتباری تصویب شد و بین اکثریت معلمان توزیع شد .

در این مورد صدای معلم ، گفت گوهای تفصیلی در آن زمان با بطحایی انجام داد و به این مسائل به صورت کامل اشاره گردیده است . ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و( این جا ) ( این جا )

برخی از معلمان و فعالان صنفی تاکید می کردند که این افرایش حقوق تحت عنوان " رتبه بندی " فقط اقدامی برای  مدیریت اعتراضات میدانی معلمان و کسب رضایت آنان برای گسترده تر شدن این تحرکات گسترده بوده است .

« جبار کوچکی‌نژاد » نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی در موافقت با وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش نیز سخن گفت .

تنها بخش از سخنان وی که " غیرتکراری و غیرکلیشه ای " است بحث " صندوق ذخیره فرهنگیان " است .

او گفت :

" بعد از رأی اعتماد به وزیر گزارش تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان را به هیأت رئیسه تحویل داده تا نسبت به آن رسیدگی صورت گیرد اما ناگفته نماند که در این گزارش هیچ رد پایی از تخلفات وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در صندوق ذخیره فرهنگیان وجود ندارد. "

در ایام انتخابات ، یکی از نقاطی که به شدت زیر حمله مخالفان دولت بود " صندوق ذخیره فرهنگیان " بود .

روزی نبود که گزارشی در رسانه های طرفدار گرایش فکری آقای کوچکی نژاد منتشر نشود و فریاد واسفا بلند نشود که ای معلمان چه نشسته اید که سرمایه و پول شما را به یغما بردند ...

هجمه رسانه ای طیف مخالف دولت روی دو موضوع متمرکز شده بود :

" سند 2030 و صندوق ذخیره فرهنگیان "

واقعا برای من به عنوان یک معلم و عضو صندوق ذخیره فرهنگیان این پرسش اساسی مطرح است در حالی که بطحایی نایب رئیس هیات امنای این صندوق بوده است هیچ پرسش جدی از نقش وی مطرح نمی شود .

حال اگر به جای بطحایی فرد دیگری مانند مرتضی حاجی که البته فقط عضو هیات امنا است معرفی می شد ؛ آیا برخوردها همین گونه بود ؟

( البته در این جا بنده قصد معرفی و یا دفاع از شخص حاجی را ندارم و مد نظرم برخوردهای سیاسی و نگرش جناحی است که جامعه را به شدت آلوده کرده است )

شاید ناشیانه ترین ، بدترین و پوپولیستی ترین دفاع از بطحایی توسط " محمد بیرانوندی " نماینده مردم خرم آباد صورت گرفت .

ایشان در بخشی چنین گفت : " : برخی نمایندگان مجلس طی چند روز گذشته از بنده درباره آقای بطحایی سوال می‌کردند و می‌خواستند بدانند دولت چه مقدار از وی حمایت خواهد کرد چرا که ما نیازمند تحول در این وزارتخانه هستیم و به صحبت‌های آقای روحانی نیز اعتماد می‌کنیم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: آقای بطحایی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش مردی با اخلاق، اهل تعامل و دارای سوابق کاری درخشان است، او از مدرسه و کلاس درس کار خود را آغاز کرده و امروز به مدیری کارآمد و باتجربه تبدیل شده است."

آیا یک نماینده باید وکیل المله باشد و یا وکیل الدوله ؟

بنده کاری به دیدگاه های سیاسی ایشان ندارم .

نماینده مجلس باید مستقل باشد و حرف و برداشت خودش را بزند .

کسی که در مقام رئیس کمیته آموزش و پرورش کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس قرار می گیرد چه موافق و یا مخالف باید دقیق ، کارشناسی شده و مستند سخن بگوید .

حداقل یک بار برنامه وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش را خوانده باشد !

و اما در بحث مخالفت ؛ تنها فردی که کمی جدی صحبت کرد ، محسن بیگلری نماینده مردم سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی بود .

ایشان فهرست طویلی از مطالبات معلمان و نیز چالش ها و کمبودهای آموزش و پرورش را بیان کردند .

البته شاید شنیدن این سخنان برای بسیاری از معلمان هیجان آور و خوشایند باشد .

اما این نماینده محترم احتمالا فراموش کرده بود که این جا باید در نقد کارنامه و عملکرد شخص " بطحایی " سخن بگوید .

این حرف ها هر روزه در اتاق دبیران و در زنگ های تفریح بیان می شود !

کافی است این نماینده محترم و سایر مسئولان بخش " نامه های دریافتی " صدای معلم را بازدید کنند .

خیلی عاطفی تر و جامع تر و ریزتر به آن پرداخته می شود .

مجلس جای نالیدن از مشکلات نیست !

نماینده مجلس فارغ از حاشیه ها باید کارشناسی شده و با مطالعه سخن بگوید .

یکی دیگر از مخالفان بطحایی ، " قاسم جاسمی " نماینده مردم کرمانشاه بود .

جاسمی با انتقاد از فضای سیاسی در آموزش و پرورش، گفت: آنهایی که شایسته بودند را خانه نشین و بازنشسته کردند که وزیر جدید باید به این وضعیت رسیدگی کند.

نماینده مردم کرمانشاه بر پیگیری و تعیین تکلیف معلمان حق التدریس تاکید کرد و گفت: یک فردی که در آموزش و پرورش تربیت شده بود با تحولات دولت نه تنها به عنوان یک معلم ساده از او استفاده نکردند بلکه به عنوان انباردار از او استفاده کردند. لذا فضای سیاسی در آموزش و پرورش همه را خفه کرده است. آنهایی که شایسته بودند را خانه نشین و بازنشسته کردند که وزیر جدید باید به این وضعیت رسیدگی کند.

وی خطاب به وزیر گفت: اجازه ندهید افرادی سودجود در آموزش و پرورش رخنه کنند لذا توفع دارم این برادر عزیزم اگر رای آوردند شرایط و بستری را فراهم کند که دانش آموزان ما به جایگاه مهم برسند."

معلوم نیست که بطحایی چه نقشی در سیاسی کردن فضای آموزش و پرورش داشته است ؟

مگر اختیار " عزل و نصب مدیران " با بطحایی بوده است ؛ او خود منصوب وزیر بوده است .

تا جایی که می دانم بطحایی گرایش سیاسی خاصی ندارد . برخی او را اصول گرا و برخی اصلاح طلب می دانند .

تنها  نکته مهم و قابل ذکر در مورد بطحایی این است که او متعلق به دایره بسته مدیران است و می تواند با انواع گرایش ها و سلایق کنار بیاید .

بطحایی معاون شورای عالی آموزش و پرورش در زمان وزارت حاجی بابایی بود .

از نظر نگارنده ، شخصیت سیاسی ژلاتینی دارد و به پرنسیب سیاسی خاصی وفادار نیست .

نماینده ای که پشت تربیون به عنوان " مخالف " قرار می گیرد همان گونه که ذکر شد باید برنامه و عملکرد وزیر پیشنهادی را مورد نقادی و کارشناسی قرار دهد .

معلمان  خواهان شنیدن آرزوها و انتظارات از زبان یک نماینده نیستند !

  « کمیبسیون آموزش و تحقیقات مجلس » یک مرجع تخصصی و کارشناسی برای بررسی مسائل مختلف آموزش و پرورش و از جمله صلاحیت وزیر پیشنهادی است .

انتظار این بود یک یا دو نفر به عنوان نماینده این کمیسیون نظر تخصصی و کارشناسی شده خود را در مورد برنامه های بطحایی و نیز  قابلیت اجرایی آن با توجه به شرایط  و امکانات موجود ارائه می کردند .

حتی می شد یک مقایسه  مطالعاتی - تطبیقی در 4 سال گذشته در مورد سه وزیر صورت می گرفت و نقاط قوت  ضعف هر برنامه به  صورت دقیق و مستند ذکر می شد تا  نمایندگانی  که می خواهند رای اعتماد دهند با نگاهی بازتر و اطلاعاتی موثق تصمیم گیری کنند .

این گونه نشست ها برای بررسی صلاحیت های یک وزیر پیشنهادی آن هم پس از گذشت 4 دهه از انقلاب اسلامی در مرکز تصمیم گیری و تقنینی کشور در حد فاجعه است و جامعه را نسبت به صلاحیت نمایندگان دچار تردید می کند ...

واقعیت آن است که اکثریت نمایندگان مجلس دیدگاه درست و یا منسجمی در مورد آموزش و پرورش و کارکردهای آن ندارند و حتی شناخت جامع و دقیقی از چالش ها و  نیازهای آن ندارند .

شیرزاد عبداللهی می نویسد :

" سطح مباحث مخالفان و موافقان در باره آموزش و پرورش بسیار سطحی و تشریفاتی بود. دغدغه اکثر نمایندگان شهرستانی عزل و نصب مدیران و استخدام نیروی جدید در حوزه انتخابیه شان است. "

در بررسی و مطالعه برنامه بطحایی علاوه بر موارد قبلی به  بندی برخوردم که شاید نمونه آن در برنامه های سایر وزراء  کم تردیده شده  است .

بند 18 از عناوین برنامه ها  عنوان می کند :

" 18 – مدیریت تعاملات نظام مند آموزش و پرورش با مجلس شورای اسلامی و سایر نهادهای مرتبط "

حال این را با برنامه دانش آشتیانی مقایسه می کنیم :

بخش چهارم – فرازهای مهم اقدامات و برنامه ها تا پایان دولت دوازدهم

1-"همکاری با مجلس در خصوص احکام مرتبط با آموزش و پرورش در برنامه ششم توسعه به منظور حصول اطمینان از لحاظ شدن جایگاه کلیدی و زیربنایی تعلیم و تربیت در برنامه "

دانش آشتیانی به صورت دقیق حوزه و نوع همکاری با مجلس و مهم تر از آن هدف نهایی این همکاری را ذکر می کند .

اما بطحایی در برنامه خود  دامنه هر گونه تعامل و همکاری را با مجلس باز گذاشته است و نکته قابل ذکر این که جنس این تعاملات را نه " قانون مند " بلکه " نظام مند " معرفی می کند .

در واقع بطحایی با این جمله شخصیت اجتماعی و مدیریتی خویش را به وضوح به نمایش می گذارد .

به عبارت دیگر ، هر گونه درخواست از سوی نمایندگان باید تابع نظم و  نظام باشد .

برآیند نهایی این گزاره از " تعامل " به " معامله " منتج خواهد گردید !

اما همان گونه که پیش نیز بیان کردم ( این جا ) نمایندگان مجلس باید بدانند که پتانسیل اعتراضی معلمان در حال حاضر بالاست .

حضور یک وزیر توان مند ، جسور ، با شهامت و در مجموع فردی که بتواند مطالبات معلمان را با رساترین و بلیغ ترین بیان به گوش لایه های حاکمیت برساند تا حدود زیادی از بار منفی و مخرب این پتانسیل خواهد کاست .

بطحایی مدیر بحران نیست !

مرد میدان هم نیست !

تجربه ای هم ندارد .

در بین بدنه آموزش و پرورش هم نه جایگاهی دارد ، نه پایگاهی و نه محبوبیتی .

شاید فردا معلمان به سراغ نمایندگانی بروند که چشم بسته و یا با رویکردهای سیاسی و جناحی به بطحایی رای اعتماد دادند !

آن وقت دیگر شاید آن تعاملات نظام مند به کار نیاید ...