دولتها همواره در معرض پایش و ارزیابی و قضاوت و بازخواستاند. دولتها که با عنوان قوه مجریه شناخته میشوند، نهاد اجرایی و یگان عملیاتی و بازوان کارِ هر کشورند و مسوولیت انجام هر کار و پروژه ریز و درشتی را به دوش میکشند و طیف بسیار گستردهای از امور اجرایی را در چارچوپ وظایف طبیعی و قانونی خود باید به انجام برسانند و گرنه به انواع اتهامات از قبیل اهمال و کم کاری و ناکارآمدی و بیکفایتی و تساهل و تسامح و خیانت و خباثت متهم میشوند. به عبارتی انجام تمامی وظایف یدی و هر اقدام و تصمیمی که مستقیماً در صحنه جامعه قابل رویت و قضاوت است، بر عهده دولت است. از کم و کاستیهای مزارع گندم تا نان سفره مردم، از خرابیهای بلایای طبیعی و حوادث غیرمترقبه تا رفاهیات نوپدید و بدیعه، از نیازهای اولیه و مایحتاج ضروری تا توقعات لوکس و فانتزی کاملاً غیرضرور، از مسائل روحی و روانی محض تا مسائل مادی صِرف در جامعه و... دولت باید پاسخگو باشد.
به موازات دولت، دو قوه دیگر نیز هستند که به لحاظ ماهیت متفاوت مسئولیتشان، هم فارغ از دغدغه آن دست از مسائل عریانی که گریبانگیر دولت است، هستند و هم مصون از تیغ انتقاد و اتهام، کار قوه قضائیه عمدتاً گوش دادن به شکایات و دفاعیات و کبرا - صغری چیدن و حکم دادن است.
کار قوه مقننه نیز قانونگذاری و نظارت بر چگونگی اجرای قوانین توسط قوه مجریه است. در تمام عرصههای اندیشه و حرف و عمل، اعم از اقتصاد و اشتغال و سیاست و امنیت و فرهنگ و اخلاق و تولید و توزیع و صنعت و خدمات و عمران و آبادی و کشاورزی و آموزش و بهداشت و حمل و نقل و... هر جا و هر زمانی انگشت اشاره به سمت دولت است.
همیشه دولتها هستند که مسوول پیشرفت و عقبماندگی کشورها معرفی میشوند نه آن دو قوه دیگر.
البته علاوه بر آن دو قوه، نیروهای دیگری نیز در جامعه وجود دارند که بیرون از قلمرو دولت و مصون از سنگینی بار مسوولیت، رفتار و رویکردها و عملکردهای دولتیان را زیر ذرهبین قرار میدهند و حتّی برای پیشبرد اهداف تشکیلاتی خود هزینههایی نیز روی دست دولتها مینهند؛ اینها ضمن اینکه عمدتاً مصرف کنندهاند، هزینهساز هم هستند و در عینحال منتقدان تند و تیز دولتها نیز هستند و در این تقسیم کار عادلانه هم رنج و زحمت کار و خدمت نصیب دولت شده و هم طعم طعنه و مواخذه و استیضاح!
نگاهی اجمالی به گذشته نشان میدهد که وزرای زیادی در همه دولتها در معرض استیضاح قرار گرفته و یا طرح استیضاحشان با جدیت فراوان مطرح شده است. در طول مدت ۳۸ سال گذشته ۲۵ استیضاح موفق یا ناموفق صورت گرفته و اغلب روسای دولتها نیز به استثناء موارد معدودی به قصور و کمکاری و ناکارآمدی و تخلف متهم شدهاند!
وزارت آموزش و پرورش هم یکی از پر چالشترین وزارتخانهها بوده که وزرای آن یکی پس از دیگری میراثدار هزاران مشکل تاریخی و بنیادی بوده و فراخور کیفیّت رخ نمودن آن مشکلات، در معرض استیضاح قرار گرفتهاند.
نابه سامانیهای ریشهای آموزش و پرورش
آموزش و پرورش ایران بعد از انقلاب اسلامی تاکنون، وزارت ۱۳ وزیر را تجربه کرده است.
مرحوم غلامحسین شکوهی، شهید محمدعلی رجایی، شهید محمدجواد باهنر، علیاکبر پرورش، سیدکاظم اکرمی، محمدعلی نجفی، حسین مظفر، مرتضی حاجی، محمود فرشیدی، علیرضا علیاحمدی، حمیدرضا حاجی بابایی، علیاصغر فانی و دانش آشتیانی ۱۳ وزیر آموزش و پرورش بوده و هستند که بعد از انقلاب اسلامی، به ترتیب سکان کِشتی تعلیم و تربیت را به دست گرفتهاند. گستردگی قلمرو ماموریت وزارت آموزش و پرورش - سوای ماهیّت حساس و حساسیت بر انگیز آن - رسالت گسترده و سنگینی بر عهده این وزارتخانه گذارده است.
این وسعت ماموریت، همراه با ظرافت و حساسیت فوقالعادهای که دارد، سبب شده که آموزش و پرورش، مشکلات متعدد و متنوع و ویژهای هم داشته باشد. فلذا همواره نابه سامانیهایی در بخشهای مختلف آن به ویژه در حوزههای اجرایی و مالی وجود داشته و موجب شده که اغلب وزرای آموزشرو پرورش در معرض استیضاح نمایندگان مجلس قرار گیرند.
محمدعلی نجفی
محمدعلی نجفی در مجلس سوم در چهارم اردیبهشت ۱۳۷۰ استیضاح شد و دوباره با رای اعتماد نمایندگان مجلس به کار خود در این وزارتخانه ادامه داد. دلیل این استیضاح، نارضایتی از عملکرد وی عنوان شده است. بعد از ایشان، موضوع استیضاح وزیر آموزش و پرورش چندینبار از سوی نمایندگان مجلس مطرح شد اما استیضاح انجام نشد.
مرتضی حاجی
مرتضی حاجی توسط نمایندگان مجلس ششم در نهم اردیبهشت ۱۳۸۲ استیضاح شد ولی با رای اعتماد مجدد نمایندگان مجلس در سمت و مسئولیت خود ابقا شد. بعد از آن هم طرحهای استیضاح دیگری مطرح شد اما منتفی گردید. دلیل استیضاح مرتضی حاجی عدم نوسازی مدارس و عدم پرداخت مطالبات فرهنگیان عنوان شده بود.
محمود فرشیدی
محمود فرشیدی در مجلس هفتم در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۶ استیضاح شد. این استیضاح نیز با رای اعتماد مجدد نمایندگان مجلس به فرشیدی پایان یافت. دلیل این استیضاح طرح سوالات موهن در آزمون ضمن خدمت و انتصاب افراد سالخورده در مدیریتها بود.
علیرضا علیاحمدی
طرح استیضاح علیرضا علیاحمدی نیز در مجلس هشتم در شهریورماه ۱۳۷۸ مطرح ولی استیضاح منتفی شد. بیتوجهی به اجرای قوانین موجود از جمله قانون برنامه چهارم توسعه، بیتوجهی در امر استخدام معلمان حقالتدریس و نارضایتی فرهنگیان از جمله دلایل استیضاح عنوان شده بود.
حمیدرضا حاجیبابایی
طرح استیضاح حمیدرضا حاجیبابایی در مجلس هشتم، یک بار در مهر ۱۳۸۹ و بار دیگر در مجلس نهم در تیر ماه و مهر ماه ۱۳۹۱ مطرح گردید که هر دو منتفی شد. بار اول، ضعف عملکرد مدیران استانی آموزش و پرورش، تضعیف مراکز تربیت معلم، عدم توجه به آموزشکدههای فنی و حرفهای، نابه سامانی در استخدامهای جدید و افت تحصیلی دانشآموزان اول دبیرستان و بار دوم برخورد نامناسب با معلمان، ساماندهی آموزشکدههای فنی و حرفهای و تبعیض در اجرای آزمون جذب معلمان از جمله دلایل استیضاح عنوان شده بود.
علیاصغر فانی
طرح استیضاح علیاصغر فانی در مجلس نهم در اسفند ماه ۱۳۹۲، فروردین ۱۳۹۳ و تابستان ۱۳۹۳ مطرح و هر سه منتفی شد. انتصاب مدیران سیاسی و ناکارآمد در آموزش و پرورش، برگشت بهکار نیروهای بازنشسته، عدم اجرای قانون استخدام مربیان پیشدبستانی و حقالتدریسی و مربیان نهضت سوادآموزی، عدم توجه به بیمههای درمان و تکمیلی فرهنگیان و عدم توجه به حوزه تربیتی دانشآموزان دلایل طرح استیضاح بود. طرح استیضاح علیاصغر فانی یک بار دیگر در سال ۱۳۹۴ مطرح و در سوم تیرماه همان سال استیضاح شد و از نمایندگان مجلس رای اعتماد گرفت و در پست وزارت ابقا شد.
برخی از دلایل استیضاح، عمل به تعهدات در قبال فرهنگیان و بخشهای آموزشی و همچنین ترک تحصیل تعدادی از دانشآموزان بود. استیضاح فانی در آذرماه ۱۳۹۴ نیز به دلیل عدم تحقق وعدههای داده شده مطرح و طرح استیضاح، در روز استیضاح منتفی شد. طرح استیضاح فانی در مجلس دهم در مرداد ماه ۱۳۹۵ هم در حالی که حدود یک ماه به آغاز سال تحصیلی ۹۶-۹۵ مانده بود، به دلیل کاهش راندمان آموزشی و پرورشی فرهنگیان، عدم رضایت معلمان و مدیران مدارس از عملکرد وزیر آموزش و پرورش و عدم اجرایی شدن سند تحول آموزش و پرورش مطرح گردید ولی به دلیل اکناره گیری فانی از سمت خودش، استیضاح هرگز عملی نشد.
دانشآشتیانی
اکنون فقط کمتر از ۶ ماه از عمر وزارت دکتر دانشآشتیانی سپری شده که طرح استیضاح وی مطرح شده است. با اینکه تا بعد از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری انجام استیضاح در صحن علنی مجلس منتفی است اما خبر می رسد که امضا کنندگان طرح استیضاح همچنان بر برگزاری جلسه استیضاح دانشآشتیانی اصرار میورزند.
ید طولای استیضاح وزرای آموزش و پرورش در مجلس
همچنانکه در این شرح نه چندان مختصر دیده میشود، نمایندگان محترم مجلس در امر استیضاح ید طولایی دارند و با استفاده از این ابزار سنتی این وظیفه سنتی را به نشانه انجام نکوی وظیفه نظارتی شان در دوره های مختلف انجام دادهاند و همچنانکه ملاحظه می شود هیچ یک از وزرای آموزش و پرورش در هیچ دورهای به دلایل مطرح شده در طرح های استیضاح از مقام خود بر کنار نشده و همه از عهده پاسخ به پرسشهای نمایندگان برآمده و در پست خود ابقا شدهاند!
چند سوال از نمایندگان محترم مجلس!
واقعاً چه کسانی باید استیضاح شوند؟ وزرای آموزش و پرورش یا خودِ استیضاحکنندگان؟
چرا نمایندگان محترم مجلس یکبار هم خود را استیضاح نمیکنند!
چرا خود را مورد سوال قرار نمیدهند و از خود نمیپرسند که به چه دلایلی به شکلگیری آموزش و پرورش مترقی و ایجاد مدارس جذاب و کارآمد برای فرزندان این مملکت کمک نکردهاند؟
مگر نمایندگان محترم مجلس در همین نظام آموزشی تعلیم ندیده و کاستیهای دیرینه آن را لمس نکردهاند؟
مگر در چارچوب برنامههای نارسا و ناکارآمد همین نظام آموزشی، تربیت نشدهاند؟
مگر فرزند مدرسهای ندارند و از اوضاع آشفته مدرسه فرزندشان بیخبرند؟
مگر از گستره عظیم رسالت آموزش و پرورش خبر ندارند و مگر نمی هدانند که بودجه سالانهای که هر سال با آراء آنها برای این گستره عظیم تربیتی تصویب میشود، ناچیز است؟
چرا در انتخاب وزرا برای دولتهای مختلف از دادن رای اعتماد به افراد توانمند برای تصدی وزارت دستگاه عظیم تعلیم و تربیت امتناع کردهاند؟
با توجه به اینکه اغلب نمایندگان مجلس قبل از وکالت ملت در کسوت معلمی مشغول خدمت بودهاند، مگر نمیدانند که اکثر معلمان زیر خط فقر زندگی میکنند؟ راستی چرا برای ترمیم حقوق رهبران آموزشی کشورشان قدمی برنداشتهاند؟
آیا آنها از مشکلات ساختاری آموزشوپرورش و مشکل تاریخی معیشت فرهنگیان بیخبرند؟
آیا هرگز تعداد کتب درسی خود در دوران مدرسه و اکنون تعداد کتب درسی موجود در کولهپشتی فرزندان شان را نشمردهاند و نمیدانند که این تعداد کتب درسی فقط و فقط فرزندان ما را زجر کُش میکند و دستاورد علمی و عملی قابل قبولی عاید آنها نمیکند؟
آیا هرگز به محتوای کم مایه کتب درسی خود در دوران مدرسه و اکنون به محتوای کم مایه کتب درسی فرزندان شان توجه کرده و در برابر چنین کاستی خانمانسوزی موضعگیری کردهاند؟
آیا به عنوان وکلای ملت و به نمایندگی از ملت که در کانون قانون گذاری و نظارت شرف حضور دارند، یک بار فقط برای یک بار دغدغه جمعی خود را در مورد نابه سامانیهای آموزش و پرورش فارغ از بازیهای جناحی و سیاسی مطرح کردهاند؟
آیا از وجود مدارس دو نوبته و سه نوبته در طول چندین دهه که کیفیت کار تربیتی را به محاق برده اند، بىخبر بودهاند؟
آیا از وجود مدارس کپری و ناایمن و محقر در اقصی نقاط کشور بىاطلاعاند؟
آیا از فرسوده شدن بافت مدارس در طول زمان و از عدم اختصاص بودجه و عدم وجود برنامه منسجم برای بازسازی و مرمت و مقاوم سازی بىخبر بودهاند؟
آیا نمیدانند تراکم بالای دانش آموز در کلاسهای درسی به دلیل فقدان فضای آموزشی لازم موجب هدر رفت هزینهها و اتلاف عمر دُردانههای این مرز و بوم میشود؟ و آیا نمیدانند کلاسهای درسی متراکم پدیده ای نوظهور نبوده و بلکه سابقه چندین دهساله دارند؟
چرا به عنوان وکلای ملت در مقابل جریان پولی سازی آموزش و به نفع فرزندان ملت موضع نگرفتهاند؟
آیا به عنوان شهروندانی که خود و یا اقوام شان با مدارس در ارتباط اند، از فقدان امکانات حدّاقلی در مدارس کشورشان بىخبرند؟ اگر با خبرند - که حتماً باخبرند - در هنگام تخصیص بودجه چرا این مهم را نادیده میگیرند؟
راستی در دوران استیلای کهربای «تربیت» که با اسامی قشنگ نیمی از میزهای وزارت و سازمانها و ادارات آموزش و پرورش را به خود اختصاص داده و «آموزش» را به کنج فراموشی راند در مملکت نبودند؟
آیا این همه مشکلات پر شمار که عن قریب نفس آموزش و پرورش را قطع کند، یک شبه بهوجود آمدهاند؟
آیا نمایندگان محترم مجلس نمیدانند که حل این همه مشکل انباشته در چندین دهه از توان یک وزیر خارج است؟
و صدها سوال دیگر که در این مقال، مجال پرسش نیست!
راستی چرا نمایندگان محترم خود را استیضاح نمیکنند و از خود نمیپرسند که آنها برای اعتلای آموزش و پرورش و کاهش مشکلات آن چه گامی برداشته اند!؟
روزنامه همدلی
نظرات بینندگان
احسنت بسیار دقیق و عالی فرمودید بنده هم بارها در نظرات نوشته بودم استیضاح چرااااا؟بودجه کافی به آموزش و پرورش اختصاص بدهید
نظر بنده هم همین است وقتی هم مجلس کوتاه می آید شورای نگهبان و ... اگر طرحی به نفع آموزش و پرورش باشد را رد می.کنند
موافقم.
- که واقعا اگر مجلس را برای کسب درآمد بیشتر انتخاب نکرده اید. این همه هزینه های انتخاباتی خود را چگونه واز کجا می خواهید جبران کنید.
- آقا یان نماینده چرا به استیضاح سایر وزیران نپرداخته اید؟یعنی این قدر به فکر آموزش و پرورش هستید که شب و روز بخاطر آن خوابتان نمی برد وبهمین خاطر به دروغ آنقدر بودجه را به آن اختصاص میدهید که نصف آن هزینه نمیشود وهر بار وزیر را به خاطر آن استیضاح میکنید. باید بگویم آقایان نماینده شما هم شرمتان باد. اگر جیب اولیای دانش آموزان نبود امروزه بیشتر از سه مدرسه و کلاس در مملکت نداشتیم .
- آقا یان نماینده این را بدانید که مردم به خوبی شما ونیاتتان را هم شناخته اند. و میدانند که برای چه نمایندگی را انتخاب کرده اید
-به امید روزی که در آمد یک نماینده هم به اندازه یک کارمند دولتی در سایر ادارات باشد. آنوقت می شود امیدوار بود که واقعا آنها هدفشان برای خدمت به مردم ومملکت است.