دکتر احمدعلی نوربالا روز یکشنبه هشتم اسفند درمراسم افتتاحیه هفتمین همایش سالانه سلامت روان و رسانه گفت :
" اختلال افسردگی نیز در کشور از 3.4 درصد در سال 80 به 12.7 درصد در سال 90 رسیده است.
نوربالا به رشد افسردگی در تهران اشاره کرد و گفت: اختلال روانی در تهران از سال 78 تا سال 90 افزایش یافته و از 21.5 درصد به 39.69 درصد رسید اما از سال 90 تا سال 93 روند کاهش داشته و در سال 93 به 20.3 درصد رسیده است.
وی به استان هایی که شاخص سلامت روان در 15 سال گذشته در آنها کاهش یافته است، اشاره کرد و گفت: استان های مرکزی، اصفهان، یزد، لرستان، تهران، ایلام، خراسان رضوی، زنجان، کردستان و کرمانشاه شاهد کاهش شاخص سلامت روان در آنها هستیم. "
یک چهارم ایرانی ها دارای علائم اضطراب هستند .
کافی است سری به خیابان ها و معابر عمومی بزنید تا صحت این ادعا بیش از پیش مشخص شود هر چند ممکن است آمارهای غیررسمی اعدادی بیش از این را نیز نشان دهند .
به نظر می رسد با ورود به نیمه دوم سال و نیز نزدیک شدن به روزهای پایانی سال ، این اضطراب نهادینه شده رو به وخامت و تشدید می گذارد .
متاسفانه این وضعیت در مدرسه نیز تاثیرات خود را گذاشته است .
در کلاس های درس و در مواجهه با دانش آموزان نیز شاهد بی قراری و اضطرابی هستیم که از خانواده ، اجتماع و ارتباطات اجتماعی به آن ها به ارث رسیده است .
تاسف بارتر این که با وجود مشاهده چنین وضعیتی ، اقدام قابل ملاحظه ای برای تعریف و تببین این پدیده در مدرسه به عمل نمی آید و بیشتر به معلول پرداخته می شود تا علت و درمان این مساله .
« مدرسه گریزی » و « فرار از مدرسه » در روزهای پایانی سال تشدید می شود و آموزش و پرورش و مدرسه نیز غالبا برنامه ای برای مدیریت این وضعیت و به عبارتی " بحران " ندارند .
اقدامات وزارت آموزش و پرورش در این هفته های آخر در ارسال بخشنامه های رگباری ، کلیشه ای و تکراری در مورد اجبار حضور معلمان و عوامل آموزشی مدرسه و دانش آموزان تا آخرین روز آموزشی خلاصه می شود .
از سوی دیگر ، برخی مدارس نیز با برگزاری آزمون ها و امتحانات پیاپی سعی می کنند تا به گونه ای این روزهای پر اضطراب و استرس سپری شود .
شیوه های برخورد با این مساله می تواند از حالت سنتی و کلیشه ای خارج شده و رنگ و بوی علمی و پژوهشی به خود گیرند.
برگزاری مراسم استقبال از سال نو با برنامه های شاد و متنوع ، برپایی مسابقات در موضوعات مختلف به ویژه کتاب خوانی و ورزش در قالب " مدرسه شاد " می تواند بار سنگین اداره کلاس توسط معلم که برخی اوقات به حد غیرقابل کنترل و غیرقابل تحمل می رسد را به نحو قابل ملاحظه ای کاهش دهد .
متاسفانه در برخی مدارس مشاهده می شود که برخی از عوامل اجرایی و اداری آموزشگاه ها و مدارس سعی دارند تا هر چه زودتر و سریع تر دانش آموزان را وارد کلاس درس کنند و احتمالا خود به دنبال امور شخصی خویش روانه گردند !
مدیریت این روزها باید به طور منطقی بین بخش های مختلف مدرسه تقسیم شده و مدیریت مدرسه نیز برنامه ای برای اداره یک مدرسه با رویکردها و پارامترهای ذکر شده داشته باشد .
ادارات آموزش و پرورش نیز می توانند به جای " مچ گیری " و " یافتن مقصر " در این روزهای پایانی نظارت علمی همراه با ارائه برنامه های مفید و کاربردی و حتی حضور در مراسم مدارس داشته باشند و منتظر ارسال گزارش های صوری و نمایشی از سوی مدارس نباشند .
و اما نکته مهم دیگر ، تکالیف نوروزی است .
متاسفانه این تکالیف خود به عاملی برای تنفر و انزجار دانش آموزان و حتی معلمان تبدیل شده است .
مهم ترین وجهی که در این مورد به فراموشی سپرده شده است این است که آموزش باید با ترغیب و ایجاد انگیزه همراه باشد .
تکالیف نوروزی باید با محوریت معلم و مدرسه و در جهت استفاده از تجربیات دانش آموزان و معلمان تنظیم گردند .
جنبه کسب درآمد در مدارس به بهانه ارائه تکلیف نوروزی باید تعطیل شده و به سمت کیفی شدن تمایل پیدا کنند .
ایام نوروز بهترین فرصت برای بازیابی خویشتن و نیز گسترش فرهنگ کتاب خوانی است .
کتاب خوانی را فارغ از شعارزدگی و سخنرانی های کسل کننده از همین جا و از مدارس شروع کنیم .
نظرات بینندگان
همه چیزمون شده سیاسی تو این سه سال چه چیزی تغییر کرده که اختلال روانی کم شده تا کی نون سیاسی کاری و سیاسی نویسی می خوریم!!
بیایید شهرستان تا ببینید چه خبره
خدایش تا قبل از سال 90 من اینجوری نبودم
دوست عزیز
آقای شهاب
مساله ای که اشاره کردید یک معلول است و نه علت .
این که دانش آموز از کلاس و مدرسه فراری است ریشه در سیاست های غلط آموزشی و احتمالا روش های تدریس معلمان و محتوای آموزشی دارد .
این که مدرسه محیط جذابی برای دانش آموزان نیست و بیشتر شبیه یک زندان است برای کشتن و دفن استعدادها و علایق !
پایدار باشید .
دوست عزیز ناشناس
معلمان عادت کرده اند که از هر چیزی انتقاد کنند غیر از خودشان !
تا کسی هم انتقاد می کند بدون این که حتی در مورد آن فکر کنند سریع حمل بر توهین و... می کنند !
متاسفانه تعداد قابل توجهی از معلمان در زمینه روش های ندریس و فن کلاس داری به روز نیستند و سعی دارند با یک روش همیشه کلاس داری کنند .
بنده در این یادداشت سعی کرده ام نگاهی سیستمی به حل مساله داشته باشم و معلم هم بخشی از این فرآیند است .
پایدار باشید .