در ادبيات علمي در ارتباط با مديريت در كنار ويژگي هاي مختلف، مساله اختيار، مسئوليت پذيري و پاسخ گويي وجود دارد؛ چرا كه انتظار بر اين است كه يك مدير با توجه به داشتن اختيارات مختلف نسبت به مسئوليت هاي قانوني خود پاسخ گو باشد و نكته مهم ديگر در اين راستا، وجود اختيارات مختلف در مديران چه از نظر شكل دهي تيم مديريتي و چه از نظر به كارگيري منابع انساني، مالي و كالبدي در راستاي اهداف سيستم مي باشد. دقت بر اين امر بديهي مي باشد كه يك مدير اختيار دارد تا تيم مديريتي خود را با توجه به برنامه هاي ارائه شده تعيين نموده و هر انتقاد در اين زمينه بايد در راستاي پاسخ گويي به مقوله كارايي و اثربخشي مورد توجه قرار بگيرد.
مساله فوق و واقعيت هاي مرتبط با آن در سيستم عريض، طويل و پيچيده اي مانند آموزش و پرورش بسيار مهم مي باشد؛ چرا كه گستردگي كمي و كيفي مديريت هاي آموزش و پرورش با هيچ سازماني قابل قياس نيست و ضرورت توجه علمي به آن از ضرورت هاي مهم مي باشد.
همواره در ارتباط با مديريت هاي آموزش و پرورش، انتقادات مختلفي مطرح شده كه حتي چندين مقاله در اين زمينه در ارتباط با وضعيت مديريت هاي آموزش و پرورش به خصوص مديريت هاي ارشد آن توسط نگارنده در ( اينجا ) منتشر شده است. نكته مهم در اين ميان، مطرح شدن زمزمه استيضاح وزيري است كه بيش از دو ماه از وزارت ايشان سپري نشده است كه اين امر خود انگيزه سياسي و غير علمي را در طراحان اين استيضاح بيشتر مي كند كه لازم است به چند نكته توجه شود:
1. طراحان محترم استيضاح احتمالي تاكيد مي كنند كه آقاي دانش آشتياني گرايش هاي تند سياسي دارد و اگر آموزش و پرورش درگیر موضوعات سیاسی شود با مشکل مواجه خواهد شد و حتي تاكيد مي كنند كه در ارتباط با انتصابات سياسي تذكر داده اند و اگر این سم به بدنه آموزش و پرورش نفوذ کند، مشکلاتی ایجاد میشود. در ارتباط با اين مطلب بايد به چند نكته توجه داشت كه:
اولاّ آموزش و پرورش همواره شكل سياسي داشته و مديران آن بيش از سازمان هاي ديگر به صورت سياسي انتخاب شده اند كه نمونه بارز آن حساسيت بسياري از نمايندگان مجلس به مديران آموزش و پرورش است و اين امر بر كسي پوشيده نيست كه اكثريت غالب مديران اين نهاد از طريق نمايندگان مجلس برگزيده شده و نيز ضمانت استمرار مديريتي آن ها نيز بر نمايندگان مجلس وابسته است.
دوما اين حرف ها عمدتا توسط كساني مطرح مي شود كه نسبت به احراز پست هاي مديريتي آموزش و پرورش توسط همفكرانشان بي ميل نيستند و اين حساسيت ها نيز مطمينا از آن دغدغه هاي جناحي ناشي مي شود كه با نزديك شدن به انتخابات رياست جمهوري شديدتر هم خواهد شد.
سوما نبايد فراموش كرد كه در هر زماني كه آموزش و پرورش در اختيار اصول گراها و يا پايداري ها قرار گرفته؛ قبض و بسط مديريت ها تا حذف كامل رقيب به صورت كامل ادامه يافته و حتي در دولت قبلي، تصور يك مدير ارشدي منسب به جناح رقيب در راس مديريت ها ممكن نبوده است و اين در حالي است كه با نزديك شدن به ماه هاي آخر دولت تدبير و اميد، شاكله اصلي مديران ارشد آموزش و پرورش به صورت واقعي و كامل همفكر و هم راي دولت نبوده و اكثريت مديران دولت قبلي همچنان در راس كار مي باشند كه مصاديق عيني آن در انتخابات مجلس به صورت واقعي رونمايي شد.
چهارما در نظام هاي دموكراتيك رايج است كه وقتي حزب يا جناحي پيروز انتخابات مي شود؛ حق آن ها در انتخاب مديران و مسئولان اجرايي كشور توسط جناح رقيب مورد قبول واقع شده و مساله سهم خواهي با توجه به اخلاق سياسي مورد تاكيد واقع نمي گردد و نقدها عمدتا متمركز بر عملكردها مي شود.
2. طراحان محترم تاكيد مي كنند كه وزیر آموزش و پرورش برای پستهای مختلف از خارج آموزش و پرورش نیروهایی را میآورد که این موضوع توهین به جامعه فرهنگیان است زیرا خود آموزش و پرورش اکنون به سایر دستگاهها از نظر نیرو کمک میکند. اينكه آموزش و پرورش داراي نيروي انساني قوي و مستعدي است؛ جاي شك نيست اما تعامل نيرو در سازمان هاي مختلف به شرط توجه به صلاحيت ها در راستاي حركت مطلوب به هدف هاي سيستم يك امر طبيعي مي باشد؛ هر چند كه اين نيروها نيز بايد نسبت به عملكرد خود پاسخ گو باشند.
3. نكته مهم و جالب در اين ارتباط، طرح تعويق حقوق معلمان در امر استيضاح مي باشد. تعويق حقوق معلمان از ماه هاي قبل به صورت يك بدعت نامناسب شروع شده و ضرورت حل اين معضل از مهمترين اولويت هاست؛ اما نبايد فراموش كرد كه استيضاح وزيري كه تنها پنجاه روز از وزارتش گذشته با اين عنوان، امري منطقي و راهبردي نمي باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
گلی به سر این دستگاه عریض و طویل زدند؟!
احتمال محال! باید مرحوم " امیر کبیر " زنده شود و کاری
بکند؟! آن هم با این وضع بودجه کاری نشدنی است!
آقای دانش ممنونیم که دست اداره ای ها را از قدرت داری کوتاه می کنی .
بانک مرکزی هزینه ماهانه یک خانوار را 2.9 میلیون تومان و 35 درصد این هزینه را مربوط به مسکن اعلام کرده که با این حساب هزینه مسکن معلمان ماهانه یک میلیون تومان میشود، براستی کارگرانی و معلمان که ماهانه یک تا دو میلیون درآمد دارند، چه می خورند و چه می پوشند؟
همه اخراج شوند
نگرش باید تغییر کند
تعويض هاي غير كارشناسانه و عدم تسلط بر ساختار هاي پنهان نظام اموزشي سبب شد در همين مدت نشان دهند نميتوانند موفق باشند