دشمن خورشید
آن دشمن خورشید برآمد بر بام
دو چشم ببست و گفت خورشید بمرد
«مولوی»
آقای رئیس جمهور محترم
احقاق حق صدها هزار معلمی که در گرداب سرسام انگیز خدمت مضحک دو شیفت و حتی سه شیفت برای حفظ آبرو و تأمین معیشت شان زیر چرخ های روزگار له می شوند، اولویت چندم در دولت شماست؟ آفت مادی گرایی به ویژه در ده سال گذشته به شدت در کشور رشد کرده است. آقای رئیس جمهور برای ارتقاء بنیۀ علمی آینده سازان ایران زمین تکیه گاه شما چیست؟ مطمئناً معلمان با حقوق مادی و معنویِ لگد مال شده نمی توانند تکیه گاه مناسبی باشند. با اینکه یکی از معدود اقشاری هستند که کار حرفه ای و تخصصی در مدارس ارائه می دهند. (منظورم سی دی های آموزشی متحرک و دلالان معلم نما نیست و نیز هر مستخدم آموزش و پرورش معلم نیست.) ضمن خدمت های مضحک الکترونیکی، کتاب های درسی و مدارس تان چه تطبیقی با استانداردهای جهانی دارند؟
امیدوارم افتخار شما تخته های هوشمندی که در کلاس ها نصب شده نباشد؟ نمی دانم وزیر آموزش و پرورشِ شما چه پاسخی دارند؟ آقای رئیس جمهور انتظار ما از شما بیش از دولت هایی است که فکر نکرده حرف زدند و ملت تاوان حرف های غیر منطقی و غیر علمی آنها را دادند و می دهند؟
در یک کلام خدمت شما عرض می کنم که زندگی مادی و معنوی معلمان اسفبار است. امیدوارم دغدغه های منطقی آنها در دولت تدبیر و امید با بی تدبیری وزارت آموزش و پرورش به نا امیدی نینجامد.
اما دغدغه ای بس مهمتر،
می گویند شکم گرسنه ایمان ندارد. ولی نمونه های بسیاری از تاریخ دردمند ایران زمین سراغ داریم که آن را حکم کلی نمی داند. مردم منطقه ای از ایران که ماه ها بی آذوقه مانده و بچه ها و سالمندان ناتوان از گرسنگی تلف شدند برای مشروطه و آزادگی ایرانیان مقاومت کردند. یا نمونۀ دیگر شعب ابوطالب در صدر اسلام است. در همان منطقه که ستارخان ها و ثقه الاسلام ها برای آزادگی ایرانیان قیام کردند آن آزاده و راد مردانی که زندگی خود را در ارتقاء سیاسی، اجتماعی ملت ایران و مشروطه خواهی گذاشتند حتی جان بر کف برای دفاع از هویت ایرانی و آب وخاکِ سرزمین شان در آن روزگار وانفسا سرخیِ شرف، حیا، نجابت، غیرت، مردانگی، حق جویی، ایثار و اصالت را بر زردیِ بی شرفی، بی حیایی، بی نجابتی، بی غیرتی، نا مردی، هوسرانی، بی عاری و بی اصالتی، غالب کرده و نقطه عطفی در مبارزه علیه بی هویتی گشتند، امروز در شهر سلماس در آذربایجان غربی مجسمۀ فردوسی را از میدان فردوسی شهر پایین می کشند و راضی از فتح پیروزمندانه شان هستند.
آقای رئیس جمهور کارگزاران دولت شما در ایران زمین،
- مجسمۀ حکیمی را پایین می آورند که مقبول ایرانیان بوده و هست و در طی هزار سال بر مقبولیتش افزوده شده.
- مجسمۀ دانایی را از ایران زمین حذف می کنند که سهم به سزایی در رفع خطرِ انحطاط زبان فارسی داشته است. ( در وانفسایی که هدف اکثریت قوم مهاجم نه نشر اسلام بلکه عربیزه کردن منطقه بود. )
- مجسمۀ هنرمند بلامنازعی که شاهکارش ارزش منحصر به فرد ادبی و هنری دارد، از میدان شهری در ایران پایین کشیده می شود.
- روشنفکری که در خفگان حکومت بنی عباس، نامورنامه اش نه تنها اضمحلال روحیۀ ایرانی را غیر ممکن ساخت بلکه روحی تازه در کالبد ایران دمید، مجسمه اش از شهر ایرانی حذف می شود.
آقای رئیس جمهور
امروز پان ترکیسم با هیبتی از فرق سر تا نوک پا سیاست زده، نقش حزب تودۀ مزدور را ایفا می کند. مهره هایی از آنها ظاهر اسلامی به خود گرفته و ترک تازی می کنند. مردم شريف و نجيب آذربایجان مبهوتِ بي حيايي دشمن خورشيد ( پان ترکیسم ) شده اند و خوب مي دانند اگر ناحق ها را حق مي خوانند، آمده اند كه سر ببرند تا كلاه دهند.
والحمدالله تعالی شأنه
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
به امید فردایی روشن برای ایران و معلمان
واقعا تاسف بار است که مجسمه حکیم فردوسی را از میدان شهر پایین کشیدند.
همه ایران سرای من است، هیچ چیز دردناکتر از این نیست که مردمی به میراث کهن و اجدادی خود دهن کجی و پشت کنند، من کوچکتر از آنم که در مورد فرهنگ غنی و پر از سمبل و اسطوره ایرانی سخن بگویم ولی همین اندازه می دانم که ما مدیون گذشتگان و مسئول و پاسخگوی آیندگان و فرزندان خود هستیم.
ما همه در برابر میراث فرهنگی، علمی، تاریخی،مذهبی ، طبیعی و انسانی این مرز و بوم مسئولیم و باید از آنها حفاظت کنیم.
ضمن تشکر از دوست بسیار گرانقدر جناب آقای کاشفی
پاینده باشید
در آن سرزمین آفتاب در حال غروب است!
به قول معروف
معلمی شغل انبیاست
حقوقش نصف افغانیاست