صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

مصطفی چهارلنگ

روح پرسش گری و پاسخ‌خواهی در میان مردم مرده است؟! دیگر کسی، از مسئولان توضیح و پاسخ گویی را انتظار ندارد !

چرا ایران، کشوری با این همه، پیشینه تاریخی و فرهنگی گرفتار فقر اقتصادی و فرهنگی است / خیلی راحت و به مثابه یک خبر کاملا معمولی از آن رد می‌شویم بدون اینکه کوچکترین تاثر و واکنشی از خود نشان دهیم. اختلاس‌ سه هزار میلیاردی، گم شدن دکل‌های نفتی و. . . . خبرهایی هستند که دیگر هیچ واکنشی را برنمی انگیزانند/ جالب است بدانیم واکنش‌ها به خبر دستگیری امیر تتلو (امیرحسین مقصودلو) خواننده زیرزمینی رپ که در واقع یک دلقک رسانه‌ای است بسیار بیشتر بود/ صرف نظر از این که قوه قضاییه و سایر سازمان‌های ناظر، به چه میزان مسئولیت و رسالت خود را در این زمینه انجام داده‌اند، مردم و شهروندان نیز آن چنان واکنش در خور و حرکتی که نشان دهنده‌ی نارضایتی از وضع موجود باشد نشان نداده‌اند/ این ناهنجاری‌ها که با بی‌تفاوتی مسئولان و البته مردم روبه رست به مسائل اقتصادی محدود نمی‌شود و در ابعاد و حوزه‌های دیگر نیز به چشم می‌خورد/ آیا برای مردم ما اهمیت دارد که عده‌ای بودجه و منابع درآمدی مملکت را در موارد غیرضرور هزینه می‌کنند در حالی که کشاورزی سنتی و عدم حرکت آن به سمت صنعتی شدن یکی از عوامل اصلی هدرروی آب است/ بی‌تفاوت بودن اعضای یک جامعه در برابر بحران‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و یا بی‌تفاوت بودن در قبال سرنوشت، به معنی فروپاشی آن جامعه است/ اگر جامعه ایران در مقابل همه چیز حساس می‌بودند، مطمئناً وضعیت جامعه ایران از هر لحاظ متفاوت‌تر و بهتر از امروز می‌بود

جامعه شناسی بی تفاوتی در جامعه ایران و چرا مردم بی تفاوت شده اند

در مطالعات اجتماعی از مفهومی چون بی‌تفاوتی به عنوان یکی از آسیب‌های مهم در روابط انسانی یاد شده است؛ مفهومی که مصداق‌های آن در ذهن بسیاری از ما و بر اثر دیدن برخی رفتارها در جامعه نقش بسته و در واقع تجربه شده است. در متون جامعه شناسی از رفتار بی‌تفاوتی، به عنوان پدیده‌ای آسیب شناختی یاد می‌شود که مانعی مهم در برابر مشارکت سیاسی و اجتماعی و نیز از پیامدهای شهرنشینی در دوران مدرن به شمار می‌رود. از منظر آسیب شناختی، بی‌تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی شناخته می‌شود، همان گونه که در نقطه مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی است.

اکثر ما گاها از خودمان می‌پرسیم، که چرا ایران، کشوری با این همه، پیشینه تاریخی و فرهنگی گرفتار فقر اقتصادی و فرهنگی است. باید ابراز داشت: عدم توسعه سیاسی و برخی سیاست‌های نادرست در کشور چنان جامعه را سست نموده، که روزمرگی را در جامعه شاهد هستیم.

اما سوال اینجاست که چه کسی و عواملی باعث توسعه و یا عقب ماندگی یک کشور و جامعه می‌شود؟ مگر نه اینکه تمام افراد یک جامعه باید در پیشرفت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نقش ایفا نمایند! پس یک جای کار ایراد دارد و ان بی‌تفاوتی مردم یک جامعه، نسبت به سرنوشتشان است.

متاسفانه در کشور ما در طول چند دهه اخیر و به ویژه ده سال اخیر پدیده‌های نا‌به‌هنجار زیادی به وقوع پیوسته که بیان هریک از این اتفاقات از مجال این یادداشت خارج است ولی اگر تنها به چند مورد اشاره کنیم و موارد دیگر را نیز در ذهن تداعی کنیم در مورد همه یا اکثر آنها به یک وجه مشترک برمی‌خوریم و آن هم بی‌تفاوتی مردم نسبت به این اتفاقات نه چندان کوچک بلکه گاها بسیار تاثیر گذار است. یکی از مهم‌ترین و شاید غم انگیز‌ترین اتفاقاتی که مدام شاهد آن هستیم و همچنان هم در حال وقوع است پدیده فسادهای مالی و اختلاس‌های گسترده در سیستم اقتصادی و اداری کشور است. اگر تنها کمی از وقت خود را به پیگیری اخبار روزانه داخلی اختصاص دهیم کمتر روز یا هفته‌ای را می‌یابیم که خبر از اختلاس در فلان سیستم یا سازمان را نشنویم. اما می‌بینیم که خیلی راحت و به مثابه یک خبر کاملا معمولی از آن رد می‌شویم بدون اینکه کوچکترین تاثر و واکنشی از خود نشان دهیم. اختلاس‌ سه هزار میلیاردی، گم شدن دکل‌های نفتی و. . . . خبرهایی هستند که دیگر هیچ واکنشی را برنمی انگیزانند.

اصلا چرا تاریخ را به عقب برمی‌گردانیم، در همین چند هفته اخیر خبر اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان و فروش املاک شهرداری تهران به اعضای شورای شهر از جمله خبرهای مربوط به فسادهای مالی بود که رسانه‌ای شد. اما این خبرها نیز برای مردم و شهروندان ایرانی همانند خبرهای روزمره دیگر یک خبر کاملا عادی و تکراری بود.

جالب است بدانیم واکنش‌ها به خبر دستگیری امیر تتلو (امیرحسین مقصودلو) خواننده زیرزمینی رپ که در واقع یک دلقک رسانه‌ای است بسیار بیشتر بود به نحوی که عده‌ای با فرخوان در شبکه‌های اجتماعی تجمعاتی هر چند موقتی را برگزار کردند ولی در واکنش به این فسادهای مالی بزرگ هیچ واکنش خاصی ندیدیم.

شاید عده‌ای در پاسخ به این جملات و این انتقادات بگویند که رسیدگی به این تخلفات ملی وظیفه مردم نیست و سایر ارگان‌ها و سازمان‌های ناظر مانند قوه قضاییه مسئول رسیدگی به چنین تخلفات و پیامد هایی هستند. در پاسخ به این انتقاد و این نظرات باید گفت که اگر قوه قضاییه و سایر سازمان‌ها و ارگان ها مسئول رسیدگی هستند پس چرا روز به روز بر حجم این اختلاس‌ها و فسادهای ملی افزوده می‌شود و کنترل نمی‌شوند؟ پس قطعا یک جای کار ایراد دارد. 

صرف نظر از این که قوه قضاییه و سایر سازمان‌های ناظر، به چه میزان مسئولیت و رسالت خود را در این زمینه انجام داده‌اند، مردم و شهروندان نیز آن چنان واکنش در خور و حرکتی که نشان دهنده‌ی نارضایتی از وضع موجود باشد نشان نداده‌اند به گونه‌ای که بتواند قوه قضاییه و سایر سازمان‌های مسئول را به تحرک جدی‌تر وادار کند.

طبیعی است که وقتی در جامعه‌ای پدیده‌ای ناهنجار برای مردم، عادی و نه چندان مهم جلوه کند برای مسئولان امر نیز جهت رفع مشکل، آن حساسیت لازم را به همراه نخواهد داشت. گویا که این مردم مسخ شده‌اند و نمی‌بینند که چگونه عده‌ای با زد و بندهای خود و با نقاب مذهب یا نقاب آقازاده بودن اموال و دارایی‌های این مملکت را به تاراج می‌برند؟ گویا این مردم معنای تاراج و غارت را تنها در لشکرکشی کشوری دیگر به کشور می‌دانند، گویا این اتفاقات و این غارت‌گریها در کشوری ثالث در حال وقوع است که این چنین بی‌تفاوت از آن عبور می‌کنند.

البته این ناهنجاری‌ها که با بی‌تفاوتی مسئولان و البته مردم روبه رست به مسائل اقتصادی محدود نمی‌شود و در ابعاد و حوزه‌های دیگر نیز به چشم می‌خورد از جمله‌ی آن، مشکلات زیست محیطی به ویژه کم‌آبی و خشکسالی در کشور است به گونه‌ای که مطابق پیش‌بینی محققان، در آینده‌ای نه چندان دور جنگ در خاورمیانه به ویژه ایران جنگ بر سر آب خواهد بود. آیا برای مردم ما این مسئله کوچکترین اهمیتی دارد؟

آیا برای مردم ما اهمیت دارد که عده‌ای بودجه و منابع درآمدی مملکت را در موارد غیرضرور هزینه می‌کنند در حالی که کشاورزی سنتی و عدم حرکت آن به سمت صنعتی شدن یکی از عوامل اصلی هدرروی آب است؟

مواردی که بیان شد تنها چند مورد از مواردی است که مردم و در نتیجه‌ی آن مسئولان به آن‌ها بی‌تفاوت هستند. گویا روح پرسش گری و پاسخ‌خواهی در میان مردم مرده است و حتی دیگر کسی، از مسئولان توضیح و پاسخ گویی را انتظار ندارد.

در هر حال، بی‌تفاوت بودن اعضای یک جامعه در برابر بحران‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و یا بی‌تفاوت بودن در قبال سرنوشت، به معنی فروپاشی آن جامعه است و با نگاه به واقعیت‌های اجتماعی جامعه ایران می‌توان گفت: که بی‌تفاوتی مردم در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی و سیاسی در جامعه تهدید جدی و از جمله مهمترین عوامل ساکن بودن، فقر، بیکاری، ناامنی، فساد و. . . می‌باشد. زیرا بخشی از جامعه به دلیل بی‌تفاوت بودن در برابر بحران ها، عملاً از کار افتاده و قدرت اجرایی نقش‌های فعال را در جامعه ندارد. و اگر جامعه ایران در مقابل همه چیز حساس می‌بودند، مطمئناً وضعیت جامعه ایران از هر لحاظ متفاوت‌تر و بهتر از امروز می‌بود و این همه بی‌مسئولیتی را از ناحیه برخی مسئولان شاهد نبودیم. و البته این میزان بی‌تفاوتی نه تنها کاهش نیافته بلکه در حال گسترش است.

بهار نیوز

چهارشنبه, 24 شهریور 1395 20:49 خوانده شده: 1198 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +7 0 --
معلم زحمتکش 1395/06/24 - 21:28
وقتی گیرندگان حق ؤحقوق مردم از ربایندگان این حقوق دستشان درجیب همدیگر است چه انتظاری از مردم هست که تاحرف بزنندضددین میشوند
پاسخ + 0 0 --
علی معلم 1395/06/25 - 15:18
قانون و مجازات فقط برای من و امثال شماست که از طبقه متوسط به پایین هستیم نه برای قدرتمندان زر و زور....
هیچ وقت فراموش نمیکنم این مسئله را که بانک ... مجبورم کرد ماشین پراید قسطی ام را به خاطر 2 میلیون تومان وام بفروشم و الان هم که یکسال به بازنشستگیم مانده بدون وسیله و البته مستاجر هستم و با این اوضاع مالی بی وسیله و مستاجر خواهم ماند.
ای کاش من هم .....حداقل معلم نبودم !!!!
پاسخ + +3 0 --
قلب یخی 1395/06/24 - 22:07
روح پرسش گری و پاسخ‌خواهی در میان مردم مرده است و حتی دیگر کسی، از مسئولان توضیح و پاسخ گویی را انتظار ندارد.
پاسخ + 0 0 --
علی معلم 1395/06/25 - 15:19
پرسش هایی که حتی با سماجت و پرسشگری هم به پاسخ نخواهد رسید!!!
پاسخ + +1 0 --
محسن 1395/06/24 - 23:00
دوستان بیایید استان لرستان با روح پرسشگری و پاسخگویی آشنا شوید برای دیدن مدیر کل باید از هشت در عبور کنی اون هم باید سفارش شده یکی از مسولین کوهدشت باشی چرا که ایشون خودش کوهدشتی است . جناب مدیر کل در طی یک سال شصت و سه تا از نیروهای کوهدشتی که مناطق لرستان تدریس می کردند به کوهدشت انتقال داده در صورتی که نیروهای غیر کوهدشتی باید فقط تماشاگر باشند و حرص بخورند نیرو داریم بالای ده سال در مناطق دور دست استان در حال تدریس است اما کوهدشتی ها با یک سال تدریس منتقل شده اند آیا کلید روحانی این بود که با مشی دیکتاتورانه با مردم برخوردبشه . بنده خودم سینه سوخته اصلاحات بودم اما برخودم لعنت میفرستم که با رأی امثال من این آقاین به این پست و مقام ها رسیده اند و در حق معلمان دارند ظلم می کنند واقعا کسی نیست به داد ما در لرستان برسه . خدا کنه که دیگه روحانی هم رأی نیاره تا اینها هم مثل ما بیان و تو مدارس تدریس کنند و کسی بهشون اعتنایی نذاره
پاسخ + 0 0 --
قلب یخی 1395/06/25 - 09:41
برادر حرض نخور حضرت فاطمه فرمودند الجار ثم الدار ایشان که هیچ ارتباط و سنخیتی نه از دور و نه از نزدذیک با حضرت فاطمه ندارند میگویند ادار ثم الجار اما ملتفت باشید که ایشان در دهه اول و دوم فاطمیه یک دیگ اشک میریزند بخاطر مظلومیت حضرت فاطمه زهرا. اینها مریدان کور و گنگند. حضرت اقا هی داد میزنند بصیرت اینها داد میزنند کسیرت یا کثیرت
پاسخ + +1 0 --
محسن 1395/06/24 - 23:00
با سلام خدمت دوستانبنده تنها چیزی که از این آموزش و پرورش یاد گرفتم و متاسفانه هنوز به کار نگرفته ام حقه بازی و دروغگویی و قبیله گرایی مدیرکل و مسئولین اداره کل آموزش و پرورش لرستان است آقای کریمی فر طبق آمار در طی یک سال شصت و دو نفر از اهالی کوهدشت رو از مناطق دیگر لرستان بهکوهدشت انتقال داده اما در مورد نیروهای غیر کوهدشتی چنان سخت گیری انجام می شود که بعضی از نیروها بالای ده سال است که در مناطق دوردست مشغول خدمت می باشند بنده یکیاز سینه سوخته های اصلاحاتهستم اما به دلیل سوق دادن اصلاحات به قبیله گرایی بر خودم لعنت فرستادم دفعه ای دیگه از اصلاح طلبی دفاع کنم یا در امر انتخابات کوچکترین دخالتی داشته باشم
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1395/06/25 - 06:58
داداش کی جرات داره از مسئولان سوال و جواب کنه مگه تنمون میخاره؟
پاسخ + 0 0 --
فرهنگی 1395/06/25 - 09:32
همکاران من همه جای کشور همینطوره روح انتقاد وپرسش گری مرده است البته شهرهای کوچک بدتر هست هیچگونه نظارتی نیست وقتی همکاری وارد اداره میشه نمی تونه مدیر اداره خودشه ببینه تابرسه مدیر کل. دیدن کارمندان اداره باید ساعت ها صبر کنبی بی برنامه گی خودسری مج گیری وجابجایی های مدارسی بدوت کارکارشناسی شده دیگه همه رو عصبانیی کرده هر سال روپوش دانش اموزان تغییر می کنه یک سال این رنگ وسال دیگه رنگ دیگه .اگر کسی انتقاد بکنه تی دهنش میزنن این هسن آپ ما
پاسخ + 0 0 --
قلب یخی 1395/06/25 - 09:45
فدای کارمندانتون من بشم که اینقدر زحمت میکشن میزنن توی دهنمون.دستشون یه وقت درد نیاد
پاسخ + 0 0 --
بازنشسته 1395/06/25 - 09:56
...
کوروش بزرگ می فرماید برای نابودی کشور راستی را از مردم بگیر
وبرای ثروتمند شدن راستی را رواج بده ,
جد بزرگوارم چقدر زیبا در دوجمله کل مطلب رابیان کرده
در جهان نامش پایدار
حال اینها...
اینها ... همکار گرامی ,,
...
به امید بیداری وازادی واقی ,,
پاسخ + 0 0 --
احمد 1395/06/25 - 13:19
"روح پرسش گری و پاسخ‌خواهی در میان مردم مرده است؟!
دیگر کسی، از مسئولان توضیح و پاسخ گویی را انتظار ندارد! "
برادر چهارلنگ عزیز من که توان روحی و بدنی داغ و درفش و
در صورت زنده ماندن بی آبرویی رو ندارم!
راستی چرا؟
- قانون هماهنگ کشوری در مورد معلمان اجرا نمی شه؟
- چرا حقوق و دستمزد معلمان با سایر کارکنان دولت
تفاوت خیلی معنی داری داره؟
- چرا معلمان بیمه تکمیلی درست و درمان ندارن؟
- چرا معلمان بازنشسته عزیز پاداش خود رو چند سال و اندی
بعد دریافت می کنند؟
- چرا معلمان فقط مجاز به ادامه تحصیل تنها تا یک مقطع هستند و
ماموریت تحصیلی با حقوق ندارن؟
- چرا...؟
اصلا به ما چه ولش کن! داغ و درفش رو یادمان رفته بود!
پاسخ + 0 -1 --
بازنشسته 1395/06/25 - 15:44
لطف بفرمایید کل مطالب را بنویسید سایت وزین
چرا حذف می کنید
مال نویسندگان شما که فقط برای نوازش دولت است تمام وکمال ونجومی ثبت می کنی
شما دیگه عدالت داشته باش
پاسخ + 0 0 --
صدای معلم 1395/06/25 - 15:50
سلام
دوست عزیز بازنشسته

برای انتشار نظرات ، ملاک « قانون مطبوعات » است نه سلایق دوستان !

پایدار باشید .
پاسخ + 0 0 --
عبدالله حقگو 1395/06/25 - 19:32
سلام

دوست گرامی من
روح پرسشگری درمیان عموم ازبین نرفته است.
من فکرمیکنم برخوردمسئولان دربرخی پرونده ها وعملکردضعیف ومزورانه بعضی عوامل اجرایی باعث شده مردم امیدپاسخگویی ازمسئولان راازدست داده وتاحدزیادی بی اعتمادشده اند.
تمام افراد( بدون استثنا) درپاسخگویی فرافکن کرده ودرآخر هیچکس مسئولیت هیچ ماجرایی را بعهده نمیگیردوهیچ اتفای هرگز عواقب تلخ برای هیچکس نداشته است.
درآخرهمیشه دشمن خیالی از خیانت کرده وقصدبدنام کردن مسئولان دلسوزرادارند.
تمام معرضضین هم همیشه عامل آمریاواسراییل خطاب شده اند( مثل چندسال پیش اعتراض معلمین وافاضات شکنجه گرمرت‌ضوی)
این سکوتها معنا آتش زیخاکستر وانتظارفرصصت میدهدکه بسیارخطرنکترازتخلفف اولیه است.
متاسانه سوپاپ اطمینان مسدودشده که منتظر یک سوءاستفاده کننده ات.
مردم انتظارتخلف از مدعیان دین نداشتدواین بمعنای مات نیست بلکه گدازه های فرصت است.
ثمره خون شهدا را نابودنکنیدمسئولان نظام

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور