یکی از مسائلی که همواره در آموزش و پرورش جریان داشته و فصل مشترک اکثر استیضاح ها را تشکیل داده است موضوع " عزل و نصب ها " در وزارت خانه بزرگی مانند آموزش و پرورش است .
البته نمایندگان مجلس برای آن که صورت مقبول و عوام پسندانه ای برای این موضوع بدهند سعی کرده اند که از لعاب مطالبات فرهنگیان و معلمان در این جهت استفاده کنند در حالی که واقعیت نشان می دهد که احتمالا آن نماینده از تلاش خود برای به کار گماردن مدیر مورد نظر خود ناامید شده و از ابزار سوال های مکرر و نهایتا طرح و جمع آوری امضا برای استیضاح جهت وارد کردن فشار به وزیر آموزش و پرورش جهت تمکین استفاده می کند .
البته در نهایت نیز موفق شده و به شیوه " کد خدامنشی " و با وساطت « دیگران » مساله به خوبی حل و فصل می شود و عملکرد اکثر وزرای آموزش و پرورش هم در این زمینه حاکی است که آن ها امتیارات لازم را می دهند .
اتفاقاتی که در زمان وزارت فانی و مجلس نهم در ارتباط با استیضاح فانی اتفاق افتاد بیشتز از همین جنس بود .
در یک نمونه نادر ، فانی در استان آذربایجان شرقی ( ناحیه 4 تبریز ) در کسوت عالی ترین مقام آموزش و پرورش وادار به عزل و نصب یک مدیر مدرسه به درخواست یک نماینده مجلس نهم شد ! ( این جا )
در نمونه دیگری که البته پیش تر از آن صورت گرفت ؛ عزل « اصغر حصیری » مدیر کل سابق آموزش و پرورش استان بوشهر با فشار برخی از نمایندگان مجلس بود که همان موقع با اعتراض صدای معلم روبه رو گردید . ( این جا )
متاسفانه از زمان شروع به کار مجلس دهم نیز شاهد اتفاقاتی مانند این ها بوده ایم .
در یک مورد که خبر آن نیز در صدای معلم منتشر شد ؛ از معارفه مدیر آموزش و پرورش شهرستان بجنورد با دخالت نمایندگان مجلس و فرماندار جلوگیری شد! ( این جا )
البته نمایندگان مربوطه بعدا و به صورت ضمنی نقش خود را در این جریانات تکذیب کردند !
در قضیه تغییر مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران نیز شنیده ها حاکی است که برخی از نمایندگان مجلس ( تهران ) از وزیر آموزش و پرورش گلایه کرده اند که چرا از آنان در مورد این عزل و نصب نظرخواهی نشده است !
و نکته تاسف بارتر آن که برخی از تشکل های معلمان که برخی از اسامی را در « لیست امید » قرار دادند به جای پی گیری مطالبات واقعی و بر زمین مانده فرهنگیان و معلمان وارد جریانات « لابی گری و سهم خواهی » شده و این نمایندگان منتخب نیز ازخواسته های آنان حمایت می کنند !
آیا نمایندگان مجلس که با رای و امید مردم به مجلس راه پیدا کرده اند دغدغه های مهم تری ندارند ؟
اساسا چه کسی گفته و یا جایی نوشته شده است که وزارت آموزش و پرورش برای تغییر مدیران باید و حتما نظر نمایندگان مجلس را جویا شود ؟ پس جایگاه اصل تفکیک قوا در قانون اساسی چیست ؟
آیا شان و جایگاه نمایندگان مجلس و نیز تشکل های معلمان به واسطه این گونه اعمال و اقدامات تنزل پیدا نمی کند ؟
کار یک نماینده مجلس و حتی تشکل باید نظارت و پی گیری مطالبات و نیز صیانت از اجرای قوانینی باشد که خود مجلس تصویب کرده است .
بسیاری از مشکلات و بحران هایی که فعلا گریبان جامعه ما را گرفته است ناشی از عمل نکردن درست دستگاه های نظارتی به ویژه مجلس به وظایف ذاتی و قانونی خویش است .
برای این مشکل دو راه حل می توان متصور شود .
یکی از آن ها تغییر و اصلاح قانون انتخابات با رویکرد نهادینه کردن توجه به مطالبات ملی و کلان نگری است که البته نیاز به تامل و کارشناسی فراوان دارد .
اما راه حل ساده تری نیز در درون وزارت آموزش و پرورش وجود دارد که به نظر می رسد عامدانه و عالمانه از آن سرپیچی می شود .
« صدای معلم » بارها خواهان احیای مصوبه انتخابی شدن مدیران مدارس و تسری آن به لایه ها و سطوح مختلف مدیریتی شده است .
اولین نتیجه اجرای این فرآیند جلوگیری از تراژدی دخالت و اعمال نظر نمایندگان مجلس در موضوع عزل و نصب ها در 720 منطقه آموزشی کشور خواهد بود .
اجرای این پروسه علمی باعث خواهد شد تا مسئولان وزارت آموزش و پرورش وقت و انرژی بیشتری برای پرداختن به مسائل اصلی آموزش و پرورش پیدا کنند و دائما در راهروهای مجلس و کمیسیون آموزش و تحقیقات به دنبال قانع کردن نمایندگان محترم نباشند !
از سوی دیگر ،نمایندگان مجلس فارغ از آینده شغلی و این که آیا دور بعدی مجلس حضور خواهند داشت و یا نه ؛ با کلان نگری و رصد مسائل راهبردی و کلان جامعه نهایت سعی و تلاش خود را برای ایفای وظایفی که قانون بر عهده آنان نهاده و متعهد به اجرای دقیق آن شده اند خواهند کرد .
در نهایت ؛ آموزش و پرورش نیز در نگاه نمایندگان مجلس از حالت " مالکیت شخصی " بیرون آمده و به عنوان یک سر فصل مهم در تحقق توسعه پایدار به آن نگریسته خواهد شد .
نظرات بینندگان
معلم از لحاظ معیشتی در رده آخر کارمندان دولت و با شکاف چند برابری از میانگین آنها قرار دارد.
از لحاظ کاری معلم از دانش آموز هم پایینتر است. شما برید در مدارس ببینید حرف دانش آنوز از معلم خریدار بیشتری دارد. یک مدیر که با باند بازی سر کار است هر طور که بخواهد میتواند با معلم برخورد کند.
خلاصه شخصیت خرد شده معلم, این اجازه را به هر کس میدهد که با اون و سیستم آموزش و پرورش به عنوان ابزار دست و ابزار سهم خواهی برخورد کند.
اگر زمانی مشکل معیشت به صورت ریشه ای حل شود, و همچنین از لحاظ آموزشی چیزی مشابه دانشگاهها پیاده شود, بساط این سهم خواهی و قربانی شدن معلمان توسط وزیر و وکیل جمع خواهد شد.
سلام
ضمن سپاس از نظر شما .
به نظرم یک بعد کار ، معیشت است اما خلاصه کردن همه مسائل و مشکلات در گفتمان معیشت محور ساده کردن مساله و به نوعی فرار از واقعیات است .
من دو مورد عینی را مطرح می کنم ، امید که دوستان تاملی بر آن داشته باشند :
1-پیش از انقلاب ، معیشت و اقتصاد معلم در حد قابل قبولی بود .
اما چرا شاهد پیشرفت و یا تحول خاصی در حوزه تعلیم و تربیت نبودیم ؟
چرا با وجود رفاه معلم و به عنوان نمونه ؛ تشکل و رسانه قوی در آن زمان و در میان معلمان شکل نگرفت ؟
چرا در آن زمان از دل همین آموزش و پرورش چند اقتصاد دان قوی و مطرح بیرون نیامد ؟
و...
2-معلمانی که در قالب اعزام به خارج به خارج از کشور می روند بر اساس سیستم و نرخ آن کشور حقوق و یا دستمزد می گیرند .
در واقع ، حقوق آن ها و قدرت خرید آن ها به مراتب بیشتر از معلمان داخل کشور است .
اما چرا تاکنون تحول خاصی در این مدارس رخ نداده است ؟
چرا یک الگوی آموزشی قوی و یا نظریه تربیتی و یا آموزشی از دل این مدارس تراوش نکرده است ؟
پایدار باشید .
"معیشت لازمه ولی کافی نیست".
پله اول معیشته. چرا که معیشت نباشه مردم برای چندر غاز دریافتی بیشتر گرفتار باندبازی وزیر و وکیل میشوند. نمایندگان به خوبی از این قضیه آگاه هستند به همین دلیل با وعده اینکه دریافتی شما با معاون شدن در مدرسه ۲۰۰-۳۰۰ تومن بیشتر میشه, از اونها به عنوان برده استفاده میکنند. و سیکل باطل شروع میشه.
پس این چیزی که گفتم تحلیل و ارتباط ساده ای داره.
البته بنده به سیستم به شدت فاسد و غلط آموزشی هم اشاره کردم که با شدت بیشتر این سیکل رو تقویت میکنه.
حالا اینها به کنار, من به دانشگاه اشاره کردم (به بانک یا ارگان دیگه اشاره نکردم که حساسیت ایجاد بشه), چرا این سیکل باطل در دانشگاهها یا نیست و یا خیلی ضعیفه. خودتون اون رو تفسیر کنید.
سلام
این نظر شما محترم است .
باز هم عنوان می کنم معیشت معلم مهم است اما همه چیز تعلیم و تربیت در معیشت معلم خلاصه نمی شود .
ضمنا شما به سوالات من پاسخ ندادید ؟
روند تاریخی در جامعه ما نشان داده است که ارضای نیازهای فیزیولوژیکی الزاما مطابق هرم مزلو منجر به ارتقای افراد به لایه های بالاتر نمی شود .
مثلا اگر معیشت جامعه و معلمان درست شود آیا نیاز به مطالعه تقویت می شود ؟
این ها مسائلی است که باید با احتیاط با آن و به صورت چند عاملی برخورد کرد و نمی توان یک نسخه قطعی و جهان شمول برای همه موضوعات پیچید .
جناب عالی به سیسستم آموزش عالی اشاره کردید و لزوم همسان سازی .
ارتقا در دانشگاه تابع شرایط و الزاماتی است .
برای ارتقا باید مراحلی را طی کرد اما در آموزش و پرورش چنین فضایی وجود ندارد .
بسیاری از معلمان بر این باورند که نوعی تساوی محض باید در پرداخت ها وجود داشته باشد .
پیاده کردن چنین سیستمی نیارمند ساز و کاری مانند سازمان نظام معلمی است .
اما شواهد نشان می دهد که معلمان در حال حاضر از چنین چیزی استقبال نمی کند و یا حداقل ضعیف است ...
بر فرض این که دانشگاه به عنوان یک مثال مرجع قابل قبول باشد .
در حال حاضر اساتید دانشگاه با معلمان هم مدرک خود در آموزش و پرورش تفاوت زیاد و قابل ملاحظه ای دارند .
اما با این وجود ، دانشگاه های ما چقدر به روز هستند ؟
اساتید ما چقدر با دانش روز هماهنگ هستند ؟
رتبه دانشگاه های معروف ما در جهان در کجا قرار می گیرد ؟
( بر فرض دانشگاه تهران و صنعتی شریف در 500 دانشگاه مطرح جهان هم جای ندارند ! )
بر اساس نظام رتبهبندی کیو اس ؛
بهترین کشورها برای تحصیلات دانشگاهی در منطقه آسیا کشورهایی مانند کره جنوبی ، سنگاپور ، مالزی ، اندونزی ، هنگ کنگ ، عربستان ، لبنان ، پاکستان هستند و ایران در این میان جایگاهی ندارد !
این واقعیاتی است که باید به آن توجه کرد .
پایدار باشید .
دوست عزیز بازنشسته
ضمن تشکر از نظر شما.
موضوع بحث ما این نیست !
متاسفانه ما ایرانیان در پر رنگ کردن حاشیه ها تبحر داریم !
تصور می کنم در نظر بالا به شما پاسخ داده باشم .
اما باید نکته ای را بگویم :
معیشت معلمان قبل از انقلاب درحد قابل قبولی بود .
اما آیا از این وضعیت ؛ اتحادیه ، سندیکای فراگیر و یا حداقل سازمان نظام معلمی بیرون آمد ؟
باشگاه مهرگان پس از حوادث سال 40 و کشته شدن دکتر خانعلی در میدان بهارستان و چند برابر شدن اشل حقوقی معلمان و مهم تر از آن وزیر شدن محمد درخشش عملا تعطیل شد !
چون معلمان و باشگاه مهرگان به دنبال سیستم سازی همچون کشورهای توسعه یافته نبودند و پس از بهبود حقوق هر یک به دنبال کار خود رفتند !
اگر آن ها آینده و نه فقط خود را می دیدند شاید الان وضع ما این نبود ...
دوست عزیز !
بحث من وجود موانع قوی فرهنگی و تاریخی در جامعه و حافظه آن است که در بسیاری مواقع ما را با بن بست و سپس رجعت به پله اول و حتی پیش تر از آن مواجه می کند .
پایدار باشید .
قبول دارم
ورود شما را به جمع مخاطبان صدای معلم تبریک می گویم .
ما به عنوان یک رسانه این مساله را تاکنون به دفعات پی گیری کرده ایم .
کمی پایین تر را نگاه کنید ... می بینید !
اگر در اختیار ما بود الساعه تقویم جناب عالی می نمودیم !
پایدار باشید .
دوست عزیز
بفرمایید این رسانه در کجا مرتکب این گناه کبیره شده است تا پاسخ گو باشیم .
پایدار باشید .
هرچی بازنشسته در زمان احمدی نژاد میشناسم درکمتراز6ماه کل پاداششان را گرفتند.بازنشسته 93 میشناسم تازه فقط صندوق ذخیره ش را دادند.
نظام ما بعداز سی و هشت سال هنوز انقلابی ست. و روی آرامش و ثبات سازمانی به خود ندیده است. لذا اگر حرف بنده را سانسور نفرمایید دوستان تایید خواهند کرد که مشکل کار کجاست.!
دوست عزیز
با فرمایش شما موافقم .
اما معطوف کردن همه چیز به روحیه انقلابی کمی نادیده گرفتن حقایق است .
اتفاقا تعداد قابل توجهی از مردم جامعه ما دچار بی تفاوتی ، یاس و البته دارای روحیات پوپولیستی هستند .
پایدار باشید .
دوست عزیز
از محبت شما و سایر دوستان سپاسگزارم .
پایدار باشید .
رابطه ها مهمتر هستنند.
سلام استاد
من معتقدم اکثرمواقع نمایندگان نمیدانندکه چه چیزراردیاتصویب میکنند.
مجالس دنیارامیبنم درکمال سکوت به سخنان ناطق گوش میدهند ومتفکرانه عمل میکنند.
درمجلس ما سخنران باتمام قوا فریادمیزند،عده ای درحال راه رفتن ،عده ای دوررییس جمع شده اند،وصدای همهمه بازارگونه کاملا مشهودست وگروهی راهم درخواب دیده ام وهمیشه عده کثیری غایبند.
عیب سیستم صوتی است یافضای بزرگ وغیرایتانداردیاهرچیزدیگرنمیدانم فقط مطمئنم این همهمه ها شلوغی درشأن نظام ومجلس نبوده وحتی باتعالیم دینی وعرفی منافات دارد.
اکثرأمتوجه متن نطق وروال مجلس نیستندومشخص است قوانین بالابیگری تصویب ورد میشوند.
شایدبعضی نمایندگان ندانندراجع به آ پ صحبتی شده است یانمیشنوندچون علنی وقاه قاه دحاخنده با گروهی است.
بیچاره آپ که اینگونه قؤانینش مصوب میشوند.
نتیجه اینشکل قانونگذاری درجامعه کاملا ملموس است.
بیکاری کسترده ،فسادهای بزرگ،وضعیت معیشتی فلاکت باراکثریت جامعه و..... .
هروزیریکی دو نظام آموزشی جدیدمی آوردودرآخرحکومتش به ناکارمدی اش اقرارمیکند.
درچنین شرایطی مجلسی که ازدور دست برآتش داردوبه مجموعه آپ ج منبع رأی نمنگرد،چه انتظاری دارید؟!!
یاحق
دوست عزیز
جناب حق گو
با فرمایش شما موافقم .
بسیاری از نمایندگان در حد و اندازه یک نماینده مانند سایر پارلمان های جهان نیستند .
اما باید به دنبال علل بود .
تقبیح معلول به به جایی نمی برد ...
از قدیم گفته اند :
" از كوزه همان برون تراود كه در اوست "
پایدار باشید .
دوست عزیز
آقا / خانم اکبری
بهتر است در مقام قضاوت در مورد دیگرانی که شناخت چندانی نداریم ، تامل و احتیاط کنیم .
پایدار باشید .