در برخي خيابانهاي تهران، بنرهايي نصب شده است که بر روي آن نوشتهاند: «در آمريکا از هر 5 نوزاد، 2 نوزاد به صورت نامشروع به دنيا ميآيد.» در بنر ديگري، ميخوانيم: «از هر 110 شهروند آمريکايي، يک نفر در زندان است.» من نميدانم پشت اينگونه فعاليتهاي فرهنگي! به کدام ملاک اخلاقي و ديني گرم است و نيز نميدانم کدام اخلاق، کدام دين، کدام سياست، کدام انگيزه فرهنگي به ما اجازه ميدهد که از هزاران اتفاقي که در جهان ميافتد، بدترين و زشتترين آنها را انتخاب کنيم و جلو چشم شهروندانمان بياوريم، اما ميدانم که گذاشتن ذرهبين بر روي آمار جرم و جنايت در کشورهاي ديگر، وقتي سودمند است که کشور خود را به يکي از پاکيزهترين کشورهاي دنيا از جهات مختلف تبديل کرده باشيم.
طعنه زدن به اوضاع فرهنگي و اجتماعي کشورهاي ديگر، کاري است آسان و حتي لذتبخش؛ چون هيچ کشوري بدون زخمهاي فرهنگي و اخلاقي يا اجتماعي نيست. اما اينکه هر روز چشم ايراني در خيابانها به آمار بزهکاري در کشورهاي ديگر بيفتد، چه کمکي به معنويت يا رفاه مادي او ميکند؟ از ميان هزاران و ميليونها خبر يا پديده يا هر چيزي که ايرانيان بايد بدانند، دانستن تعداد فرزندان نامشروع در آمريکا، در چه درجهاي از اهميت و اولويت است؟ آيا نبايد در دشمني هم جوانمردي را پاس داشت؟ امام علي(ع) ميفرمايد: کسي که از راه شرّ پيروز ميشود، بهواقع شکست خورده است(الغالب بالشرّ مغلوب.)
گيرم که ما با اينگونه تبليغات خياباني بتوانيم آمريکا را رسوا و نابود کنيم؛ پس از آن چه خواهيم کرد؟ يعني مشکل ما اين است که مردم نميدانند در آمريکا چه ميگذرد؟ اگر دانستند که در آمريکا و فرانسه و انگليس و روس چه فجايعي در جريان است، اختلاس و دزدي و دروغ و ندانمکاري و بيانصافي و قانونگريزي و سياستبازي در ايران کم ميشود؟
از سوي ديگر، فرض کنيد در خيابانهاي کشوري ديگر، برخي مسائل داخلي و ناهنجاريهاي اجتماعي ايران را تابلو کنند. اگر خبر آن به گوش مردم ايران برسد، درباره آن کشور و مردمش چگونه فکر ميکنند؟ چه خواهند گفت؟ اگر خبر بنرهاي ما به گوش مردم آمريکا برسد، نميگويند: "شما براي فرزندان مشروع خود چه کردهايد که حالا براي فرزندان نامشروع ما دل ميسوزانيد؟" اگر بپرسند ما براي فرزندان نامشروعمان چنين و چنان کرديم، شما براي فرزندان مشروعتان چه کرديد، چه پاسخي داريم؟
مگر مهمترين فرق ايران با ديگر کشورهاي جهان در شمار فرزندان نامشروع و شمار زندانيان است؟ آيا تفاوتهاي مهمتري وجود ندارد که دانستن آنها لازمتر است؟ مثلا بهتر نيست درباره تفاوت ايران و کشورهاي ديگر در ميزان پاي بندي مسئولان و شهروندان به قانون، اطلاعرساني کنيم؟ اصلا اينکه مردم ايران بدانند که شمار فرزندان نامشروع در جهان رو به فزوني است، انگيزه فساد را در ايران، کمتر ميکند، يا بيشتر؟ زمينه بزهکاري را هموار ميکند يا ناهموار؟
آنچه براي ما سودمندتر است، آگاهي از راههاي پيشرفت است، يا اطلاعرساني درباره زشتکاريهاي مردم کشورهاي ديگر؟ منکر آمار جرم و جنايت در آمريکا و روسيه و فرانسه و برخي کشورهاي دور يا نزديک نيستيم؛ اما صرف شمردن فرزندان نامشروع در کشورهاي ديگر، به ما مشروعيت نميبخشد. مشروعيت ما در گرو پيشرفت اخلاقي و اقتصادي کشور است، نه در اثبات و اعلان نادرستيها و بزهکاريهاي ديگران.
آري؛ مقايسه، گاهي سودمند است؛ اما مقايسه آنگاه سودبخش است که جامع باشد، نه گزينشي؛ براي مسابقه در مسير درست باشد، نه فقط براي مچگيري.
*روزنامه اطلاعات با تلخیص
نظرات بینندگان