از آقای محمود بهشتی لنگرودی – سخنگوی پیشین کانون صنفی معلمان - یادداشتی را با محوریت موضوع اعتصاب غذای آقای عظیم زاده و نقد آقای محجوب در هفتم تیرماه مشاهده کردم.
صادقانه عرض می کنم که از شیوه و نحوه نگارش این یادداشت متعجب و مأیوس شدم. اینکه با طعنه و کنایه شریف ترین منتخبان ملّت را مخاطب قرار دهیم مشکلی از ما حل نمی کند. ضمن اینکه در احوال آنها نیز تغییری حاصل نمی کند. مگر ما در مجلس ایران چند نفر مانند مطهری ، محجوب و پزشکیان داریم که این گونه بدون توجه به عواقب سخنان مان حقایق را در راستای ارضای منویات خود قلب می کنیم؟!
آقای بهشتی در آن نامه عوامانه می کوشد به زعم خویش از محجوب به عنوان فردی متکبّر و ساده اندیش پرده برداری کند، اما در این نوشته به حقایقی اشاره می کند که امروز با آزادی آقای جعفر عظیم زاده بهتر و واضح تر می شود راجع به آنها توضیح داد.
بهشتی از قول محجوب نوشته بود: ما هرگز اجازه نداده ایم حتی یک نفر از کارگران گرفتار نیروهای امنیتی شوند و هر جا مشکلی برایشان پیش آمد با تمام توان وارد شده ایم و نیروی مان را آزاد کرده ایم، اما شما کانونی ها (کانون صنفی معلمان) چنین مدیریتی نداشته اید و ...
بنده در مقام پاسخ گویی به همکار محترم آقای بهشتی لنگرودی نیستم. فقط لازم می دانم بخش کوتاهی از اظهارات آقای محجوب در یکی از دیدارهای زمستان سال گذشته با اعضای شورای نویسندگان صدای معلم ( این جا ) را باز نشر نمایم.
آقای محجوب در آن دیدار بدون مقدمه سراغ اصل مطلب رفته بود و گفته بود: حرکت صنفی تابع آرامش و برنامه است و باید معطوف به نتیجه باشد. ماهیت حرکت از این طرف، ماهیت مقابله از آن طرف را میسازد. کنش صحیح موجب واکنش صحیح است و بالعکس.
شاه بیت اظهارات محجوب در این نکات بود: کنش های صنفی ( از جمله در آموزش و پرورش) باید با کمترین هزینه و تلفات همراه باشد در غیر این صورت به نتیجه نمی رسید. به خاطر داشته باشیم که با افراط و تند روی هیچ دستاورد پایداری نخواهیم داشت. این مسأله کافی نیست که فقط خواسته وجود داشته باشد، بلکه برای تحقق آن خواسته باید راه حل وجود داشته باشد.
حال فقط چند سئوال کوتاه من از آقای بهشتی لنگرودی این است:
1. نهادهای مدنی معلمان درخواست مجوز تجمع مقابل مجلس را می نمایند ولی پیش بینی نمی کنند که اگر مجوز صادر نشد چه باید کرد؟ منشاء این خطا ازکجاست؟
2. وقتی در تجمع مذکور دعوت کنندگان غیب شدند! عده ای را بازداشت کردند. کدام نماینده مجلس به کلانتری رفت و آن قدر نشست و با شیوه خودش مذاکره کرد تا معلمان را آزاد کردند؟
3. دستاورد تشکلات معلمان برای این قشر فرهیخته چه بوده است؟ فقط یک مورد را برای رضای خدا ذکر کنید.
4. آیا ما توانسته ایم فقط و فقط برای یکسال با اخذ مجوزبه خیابان بیائیم و صدای خود را لااقل به گوش همشهریان خود برسانیم؟
برادرم!
یک سوزن به خودتان بزنید و بعد جوالدوز را به دیگران! ظرف سال های اخیر با درایت همین آقایانی که به آنها خرده می گیریم کارگران در اول ماه مه راه پیمایی کردند،در جلوی مجلس تجمع کردند و نگذاشتند بخش درمان تأمین اجتماعی از سازمان شان منتزع شود، کارگران ساختمانی نه تنها بیمه شدند، بلکه سهام عدالت هم گرفتند، مججوب را برای ششمین دوره متوالی و جلودارزاده را برای بار چهارم به مجلس فرستادند. عضو شورای مرکزی تشکیلات شان را وزیر کار کردند ، تعداد اعضایشان را طبق آخرین تحقیق اینجانب به مرز دو میلیون نفر رساندند و دامنه خدماتشان را آنقدر وسیع کرده اند که برخی وزارتخانه های دولتی نیز یارای رقابت با آنها را ندارند و ...
اینک بگویید من و شما برای معلمان کدام قدم اجرائی را برداشته و چه خدمات شایان توجه ای را به نحو مطلوب ارائه کرده ایم که می توانیم به آنها ببالیم ؟!
نکته اینجاست که بنده و بسیاری از دوستان گمان می کنیم هنوز آقای بهشتی خودش هم نمی داند چگونه آزاد شد؟ و یا می داند و خود را به تغافل زده! قاعدتاً آقای عظیم زاده هم نمی داند چگونه شد که دادستانی در عرض چند ساعت تغییر موضع داد؟
اما امروز دیگر این را همه می دانیم که چند کارگر در یک معدن تکاب شلاق خوردند (که البته درخصوص تعداد و نحوه شلاق خوردن شان حدیث های فراوانی نقل شده) آن وقت 3 وزیر برای پاسخگویی به مجلس فراخوانده شدند، یک مدیرکل عزل شد، تحقیق و تفحص مجلس به راه افتاد، یک مسئول عال یرتبه دستگاه قضا تلویحاً عذرخواهی و از عملکرد قاضی انتقاد کرد و کارگران همه به سر کارشان برگشتند!
واقعیات اینست....
آن رابپذیریم ولو اگر تلخ باشد.
ما قهرمان نمی خواهیم مرد عمل نیاز امروز ماست !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اتفاقا آقای بهشتی مردعمل هست لکن سیاسیون تازه به دوران رسیده در تشکلهای خودبافته وخودساخته یاشناخت دقیقی از بهشتی و امثالهم ندارند ویا مطامع ومنافع جناحی باعث می شود این قهرمانان را تخریب کنند.بیست سال صادقانه اگر تلاش کنید ممکن است شماهم یک بهشتی شوید البته صادقانه ونه مزورانه!!!!!
البته یادداشت آقای بهشتی در مورد آقای عظیم زاده نمیبایست با لحنی نیش دار فرد دیگری را مخاطب قرار میداد.
به هرحال ما باید از سرمایه های انسانی همه اقشار حفوق بگیر شامل معلم کارگر کارمندو... دفاع کنیم و قطعا قدر آنان را بدانیم.
در اینکه آقای محجوب سعی میکند برای کارگران کاری انجام دهد تردیدی نیست.
ما هم باید به فکر مجموعه خودمان و همکاران باشیم.