یادداشتی در سایت صدای معلم به قلم آقای شیرزاد عبدالهی با عنوان "معاونت پرورشی و اقدامات سیاسی ، نمایشی و پرسر و صدا... فعالیت های پرورشی و تربیتی در آموزش و پرورش متولی ندارد ! " منتشر گردید که به سهم خود حرف و حدیث و نقد و نظرهایی در پی داشت که بعضا به صورت کامنت در همان سایت مذکور انعکاس یافت.
اینجانب به عنوان یک مربی تربیتی بازنشسته که همچنان نسبت به فعالیت های پرورشی از عرق و علاقه برخوردارم و هم دستی بر این آتش دارم ؛ مایلم که در این ارتباط چند نکته کلیدی را برای نگارنده محترم متذکر شوم :
1- بیشتر از هر کس شخص نویسنده می داند که انجام نقد منصفانه و عالمانه آن هم در حیطه مسائل اجتماعی و انسانی تا چه پایه دشوار و مبتنی بر آگاهی و احاطه کافی بر همه موضوعات و دایره فعالیت است. از نوع پرداختن و داوری های کلی نویسنده برمی آید که وقوف ایشان بر موضوعات چندان عمیق و گسترده نیست و بیش از هر چیز این امواج تبلیغی منفی و از پیش تعیین شده است که کار داوری شان را به اتهام سیاسی می کشاند و الا یک پدیده اجتماعی و انسانی نظیر مقوله تربیت در مدرسه مصداق هایی که ایشان در نوشته شان برشمرده اند هرگز یک علت تام ندارد.
می دانیم که مجموعه مدرسه یک پازل از نقش کامل تربیت است در کنار پازل هایی که با کارکرد خانواده، اجتماع، صدا و سیما، کوچه و محله، سینما و رسانه ها و... کنار هم چیده می شوند.
2- یادداشت نگارنده به بهانه ی جشن تکلیف 12 هزار نفری دانش آموزان دختر شهر تهران کلید خورده که از آن به عنوان برنامه ای مهیج و مفید یاد می شود. با اینکه اینجانب مدعی نیستم که همه برنامه ها و فعالیت های پرورشی خالی از اشکال است اما برای اثرگذاری بیشتر و تربیت دینی بچه ها که ضمیری پاک و معصومانه دارند باید از قالب های لطیف و موثری با بیان غیر مستقیم استفاده کرد.
جشن گرفتن و استفاده از ابزارها و روش های هنری و شور انگیز و شادی بخش برای فرشتگان کوچکی که تازه به تکلیف می رسند شگرد زیبا و مناسبی است که طعم شیرین اولین نمازها را به کامشان شیرین و عطر خاطره خوش آن را در حافظه همیشه شان جاودانه می کند و چه بسا که سرنوشت تربیتی یک شخص در لابه لای همین برنامه های کوچک و بزرگ طرح ریزی شود.
3- همچنین در این نوشته از برنامه هایی چون اردوهای زیارتی و علمی و تفریحی و نیز راهیان نور یاد شده که آن نیز منصفانه قلمداد نمی شود. آثار هر یک از این فعالیت ها برای صاحب نظران و از جمله نگارنده به وضوح مشخص است ، درباره راهیان نور اما می توان این نکته را نیز اضافه کرد که مناطق بازدیدی که موزه ای کم نظیر از دفاع مقدس به شمار می آید امروز بخشی از هویت انقلابی و ملی و مهین اسلامی ماست.
مناطقی که به خون هزاران شهید مخلص آبیاری شده و هر قطعه از آن حماسه ای از دلاوری ها، رشادت ها و ایثارهای جوانان و رزمندگان مظلوم ایرانی و مسلمان را حکایت می کند، حتما این ارزش را دارد که بارها و بارها مورد بازدید و درس آموزی واقع شود.
اتفاقا در این مورد خاص ما بایستی نسبت به مسائل جنبی آن مثل محل های اسکان، تغذیه، فعالیت های محتوایی و وسایل نقلیه و ایاب و ذهاب حساسیت نشان دهیم تا مبادا این برنامه مفید و خاطره انگیز با کمبود هایی آسیب ببیند و همه اهدافش محقق نشود.
4- آخرین پیشنهاد حقیر به نویسنده محترم اینست که برای دست یابی به یک نقد سازنده و مفید که اتفاقا در زمان دولت تدبیر و امید مورد استقبال قرار می گیرد، به خود زحمت بدهند و فعالیت های گذشته و حال تربیتی را از نظر بگذرانند.
اطلاع از برنامه های گذشته و حال تربیتی، تغییرات، آثار و فعالیت های جدید در مقایسه با قبل و رصد کردن تک تک فعالیت ها از نزدیک می تواند کار منتقد را آسان و به واقعیت نزدیک کند.
5- مطمئن باشید نهادی که به دست شهیدان عزیز رجایی و باهنر بنیان نهاده شده، هیچ گاه خود را بی نیاز از پاسخ گویی و یا گریزان از نقد نمی بیند و با همه بضاعت موجود می کوشد تا همچنان شفاف و انقلابی در مسیر تعلیم و تربیت اسلامی گام بردارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
خیلی هم فعاله, فقط لزوما این فعالیتها ربطی به نیازهای واقعی دانش آموز نداشته و فقط نظر یک عده خارج از آموزش و پرورش را رو تامین میکنه.
با پول من و شما بورسیه اروپا با هزینه میلیون دلاری برای دشون درست کردند, اون وقت شما گول چه کارهایی رو میخورید.
بله همکار گرامی :این خروجی تربیت سی وهفت ساله ماست ،آنقدر جهنم را برای جوانانمان توصیف کردیم که اصلا دیگر جایی برای باور زیباییهای بهشت در دل وذهن جوانانمان باقی نمانده!آنقدر از خطرات ونکن ها ونروها گفتیم که ترس از حرکت وپرسش جوانانمان را موجوداتی درخود تنیده وگریزان از حرکت وتلاش بار آورد.
آنقدر در فکر ساخت ظاهرشان وایجاد قالب پوشش مناسب برایشان آن هم فقط کورکورانه ومطیعانه بوده ایم که جوانانمان از فلسفه پوشش وحجاب اگاهی ندارند که هیچ ،آن رابه تمسخر میگیرند وبا پزیرش وعمل به استانداردهایی دو گانه باورشان شده که پوشش مدرسه وکار واجتماع فقط مختص همانجاست ودر مهمانی خانوادگی و عروسی و...باید پوششی متفاوت داشت ،این ریا ودوگانگی حتی در سخنان وباورهایشان هم موج میزند !دانش آموز سر کلاس طوطی وار در پاسخ به سوالات اجتماعی ودینی آنچه را که خواست ومطلوب جامعه و مدرسه است پاسخ میدهد و در گروه همسالان وخانواده خود به نقد تمسخر آمیز گفته هایش میپردازد وبه آنها میخندد، !اینها بماند جوان امروزی آنقدر بی قید وبی توجه شده که تبدیل به مقلدی صزف برای الگوهای غربی ،آن هم با افتخار تام شده است
همکار ارجمند شاید باورتان نشود در مراسمی که در دهه فجر در مدرسه متوسطه دوره اول ما برقرار بود وقتی سخنران در بر شمردن دستاوردهای انقلاب ،با غرور به حجاب اسلامی و..اشاره میکردند درمیان سخن از بچه ها پرسیدند چه کسانی حجاب را قبول دارند ؟وشاید باور نکنید فقط 10 نفر دست بالا بردند؟؟؟؟؟؟تازه مدرسه من در محیطی بابافت سنتی ومتوسط قرار دارد!!
بله برادر من این نهاد پایخ گو لطفا پاسخ بدهد که چرا با آن همه آرمان دینی وتربیتی قشنگ امروز اینجا ایستاده ایم؟!کجاهارابه جاده خاکی زده ایم؟!غریبه که بینمان نیست ،همکار گرامی من وشما تک تکمان گنه کار ومجرمیم وجایی هم برای شعار و ظاهر سازی نیست؟!!!
اختلاس های میلیاردی... زندانهای مملو از زندانی... پوشش های بسیار مناسب دختران و پسران در خیابان ها و معابر... دزدی های میلیاردی... بالا رفتن سن ازدواج... پایین آمدن سن اعتیاد و فحشا... به تمسخر گرفتن مذهب و سنت ... امل خواندن افراد مذهبی و محجب... فراوانی مواد مخدر... کاهش شدید آستانه تحمل نوجوانان و جوانان.... توهین فرزندان به والدین... ماهواره... شبکه های مخرب اجتماعی ... و .... و ....
ادامه دارد
اختلاس های میلیاردی... زندانهای مملو از زندانی... پوشش های بسیار مناسب دختران و پسران در خیابان ها و معابر... دزدی های میلیاردی... بالا رفتن سن ازدواج... پایین آمدن سن اعتیاد و فحشا... به تمسخر گرفتن مذهب و سنت ... امل خواندن افراد مذهبی و محجب... فراوانی مواد مخدر... کاهش شدید آستانه تحمل نوجوانان و جوانان.... توهین فرزندان به والدین... ماهواره... شبکه های مخرب اجتماعی ... و .... و ....
ادامه دارد
در مدرسه ما معاون پرورشی که متاسفانه خانم هم هست به بهانه سرماخوردن اصلا زنگهای تفریح در بین شاگردان نیست و اگر هم آمد کاری ندارد اگر همدیگر را بکشند و ابراز میدارد که پسرن و به ما خانما گوش نمیدن... در طول سال حداقل 6 هفت مورد تشویقی و حدود 70 هشتاد ساعت ضمن خدمت و ... آن هم در طول هفته و روزهایی که باید در مدرسه باشند ...
خدا کمک کنه مهرماه 96 را ببینم و از... آ.پ و فانی خلاص شم.شغل انبیاء را گرفتیم و روز بروز خوار و حقیر شدیم...