مقدمه :
" سازمان معلمان ايران " شوراي منطقه شش تهران معتقد است اولين و ضروري ترين نياز آموزش و پرورش تعيين ساختار مناسب است . اگر اين ساختار اصلاح نشود هر چه سيستم ها و کنترل سيستم ها ارتقاء يابد بي فايده مي باشد .
تا اصلاح ساختار صورت نگيرد ، اگر تمام بودجه دولت و حتي چند برابر کل بودجه دولـت ، به سوي آموزش و پرورش سرازير شود باز هم چالش هاي آن باقي مي ماند .
هم اکنون که نگاه سازمان مديريت و برنامه ريزي و نخبگان جامعه به سوي آموزش و پرورش معطوف شده است .
هم اکنون که کنفرانس توسعه و عدالت آموزشي در دو سال متوالي 1393 و 1394 در سطح گسترده برگزار مي شود .
تشکل هاي مدني و به ويژه تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش موظفند به اين مهم ورود پيدا کنند .
" سازمان معلمان ايران " شوراي منطقه شش تهران باور دارد که بايد :
کلان فکر کرد و خرد عمل کرد !
2. شيوه عملکرد ما بر اساس کار کارشناسي و تکيه بر قانون مداري استوار است .
3. جهت دست يابي به اهداف سند چشم انداز ، سند تحول در آموزش و پرورش را پيگيري مي کنيم .
4. تحول يک فرآيند است نه يک اتفاق! پس فرآيند تحول را با مدرسه محوري آغاز کنيم.
پيشنهادات ارائه شده توسط "سازمان معلمان ايران " شوراي منطقه شش تهران که با نقد ديگر تشکل هاي مدني پالايش مي شود :
1- کار کارشناسي فرا بخشي براي تعيين ساختار مناسب براي آموزش و پرورشي که نياز هاي صنعت ، کشاورزي ، استفاده بهينه منابع آب و انرژي، ورزش ، بهداشت عمومي ، حفاظت از محيط زيست و... براساس سامانه آمايش سرزمين و تحولات جمعيتي ناظر به 50 سال آينده باز تعريف شود .
همان طور که بانک مرکزي براي تعيين ساختار مناسب براي شوراي پول و اعتبار، کشور هاي موفق در اين زمينه ( مالزي ، ترکيه ، کره جنوبي ، انگليس ) را مورد مطالعه قرار داده است و در نظر دارد الگوي موفق را بومي سازي نمايد و قرار بوده براي اين کار مطالعات اوليه صورت گرفته ، مديران ارشد بانک مرکزي در جلسات مختلفي حضور داشته و اين مطالعه توسط موسسه Ernest & Young ( يکي از چهار موسسه بزرگ حسابرسي جهان ) هم مانيتور و کار نهايي شود .
انتظار مي رود در مورد تعيين ساختار مناسب براي آموزش و پرورش ، تجربه کشورهاي موفق در اين زمينه مورد مطالعه قرار گيرد و سپس بومي سازي شود و از موسسات معتبر در اين زمينه نظر خواهي شود .
زيرا درصورتي که ساختار آموزش و پرورش اصلاح نشود ، اگر تمام بودجه دولت هم به سوي آموزش و پرورش سرازير شود بازهم چالش ها به قوت خود باقي است .
2- کار کارشناسي درون بخشي براي تعيين اهداف و مأموريت هاي مناسب براي آموزش و پرورشي که نيازهاي صنعت ، کشاورزي ، استفاده بهينه منابع آب و انرژي، ورزش ، بهداشت عمومي ، حفاظت از محيط زيست و... را تأمين نمايد . اصلاح آموزش و پرورش نياز به عزم ملي دارد .
*بي سوادي مجددأ باز تعريف شود . ( وقتي فرآيند فعلي آموزش و پرورش به فارغ التحصيل دبيرستان هاي ما يا خروجي آموزش و پرورش توانايي حضور در جامعه اقتصادي ، سياسي و اجتماعي را نمي دهد . پس هرچه هزينه کرده ايم دور ريخته شده و تلفات هزينه تلقي مي شود ) بايد ابتداء اهداف آموزش و پرورش و موضوع هاي آموزشي ، روند آموزشي و... باز تعريف شود .
3- بهره مند شدن از ظرفيت هاي مردمي در سامان دهي مدارس و واحد هاي آموزشي به صورت يک پارچه و قانون مند و پرهيز از انواع مدارس شاهد ، سمپاد ، نمونه دولتي و ...
* آموزش و پرورش امري همگاني است ، لذا ضروريست که اين امر همگاني را با تشريک مساعي همگاني سامان دهي نماييم .
* توجه جدي به انجمن اوليا و مربيان به عنوان يک نهاد مدني موثر و فعال در تصميم گيري و تصميم سازي امور مدرسه
* ايجاد جوي آرام و شاد در آموزش و پرورش به منظور پيشگيري از اعتياد ، ايدز ، بزهکاري ، بروز و ظهورخشونت و... .
4- آموزش و پرورش يک نهاد بالا دستي نسبت به ساير وزارتخانه ها است که ارتباط ارگانيک با همه مراکز صنعتي و ... دارد :
* ورودي به سازمان آموزش و پرورش دانش آموز است که بالاترين سرمايه هر خانواده است . خروجي آموزش و پرورش نيروي انساني جامعه است که بزرگترين سرمايه هر کشور مي باشد .
اين خروجي بايد داراي ويژگي هاي ذيل باشد :
* مهارت هاي فردي ، اجتماعي ،ورزشي ، فني و...داشته باشد .مهارت سپاس گزاري ، عذرخواهي ، تصميم گيري ، اظهار نظر ، توانايي دفاع صحيح از باورهاي خود ، توانايي پذيرش نقد و پاسخ گويي مسئولانه ،تحمل آرا و عقايد ديگران را داشته باشد . با مفهوم صرفه جويي و استفاده بهينه از منابع طبيعي آشنا باشد .
* قابليت برنامه ريزي ، قابليت مواجهه با مشکل ، قابليت تجزيه و تحليل چالش ها و تعامل با گروه جهت ارائه راهکار مناسب ، درک درستي از ايفاي نقش مسئولانه فردي در راستاي اهداف گروه داشته باشد .
* توجه به سلامتي روحي وجسمي دانش آموزان و معلمان که شامل غربال گري بيماري هاي گوناگون چشم ، گوش ، دندان ، اضافه وزن ، قند قلب و عروق ، اختلات رواني از قبيل افسردگي، اسکيزوفرني و...در تعامل با وزارت بهداشت و درمان زيرا هزينه هاي پيشگيري همواره کمتر از درمان مي باشد .
* توجه به ورزش همگاني و استعداد يابي در دانش آموزان در تعامل با وزارت جوانان و ورزش
*توجه ويژه به مشکلات زيست محيطي (ضرورت حفاظت از محيط زيست را با گوشت، پوست و استخوان از اعماق وجودش درک کند . ) در اقليم هاي گوناگون به طور مجزا و سراسر کشور و منطقه و جهان در تعامل با سازمان حفاظت از محيط زيست عمل نمايد .
* گسترش درس تعليمات اجتماعي يا مطالعات اجتماعي به يک هدف و مأموريت آموزش و پرورش به نام تعاملات اجتماعي ؛ دانش آموز بايد در آموزش و پرورش بياموزد :
- در کلاس درس براي يافتن راه حل مشکل و چالش مطرح شده به عنوان مبحث درسي در جمع و گروه درسي ، به دنبال راه حل باشد .
- در کلاس درس براي يافتن راه حل مشکل و چالش کل کلاس در جمع و گروه کلاس ، به دنبال راه حل باشد .
- در مدرسه براي يافتن راه حل مشکل و چالش کل مدرسه در جمع و گروه مدرسه ، به دنبال راه حل باشد .
- در کشور براي يافتن راه حل مشکل و چالش کل کشور در جمع و گروه هاي تخصصي ملي ، به دنبال راه حل باشد .
- در منطقه و جهان براي يافتن راه حل مشکل و چالش منطقه اي و جهاني در جمع و گروه هاي تخصصي ملي و بين المللي ، به دنبال راه حل باشد .
لازمه تعامل جهاني آنست که دانش آموز ، از ابتداء تعامل با ديگر ملل و اقوام را بياموزد ؛ پس به جاي آموزش هاي انتزاعي و کم فايده ي زبان هاي خارجي ، بايد آموزش زبان هاي خارجي داراي ويژگي هاي ذيل باشد :
اولأ هدف آموزش زبان هاي خارجي را به چندين زبان خارجي در ابتدايي و پيش دبستاني گسترش داد .
ثانيأ در فرآيند تحقيق براي يافتن راهکار چالش ها ، از دانش آموزان بخواهيم که براي يافتن راهکار براي چالش درسي ، کلاسي ، مدرسه اي ، شهري يا استاني و منطقه اي ،جهاني فکر کند و منطقه اي عمل کنند .
يعني دانش آموزان در تحقيق خود به منابع ديگر کشور ها هم توجه داشته باشد ؛ در اين صورت آموزش زبان هاي خارجي کاربردي مي شود .
يا به عبارت ديگر دانش آموز بايد مطالب خود را در منابع به زبان ديگر جست و جو کند .
با دانش آموزان به زبان ديگر گفت و گو کند .
براي دانش آموز، به زبان ديگر نگارش کند .
در نهايت از فايل صوتي دانش آموز به زبان ديگر يادشت برداري کند .
دانش آموز ما جهت تلاش براي رسيدن به اهداف سند چشم انداز سال 1404 و سند هاي چشم انداز هاي بعدي نياز به تسلط به چندين و چند زبان خارجي فراگير دارد که ما بايد امروز مقدمات آن را فراهم مي آوريم . (طراحي و استقرار نظام جامع هدايت تحصيلي و استعداد يابي به منظور هدايت دانش آموزان به سوي رشته ها ، حرف و مهارت هاي مورد نياز حال و آينده کشور متناسب با استعاد ها، علاقه مندي و توانايي هاي آنان ؛ راهکار 3-21 سند تحول )
5- باز تعريف سيستم ها و زير سيستم هاي کنترلي براي هدايت آموزش و پرورش در چارچوب اهداف تعيين شده
* مدرسه محوري ، محله محوري ، شهر محوري ، استان محوري و تمرکز زدايي ( مشارکت شوراها ، انتخابي شدن مديران ، توجه جدي به جايگاه واقعي انجمن و اوليا و مربيان و... ) نگاه به نياز اقليم هاي مختلف ، اقوام گوناگون ، مليت هاي مختلف ، مذاهب و خرده فرهنگ ها ي متفاوت و ...
( ارتقاي مديريت آموزشگاهي يک ضرورت اجتناب ناپذير است که مقدمه ارتقاي مديريت هاي مياني و سطح بالا است و همه ارتقاي مديريت پيش نياز تمرکز زدايي مي باشد .تنها راه حل ارتقاي مديريت آموزشگاهي مدرسه محوري مي باشد . زيرا مديريت وقتي مسئوليت و اختيارات داشته باشد در کوران فعاليت در سايه ي نظارت پويا ، رشد مي کند .)
* ميدان دادن به معلمان جهت ايجاد توسعه پايدار ( آموزش شيوه صحيح، علمي و نوين ارکان تعليم و تربيت به همه معلمان و دست اندر کاران نظام آموزش و پرورش ) ، توانمند کردن معلمان به جديد ترين فنون آموزشي . ( توسعه زمينه هاي زمينه پژوهشگري و افزايش توانمندي هاي حرفه اي به فردي و گروهي ميان معلمان و تبادل تجارب و دستاورد هاي در سطح محلي و ملي و ايجاد فرصت هاي باز آموزي مستمر علمي تحقيقاتي و مطالعاتي و... اختصاص اعتبارات خاص براي فعاليت هاي پژوهشي معلمان راهکار 7-11 سند تحول )
* ايجاد پارلمان معلمي يا نظام معلمي يا اتحاديه سراسري تشکل هاي مدني و تلفيقي از آن ها جهت تعامل با مسئولان ؛ زيرا به جاي تکيه به خزانه خالي بايد به سراغ توليد ناخالص ملي رفت که لازمه آن ايجاد عزم ملي براي اصلاح آموزش و پرورش است .
نهاد هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين با بهره مندي از رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي مي توانند پويش ( کمپين ) عزم ملي براي اصلاح آموزش و پرورش آغاز کنند .) بررسي نقشه راه سند تحول و همکاري گسترده تشکل هاي مدني با شوراي عالي آموزش و پرورش و کميسيون هاي مربوطه .
( ارتقاي کيفيت تعليم و تربيت با تکيه بر استفاده هوشمندانه از فن آوري هاي نوين سر فصل راهکار17سند تحول ).
با توجه به آنکه قبل از هر اقدامي ، ابتداء بايد توسط يک نهاد فرا دستي مثل سازمان مديريت و برنامه ريزي پس از مطالعه جامع و مانع ، ساختار مناسب براي آموزش و پرورش ترسيم شود ، در ذيل به چند نکته مجددأ اشاره مي شود .
1-رأس راهبردي در هر سازمان سه وظيفه دارد : ( 1)
*وظيفه سرپرستي مستقيم
* سازمان را با محيط بيروني پيوند دهد .
* تدوين راهبردها
از آنجا که محيط بيروني آموزش و پرورش کل جامعه ايران ( صنعت ، خدمات ، بهداشت ، حفاظت محيط زيست ، استفاده بهينه از منابع آب ، استفاده بهينه از انرژي ، تربيت بدني و ورزش ، اعتياد و ايدز و... ) مي باشد لذا رأس راهبردي ( وزير ) آموزش و پرورش بايد از سويي توانايي تشخيص نياز هاي کل جامعه را داشته باشد و از سوي ديگر درک عميقي از روابط ارگانيک بين اين اجزاء و اثر متقابل آنها داشته باشد . به عبارت ديگر رأس راهبردي آموزش و پرورش ( وزير ) بايد توانمندي هاي بيش از شناخت آموزش و پرورش را داشته باشد و يک ديدگاه فرا وزارتخانه اي داشته باشد . فردي با ويژگي و توانمندي هاي مانند معاون رئيس جمهور و يا رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي باشد .
2- اهداف و استراتژي سازمان آموزش و پرورش ما را به عزم ملي جهت اصلاح اين سازمان به منظور دست يابي به اهداف سند چشم انداز مي رساند .
پس آموزش و پرورش يک نهاد يا سازمان فرابخشي مي باشد . ورودي آن دانش آموزان ، بزرگترين سرمايه خانواده هآ ي ايراني و خروجي آن بزرگترين سرمايه ملي ، نيروي انساني ماهر که جذب صنعت ، کشاورزي ، خدمات و... مي شوند ؛ لذا بايد:
3- براي اصلاح آن يک عزم ملي ايجاد شود ، در اين صورت رسانه ها و تشکل هاي مدني دو بال ايجاد اين عزم ملي مي باشند که بايد مورد حمايت جامعه قرار بگيرند .
4- ساختار آموزش و پرورش از طرف يک نهاد بالادستي مثلأ سازمان مديريت و برنامه ريزي براساس سامانه آمايش سرزمين و تحولات جمعيتي ناظر به 50 سال آينده باز ترسيم شود .
5- همان نهاد بالا دستي راهبرد سازمان آموزش و پرورش را کنترل و هدايت نمايد .
6- رأس راهبردي وزارت آموزش و پرورش فرا وزارتخانه اي باشد يا حداقل وزير آن ديد فراتر از آموزش و پرورش ، توانمندي مديريت سيستم هاي کلان را داشته باشد .
نتيجه گيري :
1. ابتداء بايد يک کميته فوق تخصصي با حضور دکتر نوبخت و جهانگيري و نخبگاني که ديدگاه استرتژيک دارند تشکليل شود که نمايندگان تشکل هاي مدني معلمان و يا نمايندگان شوراهاي معلمان يا پارلمان معلمي به عنوان بازخورد دهنده اطلاعات در اين کميسيون فوق تخصصي عضويت داشته باشند . وظيفه اين کميته تعيين ساختار مناسب براي آموزش و پرورش کشور با توجه به مأموريت هاي جديد آموزش و پرورش بر اساس طرح هاي آمايش سرزمين 50 سال آينده مي باشد .
2. وزير آموزش و پرورش بايد ديد استرتژيک و فرا آموزش و پرورشي داشته باشد زيرا آموزش و پرورش فراي همه وزارت خانه ها مي باشد و با همه بخش هاي جامعه ارتباط ارگانيک دارد .
3. با توجه به توليد ناخالص ملي و بهره گيري از کمک هاي مردمي ( دخالت بخش خصوصي صنعتگران ، توليد کنندگان کالا و ارائه دهندگان خدمات ، پزشکان ، اقتصاددانان ، وکلا ، علما و انديشمندان ديني ، قضات و ....در تصميم گيري و تصميم سازي درباره آموزش و پرورش ) عزم ملي جهت اصلاح آموزش و پرورش را رقم بزنيم .
4. جهت دست يابي به اهداف سند چشم انداز چاره اي نيست جزء آن که توسعه پايدار ( با نگاه حفاظت از محيط زيست ، صرفه جويي منابع و انرژي ، توجه به ويژگي هاي اقوام و اقليم هاي گوناگون و ... ) را مورد توجه قرار دهيم . در اين رابطه نقشه راه سند تحول را بايد کامل و روشن تصوير نماييم .
5. هم اکنون که نگاه سازمان مديريت و برنامه ريزي و نخبگان جامعه به سوي آموزش و پرورش معطوف شده است .
هم اکنون که کنفرانس توسعه و عدالت آموزشي در دو سال متوالي 1393 و 1394 در سطح گسترده برگزار مي شود .
، کلان فکر کنيم و خرد عمل کنيم و تمرکز زدايي را با مدرسه محوري آغاز نموده در ادامه منطقه محوري ، شهر محوري و استان محوري را دنبال کنيم .
منابع :
( 1 ) درس طراحي فرآيندها و ساختار سازماني ،صاحب بدري
آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .
https://telegram.me/sokhanmoallem
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
لازمه توسعه توجه به آموزش و پرورش است . حالا که در جمهوري اسلامي ايران سند چشم انداز ودر آموزش و پرورش سند تحول بنيادين مطرح مي شود . چاره اي جزء اصلاح آموزش و پرورش باقي نمي ماند . براي ايجاد يک تحول و يا اصلاح يک سيستم بزرگي مثل آموزش و پرورش نياز به عزم ملي دارد .
عزم ملي هم در سايه کار فرهنگي پديدار مي شود .
بايد تشکل هاي مدني و قلم بدستان بنويسند و منتقدان نقد کنند تا افکار عمومي همسو شوند . يعني بيشتر به بستر اجتماعي نياز بيشتري دارد تا به بستر سياسي
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
براي ايجاد يک تحول و يا اصلاح يک سيستم بزرگي مثل آموزش و پرورش نطاز به عزم ملي دارد .
عزم ملي هم در سايه کار فرهنگي پديدار مي شود .
بايد تشکل هاط مدني و قلم بدستان بنويسند و منتقدان نقد کنند تا افکار عمومي همسو شوند . يعني بيشتر به بستر اجتماعي نياز بيشتري دارد تا به بستر سياسي
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده