از درد سخن گفتن و از درد شنیدن
با مردم بیدرد ندانی که چه دردی است؟
چون جام شفق موج زند خون به دل من
با این همه دور از تو مرا چهره ی زردی است
《 مهرداد اوستا 》
در گذر تاریخ و با نگاهی عمیق بر پیشینه ی شهر ادب و فرزانگانِ ایران زمین هماره ستارگان پرفروغ علم و دانش و فرهنگ و هنر درخشیده اند .
بر زبان آوردن نام بروجرد مفاخر و مشاهیری چون دکتر عبدالحسین زرین کوب ، زنده یاد جعفر شهیدی ، مهرداد اوستا و عالمان بزرگ دینی چون مرحوم آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی و صدها چهره ی پرفروغ علمی و فرهنگی را در ذهن هر انسانی تداعی می کند و یادشان گرامی داشته می شود.
با تاسف و تاثر می گویم که:
امروز سُخره نامه ای منتسب به برخی از ستاد سالاران انتخاباتی پزشکیان در شهر بروجرد را در « صدای معلم » خواندم که نه نشانی از ادبیات فرزانگان بروجرد در برداشت و نه مرقومه ای از جنس نقد و نقادی منصفانه و علمی در آن بود و نه مطالبه ای در باب چرایی تعلیم و تربیتِ سقوط یافته و ویران شده طی سال های گذشته تا کنون ؛ بلکه مطالبه ای اعتراضی و از جنس خشونت کلامی که بر میل و مراد شخصی و سهم خواهی فردی و محفلی نگاشته شده بود !
سال هاست که دیگر در دامن شهر ادب و فرزانگان نه زرین کوبی زاده می شود و نه مهردادی در بستر مهرِ تعلیم و تربیت !
سالهاست که هدف ها و مقصدها در شهر علم و ادب گم شده است و بهرام ها و مقصودها و عبوس ها و اخموها از بیراهه ها آمدند و شهر را تسخیر و در سیطره ی قدرت خویش دارند تا جایی که کسی حق ندارد یاد و نام بزرگان و مفاخر شهر را بر زبان آورد و این گونه شب های بی ستاره و ظلمت و تاریکی آسمان بروجرد را فرا گرفت!
و اما قصه ی تلخ و دردناک آموزش و پرورش بروجرد هم چون دیگر مناطق استان ریشه در مداخله ی فراقانونی نمایندگانی چون حاجیه خانم مقصودی و حاج عباس گودرزی و وزیر اصول گرای دولت وفاق میلی دارد .
ای کاش معلمان (ستاد سالاران انتخاباتی ) کمی عمیق تر به نهاد تعلیم و تربیت می نگریستند که چگونه پایه های صندلی وزیر آموزش و پرورش بر واگذاری مدیریت شهرستان ها به نمایندگان فرهنگ ستیز استوار است تا مرگِ خاموشِ و غریبانه معلم مظلوم و وظیفه شناس عشایری کوهدشت در مدرسه کانکسی به فراموشی سپرده شود و نخبه دانش آموزان پاک سرشت کرمانی ما باید در ارابه و چارچرخ اسقاطی جان به جان آفرین تسلیم کنند تا چهار پایه ی صندلی وزیر نلغزد و ایشان بر کشتی طوفان زده ی تعلیم و تربیت ناخدایی کنند و وکیل الدوله در دارالشوری به بهای کسب مدیریت آموزش و پرورش چشم را بر حقایق و رخدادهای تلخ آموزش و پرورش ببندند . سالهاست که هدف ها و مقصدها در شهر علم و ادب گم شده است و بهرام ها و مقصودها و عبوس ها و اخموها از بیراهه ها آمدند و شهر را تسخیر و در سیطره ی قدرت خویش دارند ...
فرهنگیان گرامی !
من نیز ایمان دارم که رئیس آموزش و بروجرد باید از فرزندان شهر علم و ادب انتصاب شود اما مسببان وضعیت آموزش و پرورش وکیل الدوله ها هستند و ریشه ی توهین و تحقیر به فرهنگیان را باید در تجاوز نمایندگان به حریم قانون و قوه ی مجریه و البته تسلیم و تعبد جناب وزیر پیگیری کرد!
عیسی را بر صلیب کشیدن و مورد هتاکی و توهین قرار دادن آن هم از جانب حواریون کار چندان سختی نیست ؛ هنر مبارزه و اعتراض و فریاد زدن در برابر کاهنان و موبدان پدرسالار معبد تعلیم و تربیت و نمایندگانِ تعرض کننده به حریم مقدس فرهنگ را مشق رهایی و آزادی شهر بروجرد و فرزندان دیار فرزانگان و لرستان بدانیم.
ایمان دارم که همه با هم رهایی و آزادی بروجرد از سلطه ی تمامیت خواهان و فرهنگ ستیزان و سکانداری مدیریت آن را به دست فرزندان بروجرد جشن خواهیم گرفت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
وزیرمحترم چرا برنامه ای برای تغییرندارید؟؟