ایران، همچون بسیاری از کشورهای دیگر، تاریخ طولانیای در زمینه سانسور دارد. از سانسور مطبوعات در دوران پهلوی تا فیلترینگ گسترده در عصر دیجیتال، ایران شاهد تحولات چشمگیری در نحوه کنترل اطلاعات بوده است.
در این یادداشت، به بررسی تحول سانسور در ایران، از سانسور سنتی تا دیجیتال، و نقش شبکههای اجتماعی در مقابله با آن خواهیم پرداخت و ضمن ارائه یک نگاه انتقادی، پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت موجود ارائه خواهیم داد.
سانسور سنتی در ایران:
در دوران پهلوی، سانسور عمدتاً بر روی مطبوعات و انتشارات متمرکز بود و ابزارهایی مانند توقیف روزنامهها و مجلات، ممیزی کتابها و محدودیت بر فعالیتهای فرهنگی مورد استفاده قرار میگرفت. این روشهای سانسور، اگرچه محدودیتهایی ایجاد میکردند، اما به اندازه سانسور دیجیتال امروزی گسترده و همه جانبه نبود.
تحول سانسور به سمت دیجیتال:
با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی، روشهای سانسور نیز دست خوش تحولات چشم گیری شد. در ایران، فیلترینگ گسترده وبسایتها و شبکههای اجتماعی، نظارت بر محتوای آنلاین و محدودیت بر ابزارهای ارتباطی از جمله روشهای رایج سانسور دیجیتال محسوب میشوند. این نوع سانسور، با ایجاد محدودیت در دسترسی به اطلاعات و جلوگیری از شکلگیری گفت و گوی آزاد، به شدت بر آزادی بیان و حقوق شهروندی تأثیر گذاشته است.
نقش شبکههای اجتماعی در ایران:
شبکههای اجتماعی در ایران به عنوان ابزاری قدرتمند برای دور زدن سانسور و سازماندهی اعتراضات مورد استفاده قرار گرفتهاند. پلتفرمهایی مانند تلگرام، اینستاگرام و توییتر به کاربران امکان میدهند تا اخبار و اطلاعات را به سرعت منتشر کنند، نظرات خود را آزادانه بیان کنند و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. با این حال، دولت ایران نیز تلاش کرده است تا با فیلترینگ و نظارت بر این پلتفرمها، فعالیتهای منتقدان را محدود کند.
نگاهی انتقادی به وضعیت سانسور در ایران:
تشدید شکاف اطلاعاتی: سانسور گسترده باعث ایجاد شکاف عمیق بین شهروندان و اطلاعات میشود و دسترسی به اخبار و اطلاعات صحیح را محدود میکند.
نقض حقوق بشر: سانسور نقض آشکار حقوق بشر، از جمله حق آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات است.
ممانعت از رشد و توسعه: سانسور مانع از رشد و توسعه جامعه شده و نوآوری و خلاقیت را محدود میکند.
کاهش اعتماد عمومی: سانسور به اعتماد عمومی به دولت و نهادهای رسمی آسیب میزند.
پیشنهادات:
دولت:
شفافیت در تصمیمگیری: دولت باید در خصوص تصمیمات مربوط به فیلترینگ و سانسور شفاف باشد و دلایل خود را به صورت روشن بیان کند.
ترویج گفت و گوی آزاد: دولت باید به جای سرکوب، به ایجاد فضایی برای گفت و گوی آزاد و نقد سازنده تشویق کند.
حمایت از رسانههای مستقل: دولت باید از رسانههای مستقل حمایت کند و به آنها اجازه دهد تا آزادانه به فعالیت خود ادامه دهند.
ملت:
افزایش آگاهی: مردم باید در مورد حقوق خود و اهمیت آزادی بیان آگاهی داشته باشند.
حمایت از فعالان مدنی: مردم باید از فعالان مدنی که برای آزادی بیان مبارزه میکنند، حمایت کنند.
روزنامهنگاران و فعالان شبکههای اجتماعی:
تولید محتوای باکیفیت: روزنامهنگاران باید به تولید محتوای دقیق، قابل اعتماد و مستند بپردازند.
همکاری با یکدیگر: روزنامهنگاران و فعالان شبکههای اجتماعی باید با یکدیگر همکاری کنند تا بتوانند به صورت موثرتر با سانسور مقابله کنند.
نتیجهگیری:
سانسور در ایران، چالشی جدی است که بر همه ابعاد زندگی اجتماعی و سیاسی تأثیر میگذارد. برای مقابله با این چالش، نیاز به تلاشهای جمعی و اراده سیاسی قوی است. با افزایش آگاهی عمومی، حمایت از فعالان مدنی و ایجاد فشار بر دولت، میتوان به تدریج فضای بازتری را برای آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات ایجاد کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان