پس از انتخاب دکتر پزشکیان به ریاست جمهوری ، شورایی به نام شورای راهبری زیر نظر ایشان و به ریاست دکتر ظریف تشکیل شد تا مقدمات انتقال دولت سیزدهم به چهاردهم را فراهم سازد . این شورا نیز اقدام به تشکیل کمیته ها و کارگروه هایی نمود تا وزرای دولت جدید از طریق کارگروه های فوق معرفی گردند . این اقدام در مورد وزارت آموزش و پرورش با چالش های فراوانی رو به رو شد و بازتاب های مختلفی یافت .
اقدام به تشکیل کارگروه و بهره گیری از نظریات جمع های متفاوت به ویژه نیروهای هم سو ابتکاری قابل توجه بود که توانست تا حد زیادی نوعی مشروعیت مدنی برای داوطلبان وزارت فراهم کند ولی با اما و اگر های فراوانی هم رو به رو شد که قابل بررسی است . این نقد به دکتر فانی و دغدغه مندانی مانند ایشان وارد است که در کنار کارگروه و ترکیب آن و معرفی شدگان آن به برنامه خروج از بحران توجه نداشته اند .
نگاه اول: چرا کار گروه آموزش و پرورش پرحاشیه شد
آیین نامه ای که در ابتدا برای کارگروه های معرفی وزرا اعلام شد جمع محدودی را در نظر گرفته بود ولی در مورد آموزش و پرورش تعداد زیادی به کارگروه دعوت شدند. تعداد اعضای این کارگروه قریب به 40 نفر شد که تصمیم گیری را دشوار ساخت و گروه جدید با 11 نفر تشکیل شد .
آموزش و پرورش نهادی گسترده و وسیع و دارای تشکل های سیاسی و صنفی و فعالان مستقل و رسانه های مرتبط با خود است . مجموع این موارد یک « حوزه عمومی » را تشکیل می دهد . ذی نفعان متفاوت نیز می کوشند در زمینه آموزش و پرورش تاثیر گذار باشند .
برخی وزرای سابق نیز یا سودای وزارت دارند یا همچنان دست بالا را در مناسبات آموزش و پرورش حفظ کرده اند. حضور عوامل متفاوت موجب می شود که کارگروه آموزش و پرورش با سایر کارگرو ها متفاوت باشد .
اهمیتی که مسئولین شورای راهبردی درک چندانی از آن نداشتند و از ابتدا فردی ناآشنا به پیچیدگی های درونی نهاد تعلیم وتربیت را به ریاست آن انتخاب کردند . همین نیز به صورت سلسله وار مسائل بعدی را به وجود آورد .
به نظر می رسید در مواردی کارگروه محل تاخت و تاز دیدگاه های متفاوت شده است . تشکیل کارگروه اقدامی ابتکاری و صحیح بود ولی مهم ترین دلیل پرحاشیه بودن را باید بر عهده مسئولین مربوط در شورای راهبردی دانست که اهمیت بدنه آموزش و پرورش و به ویژه حوزه فعالان سیاسی و رسانه ای معلمان را نمی دانستند و یا به آن اهمیتی ندادند. همین ناآشنایی در مورد انتخاب رئیس ستادفرهنگیان دکتر پزشکیان نیز قابل مشاهده بود که پیام روشنی به معلمان نمی داد .
نگاه دوم : آیا نتیجه کارگروه اشتباه بود؟
انتخاب وزیر بر عهده رئیس جمهور است و باید رای اعتماد مجلس را کسب کند . در مورد وزرایی همچون وزیر آموزش و پرورش نیز حساسیت هایی فراوانی وجود دارد. از جمله اینکه در طول سه سال گذشته اندیشه های ایدئولوژیک در آموزش و پرورش غلظت بیشتری یافته است . در این شرایط کارگروه با انتظار تحول در بین حامیان رئیس جمهور رو به رو بود که انتظار دارند وزیری تحول گرا و متفاوت بر کرسی وزارت بنشیند . عموم کاندیداهای وزرات نیز سبقه مدیریت و اصلاح طلبانه دارند .
شاخص هایی که از سوی کارگروه تدوین و اعلام شد بیشتر بر ویژگی های فردی و مدیریتی تاکید داشتند . در شرایط فعلی و فضای موجود حضور مدیران اصلاح طلب تر طبیعی است. معرفی تعدادی از مدیران دوران دولت حجت الاسلام روحانی که منش خاصی در مدیریت داشتند پیام ناامید کننده ای برای جامعه معلمان دارد .
عملکرد کارگروه آموزش و پرورش به صورت نسبی و با توجه به شرایط موجود و فقدان سازوکارهای مشخص که نظرات حوزه عمومی معلمان را دریابد و از سیطره دایره تنگ مدیران خسته خارج شود را نمی توان غیر قابل انتظار دانست .
نگاه سوم : وزیر مطلوب یا وزیر محتمل؟
بدنه معلمان چندان با روند فعالیت تشکل های سیاسی و صنفی و رسانه های اصلاح طلب همراه نیست . از سوی دیگر از آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد حاکمیتی انتظاراتی وجود دارد که از توان این نهاد خارج است و نمونه بارز آن سند تحول بنیادین می باشد . در چنین شرایطی مدیریت در آموزش و پرورش سخت و تا حدی ناممکن است . مدیری که بخواهد دست به تحولات بزند و از سوی دیگر بتواند نهادهای حاکمیت را در مورد لزوم تحولات توجیه کند کاری صعب و تا حدی غیر ممکن را پیش رو دارد .
وزیر مطلوب وزیری است که بتواند با تحولات در عرصه های معیشتی و درسی و تربیتی حمایت جامعه معلمان را کسب کند و از سوی دیگر هم بتواند حاکمیت را با خود همسو کند .
وزیر محتمل وزیری است که می تواند روند انتخاب را تا مرحله آخر طی کند و از جلسه رای اعتماد مجلس نیز پیروز بیرون بیاید . مسئله مهم امروز حامیان دکتر پزشکیان این است که بتوانند بین گزینه های مطلوب را به گزینه های محتمل تبدیل کنند نه اینکه از ابتدا از گزینه های مطلوب بگذرند .
نگاه چهارم: انتخاب وزیر یا گذاشتن بار سنگین وزارت
وزارت رسالت سنگینی است که در شرایط امروز آموزش و پرورش بر دوش هرکسی قرار گیرد راه سختی را پیش رو خواهد داشت .
وزرای سابق آموزش و پرورش هر کدام روشی را برای مدیریت بر می گزیدند . برخی وزرا در دولت دوازدهم تا حدی با نمایندگان مجلس شورای اسلامی همکاری می کردند که گویی آموزش و پرورش زیر مجموعه مجلس است . برخی از وزرا می کوشیدند استقلال بیشتری داشته باشند . برخی وزرا طرح هایی برای تحول در نیروی انسانی داشتند .
سه سال گذشته سال های بی برنامگی برای آموزش و پرورش بوده است
وزارت آموزش و پرورش با تعداد بالای ترک تحصیل و بازمانده از تحصیل رو به رو است . آموزه های آموزش و پرورش مشروعیت چندانی در بین نسل جوان ندارد و شکاف نسلی آموزش و پرورش با بحرانی رو به رو کرده است که کسی یارای بیان آن را در میان عموم ندارد ولی در زیر پوست مدارس جاریست .
عدالت آموزشی در مسلخ است و نتایج کنکور و آزمون های تیمز و پرلز نمایانگر وضعیت کیفیت آموزشی می باشد .
مجلس فعلی نیز از منظر فکری و عملی همراهی چندانی با برنامه های تحول گرایانه نخواهد داشت . در چنین شرایط جبه وزارت جز سختی نیست . شاید عده ای گمان می کنند می توانند با بازگشتن به وزارت راه خود را برای مقامات بالاتر فراهم کنند ولی باید گفت این راه ظلمات است و باید از خطرهای آن ترسید .
حرف آخر : وزیر و برنامه هر دو مهم هستند
مهم تر از وزیر ، برنامه های وزارت برای عبور از بحران های فعلی است . وزیر باید درک روشن و مشخصی از شرایط موجود داشته باشد . وزرایی همچون دکتر فانی درک درستی از شرایط آموزش و پرورش داشتند .
فانی با فضای عمومی و رسانه ای همراه نبود ولی توانست آموزش و پرورش را از بحران های آن برهه برهاند .
دکتر فانی به عنوان معلمی که درک درستی از معلمی دارد در انتخاب وزیر قابل اعتماد است .
این نقد به دکتر فانی و دغدغه مندانی مانند ایشان وارد است که در کنار کارگروه و ترکیب آن و معرفی شدگان آن به برنامه خروج از بحران توجه نداشته اند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
این بود تحول ؟