صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

«رضا خان تا جایی که می‌توانست با اعمال زور، ارعاب و تهدید، خشونت و قلدری را به امری مشروع و قانونی تبدیل کرد و در هر موردی که منویات شخصی‌اش ایجاب می‌کرد، حتی از این قوانین نیز تخطی می‌کرد»

قلدری فرهنگی و ماجرای اعتصاب معلمان در زمان رضا خان !

سیدمرتضی حسینی

ماجرای اعتصاب معلمان در زمان رضا شاه و قلدری فرهنگی رضا خان در صدای معلم

رضا خان از همان روز اول کودتا (سوم اسفند 1299) به زور، قلدری و خشونت وجهه‌ی قانونی داد و همچون شبحی تاریک بر تمامی ارکان دولت سایه افکند چنان که هیچ نخست‌وزیری نتوانست این وضعیت را تحمل کند و از کودتا ( اسفند 1299) تا نخست‌وزیری او یعنی در مدت دو سال (1302-1300) شش دولت سر کار آمده و سقوط کرد.

رضا خان یک قزاق جاهل و قلدر بود و هسته و حلقه‌ی اصلی کارگزارانش نیز از همین قزاق‌های جاهلی بودند که میراث‌دار سنت ارتش تزاری روس در مستعمرات آن دولت بودند.

رضا خان تا جایی که می‌توانست با اعمال زور، ارعاب و تهدید، خشونت و قلدری را به امری مشروع و قانونی تبدیل کرد و در هر موردی که منویات شخصی‌اش ایجاب می‌کرد، حتی از این قوانین نیز تخطی می‌کرد. او حتی سال‌ها بعد و پس از تجربه‌ی جایگاه‌های وزارت جنگ، نخست‌وزیری و حتی پادشاهی، به شخصیتی رشد یافته و فرهیخته تبدیل نشد. از قزاقی تا پادشاهی، پرخاشگر، فحاش، قلدر و بزن بهادر بود. او یک جاهل بود، جاهل ماند و جاهل رفت.

ماجرای اعتصاب معلمان در زمان رضا شاه و قلدری فرهنگی رضا خان در صدای معلم

از روزی که رضا خان کودتا کرده و سردار سپه شد، اکثر وزرای کابینه‌های پی‌ در پی با دخالت و تأیید او سر کار می‌آمدند. این وزرا افرادی بودند که به راحتی تسلیم قلدری او شده و حتی برای تقرب به او مسابقه می‌دادند. آنها که عاجز از هر نوع تدبیر اصولی بودند، بهترین راه چاره را در توسل به قلدرمآبی و زورگویی به تأسی از سردار سپه یافتند. چنان که گویی روشی نو در تدبیر امور یافته‌اند. اگر هم وزیری باب میل رضا خان نبود، با کارشکنی‌ها و آزارهای پنهان و آشکار او مواجه می‌شد تا جایی که یا همکاری کند (حداقل سکوت) یا کناره‌گیری.

از نمونه‌های بسیار جالب این مقامات و رفتارهای زورگویانه، رفتار وزیر فرهنگ با معلمین معترض بود.

ماجرای اعتصاب معلمان در زمان رضا شاه و قلدری فرهنگی رضا خان در صدای معلم

در سال 1300 حقوق معلمین مدارس به مدت 6 ماه پرداخت نشد. سرانجام در روز 27 مهر ماه 1300 (16 صفر 1340 ق)، معلمین مدارس که چندین بار به نخست‌وزیر مراجعه کرده و نتیجه نگرفته بودند، اعلامیه‌ای منتشر کرده و اعتصاب کردند. مدارس تعطیل شدند و معلمین معترض در مسجد سپهسالار گرد آمدند.

از میان معلمین معترض یک نماینده انتخاب شده و برای مذاکره با وزیر فرهنگ نزد او رفت. همچنین بیانیه‌ای با عنوان «دیوار آهنین» منتشر کرده و اعلام کردند تا حقوق‌شان پرداخت نشده، سر کار نخواهند رفت.

وزیر فرهنگ در گفت و گو با نماینده‌ی معلمین با تحکم گفت: مخارج قشون بر همه چیز مقدم است! و تنها حقوق 2 ماه از 6 ماه معوق پرداخت شد (مکی، 1361، ج1: ص542). این در حالی بود که تنها دلیل موجه قزاق‌ها برای کودتا به فرماندهی رضا میرپنج و آن همه بی‌قاعدگی، عقب افتادن حقوق و مواجب‌شان به مدت 4 ماه بود. 


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

ماجرای اعتصاب معلمان در زمان رضا شاه و قلدری فرهنگی رضا خان در صدای معلم

یکشنبه, 03 ارديبهشت 1402 18:39 خوانده شده: 898 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +6 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/03 - 20:01
در اینگونه نوشتار اگر منابع و نویسندگان را ذکر می کردید بهتر بود.چرا که تاریخ را تا که گوید و که بنگارد؟مورخ تا که باشد؟محلّل و مفسّر تا که؟تطبیق دهندهء اسناد قبل و حال نیز تا که باشد؟ و برداشتش باکدامین دیدگاه و با چه نیّت؟
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/03 - 22:15
در آن قسمت که ارجاع به منبع نیاز بوده، منبع ذکر شده است. چیزی جز بیان واقعیت نیست. نیتی هم جز فهمیدن و درس گرفتن نیست.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/04 - 20:45
لابد آقای حسینی نیک می دانید که هر مقاله یا یادداشت و مطلبی که از قلم خودتان نمی تراود نیاز به منبع دارد. صد البته مصادیق تاریخی بیشتر. نویسنده فلان کتاب با بهمان کتاب به موضوع واحد، متفاوت می نگرند خصوصا در علم تاریخ. شاید اعتراض همکاران نیز به همین دلیل است و اگر بجز روزنامه کیهان، منابع دیگری ذکر
می کردید سر قلدری یا خان بودن رضا شاه، چانه زده نمی شد.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/05 - 01:39
دنباله:روزی سلطان محمود گرسنه بود و غذایی خواست . از آن‌جا که مهیّا کردن غذاهای دیگر، طول می‌کشید، فوراً بورانی بادمجان آماده کردند و آوردند. سلطان بادمجان را خورد و او را خوش آمد. پس گفت:
« الحق که بادمجان غذایی نیکوست .»
ندیمی که آن‌جا بود،‌ مدّتی دراز در وصف بادمجان و خواصش سخن گفت و سلطان همچنان می‌خورد. تا این‌که سیر شد و گفت :
« بادمجان غذایی تلخ و مضر است .»
آن ندیم باز لب به سخن گشود و این بار دیر ‌زمانی از مضرات بادمجان گفت. سلطان متعجّب شد و گفت:
« ای مردک ، تو نبودی که در خواص بادمجان‌ها سخن گفتی ؟ »
ندیم گفت :
« ای سلطان ، من ندیم توام نه ندیم بادمجان . باید چیزی گویم که تو را خوش آید ، نه بادمجان را . »
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/05 - 01:43
دنباله:حالا سوال اینجاست که بسیاری از مورخین که صد البته مورخ منصف هم داشته ایم آیا ندیم سلطان اند یا ندیم بورانی؟خوانندگان قضاوت و پاسخ دهند.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/05 - 14:17
دنباله:نیم نگاهی هم به خدمات رضاخان انداخته شود:
رضاشاه ابتدا در مقام وزیر جنگ،1- بسیاری از ناآرامی‌ها و راه‌زنی‌ها را از بین برد و سپس در ۵ آبان ۱۳۰۲، با فرمان احمدشاه قاجار به منصب نخست‌وزیری گمارده شد و دو سال بعد،2- با رأی مجلس مؤسسان به پادشاهی رسید. اگرچه رضاشاه با کودتا در عرصهٔ سیاست ایران رخ نمود، اما پادشاهی را مدیون 3-پشتکار و اراده‌اش در نظم دادن به امور در سمت وزارت جنگ و نخست‌وزیری بود.4- ایران در دورهٔ پادشاهی رضاشاه شاهد ایجاد نظمی نوین بود. 5-او نهادهای مدرن را در ایران پایه‌گذاری کرد که از مهم‌ترین آن‌ها راه‌آهن سراسری، ارتش نوین، دادگستری نوین و دانشگاه تهران است.(ویکی پدیا با منابع)
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/05 - 14:21
دنباله:6-او اصلاحاتی اجتماعی را آغاز کرد و خواهان ایرانی بود که از یک سو رها از نفوذ و دسیسهٔ بیگانگان، شورش عشایر و اختلافات قومی، و از سوی دیگر، دارای مؤسسات آموزشی به سبک اروپا، زنان متجدد و شاغل در بیرون از خانه، ساختار اقتصادی نوین با کارخانه‌های دولتی، شبکه‌های ارتباطی، بانک‌های سرمایه‌گذار و فروشگاه‌های زنجیره‌ای باشد.7- او برای رسیدن به هدفش یعنی بازسازی ایران دست به برانداختن قبیله‌گرایی، گسترش ملی‌گرایی، توسعهٔ آموزشی و سرمایه‌داری دولتی زد.8-مدافعان رضاشاه او را «پدر ایران نوین» می‌دانند.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/05 - 14:40
دنباله:9-او را به علت به دست گرفتن وزارت جنگ و فرماندهی کل قوا، «سردار سپه» می‌خواندند.10-رضاشاه برای نخستین بار استفاده از نام خانوادگی را اجباری کرد.11-ساخت راه‌آهن شمال 12-ایرانی الاصل و از سوادکوه و دارای پیشینهءخانوادگی در مسندهای دول قبل13-هم‌رزم مشروطه‌خواهان و در سال ۱۲۸۸ خورشیدی، همراه با سواران بختیاری و ارامنه برای خواباندن شورش‌های طرفداران محمدعلی‌شاه و مخالفان مشروطه به زنجان و اردبیل اعزام شد.14-به عنوان یک میهن‌پرست، به دلیل حمایت بلشویک‌ها از جنبش جنگل با آنان دشمنی داشت.15-بریتانیا با درخواست رضاخان مبنی بر خروج نیروهای انگلیسی از بنادر خلیج فارس موافقت کرد.16-در فروردین ۱۳۰۴، با تصویب مجلس، تقویم رسمی ایران اصلاح شد؛ نام‌های زرتشتی ماه‌ها را دوباره رسمیت دادند و و اعتدال بهاری و نوروز، آغاز سال در نظر گرفته شد.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/05 - 14:47
دنباله:17-دولت بریتانیا مدعی بود کمپانی بریتانیایی «سندیکای راه‌آهن ایران» (PRS) امتیاز ساخت راه‌آهن در ایران را در اختیار دارد، اما مشخص شد چنین نیست و ایران آزاد است با دیگر شرکت‌ها قرارداد امضا کند.18-خدمت سربازی اجباری برای همهٔ مردان ۲۱ ساله به مدت ۲ سال بود. زمین‌داران و روحانیون با این قانون مخالفت کردند، اما اقلیت‌های مذهبی آن را به فال نیک گرفتند، زیرا مطابق شریعت اسلام تا آن زمان حق حمل اسلحه نداشتند اما با قوانین جدید، امکان خدمت نظامی برای آن‌ها فراهم شده بود.19-زیارت عتبات20-ایجاد ارتش و پلیس مدرن برای تأمین امنیت داخلی، تحمیل ارادهٔ خود بر مخالفان، ایجاد سیستم ارتباطی نوین، توسعهٔ صنعتی و از بین بردن نفوذ خارجی‌ها در امور داخلی ایران.(ویکی پدیا)
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/05 - 15:16
دنبالهء .پایان مطلب
سوال1-آیا این امور از یک جاهل و قلدر برخاسته است؟2-آیا رای مجلس که به رضاخان مشروعیت بخشید به یک قلدر یا جاهل مشروعیت بخشیده اند؟3-آیا ازیک جاهل ساخته است که دست انگلیس را از دامان بنادر ایران کوتاه کند؟ و سوال و امّاهای بسیار دیگر. بیشتر بیندیشیم .و اگر قرار است از دایرهء انصاف در تاریخ نگاری خارج شویم آیا خودمان مصداق جاهل و خود رای و قلدر نخواهیم بود؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/05 - 17:30
سلام
جناب شیبانی، زیاد به تاریخ اعتماد ندارم اما برای زحمتی که در ارائه خدمات رضاشاه متحمل شدید، تشکر
می نمایم.
والله به ما فقط گفته اند که ایشان قلدر بوده و کشف حجاب کرده و با مدرس دشمنی داشته‌است. والسلام.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/05 - 18:08
پاسخ به ناشناس عزیز:
سلام.هر حکومتی محاسن و معایب دارد.اصلا امر مطلق وجود ندارد.سیاه و سفید و خاکستری به نسبت خود دارد.و اما امر کشف حجاب:سوال. آیا حجاب را به زور از سر کسی بردارند یا به زور حجاب بر او بپوشانند هردو از منبع زور صادر شده است یانه؟ و آیا هردو به دلیل زورمندی و اجباری امری مقبوح است یا نه؟آیا اصلا اگر امر خدا باشد بازهم باید با زور صورت گیرد؟اما مرحوم مدرس.آیا دشمنی کردن، دشمنی می آفریند یا نه؟آیا در آن مجلس همه نظرشان نادرست بود و فقط مدرس درست می گفت؟اینکه ما می گوییم دانش آموزان را به تفکر انتقادی آزادنه وادارید برای همین است که نتیجه ای درست بگیرند و چشم و گوش بسته نباشند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/05 - 18:57
درود جناب شیبانی حق مطلب را در حد ممکن ادا فرمودید.انانکه تاریخ ۱۰۰ سال قبل را با نگاه امروز تحلیل میکنند.در واقع خواسته ویا ناخواسته .خاک در چشم تاریخ می‌پاشند.
پاسخ
ناشناس 1402/02/06 - 07:26
ناشناس عزیز۱۷.۳۰ _۵/۲/۴۰۲دقیقا به تاریخ وتاریخ نویسی به خصوص اگر باچاشنی کینه ورزی هیستریک نسبت به یک فرد مشخص در یک دوره مشخص تاریخی باشد(رضاشاه )نباید اعتماد کرد.اما تاریخ فقط نوشته افراد نیست بلکه.اثار بجای مانده بویژه در زمینه تحولات اجتماعی واقتصادی .وعمرانی را نمی‌توان انکار کرد. همانهایی که آقای شیبانی بخوبی و از این دروه فهرست وار ذکر کرده اند.ودیگر اینکه اگر آنهاییکه با وسواسی عصبی از ذگر عنوان شاه برای رضاشاه خودداری می‌کنند بیهوده سعی در پاره کردن چند صفحه از یک کتاب دارند.رصا شاه خوب یا بد به هر حال ۱۶ سال این سمت را داشته است وبا همین سمت از ایران رفته است.اگر به فتحعلی شاه جهانسوز زن باره ایران بر باد ده میتوان فتحعلی شاه گفت ویا.اگر به ناصرالدین میرزا قجر با ۵۰ سال تباهی وخرابکاری وقابل امیر کبیر می‌توان شاه خطاب کرد حتی شاه "شهید این عنوان شاه به رضا خان که مدت ۱۶ سال عهده دار این سمت بود با همه آثار مثبت ومنفی ایراد بزرگی نیست...ادامه
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/06 - 07:41
سلام
جناب شیبانی،
با هر دو موردی که مطرح کردید یقین موافقم. هیتلر چنان نظمی در ارتش بوجود آورد که همانند ندارد. یا حس وطن دوستی. بلی ظالم و خونخوار و دیکتاتور هم بود.
حجاب نیز نوعی اسارت برای زنان است. چون در هر صورت مرد جنس برتر است و بردگی شایستگی زن.
البته صد در صد مخالف بهره کشی جنسی در غرب به هر شکلی هستم.
که این نیز لایق و حق زن نیست.
هر دو کریه است: حجاب اجباری و زن یعنی ارضای مطلق نیاز جنسی مردان با نمایش و سواستفاده از جسم به بهای بی مقدار کردن روح او.
زن و مرد هر دو انسان هستند و وقتی به زن به عنوان وسیله نگاه می شود سخن از هر دو به انحراف، به میان
می آید. و چون بسیاری از مردم جهان انسان نیستند پس خوی حیوانی او زن را به اسارت می پسندد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/06 - 07:43
ادامه...در پاسخ ناشناس عزیز ۱۷.۳۰
چون مخاطبین سایت وزین معلم خوشبختانه بیشتر با معلمین وفرهیختگان فرهنگی هستند .قطعا به همه نوع دانش آموز با سطوح مختلف یادگیری سر وکار داشته اند .اگردو دانش آموز در یک درس یکی نمره "۸" ودیگری نمره "۲"بگیرد؛اگر چه در این درس هردو مردود شده اند اما قطعا آن‌که ۸ گرفته جلوتر است.قضاوت در مورد مردان موثر در تاریخ هم باید با همین نگاه باشد .
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/06 - 09:15
سلام ناشناس محترم
من نیز دقیقا نگاه شما را دارم. در
پاسخ هایم به آقای حسینی، می توانید مشاهده کنید. انکار واقعیت، درجازدگی و واپسگرایی است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/06 - 09:20
و البته بیشتر به آثار مکتوب اعتماد ندارم. هر چند تخت جمشید را هم همانطور توصیف می کنند که به کارشان می آید و می پسندند.
فقط مورخان نان به نرخ روز
نمی خورند که راویان نیز همچنین.
در مقام قضاوت و ارزشیابی نیستم اما شنیده هایی از گفته های ایشان دارم، چون خسرو معتضد در رسانه.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/07 - 13:39
یک ناشناس عزیز به اشتباه فتحعلی خان را جهانسوز نامیده .که اشتباه است .او حسینقلی خان قوانلو معروف به جهانسوز پدر فتحعلی شاه، حاکم دامغان و دست نشانده کریم خان زند بوده است.دیگر اینکه فتحعلی شاه را ،برباد دهِ ایران نامیده اند.در حالیکه آقا محمد خان قبلا تمامی آن مناطق را اشغال کرده بوده و اگر اجل مهلتش می داد تمام روسیه را تصرف می کرد اما در زمان فتحعلی شاه قدرت و اوضاع اقتصادی افول می کند و سرانجام قضایا بر عکس می شود.مع الوصف محمد حسن خان اشاقه باش و این طایفه هم سختیهای زیادی کشیده اند و هم همت زیادی داشته اند تا توانستند هم از زندیه و هم از افشاریه عبور کنند و حدود 200 و اندی سال حکومت کنند.البته افول ایران در این دوره بیشتر به دلیل کشمکشهای میان برادران و درون فامیل و طوایف بوده است.فتحعلی شاه سیاست دینی ای داشته که در تاریخ ایران کم نظیر است.ساختن مساجد و مقابر و حرمهای امامان و امامزادگان و تربیت روحانیون وساخت فیضیه های زیاد در قم.مسجد شاه
کاخ نگارستان وباغ و عمارت لاله‌زار وبرج نوش وبخشی از بناهای باغ شاه وقصر قاجاروبنای قدیمی کاخ نیاوران.در دوران او بوده است.(ویکی پدیا)
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/07 - 14:00
دنباله مطلب:
اگر فتحعلی شاه با صفت برباد دهِ ایران نامبرده اید و بدنامی اینچنینی و زنباره ای به او داده شده است در کامنت قبلی دقت کنید متوجه خواهید شد که اگر بخشهای منضم به ایران در دوران آقا محمد خان ،دردوران فتحعلی شاه از ایران جدا شد ،مایهء اصلی آن چه کسانی بودند و چقدر دستشان باز بوده و مدام شاه را تحریک به جنگ با روس می کردند و نتیجهء آن شکست ایران و عهدنامه ها شد.همیشه سعی کنیم در تاریخ به درستی غور کنیم و به ظواهر بسنده نکنیم و با شعار و صفتهای نامرتبط ،زحمات را نادیده نگیریم و معایب را هم زیاد برجسته نسازیم.از افراط و تفریط و حتا نمره دهی به زعم خویش پرهیز کنیم.موفق باشید و منصف.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/07 - 14:27
نکتهء پایانی عبرت آموز:
اگر زمانی که آقامحمد خان قاجار برای به چنگ آوردن لطفعلی خان زند ،به کرمان لشکر کشید و در برف و سرمای زمستان دروازه را به رویش نگشودند و از پشت حصار ،تمام مردان و زنان و کودکان با الفاظ رکیک و زشت و بی ادبانه خطابش نمی کردند مجبور به آن نمی شد که متانت شاهی کنار بگذارد و با آنان چنان کند که در تاریخ آمده و با لطفعلی خان زند همان کند که قضاوت بی شرمانه و اهانت بسیار بی شرمانه در محضرش کرد.افولهای ایران از همین افراط و تفریطهای تاریخی است.امروزه باید پند آموخت و مردمان و حاکمان ،آنچنان رشد فرهنگی و شهروندی و حقوقی کنند که از شعار و تحریک و ادعاهای توخالی بپرهیزند و واقعیات جامعه و بین الملل را در نظر گیرند اگر خواهان رشد هستند و اگر میل به واپسگرایی تاریخی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی ندارند.والسلام علی من التبع الهدی.درود بر پیروان هدایت و هدایتگر.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/07 - 15:33
اصلاح:حکومت قاجار را 200 سال گفتم .نظر به اینکه صفویه حکومت خود را مدیون ایل قاجار بود و محمد حسن خان اشاقه باش و پدرش و پدر بزرگش اگر چه که حکومتی نداشته اند اما قدرت شاه نشاندن و شاه برداشتن را داشته اند.همانگونه که برادرزادهء نادر را به علت نامشروعیتش برای شاهی، عزل و برای قصاص کور کردند و پسر نادر شاه را بر تخت نشاندند و بنامش خطبه خواندند.اما حکومت رسمی آنان قریب به 130 سال از زمان آقا محمد خان بوده است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/07 - 18:05
جناب شیبانی با این همه افاضه فضل،
فرض واجب شد که حضرتعالی نیز منبع ذکر نمایید.
پاسخ + 0 0 --
محمد باقر شیبانی 1402/02/08 - 00:17
نا شناس عزیز سلام
بخشی از ویکی پدیا و بخشی از کتاب خواجهء تاجدار که دیر زمانی است مطالعه کرده ام.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/08 - 12:40
سلام و تشکر
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/08 - 15:54
با درود به جناب شیبانی.حتما مستحضر هستید که چرا به پدر فتحعلی شاه لقب جهانسوز داده اند.علت انتخاب این لقب برای پدر فتحعلی شاه این بوده است که به هرجا حمله میکرده به سبک اجداد مغولش مردم آنجا را میکشت منطقه را به آتش می‌کشید منجمله حمنطقه "حصار نمکه دامغان" فتحعلی شاه هم در چنین خانواده ای رشد وبا این تفکر به پادشاهی رسید!!! در مورد زن بارگی او واسلاف واخلافش نیازی به توضیح نیست کافیست به تعداد بالای فرزندان دختر وپسر هرکدام دقت کنیم وحتما مستحضر هستید که با کودتای سوم اسفند وپلمپ کاخهای سلطنتی آخرین حرمسرای پادشاهی در ایران نیز به تاریخ پیوست...آنکه گفته شد ایران بر باد ده نه تنها فتحعلی شاه بلکه به غیر آقامحمد خان بقیه پادشاهان قاجار هرکدام در از دست دادن قسمت بزرگی از کشور سهم اساسی دارند
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/08 - 17:09
پایگاه بصیرت
متن زیر را مطالعه کنید.
چه مناطقی از ایران در زمان پهلوی جدا شد؟/ خیانت آشکار پهلوی
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/08 - 17:10
هشدار در باره فروش خاک کشاورزی ایران به کشورهای حوزه خلیج فارس

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:فروش خاک کشاورزی جنوب کشور که اتفافاً از بحران بی‌آبی و خشکسالی هم رنج می‌برد و ارسال آن برای شیوخ ثروتمند و خوشگذرانی که با استفاده از خاک این مردم محروم، برای خود در حیاط و پشت بام برج هایشان، باغچه‌های زیبا و باغ‌های میوه درست کنند و یا به مصارف دیگر برسانند، خیانتی نابخشودنی است که برای رسیدگی به آن دولت و مقام‌های ذیربط با همت تمام باید وارد عمل شوند.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/10 - 09:22
ندانم کجا دیده‌‌ام در کتاب
که ابلیس را دید شخصی به خواب

به بالا صنوبر به دیدن چو حور
چو خورشیدش از چهره می‌تافت نور

فرا رفت و گفت: «ای عجب! این تویی؟!
فرشته نباشد بدین نیکویی!

تو کاین روی داری به حسن قمر
چرا در جهانی به زشتی سَمَر؟

چرا نقش‌بندت در ایوان شاه
دژم روی کرده‌ست و زشت و تباه؟»

شنید این سخن بخت‌برگشته دیو
به زاری برآورد بانگ و غریو

که: ای نیک‌بخت، این نه روی من است
ولیکن قلم در کف دشمن است

مرا همچنین نام نیک است لیک
ز علت نگوید بداندیش نیک
سعدی
پاسخ + +1 -1 --
موسوی 1402/02/03 - 20:04
با سلام....
اینکه علت کودتای ۱۲۹۹ را صرفا به تعویق افتادن حقوق قزاق ها عنوان وتنهادلیل کودتا بدانیم ؛در واقع ناخواسته گرفتار ساده سازی تاریخ وسطحی نگری شده ایم به عبارت دیگر. این نگاه نگاهی غیر منصفانه وبه زمینه وزمانه کودتا اسفند ۹۹است..در این دوره از تاریخ؛ ایران به دلیل وقوع جنگ جهانی اول اشغال توسط روس وانگلیس وعثمانی در بدترین شرایط اجتماعی واقتصادی وسیاسی بود قدرت دولت مرکزی اگرچه ظاهرا مشروطه بود .اما فقط محدود به پایتخت بود.بنا بر آمارهای متفاوت میلیونها نفر در اثر قحطی مصنوعیی که توسط اشعالگران بوجود آمده بود تلف شدند.در این شرایط پادشاه مشروطه(احمد شاه)با احتکار گندم حتی حاضر گندم را برای بذر در اختیار دولت بگذارد چون فکر می‌کرد گران میشود ....ادامه
پاسخ + +7 -1 --
سردار 1402/02/03 - 20:12
لطفاً به اندازه ی قد و قواره ی خود در وقایع تاریخی داوری کنید تا نوشته هایتان ارزش خواندن داشته باشند صاحب امتیاز سایت نیز بد نیست آنچه را که چاپ می کنند با اطلاعات درست خود که حتماً دارند یا اگر ندارند بهتر است مطالعه کنند و سپس به چاپ آن در یک رسانه اقدام فرمایند
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/03 - 22:21
این مباحث هیچ کدام اقدام غیر قانونی کودتا را توجیه نمی‌کند. قزاق ها خود نیز می دانستند کودتا غیر قانونی است و دلیل موجهی جز عقب افتادن 4 ماه حقوق نداشتند. جنگ تمام شده بود. شوروی خارج شده بود. تبعات جنگ طبیعی بود. انگلیسی ها خارج نشده بودند و کودتا با حمایت آنها صورت گرفت در راستای منافع سرمایه داری جهانی. این ها واقعیت های میلمی هستند که در تمامی منابع به وفور اطلاعات متقن و مستند وجود دارد.
لطف کنید برای احتکار گندم از سوی احمد شاه منبع و سند ذکر کنید.
حتی اگر احمدشاه گندم احتکار کرده بود، کودتا لازم نبود. باید به محکمه می رفت که اگر اقدام می شد حتماً می رفت چون به خاطر شکایت یک نفر دادگاه رفته و از خود دفاع کرد. اولین و آخرین مقام اول در تاریخ ایران که به دادگاه رفت.
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/03 - 22:23
سردار عزیز! شما از کجا دانستید که من در آن قد و قواره نیستم؟ آنچه که من نوشته ام به وفور در منابع تاریخی وجود دارد. می توانید رجوع کنید و بخوانید. قرار نیست هر مطلبی که به طبع ما برخورد هو کنیم. این روش همان روش رضا خانی است
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/03 - 22:24
http://www.mortazahoseini.com/
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/03 - 22:35
مطالب در سایت چاپ نمی شوند، منتشر می شوند
پاسخ + +3 -1 --
موسوی 1402/02/03 - 20:21
ادامه...در حوزه امنیت داخلی .گردنکشان وگرنه بگیران وخوانین.هر کدام برای خود تفنگچیان وملیشیای مخصوص به خود داشتند.مردم شمال ایران اگر میخواستند برای سفر راهی جنوب کش ور بشوند امکان عبور از مرکز کشور را نداشتند بلکه با اخذ گذر نامه وارد خاک عثمانی شده واز جنوب وارد کشور شوند.به طور کلی زمینه اجتماعی برای فردی ظهور فردی قدرت مند ویا به قول شما قلدر فراهم بود.بسیاری از افراد دلسوز مثل مرحوم داور.وحتی بسیاری از شاهزادگان قاجار برای رهایی کشور از این شرایط اسف بار از این کودتا استقبال کردند. هرچند به خاطر وجود سابقه فرهنگ دیکتاتوری هزاران ساله رضاشاه همان راهی رفت که بستر فرهنگی ایران استبداد زده فراهم کرده بود.وبسیاری از هواداران کودتا به زودی در صف مخالفين قرار گرفتند والبته در بین چرخ های دیکتاتوری واستبدادبه سرنوشتهای غمباری گرفتار شدند
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/03 - 22:34
گذشته از بازی های سیاسی قدرت های بزرگ، دلسوزان واقعی و وطن خواه درد را درست تشخیص داده بودند اما درمان اشتباه تجویز کردند و سرکنجبین صفرا فزود. ظهور و قدرت گیری رضا خان فاجعه ای تاریخی بود که همه مشکلات امروز هم ریشه در آن فاجعه دارد. توضیح و تفسیر این مسئله در اینجا ممکن نیست اما اگر مایل باشید می توانم در فرصت مناسب توضیح مشبع بدهم. البته که وضعیت نامناسب بود اما اولاً برای توجیه بی قاعدگی های رضا خان اغراق فراوان در آن کرده اند. ثانیاً حکومت وحشت و تروری که رضا خان برپا کرد صد مرتبه بدتر بود. مسئله واقعاً چه بود؟ راه حل اصولی چه بود؟ مسئله را کج فهمیدند و راه حل کج تر به اجرا گذاشتند و وضعیت نه تنها بهتر نشد بلکه بدتر و بدتر شد. رضا خان جامعه ما را به فروپاشی کامل برد. نظام اجتماعی پیشامدرن را نابود کرده و به جای آن جامعه ی گله ای ایجاد کرد تحت اختناق قزاقی. متاسفانه اطلاعات سطحی ما به ویژه نسل جدید از تاریخ معاصر به کلی ما را کج فهم و سرگردان کرده است.
پاسخ + +4 -1 --
بینا 1402/02/04 - 02:07
درود
منابع را هم بنویسید
اگر رضاخان قلدر است پس این حکومت فعلی چی هست
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/04 - 12:21
منابع واقعاً فراوان هست. چند نمونه منبع دست اول ذکر میکنم خدمت عالی. تاریخ بیست ساله ایران؛ حسین مکی. زندگانی من؛ عبدالله مستوفی. حیات یحیی؛ یحیی دولت آبادی. خاطرات و خطرات؛ مخبرالسلطنه هدایت.
خاطرات احمد امیر احمدی؛ فرمانده لشکر غرب و اولین سپهبد در تاریخ ایران. خاطرات آیرون ساید. فایل p.d.f اکثر این منابع هم موجود است می توانید به راحتی از اینترنت دانلود کرده بخوانید.
فراموش نکنید که رضا خان حکومت اختناق و ترور را در ایران بنیانگذاری کرد. تمام نخست وزیرانش را کشت به استثنای فروغی که زورش به او نمی رسید. البته زورش می رسید از عواقب کشتن او می ترسید چون یهودی بسیار معتبر و صاحب نفوذ بود.
رضا خان نظامی اجتماعی پیشامدرن یعنی نظامی ایلی را از میان برده و جامعه ما را بی نظام و گله-فله کرد. ابعاد این فاجعه بسیار است. انشالله در کتابی که در دست تألیف دارم توضیح خواهم داد.
قلدر بودن یا نبودن رضا خان ارتباط منطقی با چیستی حکومت فعلی ندارد.
پاسخ + +1 -1 --
موسوی 1402/02/04 - 10:43
با سلام مجدد...
به نظر حقیر رعایت یک نکته در مورد این بحث واصولا هربحث علمی واجتماعی ضروری ست.انهم رعایت حرمت نویسنده مطلب است؛ ولو از نظ نظر من خواننده مطلب ایشان نادرست باشد. وما خدمت جناب حسینی عزیز که در خصوص احتکار گندم احمد شاه درخواست مدرک نموده اند باید به عرض برسانم با یک جستجوی ساده در گوگل می‌توان ده ها منبع مدرک مستند پیدا کرد.منجمله خاطرات میرزا خلیل خان ثقفی پزشک در بار(اعلم الدوله)که از قول مستوفی الممالک نخست وزیر وقت این ماجرا را مشروحا بیان میکند منبع دیگر کتاب قضاوت تاریخ وچندین منبع دیگر....اما ذکر احتکار گندم صرفا برای نشان دادن اوضاع آشفته آن دوران بود والله کیست که نداند در آن شرایط بیسوادی تقریبا مطلق مردم .ناامنی .فقر بینوایی امراض فراگیر مثل حصبه وتراخم والا یا و با پوزش مقاربتی وجامعه با درصدهايي تریاکی صحبت از دمکراسی بیشتر به طنز میماند ....ادامه
پاسخ + +1 -1 --
موسوی 1402/02/04 - 10:48
خود شما به درستی به حمایت روشنفکران ملی گرا از قبیل ایرج میرزا؛عارف قزوینی؛ملک‌الشعرای بهار و وحتی محمد مصدق از تشکیل دولتی مقتدر ومتمرکز حمایت کرده اند ورضا شاه برای آنها در این شرایط تنها گزینه بوده.وحتما مستحضرید که در مجلس موسسان یکی از علل اصلی مخالفت مرحوم مصدق با پادشاهی رضا شاه این است که خود مصدق به صراحت می‌گوید شما اگر شاه شوید از از مسئولیت مبرا وکشور در امور اجرایی بیشتر به شما نیاز دارد(نقل به مضمون)
پاسخ
موسوی 1402/02/04 - 10:53
وکلام اخر اینکه اگر به تاریخ ومردان تاریخ ساز جدا از خوب وبدشان نگاه سیاه وسفید داشته باشیم همیشه قسمتی از حقایق مکتوم وپنهان خواهد ماند..موفق باشید
پاسخ
ناشناس 1402/02/04 - 11:44
چنین نوشتاری از یک معلم بعید بود !
پاسخ + +5 -1 --
سردار 1402/02/04 - 12:09
رضا شاه بود نه رضا خان چون خان هایی مثل شیخ خزعل را تار و مار کرد.ژنرال گوراژده فرمانده قزاقها را در منجیل به شیر مستراح بست.از کتابهای درسی کپی برداری نکنید حد اقل کتاب شترها باید بروند ترجمه حسین ابو ترابیان را بخوانید تا در بیان وقایع تاریخی مغرض یا نا آگاه نباشید کشته شدن دکتر خانعلی هم ارتباطی با دوره ی رضا شاه ندارد به یاد داشته باشید درست نوشتن مهمتر از افاضه فضل به نوشتن است
پاسخ + +2 -1 --
موسوی 1402/02/04 - 14:39
مشتاقانه منتظر انتشار کتابتان می‌مانم اما اگر قرار باشد استنادات تاریخی شما مثل نوشته اخیر وپاسخ های ذیل آن باشد بی شک خوانندگان کتابتان گرفتار تناقض خواهند شد.اینکه نوشته اید فروغی یهودی بود ورضایت شاه از ترس اورا نکشت با پوزش فراوان کاملا مردود است.چون اولا فروغی ومرحوم پدرش محمد حسین ومرحوم پدربزرگش آقا مهدی از بزرگان ومتدینین اصفهان هیچ کدام یهودی نبودند فقط ممکن است اجدادش یهودی بوده اند که دلیل قانع کننده ای بر نظر قاطع شما نیست مثل اینکه ایرانیان امروز را زردشتی بدانیم.ودیگر اینکه حتی اگر فروغی یهودی باشد یادمان نرود که تشکیل کشور اسرائیل بعد از جنگ دوم جهانی وماجرای هولوکاست است وتا قبل از آن یهودیان .فقط بعنوان یک دین کم پیرو در دنیا شناخته میشدند وفاقد نفوذ سیاسی در سطح جهان بودند.ضمن اینکه رضا شاه به دلیل نزدیکی به آلمان ضد یهود؛حداقل ترسی از کشتن یهودیان نداشت....ادامه
پاسخ + +2 0 --
موسوی 1402/02/04 - 14:54
ادامه.ضمنا اگر رضاشاه از فروغی می‌ترسید محمد ولی اسدی استاندار خراسان وپدر داماد فروغی را به خاطر وقایع حرم امام رضا وبست نشینی شیخ بهلول وحواشی آن اعدام نمی‌کرد.میدانیم که این اعدام سبب رنجش فروغی وخانه نشینی این سایت مدار بزرگ ایران شد .نوشته اید نظام اجتماعی وایلی پیشامدرن ایران را از بین برد جامعه ما را بی نظام و"گله.فله؟؟!!"کرد در حالی که اکثر مورخین ومفسرین بی طرف این دوران را دوران تشکیل نظام مدرن"دولت_ملت"میدانند با همه نقاط ضعفی که ممکن است داشته وقطعا دارد....اما اینکه همه مشکلات امروزی کشور رابعد از ۸۰ سال به دوران ۲۰ ساله حکومت او نسبت می‌دهید.این سخن آنقدر عجیب است که نیاز به پاسخ ندارد!!یادمان نرود که نظام پادشاهی نزدیک به نیم قرن است که در ایران منقرض شده..
پاسخ + +3 -1 --
پژوهشی 1402/02/04 - 15:42
نویسنده چنان قلم فرسایی نموده که گویا کلیه حکومت هایی که در ایران حکم رانی نموده اند همه دموکراتیک بوده اند و تنها رضا خان قلدر بوده است. شما ابتدا مشخص کنید که همین قلدر بی سواد و جاهل چه اندازه در توسعۀ مدارس، دانشگاهها، نظام پزشکی و سیستم نظامی و انتظامی، حمل و نقل، ریل، ثبت احوال و اسناد، سرکوب تجزیه طلبان و براندازی سیستم خان خانی و ناامنی فراگیر و به طور کل مدرنیته نقش داشته است؟ اکثریت صاحب نظران این دوره را عصر شکوفایی ایران آنهم در مدت 16 سال دو دورۀ ریاست جمهوری های فعلی می دانند حال شما بر مبنای کدام مستندات آنرا دورۀ انحطاط نامیده اید؟
پاسخ + +2 -1 --
پژوهشی 1402/02/04 - 15:42
نویسنده چنان قلم فرسایی نموده که گویا کلیه حکومت هایی که در ایران حکم رانی نموده اند همه دموکراتیک بوده اند و تنها رضا خان قلدر بوده است. شما ابتدا مشخص کنید که همین قلدر بی سواد و جاهل چه اندازه در توسعۀ مدارس، دانشگاهها، نظام پزشکی و سیستم نظامی و انتظامی، حمل و نقل، ریل، ثبت احوال و اسناد، سرکوب تجزیه طلبان و براندازی سیستم خان خانی و ناامنی فراگیر و به طور کل مدرنیته نقش داشته است؟ اکثریت صاحب نظران این دوره را عصر شکوفایی ایران آنهم در مدت 16 سال دو دورۀ ریاست جمهوری های فعلی می دانند حال شما بر مبنای کدام مستندات آنرا دورۀ انحطاط نامیده اید؟
پاسخ + +2 -1 --
حسینی 1402/02/04 - 16:57
جناب آقای موسوی. از توضیحات عالی ممنونم. بحث مفصل و عمیق است. قبلاً هم عرض کردم اگر احمد شاه گندم احتکار کرده بود، راهش محاکمه بود. قانون بود که به هر حال بعد از پایان جنگ برقرار می‌شد. جنگ جهانی اول عامل اصلی معضلات بود نه مردم که رضا خان قلع و قمع شان می‌کرد. در موضوع فروغی با شما موافق نیستم. ا یک آنوسی بود مانند علی اصغر حکمت و سایر امثال آنها. هر چند با دید شما که حکومت متمرکز لازم بود موافق نیستم اما اگر موافق هم باشم حکومت متمرکز به معنای حکومت وحشت و اختناق و ترور نیست. ببینید آتاتورک هم حکومت متمرکز ایجاد کرد که به‌شخصه با سانترالیسم و تمرکزگرایی آن مخالفم اما شخصیت و کارنامه آتاتورک را بخوانید و مقایسه کنید با قزاق رضا خان. رضا خان قزاقی جاهل، طماع، عاری از هر گونه فرهیختگی شخصی و مردم‌دوستی بود. این‌ها واقعیت‌هایی بسیار بدیهی‌اند. نتیجه هم کاملاً در میان است. نتیجه بنیانی که آتاتورک نهاد ترکیه است که علی رغم تمام معضلات و مشکلات بسیار بالاتر از ایران است. اما ایران از روزی که رضا خان سر کار آمد به سوی انقلاب رفت
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/04 - 20:34
سلام
این تقابل آرا و گاه تندگویی از نظر من کاملا طبیعی و بجاست.
چون ما تاریخ شفاف و واقعی را
نمی خوانیم. تحریف تاریخ همیشه در ایران رایج بوده است.
برای همین یکی x را مثبت و دیگری منفی می یابد.
یاد کتاب تاریخ ایران دوره دوم متوسطه در دهه ۸۰ افتادم که دقیقا چه سالی، به خاطر ندارم. ۸۵ یا سالی دیگر. کتاب چندین بار تغییر تالیف شده بود و تدریس آن به تعویق افتاده بود. دعوا سر مصدق و کاشانی بود.
ظاهرا بجای تعریف و تمجید کاشانی به موازات حاکمیت، مصدق چهره ملی گرا
معرفی شده بود.
من تاریخ تدریس نمی کنم اما یقین جناب حسینی به خاطر دارند.
ادامه دارد....
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/04 - 20:34
در ضمن جناب حسینی، اگر قدری با آرامش و منطق پاسخ دهید ما هم بحث را تعقیب می کنیم.
رضاشاه یا خان یا قلدر، از نظر منِ دانشجوی جامعه شناسی، برهه ای از واقعیت تاریخ ایران‌ است و زشت و زیبا دیدن آن یک تجربه فردی و غیر قابل تعمیم است. مردم ترکیه هنوز در استبداد تعریف و تمجید از آتاترک اسیرند. یقین همه در ابعاد شخصیت فردی و اجتماعی خود زوایای مثبت و منفی دارند.
این وارثان تاریخ است که چگونه ببیند.
زنده باد و مرگ بر...... از فجیع ترین
بازتاب های ملت ایران به استبداد و دیکتاتوری است که هیچ پایانی ندارد.
پاسخ + +3 -3 --
حسینی 1402/02/04 - 16:57
آقای ناشناس. معلم حتما باید مجیزگوی پهلوی باشد؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/04 - 21:00
جناب حسینی،
ظاهرا مجیزگویی باب روزگار شده است و همه از آن دَم‌ می زنند.اما چرا؟
همکار شما اهمیتی بسیار بیشتر از یک
رژیم یا شخص اول مملکتی دارد که به قول شما قلدری بیش نبوده است.
اگر امروز ما نمی توانیم همانند مثال شما در متن ، متحد و یکپارچه حرکت کنیم، چون قبل از دیگران، خودمان همدیگر را می کوبیم. احترام بگذاریم تا احترام ببینیم.
پاسخ + +2 -5 --
حسینی 1402/02/04 - 16:59
آقای سردار، شما شعار روحت شاد رضا شاه بدهید. راحت باشید.
رضا خان از اول کودتا تا سقوط غیر مشروع و تحمیلی بود. خان هم که می‌نویسم از باب نزاکت است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/04 - 20:51
جناب حسینی شما بیشتر از اعتراض فرهنگیان و یا کشته شدن مرحوم خانعلی، به قلدری رضا شاه تاخته اید. یعنی فرع اصل را پوشش داده است.
هدف شما کدامیک است اثبات قلدری رضا شاه یا تشویق فرهنگیان به الگوجویی؟
میلیون ها بار هم بنویسیم و بگوییم رضاشاه قلدر، آنچه بر ملت ایران گذشته است، تغییر نخواهد کرد.
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/05 - 09:25
جناب ناشناس. ما اگر بتوانیم تاریخ صد سال اخیر را واقعاً آن طور که اتفاق افتاده تبیین کنیم، پی‌ به علل و ریشه‌های مشکلات و معضلات امروز پی خواهیم برد. آنچه که درباره رضا خان نوشته‌ام عین واقعیت است نه قضاوت ارزشی. برخی‌ها که دچار دوبینی سیاه و سفیدند، فکر می‌کنند انتقاد از پهلوی‌ها الزاماً به معنای مجیزگویی برای حکومت فعلی‌است. مورخ موظف به تبیین واقعیت‌هاست تا جایی که می‌تواند. اگر ما به جای شعر و شعار توخالی علیه پهلوی‌ها، می‌توانستیم ماهیت واقعی رضاخان و حکومت پهلوی را تبیین کنیم، امروز نسل جوان و نا آگاه ما شعار روحت شاد رضا شاه نمی دادند و می‌فهمیدند که اکثر مشکلات امروز ریشه در اقدامات غیر اصولی پدر و پسر پهلوی دارد. متاسفانه ما ملتی هستیم گذشته پرست چون راهی به آینده نداریم. در زمان پهلوی بسیاری‌ها به نوستالژی دوره قاجار مبتلا شدند و اکنون نیز مبتلا به نوستالژی دوره پهلوی می‌شوند. علت این گذشته پرستی ناآگاهی نسبت به تاریخ واقعی و واقعیت تاریخ است.
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/05 - 09:32
جناب ناشناس. مطلب مربوط به شهادت مرحوم خانعلی نیست. صفحه روزنامه را صدای معلم گذاشته‌اند و به یادداشت من مربوط نیست. یادداشت من یک فریم از دیکتاتوری نظامی رضا خان و یارانش را عرضه می‌کند. توجه داشته باشید که از ۶ ماه حقوق معوق معلمین در آن تاریخ فقط ۲ ماهش را دادند. وجداناً و انصافاً اگر همین امروز چنین کاری با معلم بکنند، چه قضاوتی می‌کنیم! حتماً خواهند گفت شرایط مملکت! اما چرا در همین شرایط برای قزاق‌ها و هوچی‌گران طرفدار رضا خان پول بود بیش از اندازه هم بود اما برای معلم نه! مرحوم مدرس وقتی برای استیضاح رضا خان به مجلس رفت، مجلس پر بود از هوچی‌گران و لمپن‌های پول بگیر طرفدار رضاخان که شعار می‌دادند: مرده باد مدرس. او جوابی تاریخی و دندان‌شکن داد: اگر مدرس بمیرد دیگر کسی به شما پول نخواهد داد.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/05 - 14:10
سلام
اول آن که به تنها منبع نوشته بالا
می گویید ربطی به متن شما ندارد.
دوم حقوق معلمان همین اسفند ۱۴۰۱ پرداخت نشد و دیدید ماوقع را!
سطح نیاز و توقعات امروز با زمان رضا شاه اصلا و ابدا یکی نیست. در گذشته قناعت و کم خوری و ساده زیستی رواج داشت چون جامعه سنتی بود اما امروز اگر شیرینی و آجیل و میوه و لباس تازه نباشد عید نیست. نه برای همه اما همه در حد توان تلاش می کنند.
این فقط یک مثال بسیار کوچک بود.
ساختار زندگی خانوادگی به تبع جریانات اجتماعی دیروز و امروز همخوانی ندارد.
سوم چرا احساس کردید که لازم هست یک دفعه قلدری رضا شاه را به اثبات برسانید؟
چهارم دقیقا معلوم نیست متن گویای چه پیامی است. اگر هدف تان کشته شدن خانعلی و بی حقوق ماندن معلم نیست پس چیست؟
خودتان دچار تناقض شده اید، خواننده
متن چه کند؟

حال هی توضیح دهید هدفم این بوده یا آن! ما را چه حاصل؟
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/05 - 17:35
البته ترس از اعتراض معلمانی که آخر اسفند ۱۴۰۱ حقوق نگرفته بودند، قربانی گرفت و وزیر عزل شد. هر چند این تنها دلیل نبود اما تیر آخر بود.
اما در زمان مرحوم خانعلی چنین نشد.
هر زمان ویژگی خاص خود را دارد.
پاسخ + +1 0 --
سردار 1402/02/04 - 21:12
من شعار ندادم و نمی دهم و آنچه که در نخستین نوشته ام گفتم به اندازه ی قد و قواره ی خود در وقایع تاریخی داوری کنید به این برهان بود که درست از کتاب های درسی کپی بر داشتید یک تاریخ نگار بی طرف به کسی پیوند ( قلدر ، و....)
) نمی دهد اینها شعارند
امید در کتابی که در دست به بیان خودتان تالیف دارید از چنین شعار هایی بپرهیزیدزیرا آزاده بودن هزینه هایی دارد که یکی از آنها با وجودِ نامداری گمنامی ست خیلی برای به چنگ آوردن آن نکوشید
پاسخ + 0 0 --
حسینی 1402/02/05 - 09:40
جناب سردار. دوباره چیزهای بی‌ربط نوشته‌اید. شما فکر کنید از کتاب درسی کپی کرده‌ام. رضا خان که قلدر بوده قباحت نیست اما اگر من بگویم او قلدر بود دچار قباحت شده‌ام؟ آقا جان رضا خان یک قزاق قلدر بزن بهادر بود که حتی وقتی نخست‌وزیر و شاه بود فحش مادر و خواهر می‌داد و همچون یک لمپن به دیگران حمله‌ور می‌شد. او در جلسه استیضاح به مدرس حمله کرد تا او را کتک بزند. یا وقتی نیروهای انگلیس و شوروی‌ از شمال و جنوب وارد شدند و بادکنک ادعاهای قوی‌ترین ارتش خاور میانه ترکید، فرماندهان ارتش را احضار کرد و با غلاف شمشیر سر و روی آنها را چنان در هم کوبیده که زخمی و خونین شدند. این‌ها ربطی به کتاب درسی ندارند ده‌ها منبع پر است از این واقعیت‌ها حتی نوشته‌ها نزدیکترین و وفادارترین یاران او از جمله امیراحمدی. اما شما از این حرف‌ها می‌رنجید چون رضا خان را دوست دارید.
پاسخ
سردار 1402/02/04 - 21:15
امید به بیان خودتان حد اقل این نزاکت را داشته باشید
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/05 - 09:38
در زمان جنگ ‌استاد اقتصادی داشتیم می گفت آقای صدام، دانشجویان تعجب می کردند، ایشان پاسخ می داد:
کلماتی که ما استفاده می کنیم شخصیت ما را به دیگران معرفی
می کند. صدام یزید کافر، چیزی از او کم یا زیاد نمی کند.

یا در دوره دبیرستان زمان تحصیل خودمان اگر دانش آموزی حرف زشت می زد، دبیر فیزیک می گفت فوری برو دهنت را بشوی که کثیف شد.

منظور همان رعایت نزاکت از سوی یک معلم است که باعث زایش فرهنگ و ارزشمندی روابط اجتماعی می شود.

این مثال ها برای نهی صفتی نیست که
تاریخ ملبس به بددهنی شده است.
هدف بزرگنمایی هم نیست. فقط رعایت
نزاکت واقعی است. ما از همدیگر حرمت نبینیم هرگز یک بیگانه حال افغانی یا یک سوئدی و آمریکایی، به من ایرانی احترام نخواهد گذاشت.
وجهه ایرانیان به دست خود ایرانیان‌
مخدوش می شود. حال به جمعیت و ملت امروز یا دیروز. در هر طبقه و پایگاه اجتماعی و اقتصادی.
پاسخ + +2 -1 --
حسینی 1402/02/05 - 15:23
من بد دهنی نکرده یا خدای ناکرده بدوبیراه نگفته‌ام. رضا خان نوشته ام با صفاتی مانند زورگو قلدر که ویژگی های شخصیتی او بود. کار مورخ تبیین واقعیت‌هاست نه مجیزگویی یا فحش به این و آن. جواب قلدری و بددهنی‌های رضا خان را همان زمان صاحب قلمان و مردم تهران به ویژه اهل طنز می‌دادند نیازی به بدگویی من نیست. مثلاً؛ زیر اولین بیانیه‌اش که با تیتر حکم می‌کنم به در و دیوار تهران چسبانده بودند، مردم جواب خود را نوشتند. یا مرحوم عشقی که قربانی آزدیخواهی خود شده و به دست عوامل رضا خان ترور شد، در اشعار خود جوابهای درخور و رندانه داده است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/05 - 17:28
سلام
وبسایت تان را فقط مشاهده کردم، اهل تعهد و وفا نسبت به رشته تحصیلی خود دارید و این ستودنی است. کلی زحمت کشیده اید و می کشید.
اما فقط یک خواهش دارم چرا چنین تقابلی بین متن یا کامنت های شما با خوانندگان بوجود آمده است؟
جناب حسینی، شما خود اهل فن هستید
خود با خویشتنِ خویش، در جستجوی علت باشید. مشکل از کجاست؟
بار دیگر برای ارزشی که به رشته تحصیلی تان قائل هستید، شما را تحسین می کنم.
موفق و پایدار باشید.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/05 - 18:06
اهل تعهد و وفا نسبت به رشته تحصیلی خود هستید.
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1402/02/06 - 07:58
و اما در مورد شعاری که آقای حسینی بدان اشاره کردند که شرم دارم دوباره بازگو کنم و بیان داشتند که زنان به روح رضا شاه درود
می فرستند.
وقتی من و شما ایران و ایرانی را فدا می کنیم نفوذ و سواستفاده بیگانه از شرایط امری طبیعی است.
علت درود فرستادن، فشاری است که زنان در چهل سال و اندی حول واژه اجبار که از هر سوی مسدود شده است می باشد. مسدود از عرف و شرع و قانون. کمتر وقعی در جامعه ما مشمول هر سه می شود. اما فشار امر حجاب، منگنه ای بسیار عمیق است.
آقای حسینی شما این فشار را متحمل نشدید که مثل فنر، میل به پرش داشته باشید. هر نوع محدویت یا اجباری که حدود آزادی انسان را به مخاطره بیندازد، همیشه واکنش منطقی ندارد. حرکت آنان دهن کجی خوانده می شود. اگر افسار اجبار را کنار زنند، زن امروز تحصیل کرده و فهیم است. کودک را هم بیازارید لجبازی می کند. علت درود فرستاده که یک حق فردی است کشف حجاب رضاه شاه است. که صد البته هر دو غلط و اشتباه است.‌

ادامه دارد......
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1402/02/06 - 07:59
طرف نمی فهمد، عقلش قد نمی دهد، بیشتر از این حق او نبست و......
چنین نگاهی به زن طبیعی است که
منطق و عقل و شعور را در غلاف کند و از او یک عاصی خطاکار بسازد.
در کنار هم زیستن با نگاه انسانی را فرا بگیریم و بازیچه نشویم. هر دو انسان و مخلوق خداست که مدت محدود عمر خود را تا حد امکان با اختیار سپری می سازد. عدم احترام به حق و حقوق، موجب فراموشی خیلی از چیزها می شود.
پاسخ + +3 0 --
ناشناس 1402/02/06 - 08:05
مثال برای واکنش تامل برانگیز:

بی‌حجاب شدن دانشجوی دانشگاه تهران در جلسه‌ دفاع | در اطلاعیه هم عکس بدون حجابش را منتشر کرد!
یک دانشجوی دوره کارشناسی فلسفه دانشگاه تهران با زیر پا گذاشتن قوانین بدون حجاب در جلسه‌ ارائه دانشجویی حاضر شد و از کار خود دفاع کرد.

واکنش انجام شده برای خنثی شدن شجاعت این زن:

برخی منابع آگاه درباره جنسیت دانشجوی مورد اشاره تشکیک ایجاد کرده اند.

در ماده ۹۳۹ قانون مدنی ایران، اگر در شخص خنثی (هرمافرودیت) علائم جنسیتی بر علائم جنسیت دیگر غالب باشد، شخص تابع احکام جنسیتی است که علائم آن در او غالب است.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/06 - 09:27
با کدام آزمایش و سنجش و رویتی، چنین تشخیصی داده شده است؟
از کرامات شیخ ما این است قند را خورد و گفت شیرین است!!!!
پاسخ + 0 -3 --
ناشناس 1402/02/06 - 14:25
با ایران مهربان باشیم/ پایگاه خبری تحلیلی الف
حدود پانزده سال قبل در یکی از دانشگاه‌های غربی، همکلاسی من که اهل چین بود، مشغول آماده کردن پایان نامه دکتری اش بود. استاد راهنمایش هم متولد چین بود ولی سالها در آن کشور غربی اقامت داشت و به قول مسوولان ایرانی، دو تابعیتی بود.
همینطور که پایان نامه را ورق می زدم دیدم که استادش با ماژیک قرمز روی یک عکس خط کشیده است. عکسی بود از یک رودخانه در چین که در کنارش چندین خانه کوچک و محقر ساخته شده بود.
چرای این خط زدن را پرسیدم دوستم گفت:
این عکس چهره خوبی از چین در ذهن خواننده ایجاد نمی کند. پایان نامه شما صدها سال در کتابخانه می ماند و شما نباید نابسامانی ها و زشتی های کشورت چین را در ذهن مخاطب خارجی بزرگ جلوه بدهی.” همان جا بود که به خودم قول دادم تا زنده هستم از ایران جلوی غریبه بدگویی نکنم….
پاسخ + +4 0 --
ناشناس 1402/02/06 - 14:26
در کجای دنیا صدا و سیمای آن کشور که با پول مردم اداره می شود، از یک سلبریتی دعوت می کند تا به کشور و تمدن کهن آن کشور کنایه بزند؟ سلبریتی که حتی یکنفر در خارج از مرزهای ایران او را نمی شناسند و همه ی ثروت و مالش را مدیون ایرانی بودن است. در کجای دنیا به یک کارگردان که ده ماه از سال در خارج زندگی می کند، دو ماه اجازه می دهند تا وارد کشور شود و بر علیه تمدن و اصالت ایران فیلم بسازد؟ صریح بگویم کدام فیلم جناب …چهره ی مناسبی از ایران در دنیا نشان داده است جز سیاه نمایی؟
پاسخ + +4 0 --
بینا 1402/02/07 - 13:08
درود
جناب حسینی، اینکه در تاریخ هر چه می گویند را مورد نقد قرار می دهید زیبا است و مورد تحلیل قرار می دهید.
اما به نظر می آید چندان در این راه روش مشخص و معتدلی ندارید و احتمالا حتی احساس بر کارها غالب باشد.
نوشته های دیگری از شما در این سایت هم دیده ام.
مثلا وقتی در مورد کسی صحبت می کنید یا با او هستید یا نیستید.
به نظر من هم، از نظر بحث انقلاب و تغییر در ایران، رضاخان این فرد انقلاب مشروطه بزرگ ایران را نابود کرد و قابل بخشش نیست حتی با وجود تحولات مثبت دوره او و به نظرم انگلیس و شوروی کثیف با حمایت های خود از او، به خوبی مشروطه را نابود کردند.
تنها انقلاب واقعی ما همان مشروطه بود که چند صباحی هم دوام داشت و باعث افتخار ایرانیان است
پاسخ + +4 0 --
ناشناس 1402/02/10 - 10:20
تلویزیون افغانستان: اگر طالبان قدرت پیدا کند ایران را به افغانستان ملحق می کند!

مجری تلویزیون طالبان با نقل سخن وزیر خارجه کشورمان که گفته است ایران، دولتی را در افغانستان به رسمیت خواهد شناخت که همه‌ شمول باشد، گفت مسئولین ایرانی حق ندارند در مورد مسائل افغانستان نظر بدهند.
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1402/02/13 - 07:30
مدیرکل بیمه‌های اجتماعی وزارت کار مطرح کرد؛
خبر عجیب / احتمال فروش کیش و قشم برای پرداخت حقوق بازنشستگان!
تحریریه اقتصادآنلاین
سجاد پادام مدیرکل بیمه‌های اجتماعی وزارت کار گفت: به زودی مجبوریم کیش، قشم و خوزستان را بفروشیم تا بتوانیم حقوق بازنشستگان را بدهیم!
به گزارش اقتصادآنلاین، سجاد پادام مدیرکل بیمه‌های اجتماعی وزارت کار گفت: کشور یونان ۱۰۰ جزیره فروخت تا بتواند مطالبات بازنشستگانش را بدهد، ما هم به زودی به این وضعیت دچار می‌شویم.
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1402/02/14 - 12:58
به گزارش همشهری آنلاین، مدیرکل بیمه‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به دنبال اظهارات نسنجیده در خصوص صندوق‌های بازنشستگی، از سمت خود برکنار شد.
بر اساس گزارش مرکز روابط‌عمومی و امور بین‌الملل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، در پی اظهارات حاشیه‌ساز و خلاف‌ واقع مدیرکل بیمه‌های اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، درخصوص ناتوانی دولت در پرداخت حقوق بازنشستگان، وی با دستور معاون رفاه و امور اقتصادی این وزارتخانه از سمت خود برکنار شد.
پاسخ + +1 0 --
ناشناس 1402/02/19 - 17:49
لعنت بر هر چه شاه ایرانیه!!!!!!

امپراطوری هخامنشی شامل آشوری‌ها، سومری‌ها، اشکانیان، مادها، مصری‌ها و … بود. این امپراطوری تقریبا کل آسیای میانه که شامل فرهنگ‌ها، امپراطوری‌ها و قبایل مختلف بود را با هم متحد کرد. اساساً پارس‌ها بزرگ‌ترین امپراطوری تاریخ باستان را داشتند و در اوج قدرتشان تقریباً هشت میلیون کیلومتر مربع را تحت سلطه خود درآوردند. امپراطوری ساخته شده توسط کوروش بزرگ، بخش‌های بزرگی از سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا را شامل می‌شد.

و امروز کو آن شکوه و جاه و جلال؟!

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور