آموزش و پرورش در همه سخنرانیها و همایشها بهعنوان زیربنای توسعه اجتماع یاد میشود و به اندازه موهای سرتان مطالب کپی و تکراری در این باره میتوانید پیدا کنید که هر مسئولی در هر جایی داد از اهمیت این نهاد سرنوشتساز زده است!
اما اگر وضعیت در کیفیت مدارس و میزان رضایت معلمان را هم مورد بررسی قرار دهیم نتیجه را رو به رشد که نمیبینیم بلکه متأسفانه اوضاع را رو به عقبگرد مشاهده میکنیم.
با وجود ده ها برنامه حوزه پرورشی با عنوانهایی که معلوم نیست چه کسی انتخاب کرده است همچون «نماز نور چشم»، «هیس طوری»، «حجاب» و... اوضاع تربیتی برای نسل جدید چنان دشوار است که پای نیروهای امنیتی و بازداشت و زندان به میان میآید و یا در تقابل با سرودهای خودی که پنداشته میشود تربیتکننده است ترانههایی همخوانی میشود که از اخراج معلم تا تهدید و فراهم نمودن خوراک رسانهای نتیجه آن است.
در بحث آموزشی هم کافی است به آمار ترک تحصیل نیم نگاهی بیندازیم که استانهایی چون سیستان یا هرمزگان سالهاست صدرنشین آن هستند.
در کتاب فارسی هفتم درسی مطلبی قرار گرفته است به نام زنگ ادبیات که به معرفی «نیما یوشیج» پدیدآورنده شعر نو فارسی میپردازد.
در بخشی از این متن آمده است:
«کلاس ساکت ساکت است. معلّم ادبیات، نظام وفا، مشغول خواندن یک شعر فرانسوی است. معلّم، خواندن را تمام میکند و با قدمهای شمرده پشت میزش میرود و مینشیند. دوست دارد تأثیر شعر را بر شاگردانش ببیند. با دقّت همه کلاس را از نظر میگذراند و ناگهان نگاهش روی چهره نیما میماند.
- خوب علی جان! مثل اینکه حرفی برای گفتن داری؟ اگر وضعیت در کیفیت مدارس و میزان رضایت معلمان را هم مورد بررسی قرار دهیم نتیجه را رو به رشد که نمیبینیم بلکه متأسفانه اوضاع را رو به عقبگرد مشاهده میکنیم .
نیما ناگهان به خود میآید. هنوز گیج و غرق زیبایی شعر است. با دستپاچگی میگوید: «ها؟ بله! زیبا بود؛ گمان کنم شاعر آن ویکتور هوگو باشد!»
- آفرین بر تو پسر باهوش! از کجا فهمیدی؟
نیما با غرور ادامه میدهد: «قبلاً آن را خودم ترجمه کردهام»
حالا این اتفاق جالب کلاس آن روزگار را با کلاس های این روزها مقایسه کنیم!
با این همه در سایت آموزش و پرورش، اطلاع رسانی شبکه شاد، سخنرانی وزیر و مدیران کل و جز روی دیگر سکه نمایش داده میشود: یکی از رشد میانگین نمرات میگوید و دیگری از اختصاص میلیاردها تومان که برای بهبود وضعیت مدارس اختصاص یافته است.
مثلاً یوسف نوری در ۱۱ مهر به نقل از خبرگزاری ایرنا گفته بود:
« اعتبار یک هزار و ۱۵۰ میلیارد تومانی بهمنظور تغذیه رایگان دانشآموزان به استانها دادهایم و از هفته آینده تعدادی از استانها توزیع تغذیه رایگان را آغاز خواهند کرد. وی همچنین گفته بود: از سال تحصیلی ۹۶-۹۷ توزیع شیر در میان دانش آموزان به دلیل کمبود بودجه قطع شد که این موضوع موجب انتقادات بسیاری نیز در جامعه شد » .
از زمان وعده وزیر تا امروز ۷ اسفند بیش از ۵ ماه میگذرد و البته که این حرفها تحقق نیافته است و بهعنوان نمونه در هرمزگان که جز مناطق محروم نیز است هفته گذشته تنها یک توزیع آنهم نامعلوم و بدون پوشش خبری انجام شده است.
نکتهی ظریف دیگری نیز در همین گفت و گوی وزیر موجود است که میگوید: قطع شدن بودجه تغذیه رایگان انتقادات بسیاری را نیز در جامعه موجب شده است!
یا در آموزش و پرورش ؛ روابط عمومی و نگاه به خواسته عمومی فرهنگیان و دانش آموزان تعطیل است یا هم اینکه برداشت وزیر از انتقادات بسیار! با آنچه ما میبینیم تفاوت دارد.
اینجا پای روابط عمومی به میان میآید که باید توضیح دهد اگر جامعه انتقادی از حوزه تغذیه رایگان داشته است انتقادات بیشتری نیز در زمینهٔ عملکرد وزیر، رتبهبندی، بازمانده از تحصیل، کیفیت آموزشی، تعطیلیهای بیحساب و کتاب، مدارس تخریبی و... نیز داشته است.
وظیفه ذاتی روابط عمومی شفافسازی، اطلاعرسانی و پاسخ گویی است و با ابزارهایی که در اختیار دارد می باید که دیدگاه جامعه را دریافت کند و برای بهتر شدن شرایط آن را در اختیار مدیران قرار دهد.
Medu.ir سایت وزارت آموزش و پرورش است جایی که برای اخبار، دیدگاه و نقد واقعی عملکرد این دستگاه بزرگ تربیتی و علمی در نظر گرفته شده است اما آخرین خبر این سایت در امروز« بیانیه تشکلهای دانشآموزی در محکومیت اقدام اخیر اتحادیه اروپا در تحریم وزیر آموزش و پرورش»است که حتی نام تشکلها هم ذکر نشده است!
آیا این بیانیه را واقعاً تشکلهای دانشآموزی نوشتهاند؟ یا آنچه روابط عمومی وزارت خانه دوست دارد تنظیم شده است!
برای یک روابط عمومی بد بودن کافی است به رئیس خود گزارشهای غلط و ساختگی بدهیم. این اتفاق به جای کمک به دستگاه که وظیفه روابط عمومی است در واقع اعتماد مردم را از آن مجموعه دور میکند و در نهایت می شویم :
چوپان دروغگو !
مصطفی بابایی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در سفری که به بندرعباس داشت و قرار بود با روابط عمومیهای آموزش و پرورش این استان گفت و گو کند با تأخیری ۶ ساعته در نشستی کوتاه گفت: «در حوزه روابط عمومي یک لحظه غفلت باعث سوءاستفاده دشمن خواهد بود، لذا قبل از آنکه فرصتها به افسوس تبدیل شوند باید هوشمندانه و باذکاوت با طراحی رسانهای وارد عمل شویم.
باید پرسید که طراحی رسانهای کدام است؟ اینکه بیش از دو ماه است ۲۲ منطقه آموزش و پرورش هرمزگان سایت خبری اشان قطع شده است و هیچگونه توضیح و اطلاعیهای نیز منتشر نشده است طراحی هوشمندانه است؟ یا ذکاوت این است که در پیام رسان شاد دهها گروه ایجاد شود با مخاطبان یکسان و مطالبی و خبرهایی که معرف آموزش و پرورش کشور نیست و با نیازهای واقعی فرهنگیان و دانش آموزان فاصله بسیار دارد؟
مدیر ضعیف روابط عمومی ضعیف میخواهد و اکنون حس میکنم در آموزش و پرورش بهدرستی به جایگاه روابط عمومی بد دست پیدا کردهایم چنانچه با شفافیت کم رنگ و ضعفهای بسیار در زمینه اطلاع رسانی درست اگر از افکار عمومی نظرسنجی صورت بگیرد روابط عمومیهای آموزش و پرورش در جایگاه اعتماد و مقبولیت پایینی خواهند بود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
روابط عمومی هم به سایت وزارت خانه نگاهی بینداز ببین کدام خبر و گزارشش حکایت واقعی معلمان و دانش آموزان است؟؟
آموزش و پرورش دروغگو با آخوند دروغگو رفیق میشه؟
آقا اومده دعای فرج را از روی دیوار مسجد پاره کرده بعد هم می خواهد نیمه شعبان بره نماز بخونه
خب بنده یک دانش آموز دبیرستان دخترانه هستم تمام خواسته ی منن اینکه حداقل به یک اردو بریم همیشه و هر لحظه این آرزو در من ماند و در مورد اخلاق ناظم ها و مدیر ها بگم که واقعا اصلا راضی نیستم و اصلا خوب نیست