سوم مارس روز جهانی نویسنده است.
این روز از سال ۱۹۸۶ نامگذاری شد و روزی است برای قدردانی از کسانی که دنیاهای جدیدی را پیش روی ما قرار میدهند.
تبریک روز نویسنده به کسانی که بخش بزرگی از فرهنگ ملت های مختلف در جهان را رقم زده اند. حتی انسان را به درجه ای رسانیده اندکه تحجر و انجماد را کنار بگذارد و با اندیشه های نابشان راه حل های انسانی، برای حل مسائل بیابد.
نویسنده ها آدم های خاصی نیستند. هنوز هم مسئولیت انعکاس اخبار راستین، بدون دخل و تصرف جناحی و گروهی و همچنین پای بندی به تعهد اجتماعی نسبت به درستی و صحت خبر بیشتر معطوف به خبرنگاران و روزنامهنگاران حرفهای است .
فکر نکنید نویسنده ها حتما باید تنهایی طلب و خلوت گزین باشند ؛ مهم تر اینکه، نویسنده ها دنیای جدیدی به روی مخاطب می گشایند.
بیش از سه دهه در کنار مشق معلمی ، عاشق خواندن و نوشتن ام به طوری که بعضی مواقع چون زنان حامله درد می کشم تا مطلبی را که در ذهن و روحم در جولان است به روی کاغذ و و یا صفحه موبایلم بپاشم.
نوشتن ذوق و هنری است یگانه که در نهاد تک تک ما با شدت و ضعف هایی حک شده است . برخی در پرورش آن کاهل، عده ای ساعی و برخی عاشق جوشش تراوشات ذهنی و قلیان خیالاتند. بسیار خوشبختم که در دو زبان فارسی (زبان رسمی) و زبان ترکی (زبان مادری) در حوزه های دوگانه نثر و نظم (شعر و رمان) و همچنین عرصه رسانه و خبر با عرق روحی و روانی خویش قلم می زنم.
خیلی ها می گویند خوش به حالت ! دوگانه سوزی ! و علاوه بر معلمی حقوق نویسندگی می گیری! غافل از آن که نوشتن در جهان سوم کاری دلی بوده و اگر احیانا پا روی دم کلفت ها بگذارید و یا در تاریک خانه های قدرت و ثروت نور بیافشانید بدون شک باید منتظر پرداخت هزینه های سنگین (پیدا و پنهان) از زندان ،جریمه، تعلیق و سایر محرومیت های فرهنگی _ اجتماعی باشید.
شمعی رو به باد
روزگاری نه چندان دور در دهه هفتاد، اکثر نشریات محلی مستقیم و غیرمستقیم، متأثر از حضور پررنگ معلمان قلم به دست بود. فرهنگیانی که ضمن عمل به وظایف سازمانی، اوقات فراغت خود را با نویسندگی (روزنامهنگاری و خبرنگاری) سپری میکردند تا ضمن بیان مشکلات معیشتی، منزلتی و صنفی خود از تریبونهای موجود با عرق روحی خویش تاثیر مثبتی در بهبود زندگی مردم پیرامونشان داشته باشند.
متأسفانه امروزه نسل معلمان پویا، جسور، قلم به دست، صاحب اندیشه و البته دست اندرکار حوزه رسانه و خبر رو به انقراض بوده و بسیاری از فرهیختگان فرهنگی کنج عزلت اختیار کرده و در زندگی شخصی خویش غوطهورند.
راه رفتن بر لبه تیغ
نویسندگی (روزنامهنگاری و خبرنگاری) در عصر انفجار اخبار و اطلاعات به ویژه در جهان سوم راه رفتن بر لبه تیغی است که هر لحظه امکان سقوط و هبوط در آن محتمل است. بدون شک هر کسی در وجودش بعدی از ابعاد متکثر نویسندگی را داراست. تلاش برای درک بی کم و کاست حقایق در نهاد ماست.
امروزه خبرنگاری دنیای بی سر و تهی است که چهار مقوله صحت، سرعت، دقت و کیفیت اضلاع اصلی آن است.
تأثیرات فضای مجازی بر حوزه نویسندگی و رسانه های گروهی
گرچه گوشیهای هوشمند و تکنولوژیهای جدید تمام عرصههای اجتماعی از جمله عرصه نویسندگی و خبر و ژورنال را متحول کرده و محدودیتهای زمان، مکان، زبان، امکان و جغرافیا را درنوردیده است و ما به طور روزافزون با انبوه خبرنگاران و نویسندگان آماتور و پدیدهی روزنامهنگاری شهروندان مواجه هستیم، لیکن هنوز هم مسئولیت انعکاس اخبار راستین، بدون دخل و تصرف جناحی و گروهی و همچنین پای بندی به تعهد اجتماعی نسبت به درستی و صحت خبر بیشتر معطوف به خبرنگاران و روزنامهنگاران حرفهای است.
چالشهای حوزه رسانه و خبر
یکی از مشکلات عینی این روزها، تأخیر فاز نشریات کاغذی نسبت به نشریات الکترونیکی و دیگر شبکههای اجتماعی مجازی است. همچنین گستره منطقهای مخاطب، تیراژ نازل و حوزه تأثیرگذاری اندک آنها نسبت به تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک و امثالهم از دیگر مشکلات این عرصه میباشد.سینه سپر کردن یک نویسنده و خبرنگار در ثبت درست وقایع و به تصویر کشیدن چهره عریان واقعیت، به معنای دست کردن در لانه زنبور قدرت و ثروت بوده و علاوه بر خطر سقوط، احتمال گزیدگی همیشه وجود دارد.
تحلیل یا تکثیر؟ مسئله اینست!
از چالشهای های مثبت نویسندگان (خبرنگاران و اهالی مطبوعات) میتوان به کارکرد مثبت در ارتقای کیفی زندگی اجتماعی، پرتوافکنی بر تاریک خانه های قدرت و ثروت، بیان مشکلات واقعی مردم در قالب گزارشهای تحلیلی، یادداشتهای پژوهشی و در نتیجه امید آفرینی میباشد.
به هر حال نشریات کاغذی نیز همانند کتاب در معرض تهدید و تحدیدند و مطبوعات کاغذی هم به سان کتاب برای بقای خود محکوم به ارتقاء کیفیت و انطباق خود با تکنولوژیهای نوین و تحلیل رویدادهای مهم جاری هستند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان