صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

یک خانه پر ز هیچ !؟

دل نوشته ای از همسر یک معلم

امضا ؛ آن که روزی می‌خندید

دل نوشته ای از همسر یک معلم برای صدای معلم

روزگار عجیبی است .

همسرم سال گذشته آن قدر خسته می‌آمد که فقط چیزی می‌خورد و می‌خوابید و حتی وقت حرف زدن هم نداشت. (اگر وقت داشتم هم حرف نمی زد چرا که تمام کلماتش را در سنگر مدرسه پرت کرده بود ! )‌.

یک خانه پر ز هیچ !؟

امسال هم تدریس از راه دور و درخانه ماندن وی را به قوز پشت لپ تاپ ( چه اصطلاح جالبی به جای قوز پشت نوتردام ) تبدیل کرد.

و باز هم ادامه مشکلات مالی وخیم که مثل بختک تمامی ندارد. وقت بسیار در خانه کودکی که از سرو کول مان بالا می‌رود و اردنگی هایی که قرار است بر سر شاگردان بخورد دم دست و فریادهایی که چرا تکلیفت انجام ندادی بی مصرف بر سر همسرش! همسری که سالها در حاشیه بود و هیچ نخواست ؛ دیده نشد  ، شنیده نشد و همه می‌گفتند خوش به حالت ! همسرت دائم کنارت است و می توانی به سفر بروی ، چنین کنی ،  چنان کنی  و...

آخر یکی نیست بگوید بینوا !

با جیب خالی و اعصاب به شماره افتاده و بدهی های فراوان و با باختی مجدد از بورس مگر زندگی می‌کنیم که سفر برویم ؛ البته یک سفر و تور عالی دارم برایتان آن هم سفر آخرت!

خلاصه ؛ خدا نکند حقوق به روز آخر ماه نرسد. شمر که جلو دار نیست چه برسد به من .البته که ماست فلان قدر نه تنها سردی ات نمی‌کند بلکه آتشی ات هم می‌کند .

شب یلدا که حقوق را می توانستید کمی زودتر بدهید ماهم کاری برای شادی فرزندمان کنیم. آیا به ایشان هم فرهنگ دهیم تا شاد و شکوفا شود!

جایی نمی‌رفتم .... نگران کرونا نباشید چرا که هر رفتی آمدی دارد . ما نای نداریم که جبران کنیم.

 آهای بالا دستی ها !

دل نوشته ای از همسر یک معلم برای صدای معلم

تا حالا حقوقتان این قدر بی ارزش، جیب تان آن قدر شپشی، اخلاقتان کشمشی بوده ؛ از همه بدتر همسرتان آن قدر دور که انگار درباره ی آن مرد که بود، می‌نویسد، سرد شده.

خلاصه این روزها زندگی یک هیچ است در حاشیه بدون خنده ، پر از دعوا و پر از نارضایتی .

ترسم از آن است این اختلال های زندگی خدای نکردی روحی شود و بماند . شما چه طور ناراحت نمی‌شوید یک اختلال متحرک کارمندانتان باشند و اختلال های دیگری تربیت کنند ؟  آنها هم اختلال در جامعه کند معاذ الله....... آتش به خرمنتان بیافتد!!  

نگفتم خرمنمان  چون هرگز ما از شما نبودیم ، باسواد اما فسرده ، باسواد اما بی پول باسواد اما در حاشیه این تناقض را ببینید . این مرد برود به شاگردانش بگوید درس بخوان ، آنها نخوان می‌شنوند  قول می‌دهم.

خلاصه داستان ؛

حقوق را که عدالت سازی نمی‌کنید، فقر را ریشه کن نمی‌کنید، زنان را که بهشان قول بهشت داده شده خود خدا  دلشان را دربه دست خواهد آورد و مهم نیست، لااقل مسلمان فکری به حال  افزایش حقوق کنید؛ لابد باید تشکر هم بکنم !

این نوشته توسط همسرت ارسال شده ؛ معلم جان!

دل نوشته ای از همسر یک معلم برای صدای معلم

گاهی خود را از بیرون ببین ای همای سعادت، به قربان علم بهتر از ثروتت ! تکلیف هم هر روز می شورم و می پرم اما دریغ از یک صد تومانی منظورم گل بود!

آها !

گل هم گران است ، زبان شیرین ؟ آن هم نمی‌شود !

پس به قول شاعر گاهی نمی شود که نمی‌شود که نمی‌شود!

امضا ؛ آن که روزی می‌خندید.

شرمنده ؛ امضا زنی عاصی از مدار تکرار شونده به سوی مرگ!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دل نوشته ای از همسر یک معلم برای صدای معلم

شنبه, 04 بهمن 1399 16:15 خوانده شده: 768 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +5 -1 --
علی 1399/11/04 - 23:59
گریستم. با تمام تلخی گریستم. چون یک معلم شرمسار از خانواده‌ام

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور