از اوائل اسفند ماه 1398 که بحران کروناویروس به شکل جدی دامنگیر جامعۀ ایران شد، مشاغل و صنوف گوناگون هر یک به نوعی از این وضعیت لطمه خوردند. در این میان، شرایط مدارس متفاوت بود و متأسفانه در این مدت، تنوع مشکلات ایجاد شده برای مدارس کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از زمان بروز بحران کروناویروس، مشکلات آموزش و پرورش بیشتر در جنبههای تربیتی و آموزشیبه چشم آمده است، اما اگر این شرایط ادامه پیدا کند بر دامنه و تبعات مشکلات افزوده خواهد شد و بسیاری از مدارس در شرایطی بحرانی و خطرناک قرار خواهند گرفت.
ارائه راهکارهای سردستی و تبلیغاتی مانند راهاندازی شبکۀ شاد، نمایش تبلیغاتی ضدعفونی فضای مدارس در تلویزیون، پیشبینی تداوم تعطیلات در صورت ادامۀ بحران یا حواله کردن مشکلات آموزشی به استفاده از فضای مجازی، نشانۀ سادهانگاری و عدم آیندهنگریِواقعبینانۀ متولیان آموزش و پرورش است.
الان که بیش از 3 ماه به شروع سال تحصیلی 1400- 1399 باقی مانده است، والدین به شدت نگران هستند و در مورد فرستادن فرزندشان به مدرسه تردیدهای جدی دارند. عدهای از والدین هم دارند در فضای مجازی جوی ایجاد میکنند که حتی اگر شرایط بهتر هم شد، مادرها و پدرها باز هم فرزندانشان را مدرسه نفرستند.
مدارس چه دولتی و چه غیردولتی هم بلاتکلیف هستند و نمیدانند سرنخ دست کیست و چه کسی در بارۀ آنها تصمیم خواهد گرفت: وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا، جو عمومی و فشار مردم، وزارت آموزش و پرورش یا ...؟ هیچ دورنمایی هم برای احتمالات و پیشبینی آینده ترسیم نشده است. طبق معمول، شایعات، گفتهها و حدسیات بسیار بیشتر از فرمایشات مقامات، کارکرد و تأثیر دارند. هیچ اتفاق نظر در پیشبینی آینده هم بین عموم وجود ندارد. خلاصه، اوضاع بسیار پیچیده وآشفته است و همه دارند به هم و آیندهای مبهم نگاه میکنند.
طبعاً مدارس غیردولتی وضعیت بدتری دارند و در برنامهریزی برای سال تحصیلی آینده سرگردان هستند. اگر اوضاع اینطور پیش برود میتوان پیشبینی کرد که مدارس غیردولتی زیادی ورشکست شده و احتمالاً به انحلال و تعطیلی فعالیتها روی خواهند آورد.
وزارت آموزش و پرورش همه چیز را به آینده و تصمیمهای ستاد ملی مقابله با کرونا منوط کرده است و این یعنی، همۀ چیز معلق، مبهم و بلاتکلیف خواهد ماند. در حال حاضر، برای بازگشایی اماکن عمومی و صنوف پرخطر پروتکلهایی تعریف شده و کم و بیش روشنی وجود دارد، اما در مورد مدارس، آیندۀ روشنی دیده نمیشود. انگار همانطور که مقامات وزارت بهداشت میگویند که مردم باید به زندگی عادت کنند، مقامات وزارت آموزش و پرورش هم دارند غیرمستقیم به مدیران مدارس پیام میفرستند که باید به بلاتکلیفی و سرگردانی عادت کنند.
آموزش و پرورش ما که سالهاست از تدبیر و هوشمندی فاصله گرفته است، باز هم دارد نشان میدهد که شناختی از مشکلات مدارس ندارد تا چه رسد به شناخت بحران، درک عواقب آن، آیندهنگری، پیشبینی احتمالات و شناسایی و اتخاذ راهکارهای ممکن برای هر نوع احتمال.
باید به والدین حق داد که نگران آثار کرونا و سلامتی فرزندانشان باشند. مدیران مدارس هم چارهای جز سوختن و ساختن و نظارهگر ماندن ندارند. مدارس دولتی همچنان درگیر مسائل شبکۀ شاد و آمادهسازی معلمان برای بهرهگیری از فضای مجازی هستند، در حالی که طبق معمول، اکثراً دست خالی هستند و با عدم حضور والدین برای ثبتنام، از اندک پشتوانههای مالی هم محروم شدهاند.
در مورد مدارس غیردولتی که به شدت وابسته به درآمدهای شهریۀ دانشآموزان هستند، اوضاع بدتر است. غیر از معدود مدارس معروف و پرمشتری که البته آنها هم بدون مشکل نیستند، بیشتر مدارس غیردولتی با معضلات اجاره بها، هزینههای نگهداری مدرسه، حقوق نیروهای ثابت و بهویژه ناتوانی در برنامهریزی برای آینده دست به گریبان هستند. از طرف دیگر، همکاران سابق، یعنی معلمان و نیروهایی که حقوقبگیر مدرسه بودهاند، درآمد و آیندۀ شغلی خود را در خطر میبینند.
از وزارت آموزش و پرورش انتظار میرود با خروج از حالت انفعال و سپردن سرنوشت مدارس و دانشآموزان به قضا و قدر یا روی آوردن به حرفهای شعاری و تبلیغاتی، در اسرع وقت دست به کار شده و با تشکیل اتاق فکر یا هر ایدۀ کاربردی دیگر، برای بلاتکیفی مدارس، دانشآموزان، مدیران، معلمان و والدین، چارهای بیندیشد.
نکات زیر میتواند مورد توجه قرار گیرد:
1. گروهی از مقامات آموزش و پرورش به همراه تعدادی از کارشناسان اقتصادی و فرهنگی داخل یا خارج مجموعه، ستاد یا اتاق فکری تشکیل دهند. در این گروه حتماً باید کسانی هم از ستاد ملی مقابله با کرونا و وزارت بهداشت عضو باشند.
2. این گروه وظیفه دارد احتمالات و حالتهای گوناگون ممکن برای آیندۀ کرونا را در سالتحصیلی بعد پیشبینی کنند، برای مثال:
- در شرایط برگشت کامل اوضاع به حالت عادی
- در شرایط حضور دانشآموزان با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی
- در شرایط عدم حضور دانشآموزان بهطور کامل و روی آوردن کامل به آموزشهای مجازی
- در شرایط ترکیب بهرهگیری از آموزشهای مجازی در کنار حضور برای رفع اشکال
- حالتهای دیگر بر مبنای شرایط و امکانات موجود
3. متناسب با هر حالت، اقدامات لازم نیز با جزییات برای هر یک از مدارس دولتی و غیردولتی، طراحی و پیشبینی شود.
4. بر مبنای موارد فوق، باید برای هر یک از موضوعات زیر، اقدامات و الزامات مشخص و قطعی اعلام شود:
- ثبتنام دانشآموزان
- هزینههای پرداختی والدین
- احتمال عودت بخشی از هزینههای دریافتی بر مبنای حالتهای پیشبینی شده و نوع خدمات
- روش عقد قرارداد با همکاران
- همکاریها و پشتیبانیهای ضروری از طرف ادارات آموزش و پرورش و سایر مراجع.
در هفتههای اخیر با چندین مدیر مدرسۀ دولتی و غیردولتی و گاهی والدین صحبت کردهام. هیچکس نمیداند چه باید بکند و چه تصمیمی برای آینده بگیرد.
هیچ دورنمایی هم برای احتمالات و پیشبینی آینده ترسیم نشده است. طبق معمول، شایعات، گفتهها و حدسیات بسیار بیشتر از فرمایشات مقامات، کارکرد و تأثیر دارند. هیچ اتفاق نظر در پیشبینی آینده هم بین عموم وجود ندارد. خلاصه، اوضاع بسیار پیچیده وآشفته است و همه دارند به هم و آیندهای مبهم نگاه میکنند.
انتظار بدیهی آن است که وزارت آموزش و پرورش با درک واقعی خطر بزرگی که پیش روی مدارس است و احساس تعهد بیشتر در قبال فرهنگ و تربیت، به جای انفعال، منتظر ماندن و سردرگمی، پا پیش بگذارد و در آیندهنگری و چارهاندیشی پیشگام باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
اللر وار