در بررسی و ارزیابی این بیانیه متوجه می شویم که بیانیه بر سه محور یا نکته بنا شده و شالکه آن را تشکیل می دهد، برای بحث دقیق تر در مورد آن به صورت زیر دسته بندی کرده که عبارتنداز:
۱- "توقف فعالیت های آموزشی بی سابقه است و اگر ادامه پیدا کند می تواند حق آموزش کودکان مطابق اعلامیه جهانی حقوق بشر، را تهدید کند."
۲- "برنامه ریزی ستادی برای برگزاری کلاس های درس آنلاین، و آسیب دیدن دانش آموزان خانواده های کم بضاعت به خاطر کمبودها"
۳- "نگرانی بابت سوء استفاده مقامات از این فداکاری های پراکنده"
به نظرم این اتفاق شیوع ویروس کرونا باعث به وجود آمدن پدیده هایی در جامعه و کشورمان شده است که در حالت عادی انجام یا توقف آن ها اعمال عجیب و دور از ذهن به نظر می رسید (مثلا تعطیلی اماکن زیارتی، نمازجمعه و....) حال اگر از سایر جنبه های دیگر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی مترتب بر شیوع این ویروس بگذریم، در حوزه آموزش و پرورش مدیران این حوزه را با پرسش های جدی و جدیدی مواجه کرده است،
یکی از آن پرسش ها همان بند دومی است که در ابتدای این نوشته آمده و مورد توجه بیانیه هم بوده است .
اگر بر اثر حوادث و سوانح طبیعی و غیرطبیعی، تعطیلی های اجباری درازمدت به وجود آمد (البته برای کشور ما بی سابقه نبوده، تعطیلات زمان بمباران ایام جنگ در دهه شصت) آموزش و پرورش برای تداوم آموزش به قشر گسترده دانش آموزان چه برنامه ای دارد؟
یکی از این برنامه ها، روش های آموزش مجازی است، که همان گونه که در بیانیه اشاره شده، باید زیرساختهای آن در نظر گرفته شود .
این تعطیلات باید باعث شود که تصمیم سازان، تصمیم گیران و برنامه ریزان به موضوع آموزش های مجازی به صورت جدی فکر کرده و پارادایم جدیدی را در سرفصل های برنامهریزی ستادی برای آن شرایط بگشاید.
بندهای یک و دو مورد اشاره تهیه کنندگان این بیانیه قابل تقدیر است و از طرف هر منتقدی بیان شود باید مورد توجه و عنایت مدیران ارشد آموزش و پرورش قرار گرفته و برای رفع آن اشکالات، تیم های مطالعاتی و پژوهشی غیر تزئینی شکل گرفته به گونهای که نتیجه آن کارهای پژوهشی معطوف به برنامه های کاربردی و قابل اجرا باشد.
حال اگر از نکات مثبت مورد تاکید این بیانیه بگذریم، انتقادی که به این بیانیه وارد است، اختصاص بخش زیادی از آن بیانیه به بند سوم است، یعنی نگرانی از سواستفاده مقامات ارشد آموزش و پرورش از فداکاری های پراکنده برخی از معلمان دلسوز و فداکار .
اگر مورد بند سوم به صورت گذرا اشاره می شد، و محتوای پررنگ بیانیه به آن سمت نمی رفت، و بیشتر بر بندهای اول و دوم (به خصوص دوم) تمرکز پیدا می کرد، ذهنیت کمتری در مخاطب بیانیه به وجود می آمد که گویی کلیت بیانیه صرفا برای بند سوم بوده است.
امضاء کنندگان این بیانیه از معلمان و بازنشستگان خوش نام و خیرخواهی هستند که مورد وثوق تعداد زیادی از فرهنگیان به خصوص فعالان حوزه آموزش و پرورش هستند ؛ لذا از این دوستان بزرگوار درخواست می شود که در بیانیه های این گونه، محوریت اصلی خود را بر شناسایی مشکلات و معضلات آموزش و پرورش متمرکز کنند و کمتر وارد مجادلات برای حواشی شوند. زیرا نیاز دستگاه تعلیم و تربیت، کنجکاوی منتقدان در تصمیمات، برنامه ها و اقدامات است تا با بهبود خشت به خشت این ساختمان که دلسوزی غیر از خودمان ندارد، برای آینده این سازمان گسترده روزهای بهتری را رقم بزنیم .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان