پژوهشکده تعلیم و تربیت « گروه پژوهشی اقتصاد و برنامه ریزی نیروی انسانی » پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نشست تخصصی با عنوان : " بررسی زمان آموزش در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران " را در 27 آبان 98 برگزار کرد .
سخنرانان این نشست « منیره رضایی ، محمد جواد محسنی نیا ، مسعود کبیری و علیرضا محمدی » بودند .
« صدای معلم » بر اساس مشی رسانه و اخلاق حرفه ای تمام نظرات و دیدگاه های مطرح شده در این نشست را به صورت کامل منتشر کرد .
نمی دانم حجت الاسلام علی ذوعلم به عنوان رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی این گزارش ها را مطالعه کرده است یا نه .
« محمد جواد محسنی نیا » کارشناس پژوهش به انتقاد از سخنان جواد حسینی سرپرست پیشین وزارت آموزش و پرورش می پردازد که گفته بود :
" در حال حاضر از پایه اول ابتدایی تا پایه دوازدهم 12900 ساعت آموزش داریم که در مقایسه با میانگین جهانی که 8000 ساعت است بسیار زیاد است . در کشورهای دیگر این فاصله 8000 ساعت تا 12900 ساعت را با برنامه های مهارتی مانند نقاشی ، شادی و... برنامه ریزی می کنند . ( تسنیم ، 30 خرداد 1398 )
محسنی نیا می گوید :
" اما وقفه هایی که ما داریم در سیستم آموزشی مان. زمان رسمی پیش بینی شده مان در سال صد و هفتاد روز است و سی و چهار هفته. سی و چهار ضرب در پنج روز می شود صد و هفتاد روز.
این زمان قابل پیش بینی در نه ماه سال است که شورا گفته از اول مهر تا پایان خرداد. این از نظر تعداد هفته می شود سی و هشت و نیم هفته که با پنج روز در هفته تعداد روزهای ما را به نزدیک صد و نود و سه و نیم یا کمتر از دویست روز می رساند. اگر نه ماه رسمی مدتی را که شورای عالی تعیین کرده گفته از اول مهر تا پایان خردادماه است.
اما کاهش زمان هایی که ما داریم . یکی امتحانات میانی است معمولا دو هفته تا پانزده روز طول می کشد و یکی امتحانات پایانی است که دو نوبت امتحانات بیشتر نیست ، هیچ کجا این موارد ثبت و ضبط نیست. شما در اسناد رسمی نمی توانید پیدا بکنید که واقعا چند روز امتحانات میانی طول می کشد یا امتحانات پایانی. آن طوری که در تقویم و اخبار می شنویم معمولا بعد از پانزده خرداد تقریبا همه امتحانات برگزار شده است. دوره ابتدایی که از اول خرداد شروع می کنند تا پانزده خرداد تمام می کنند. من حداقل ها را نوشتم. تعطیلات نوروزی هم سیزده تا چهارده روز که از بیست و نهم اسفند شروع می شود تا سیزده فروردین که می شود چهارده روز که من پانزده روز عدد رند گذاشتم ، کاری به بعد و قبلش ندارم که معمولا سه چهار روز قبلش تعطیل است و یکی دو روز بعدش هم تعطیل است که خیلی رسمی نیست . تعطیلات رسمی بین سال هم به طور میانگین برای امسال را محاسبه کردم پانزده روز بود. ولی ممکن است بعضی سال ها کمتر بشود بعضی سال ها بیشتر بشود به دلیل این که ماه های شمسی و قمری با هم که تداخل پیدا می کنند خیلی معلوم نمی کند. وقفه های زمانی را هم به دلیل سیل و بارندگی و برف و آلودگی هوا و مثل دیروز که هیچ اتفاقی هم نیفتاده بود تعطیل شد کلا ده روز در نظر بگیریم هفتاد روز از صد و هفتاد روز عملا وقفه زمانی داریم و یا کاهش زمان رسمی آموزش داریم. یعنی ما به عدد صد در خوشبینانه ترین حالت می رسیم. اما من برای این که یک محاسبه اتلاف منابع را انجام بدهم گفتم ما صد روز را نمی گیریم ، ما بیست روز هم به آموزش و پرورش تخفیف می دهیم فرض می کنیم تعداد روزهای واقعی صد و بیست روز باشد که در محاسبات تقویم پارسال ، در تلگرام این عدد صد و بیست روز را خیلی مطرح کردند . نشسته بودند روزهای تعطیل را دقیق درآورده بودند که روزهای سال صد و بیست روز بیشتر نمی شود. آن ده روز وقفه های زمانی را کنار می گذاریم و مناسبات و اتفاقات خاص تعطیل می شود. این با صد و بیست روز تعداد هفته های مفید آموزشی مان می شود بیست و چهار هفته با پنج روز حساب بکنید. تفاوت زمان واقعی با زمان رسمی می شود پنجاه روز که البته ما از زمان رسمی دو چیز داریم که بنابراین ما هفتاد درصد زمان رسمی را اگر با صد و بیست روز ببینیم آن را خواهیم یافت که این هم در دوره های مختلف است و البته من خلاصه اش کردم .
برسیم به محاسبه زمان اتلاف شده. همان طور که اشاره کردم زمان دوره های تحصیلی در جمع می شود یازده هزار و هفتصد و سی ساعت ، آن پنج هزار و صد ساعت و سه هزار و شصت ساعت و سه هزار و پانصد و هفتاد ساعت در متوسطه نظری با احتساب متوسط نظری می شود یازده هزار و هفتصد و سی تا در فنی حرفه ای با احتساب کسانی که رشته فنی و حرفه ای دارند می شود دوازده هزار و دویست و چهل تا. زمان واقعی ما در حقیقت به جای یازده هزار و هفتصد و سی تا می شود شش هزار و هشتصد و چهل تا. تفاوتش چهار هزار و هشتصد و نود تا و این که آقای سرپرست می گوید ما چهار هزار تا بالاتریم ما در واقع از آموزش زمان رسمی مان اولا دوازده هزار و نهصد تا نیست که ایشان اعلام کرده اند، یازده هزار و هفتصد و بیست تا است یعنی کسی برای ایشان گزارش تهیه نکرده به طور رسمی محاسبه کند بگوید که زمان ما چند ساعت است البته اینها همه با فرض این که این پنج هزار و صد ساعت را سه هزار و شصت ساعت و سه هزار و پانصد ساعت زمان سی و چهار هفته است. یعنی هیچ مصوبه ای نداریم که تعداد هفته های سال در مصوبات شورای عالی بگوید سی و چهار هفته هیچ کجا نگفته است. من نمی دانم ایشان عدد دوازده هزار و نهصد را از کجا درآورده اند ؟!
من اینها را بر اساس فروضی که وجود دارد به شما می گویم یازده هزار و هفتصد و چهل تا است نه دوازده هزار و نهصد تایی که ایشان در مصاحبه اش بدون هیچ مطالعه ای اعلام کرده است. خوب اگر یازده هزار و هفتصد و بیست ساعت باشد تا دوازده هزار و دویست و چهل ساعت باز هم به آن دوازده هزار و نهصد ساعت نمی رسیم. اما این زمان واقعی با صد و بیست روز می شود حدود شش هزار و هشتصد و چهل ساعت. که چهار هزار و هشتصد و نود ساعت این تفاوت بین زمان رسمی با زمان واقعی است که ما در آموزش داریم . همان طور که می بینید ما زمان واقعی رسمی مان پنجاه و هشت درصد زمان است. یعنی چهل و دو درصد زمان را ما اتلاف می کنیم. "
محسنی نیا در ادامه به برآورد خسارت های اقتصادی ناشی از کاهش زمان آموزش نیز پرداخته و چنین می گوید :
" زمان واقعی در آموزش ابتدایی حدود هفتاد و یک درصد زمان و در دوره متوسطه اول و دوم تقریبا یکسان است ، بین زمان واقعی و زمان رسمی تفاوت چشمگیری وجود دارد که گفتم حداقل سی و پنج درصد روزهای سال تحصیلی به آموزش اختصاص پیدا می کند. یعنی از سیصد و شصت و پنج روز ، سی و پنج درصد این روزها را که صد و بیست روز باشد یا اگر صد روز باشد که کمتر می شود به آموزش اختصاص می دهیم. حدود چهل و سه درصد از آموزش ابتدایی ، چهل و نه درصد آموزش متوسطه اول و سی و نه درصد از زمان متوسطه دوم اتلاف می شود و برآورد ریالی که گفتم پانزده هزار و هشتصد میلیارد یعنی حدود چهل و هشت درصد از منابع مالی اختصاص یافته است در طول سال تحصیلی. اینجا چهل و هشت درصد منابع را اتلاف می کنیم. "
این کارشناس در پایان با انتقاد از عملکرد سازمان پژوهش این گونه خاتمه می دهد :
" سازمان پژوهش ما می نشیند کتاب می نویسد اما در کتابش نمی نویسد که این درس چند ساعت آموزش می خواهد . "
نخستین پرسشی که می توان از آقای ذوعلم پرسید این است که چرا زمانی که سرپرست وزارتخانه و معاون ایشان آقای اللهیار این حرف ها را تحویل جامعه و رسانه ها می دادند کجا بودند ؟
به تازگی حجت الاسلام و المسلمین علی ذوعلم در گفت وگو با خبرگزاری میزان، درباره زمان آموزش در مدارس و انتقادات به کم شدن آن گفته است: در حال حاضر در مدارس ما ۳۰ درصد حق دانش آموزان ضایع میشود. به عبارت دقیق تر، کلاس درس باید ۳۳ هفته برگزار گردد، در حالی که در عمل معمولا ۲۷ یا ۲۸ هفته برگزار میشود.
معاون وزیر آموزش و پرورش در ادامه درباره کاهش ساعات آموزش در کاهش زنگ هر کلاس درسی می گوید: در دوره متوسطه اول و دوم هر زنگ باید ۵۰ دقیقه باشد؛ که این ۵۰ دقیقه در وهله اول به ۴۵ دقیقه و در مراحل بعدی به ۴۰ دقیقه و حتی ۳۵ دقیقه کاهش پیدا میکند که این کاهش مصداق ظلم به دانش آموز است.
اگر زمان کلاس از دقیقه ۶۰ و ۶۵ بیشتر شود هم دانش آموز و هم معلم خسته میشود و اثرات بدی بر آنها دارد. ما باید حداقل در مدارس تک نوبته زمان کلاسها را رعایت کنیم و زنگهای درسی را به بهانه زیر بار نرفتن معلمین به یکدیگر نچسبانیم.
نکتهای مهم در این زمینه این است که ما باید توجه داشته باشیم که یک معلم در واقع کارمند دولت است و باید ۴۸ ساعت در هفته کار کند و بخشی از این زمان را در کلاسهای درس حضور یابد و بخش دیگری را به مطالعه و آماده سازی خود برای ادامه فرایند آموزش اختصاص دهد.
به خاطر نبود برخی امکانات لازم در مدارس برای انجام امور مطالعاتی توسط معلمین، وقت مربوطه در اختیار خود آنها گذاشته شده است. اما رفته رفته این رویه از طرف برخی معلمین معمول شده است که ۲۲ ساعت زمان آموزشی خود را طی ۲-۳ روز و به صورت فشرده انجام میدهد و در نتیجه کیفیت آموزشی افت شدیدی پیدا میکند.
رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در ادامه با بیان اینکه هم اکنون معلمان ما فقط هفتهای ۳ روز معلم هستند تصریح می کند : معلمان هر روز به صورت فشرده از ۸ تا ۴ درس میدهند. در این شرایط کیفیت قربانی میشود. این مشکل به حوزه اجرا مربوط میشود و باید با اتخاذ تدابیری مانند حساس کردن مدیران مدارس این مشکل را برطرف کرد.
بین آمار رئیس سازمان پژوهش و آمار مستند آقای محسنی نیا 18 درصد تفاوت وجود دارد .
بارها در نشست های رسانه ای به آقای ذوعلم گفته و انتقاد کرده ام که آمارها را از کجا استخراج می کنید ؛ هر چند ایشان عادت به شفاف گویی ندارد و حاشیه گویی بر متن می چربد .
تفاوت میان زمان آموزش رسمی و زمان واقعی از نظر رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی 5 تا 6 هفته است در حالی که به گفته این کارشناس تنها 35 درصد روزهای سال تحصیلی به آموزش اختصاص پیدا می کند .
حجت الاسلام ذوعلم به این پرسش پاسخ دهد که آمار 48 ساعت کار برای معلمان را از کجا آورده است ؟
قانون مدیریت خدمات کشوری در مادة 87 ساعت کار کارمندان را 44 ساعت در هفته تعیین کرده اما در همان ماده آمده که میزان ساعات تدریس معلمان و اعضای هیئت علمی در طرح های طبقه بندی مشاغل ذیربط تعیین خواهد شد.
دستورالعمل میزان ساعت تدریس هفتگی شاغلین مشاغل طرح طبقهبندی مشاغل معلمان کشور ؛
(مصوبه شماره 43075 / 91 / 220 مورخ 24 / 11 / 1391 شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی) می گوید : ( این جا )
ماده 1- تجربه آموزشی مندرج در شرایط احراز مشاغل طرح طبقهبندی مشاغل معلمان کشور عبارت است از: خدمت تمام وقت در یکی از پستهای قابل تخصیص در مشاغل طرح طبقهبندی فوق که طبق حکم یا دستور کتبی مسئولین ذیصلاح وزارت آموزش و پرورش انجام شده باشد.
ماده 2- تجارب غیرمربوط تمام وقت دولتی (غیرآموزشی) مشمولین این طرح به میزان یک دوم تجارب آموزشی مربوط محاسبه و ملاک عمل قرار میگیرد.
ماده 3- خدمت تمام وقت متصدیان مشاغل مندرج در طرح مذکور به شرح زیر تعیین میگردد:
1- آموزگار، دبیر (راهنمایی یا سه سال اول دبیرستان)، دبیر (سه سال دوم)، هنرآموزی و مربی امور تربیتی مدارس/ 24 ساعت در هفته
2- مشاور واحد آموزشی/ 24 ساعت در هفته که حداقل 10 ساعت آن تدریس میباشد.
3- مراقب سلامت (مربی بهداشت)/ 30 ساعت در هفته.
4- مدیران و معاونین واحد آموزشی/ تمام ساعات رسمی مدرسه
ماده 4- از ساعات تدریس متصدیان مشاغل فوق با داشتن 20 سال سابقه تدریس یا مدیریت و یا معاونت یا رسیدن به سن 50 سالگی، چهار ساعت در هفته کسر خواهد شد.
ذوعلم این مشکلات را نه برخاسته از مراکز تصمیم گیری و برنامه ریزی که ناشی از ضعف در حوزه " اجرا " می داند .
راهکار ایشان هم در نهایت " حساس کردن مدیران مدارس " است .
ذوعلم احتمالا به این فکر نمی کند که چه کسی و یا مقامی تاسیس کننده و بسط دهنده ی معضل " معلم غیرمرتبط " در آموزش بوده اند ؟ بارها در نشست های رسانه ای به آقای ذوعلم گفته و انتقاد کرده ام که آمارها را از کجا استخراج می کنید ؛ هر چند ایشان عادت به شفاف گویی ندارد و حاشیه گویی بر متن می چربد .
تعریف و راهکار رئیس سازمان پژوهش از مطالعه و آماده سازی در این وزارتخانه چیست ؟
برای افزایش کیفیت باید سطح معلمان را ارتقا داد .
آیا با وضعیتی در زمینه آموزش ضمن خدمت مواجهیم اساسا می توان به این موضوعات و تحقق آن ها امیدوار بود ؟
« علیرضا محمدی » عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در همان نشست تخصصی می گوید : ( این جا )
" اگر محور عمودی سمت راست در نمودار را ببینید در هیچ کشوری در ساعات تدریس معلمان از پنجاه درصد تجاوز نمی کند به غیر از یک مورد یا دو مورد. در یک دوره تحصیلی میزان تدریس معلم کمتر از نصف زمان کاری معلم است. این دغدغه در سایر کشورها هم وجود دارد که شغل معلمی به صورت یک شغل پاره وقت در نظر گرفته شود با توجه به ساعات برگزاری کلاس، می بینیم که می آیند و محاسبه می کنند ساعات کار معلم هر چند 1170 ساعت آموزشی دارد اما در کنار آن 450 ساعت باید قبل از این که به سر کلاس برود آماده شود. ( فرآیند آماده سازی )
بخش بعدی ارتباط و تبادل نظری است که با والدین دارد .
بخش بعدی فعالیت های تابستانی که شامل دوره های ضمن خدمت رایگان خواهد بود.
بخش بعدی برنامه ریزی برای حضور در کلاس و بخش بعدی تصحیح نمرات و برگه های امتحانی که ما چنین چیزهایی را اصلا برای معلمان مان تعریف نکردیم و به رسمیت نمی شناسیم.
معلم تمام وقت 2200 ساعت باید کار کند که کمتر از نصف این زمان صرف تدریس می شود و بقیه فعالیت های معلم به رسمیت شناخته می شود و به عنوان زمان کارش محسوب می شود.
همان طور که ما راجع به تکالیف معلمان دغدغه داریم راجع به حقوقشان هم باید دغدغه داشته باشیم و اینها را در کنار هم ببینیم و راجع به داد و ستانده باید هم همخوانی داشته باشد.
میانگین متوسط حقوق معلمان ( البته این داده ها قدیمی است ) و الآن با دو شوک ارزی که داشتیم مطمئنا قدرت خرید معلمان به مراتب بیشتر کاهش پیدا کرده و ارتفاع نموداری که داریم مطمئنا کمتر شده است. "
آقای ذوعلم به این پرسش پاسخ دهد که قرینه و یا مشابه آموزش های ضمن خدمت ما در کدام نظام آموزشی توسعه یافته و یا حتی در حال توسعه یافت می شود ؟
سال جاری بسیاری از مدارس و واحدهای آموزشی تا مدت زیادی درگیر کسری کتاب های درسی بودند .
حتی شنیده می شود هنوز هم برخی مدارس و رشته ها کتاب درسی را تحویل دانش آموزان نداده اند .
پرسش من از آقای ذوعلم این است که فرد و یا مقامی که به این حداقل ها نمی تواند عمل کند و وظایف ساده و سازمانی خویش را درست اجرا نمی کند چگونه می تواند از دیگران انتقاد کند .
نظرات بینندگان
واقعا با همین ۲۴ساعت در کلاسهای شلوع و دانش اموزنماهای بی انگیزه رسمون میاد بیرون وای بحال ۴۴ساعت و...
اگه بابت این مقاله صدایی از وزارتخونه در بیاد اسممو عوض میکنم.
اگر ما جواب ایشونو ندادیم صرفا برای این بود که فکرشون و افق دیدشون رو به معلم و مسایل روز و وضع موجود بسیار کوتاه دیدیم.
ایشون حتی به بخشنامه ها و دستورالعمل هایی که وزارتخانه خودشان صادر میکنند ذره ای اشراف ندارند.
الیوم شرکت در آزمون صلاحیت حرفه ای برای ایشون اوجب واجبات است و حقوق ایشان تا اخذ نمره قبولی از این آزمون شبهه ناک و حتی بنا به احتیاط واجب حرام میباشد.
چند سال قبل کاری به سفارش وزارت متبوع انجام شد که نتایجش به مذاق رپیس وقت خوش نیامد. اعتراض کرد. گفتم کاش میگفتید چی میخواهید تا همان را در یافته های پژوهش بگنجانیم.