از تمام معلمان دنیا در طول سال فقط یک بار و آن هم در پنجم اکتبر تقدیر به عمل می آید.اما از معلمان ایرانی ، دو بار در سال یاد می شود.یکی در ابتدا و دیگر در انتهای سال تحصیلی.
شاید ایران تنها کشوری باشد که در آن با این دو روز، بیشترین حجم تجلیل و تکریم زبانی از معلمانش می شود ، در حالی که معلمان به گواهی شکوه و شکایات معمولشان ، کمترین فایده ملموس را از آن می برند.
خوشبختانه ایران یکی از حاضرین در جلسه ی تصویب روز جهانی معلم ( سال 1966) بوده است.جلسه ای که اتفاقا در آن نماینده امریکا حضور نداشت و لذا این روز قاعدتا نباید صبغه و سابقه استکباری داشته باشد. با این همه ف هنوز دست اندرکاران امر، هر ساله در آستانه ی این روز سکوت معنی داری پیشه می کنند.
اگرچه اجازه ثبت و ضبط آن در تقویم رسمی داده شده است اما هر سال از کوچکترین اشاره و نشانه ای در باب گرامی داشت آن خبری نیست.این همه اما در حالیست که همه چیز در دنیا به سرعت برق و باد ، در حال تغییر است و تن دادن به فرایند جهانی شدن، تنها گزینه ی ناگزیر ماست.
باور کنیم که حضور در دردهکده ی جهانی ، به دعوت استکبار جهانی نیست که بشود در باره ی آن توهم توطئه داشت .
روز جهانی معلم، فرصت خوبی برای تمرین مدارا و گفت و گوی تمدنهاست که دست برقضا ، مبدع و منادی آن کشور ایران بوده است.
به هر حال، حتی علی رغم میل باطنی ما، دنیا سخت در کار تربیت شهروند جهانی است و کشورها با وجود انکار و امتناع ایدئولوژی ها و سیاست های بومی خویش، نمی توانند از همسویی و همراهی با این بازی خود را کنار بکشند. پیشگامان این مسیر ناهموار، معلمانی هوشیار و بیدارند که سخنگویان فکری و فرهنگی جوامع خویش محسوب می شوند.معلمانی که جهانی بیندیشند و منطقه ای عمل کنند. معلمانی که نه فقط آزاد، که آزاده باشند.معلمانی که غم نان، امانشان را نگیرد و تکرار اعتراض ها و پیگیری های صنفی، آرامششان را بر هم نزند.معلمانی که زیادی نباشند حتی اگر که خیلی زیاد باشند.معلمانی که به تیر و طعنه ی چپ یا راست، رانده نشوند.معلمانی که از اصول گرایی یا اصلاح طلبی خویش به ستوه نیایند. معلمانی که اجازه ندهند يكي ديگر در درونشان بنشيند و بينديشد. و بالاخره معلمانی که از شوق آموزش ، دردمند باشند اما در بند نباشند.
در دنیا بیش از پنجاه میلیون معلم وجود دارد. برای استفاده ی شایسته و بایسته از این نیروی انسانی عظیم، باید تدابیری اساسی اندیشید.باید مدارس را به محیط های امن و با نشاط برای زندگی تبدیل کرد.باید در استخدام معلمان ، نه فقط به مدرک تحصیلی که به قابلیت ها و انگیزه های آنها توجه کرد. ترفیع معلمان باید نه فقط بر مبنای معیارهای اداری که بر پایه رفتارهای آموزشی و پرورشی آنها صورت گیرد.فرصت ها و مزایای حقوقی معلمان زن و مرد باید باهم برابر باشد.
شواهدی وجود دارد که در بسیاری کشورها، حقوق معلمان از حقوق مشاغل مشابه معلمی، کمتر است.پیامد این وضع، افت کیفی معلمان، فقدان معلمان ماهر به دلیل جذب شدن در سایر مشاغل و بی علاقگی عمومی در خلاقیت ورزی معلمان است.به طوری که چند شغلی بودن و ترویج تدریس خصوصی، عادت معمول معلمان در بسیاری کشورها گردیده است.
پوستر امسال روز جهانی معلم، مثل همیشه تامل برانگیز است.در یک فضای سفید، دایره هایی پراکنده شده اند.در مرکز هر دایره، نمای کره زمین دیده می شود که هفت دایره آن را در برگفته اند که نشان دهند ی هفت موضوع درسی مشترک در تمام مدارس آموزش و پرورش دنیا ( ریاضی، علوم تجربی، نقاشی، ادبیات، موسیقی، ورزش، و جغرافی) می باشند. گرد این دایره ها، دانش آموزان پسر و دختر نشسته اند. پشت سر این دایره ها، معلمان اند که دست در دست هم داده و نگران جمع بچه ها هستند و بالاخره در آخرین حلقه، آدمک های دیگری به عنوان مردم قرار گرفته اند که دست روی شانه های هم نهاده اند تا مراقب احوال معلمان باشند. در حقیقت همین حلقه آخر شعار مطرح در پوستر را فریاد می زنند که: بیائید معلمان را حمایت کنیم !
اما قصه پرغصه معلمان، حرف و حدیث تازه اي نيست. ديريست كه معلمان بر هويت ازدست رفته خويش مي گريند. حال از آخرين باري كه دانش آموزي درانشاء خويش ،معلم را به شمعي پرفروغ تشبيه كرد كه دانش آموزان به سان پروانه هايی بي قرار گرداگرد او طواف مي كنند، سالها گذشته است.ديگر بيداد اين همه بي عدالتي و واهمه ی وام و تنگناي تورم بازار،چندان امان معلمان را بريده است كه گويي از معلم بودن خويش به تنگ آمده اند. معلمان به خاطر کاری که انجام می دهند ،کمتر مورد تقدیر قرار می گیرند ولذا در برابر حمله و هجمه های عمومی آسیب پذیرترند.برای همین ، معلمان معمولا تمایل چندانی به نوآوری و تنوع در آموزش ندارند و یا حداقل آن را نشان نمی دهند. با این همه هستند معلمانی که سعی در دیگر گونه بودن دارند و حتی مورد تقدیر نظام آموزشی قرار می گیرند. این دسته در نگاه سایر معلمان ، قبل از آنکه به مثابه ی سرمشق های آموزشی محسوب شوند، تافته هایی جدابافته تلقی می گردند که پاره ای روابط به جای ضوابط ، در شکل دهی به رفتارشان موثر بوده است.بر اين ها ،عبورتند و نفس گير فناوري اطلاعات را نيز بايد افزود كه مربوط به كارمعلم است و اكنون او به خاطركيفيت تعليم وآموزشي كه پيش از اين ديده است، اصلاً خود را آماده و مهياي نه رقابت كه حتي استفاده از آن نمي بيند.بي اعتنايي وكم اقبالي مردم اين زمانه را به علم و دانش و معنويت هم بايد براين همه رنج افزود.
در نتيجه ی تركيب اين همه هول و بلا،منزلت و جايگاه معلمي و به تبع آن معلمان نيز، ازميان رفته است.این بدبیاری و ناکامی مختص جامعه ای خاص نیست و در اغلب کشورهای دنیا نگران کننده است .برای همین ،شعار امسال روز جهانی معلم نیز با توجه به این موضوع و احساس عمق فاجعه ای که جماعت معلمان را تهدید می کند، تدوین شده است. والا معلمان خود باید به حمایت اجتماع خویش و ریشه کنی علف های هرز جهل و نادانی آن به پاخیزند، نه آنکه دیگران به حمایت و یاریشان برآیند.این دعوت به حمایت از معلمان، چه بسا به مفهوم ترحم ـ و نه احترام ـ نسبت به حال معلمان تلقی شود که البته بسیار شکننده و مخرب است.
حكايت معلمان را از هر زبان و نژاد و در هر کشور و اقلیمی كه مي شنوي ، یک درد مشترک است.معلمان بهتر از همه به این درد آگاهند .بر همه ی دست اندركاران امر و نيز معلمان دردآشنا ، وظيفه است كه هرازگاهي حرفي ازآن هزاران در عبارت آرند . شايدگوشي بشنود و دلي به درد آيد وآستين همتي بالا زده شود.
طرح مسئله و عمق حادثه البته بدون احساسات تند از سوي معلمان هر جامعه و فارغ از شعار و تعارف از طرف مسولان سیاسی کشورها، شايد بتواند گره گشا باشد.در آن صورت ديگر نامزدهاي پارلمانی و رياست جمهوري هر کشور اجازه نخواهند يافت به آساني مشکلات معلمان را نردبان بالانشيني خويش قراردهند و بیهوده به آنها قول گره گشودن ازكارفروبسته شان بدهند.
ديگر معلمان در ميان بخشنامه هاي تازه رسيده ، تنها به جست و جوي حكم كارگزيني و فيش حقوقي نخواهند پرداخت.شبها ديگر تا دير وقت در برابر تلویزيون نخواهند نشست تا آدم بزرگي بيايد و مژده ی بزرگي بدهد.
ديگر غم نان و فكرمعاش برايشان مشكل اصلي نخواهد بود و در كنار آن به نيازهاي سطوح بالاي هرم مزلو هم مي انديشند.درآن هنگام معلمان چنان حضور و ظهوري درجامعه دارند كه همگان تازه به اين نكته پي خواهند بردكه:
معلم بودن كارساده اي نيست و كار همه كس هم نيست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان