در بحث از جایگاه و وضعیت مدرک تحصیلی و تخصص به خصوص مدرک دکتری تخصصی (PHD) در آموزش و پرورش، همواره سخن طنز گونه همکار محترمی با مدرک کارشناسی در ذهنم تداعی می شود که فحوای گفتارش در برگیرنده این مضمون بود که حقوق سازمانی ایشان با مدرک لیسانس از من دارنده دکتری تخصصی با سابقه تقریبا یکسان، همسان و گاها بیشتر می باشد.
در تامل بر مفهوم مدیریت منابع انسانی، عمدتاً تاکید بر ایجاد، پرورش و حفظ سرمایه های انسانی جهت دستیابی به اهداف سازمانی از طریق تامین نیروی انسانی مورد نیاز، حفظ و نگهداری شایسته آن ها بر اساس برقراری نظام پرداخت مناسب و متعادل و نیز ایجاد همسویی لازم بین اهداف فردی و سازمانی و همچنین توجه به نیازهای سطوح بالای انسانی و بهبود زندگی شغلی می باشد؛ به طوری که در سایه توجه به مولفه ها و گزاره های مورد نظر مدیریت منابع انسانی می توان به آینده و دورنمای یک سازمان امیدوار شد و در این رهگذر یکی از مهمترین عواملی که در ارتقای شاخص های یک سیستم، مهم و حیاتی می باشد؛ مساله تخصص است؛ چرا که تحلیل نظام مند یک سیستم به منظور طراحی، استقرار، اجرا و ارزیابی آن قبل از هر چیزی نیازمند کارشناسان و برنامه ریزان متخصص می باشد. متاسفانه در وزارت آموزش و پرورش تاکنون چنین رویکردی مورد توجه قرار نگرفته شده است و ارتقای کارکنان و تفویض مسئولیت ها عمدتا تابع عوامل سلیقه ای، دخالت های عوامل بیرونی، معادلات مبتنی بر سیاسی بازی و دوری از شایسته سالاری بوده است
مقوله تخصص با توجه به مولفه های مختلف به خصوص سطوح مدرک تحصیلی از مهمترین عوامل موثر بر کارآمدی و اثربخشی سیستم ها می باشد که در دستگاه های مختلف به شکلی مورد توجه قرار گرفته است و در این میان نظام دستمزدی و عوامل انگیزشی مناسبی هم در نظر گرفته شده است که متاسفانه این امر در وزارت آموزش و پرورش مورد توجه واقع نشده و قانون بهره مندی دارندگان کارشناسی ارشد و دکتری از فوق العاده همترازی با اعضای هیات علمی دانشگاه ها که از سال 1370 مورد اجرا واقع شده بود که در دوره ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد از طریق تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری حذف گردید.
واقعیت ملموس و تلخ در این میان توجه بر این نکته ناخوشایند می باشد که کارکنان آموزش و پرورش در ایران با مدارک تحصیلی مختلف در مقایسه با همتایان خود در سازمان های دیگر از امتیازها و مزایای بسیار کمتر برخوردار هستند و این مساله در مورد دارندگان مدارک تحصیلی دکتری تخصصی(PHD) بیشتر صدق می کند؛ چرا که از یک طرف در مقایسه با مدارک تحصیلی هم سطح خود در سازمان های مختلف به خصوص دانشگاه ها از دریافت های حداقلی برخوردار هستند و از طرف دیگر در مقایسه با مدارک تحصیلی پایین تر در آموزش و پرورش دارای مزایای بسیار ناچیز می باشند که در این میان لازم است به چند نکته مهم توجه شود:
نکته اول ؛ امتیازها و مزایا:
مقوله تخصص و سطوح مدرک تحصیلی و رابطه آن با نظام دستمزد همواره در تمام سازمان ها به شکلی مورد توجه قرار گرفته تا زمینه های لازم جهت ایجاد شرایط انگیزشی در کارکنان در راستای کارآمدی و اثربخشی سازمانی فراهم شود. نگاهی کوتاه بر وضعیت دارندگان مدارک دکتری تخصصی(PHD) در آموزش و پرورش و مقایسه آن با همکاران درون سازمانی با مدارک پایین تر و همچنین مقایسه با اعضای هیات علمی دانشگاه ها و حتی نیروهای اداری و آموزشی دانشگاه فرهنگیان که خود از نیروهای آموزش و پرورش بودند؛ نشان از وجود یک شرایط نامساعد، تبعیض زا، غیر انگیزشی و غیر سازمانی در آموزش و پرورش در ارتباط با چنین فرهنگیانی می باشد که متاسفانه این امر مهم تاکنون مورد توجه مسئولین امر قرار نگرفته است (البته در حوزه وجود تبعیض های ناروا بین عموم فرهنگیان و کارکنان سایر سازمان ها، مقالات متعددی توسط نگارنده نوشته شده است).
نکته دوم ؛ موقعیت و ارتقای سازمانی:
ارتقای واقعی کارکنان، پیش شرط های لازم جهت سلامت و کارآمدی سازمانی می باشد که نیازمند استقرار یک نظام شایستگی مدیریت نیروی انسانی در سازمان می باشد که متاسفانه در وزارت آموزش و پرورش تاکنون چنین رویکردی مورد توجه قرار نگرفته شده است و ارتقای کارکنان و تفویض مسئولیت ها عمدتا تابع عوامل سلیقه ای، دخالت های عوامل بیرونی، معادلات مبتنی بر سیاسی بازی و دوری از شایسته سالاری بوده است.
نکته سوم ؛ مشارکت در تصمیم گیری ها:
رجوع به ادبیات مدیریت سازمان ها نشان می دهد که مشارکت کارکنان یک الزام کلیدی و تاثیر گذار در تمایز سازمان ها در پاسخگویی به مولفه های توسعه می باشد و حتی مشارکت کارکنان به مثابه ساده ترین ابزار توسعه منابع انسانی و مهمترین سازوکار اجرایی در انگیزش آن ها تلقی می شود.
در بین سازمان های مختلف، مشکلات آموزش و پرورش از لحاظ کمی و کیفی دارای ابعاد مختلف و پیچیده می باشد که حل و کاهش آن ها قبل از هر چیر نیاز به نیروهای انسانی متخصص، خلاق و حساس به گزاره های این سیستم می باشد که متاسفانه کارکنان آموزش و پرورش به خصوص دارندگان مدارک دکتری تخصصی بصورت جدی در معادلات آموزش و پرورش مورد مشارکت قرار نمی گیرند. تامل به تنوع تخصص های مختلف فرهنگیان شاغل در آموزش و پرورش به خصوص در رشته های علوم تربیتی و روان شناسی می تواند در اصلاح بسیاری از مولفه های سیستمی به خصوص فلسفه تعلیم و تربیت، مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، برنامه ریزی درسی، اقتصاد آموزش و پرورش، شرایط یاددهی – یادگیری، سیستم های ارزشیابی و بخصوص استقرار نظام مدیریت منابع انسانی موثر و کارآمد موثر باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
فقط نان گرمیست برای برخی دانشگاهها مثل رجایی