خرداد یعنی شروع ماه امتحان و پایان سال تحصیلی؛ اما برای اهالی سفر و گردشگری این ماه مصادف است با شروع فصل جدید سفر. برای آنها که به طریقی با محیطهای آموزشی بهویژه مدارس و دانشگاهها در ارتباط هستند، نیمه جان شدن بهار به معنای نزدیک شدن تعطیلاتی طولانیمدت است که باید به فراغت بگذرد. اما آیا این فراغت به معنای فراغت از آموختن است یا فراغت از محیطهای روزمره همیشگی؟
بیگمان برای آنان که لذت دانستن را دریافتهاند گزینه دوم مصداق دارد. برای بسیاری از دانشجویان و دانشآموزان این تعطیلات فرصت مغتنمی است برای خواندن، دیدن و دانستن در باب موضوعاتی که مسوولیتهای همیشگی فرصتی برای پرداختن به آنها باقی نمیگذاشت. حتی این فراغت میتواند زمانی باشد برای تجربه عملی دانستهها و اندوختههای ماههای گذشته.
در این میان گردشگری هم این فرصت را مییابد تا بستر مناسب برای خلق چنین تجربههایی را فراهم کند. اشتیاق گردشگران به دانستن و تاکید بر لزوم آموزش برای رسیدن به توسعه پایدار در سالهای اخیر، سبب پیدایش بازاری نو در عرصه گردشگری شده که توجه برنامهریزان و بازاریابان در این عرصه را به خود معطوف کرده است.
« گردشگری آموزشی » پیشتر بیآنکه نام و هویت مستقلی داشته باشد همراه با گونههای دیگر گردشگری همچون گردشگری رویداد وجود داشته است. امروزه این گونه مستقل از گردشگری با اهداف گوناگونی همچون ارتقای مهارتهای حرفهای و تخصصی، آموزش دانش و مهارتهای عمومی و کسب تجاربی با هدف خودشکوفایی در اقصی نقاط دنیا برگزار میشود. بر این اساس این گونه از گردشگری در قالبهای متنوعی به گردشگران عرضه میشود. اگرچه تلاش بسیاری صورت گرفته است تا با ایجاد تمایزاتی این قالبها را برای اقشار گوناگون در سنین متفاوت سازگار کنند اما در پس همه آنها این ایده نهفته است که گردشگری به همان اندازه که میکوشد آرامش را برای ذهن و جسم گردشگران به ارمغان آورد، میتواند در بالندگی و خودشکوفایی آنان نیز نقش به سزایی داشته باشد. علاوهبر اینها، در مباحث مربوط به توسعه پایدار همواره آموزش به گردشگران برای داشتن درکی درست از مقصد و همچنین بروز رفتاری پایدار مورد تاکید بوده است؛ چرا که گام نخست در رسیدن به رفتار پایدار، آگاهی است و این مهم محقق نخواهد شد مگر با آموزشهای درست علمی و عملی. از این رو گردشگری آموزشی، کلاس درس بسیار خوبی است برای آنکه علم و عمل را با یکدیگر پیوند بزنیم. بر همین اساس گردشگری آموزشی پیامش یک جمله است «آموختن لذتبخش است؛ برای همه و در هر سنی که باشند.»
گردشگری آموزشی میتواند در یکی از فرمها و قالبهای زیر به گردشگران عرضه شود و به بازار محصولات و خدمات مقصد رونق و تنوع ببخشد:
- سفرهای سازماندهیشده برای مدارس: بهدلیل شرایط خاص مخاطبان این نوع از گردشگری، اغلب این سفرها بدون شبمانی و یک روزه برگزار میشوند. اما این موضوع به هیچ وجه از اهمیت این نوع سفر نمیکاهد، حتی از منظر اقتصاد گردشگری. هر چه افراد در سنین پایینتری در معرض آموزش قرار بگیرند امید به اصلاح رفتارهای اشتباه کلیشه شده نیز افزون میشود. از سوی دیگر اگر مقصدی اول بار میزبان کودکان و نوجوانان شود و برای آنان تجربهای به یاد ماندنی رقم بزند، باید در آیندهای نزدیک، در انتظار بازگشت آنها به همراه والدینشان باشد.
- تحصیل دورههای آموزشی کوتاهمدت در خارج از کشور: بسیاری از موسسات آموزشی و دانشگاهها در ایام تابستان اقدام به برگزاری دورههای آموزشی فشرده در حوزه علوم گوناگون میکنند؛ برخی از آنان برای ایجاد فرصتی برای آشنایی دانشآموزان با رشتههای علمی گوناگون و برخی دیگر برای آموزش زبانهای خارجی. این دورههای آموزشی در بسیاری از کشورهای اروپایی برگزار میشوند و طرفداران بسیاری دارند.
- دورههای آموزشی تخصصی: برخی از دورههای آموزشی حرفهای تکمیلی برای متخصصان در کشورها یا استانهایی که مولد دانش در آن عرصه هستند یا تجارب عملی منحصربهفردی در آن حوزه تخصصی دارند برگزار میشوند که گاه مخاطبان جهانی پیدا میکنند.
- کروزهای آموزشی: برخی کشتیهای کروز در ضمن سفر، با برگزاری کارگاههای آموزشی درباره مباحث گوناگون همچون روان شناسی، سفر را برای مسافران شان پربارتر میکنند. گاهی دلیل اصلی سفر با کروز برای مسافران، شرکت در این کارگاهها است.
برای ارتقا و توسعه گردشگری آموزشی در یک مقصد، خوب است تا با رایزنی با دانشگاهها و مراکز آموزشی از مباحث آموزشی مورد علاقه گردشگران باخبر شویم. این امر میتواند به کشف دلایل علاقهمندی افراد به برخی از مباحث یا سایتهای ویژه برای بازدید و آموختن کمک کند و منجر به معرفی مباحث و مکانهای جدید شود.
از سوی دیگر بهتر است افراد بومی و محلی را وارد این بازی کنیم. این افراد همواره حرفی ناشنیده برای گفتن دارند. « آموزآباد »ها در ایران ابتکاری است که به گردشگران امکان همخانه شدن با بومیان فلات مرکزی ایران و آموختن بسیاری از مهارتها از جمله پختن غذاهای محلی، چوپانی و ساخت صنایعدستی و محلی را به آنها میدهد. نکته قابل ذکر دیگر تسهیلگرانی هستند که آموزش را در بستری بیحاشیه و به دور از کجفهمی و سوءتفاهم ممکن میسازند. در اغلب موارد این وظیفه برعهده راهنمایان گردشگری است. آگاهی و مهارت آنان برای تسهیل روند آموزش میتواند تجربه کمنظیری برای گردشگران رقم بزند و برای مقصد مزیت رقابتی ایجاد کند.
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.