اول
خانم جمیله علم الهدی سال هاست که در اکثر سخنرانی ، سمپوزیم و همایش های داخلی مرتبط با تعلیم و تربیت حضور داشته و سخنرانی می کند و از راه آن دعوت و بیانات ،مقالات ، جزوات و کتاب منتشر می نماید ؛ جدای از نقد جدی که بر نظراتش می توان وارد نمود که از حوصله این مقال خارج است اما نمی توان این نکته را ازنظر دور داشت که مقالات ، نظرات و کتاب ایشان دارای تعارضات و تناقضات جدی است که یکی پس از دیگری گفته ها و نوشته های خود را نقض می کند.
دوم
اولین چیزی که نقد جدی به سخنان خانم علم الهدی وارد است این است که سیستم درون نهادی خانواده که چهل سال از کتب ، تلویزیون ، منابر و معلمان گزینش شده و همت ارگان ها و تلاش دست اندرکاران تعلیم و تربیت بسط و گسترش یافته است قطعا سکولاریسم را تعقیب نمی کند یا حداقل در این راه هدف گذاری نشده است ؛ ایشان با چه قطعیت و آمار مبتنی برمتد علمی گفته است سیستم تعلیم و تربیت ما سکولاریسم را تعقیب می کند؟
اگر به فرموده ایشان مدارس ما، معلمان ما، کتب ما، مسئولان تعلیم و تربیت ما باعث این شده اند که نفوذسکولاریسم در همه ابعاد زندگی ما رسوخ کرده است این ادعا علیرغم نداشتن هیچ سند و مدرکی بافرض محال ، صرف بازگو کردن «آمدن هیولای سکولاریسم » در سمپوزیوم های مختلف چه دردی را دوا خواهد کرد و این افکار به عنوان راهکاری هدفمند ، برنامه ای والگوی مناسب چه نتایجی درخور داشته است؟
البته قشر زحمت کش معلمان ضمن تبری از نظریه التقاطی این چنینی که می گوید : همه معلمان و مدارس ما سکولار هستند ، به سخنرانی طولانی ، طوطی وار وتکراری تریبون پسند زرد اعتنایی نمی کند.
سوم
خانم علم الهدی می فرماید برای ارتباط با اندیشمندان غربی ، رئیس وقت آستان قدس آقای رئیسی به ما پول داده اند ، اگر امکان دارد بفرمایند که چقدر از آستان قدس منابع مالی گرفته اند تا گفت و گوی بین دینی را برگزار کنند؟
چقدر هزینه سفرش و دوستانشان برای این ارتباط گیری به کشورهای دیگر شده است ؟ چقدر از کسانی که دعوت نموده اند از دانشمندان و فیزیکدانان هزینه شده است؟ اگر می شود اسامی آنان را جهت تنویر افکار عمومی و همچنین نتیجه آن همه هزینه برای اجرای بسط گفت و گوی دینی و جلوگیری از سکولاریسم در مدارس را بیان فرمایند.
چهارم
فرمودید: برویم غربی بشویم بهتراست اما به روز باشیم ، آپدیت باشیم!
مگر امروز نوجوانان و جوانان ما از من و شما آپدیت تر نیستند ؟ کانون ناکارآمدی آموزش و پرورش نداشتن مهارت بچه ها در ابعاد مختلف است وگرنه آپدیت که انگشت کوچک فراگیران تعلیم و تربیت است آنان فراتر از به روز رسانی هستند پس چرا علیرغم آپدیت از علم و فن آوری غربی شکایت می کنید؟
فرمودید ؛ پوزیویست ها و ارتودکسی ها ی دینی و اگزیستالیسم ها و ایده آلیست ها در تعلیم و تربیت ما دست برده اند . البته هرچه گشته ایم در این چهل سال از تدوین ، تالیف کتب درسی یک خط ، یک جمله ، یک برگ ، یک کتاب و یک مولف ندیدیم که نظرات و گفته هایش را مبنی بر نفوذ سکولاریسم در معلمان و مدارس تایید کند!
اگر سه گروه یاد شده رابطه علم و دین را خراب کرده اند ؛ شما که با هزینه سرسام آور و بدون حسابرسی متقن آستان قدس، سمپوزیوم سیره حضرت رضا ( ع ) را برگزار نموده اید و گفت و گوی دینی به راه انداخته اید چه بازخوردی در تعلیم و تربیت داشته است ؟ چه رابطه هندسی بین آن همه هزینه و جلوگیری از نفوذ سکولاریسم در آموزش و پرورش داشته است لطفا با ادله بازگو فرمایید؟
پیشنهاد شما به سازمان پژوهش مبنی برراه اندازی گفت گوی بین المللی دینی براساس چه متد و راهکار برنامه ای و خط فکری قابل قبول از اسناد بالا دستی نتیجه بخش تبعیت می کند؟
چه تضمینی وجود دارد راه اندازی گفت و گوهای بین المللی ، به تعلیم و تربیت ایرانی اسلامی کمک کند که در پایان برنامه فرد دیگری امثال جنابعالی به آن سلیقه ایراد نگیرد که بگوید :هیولای سکولار آمده و در بین معلمان و مدارس ما رسوخ کرده است ؟
ایده شما براساس کدام راه نرفته برنامه ای حکایت دارد ؟ چرا اصرار دارید اکوسیستم هوشمند را جدای از عنصر الهی فرض کنید اگر سکولاریسم در لایه های عمیق فلسفی در تعلیم و تربیت ما نفوذ کرده در علوم اسلامی ما نفوذ کرده راهکار شما برای گریز و جلوگیری از نفوذ چیست؟
فرمودید ؛ سکولاریسم در متن تعلیم و تربیت ، در مدارس ، در فکر مذهبیون ما رواج دارد و ما نمی توانیم علیرغم همه امکانات ، تفکر تربیت دینی را جا بیندازیم ؛ بفرمایید چرا اوضاع این طور نمایان است؟
شما از اصالت ساختار گرایی و از فلسفه انسانی حرف می زنید . فرمودید ما با استفاده از آموزه های دینی و آموزه های حکمت متعالیه و آموزه های عرفانی و دو تا استعاره جایگزین می توانیم که یکی خود انسان است و دیگری آفتاب برای تعلیم و تربیت بهره بگیریم ، استعاره ای که عرفا بسیار از آن استفاده می کنند که درجات و تشکیکی دارد و از آن استعاره می شود به خوبی استفاده کرد ،در مقابل اصالت ساختار و پیشنهاد می دهید از نفس اجتماعی که در مقابل نفسی که به شخص نسبت می دهیم از نفسی که در جامعه جریان دارد ، می فرمایید به جای قواعد و ضوابط ساختارهای سازمانی و کارخانه ای که برآن اصل استوارند می توانیم از عواطف اجتماعی حرف بزنیم و در مثال می گویید مثل انقلاب اسلامی و داعش ، این بیانات شما چه ارتباطی با متد و تخصص پیچیده تعلیم و تربیت و اهداف هدف گذاری شده علمی آموزش و پرورش و سند بنیادین و قوانین بالا دستی دارد ؟
خانم علم الهدی سخنان و کتاب شما حتی برای سمپوزیوم هم کاربرد ندارد چه برسد برای نجات نسل نوجوان و جوان امروزی که به زعم شما عطش غربی شدن دارند!
فرمودید ؛ غربی بشویم بهتر است اما آپدیت! می خواهیم بدانیم شما در مواجه با اندیشمندان غربی و کاردینال های فرانسه که با هزینه آستان قدس به راه انداخته اید چه گفته اید آن را بازگو کنید ؟
گفتی غربی بشویم در قسمت دوم برایت بازگو خواهم کرد غرب چه می گوید و چه نظریه ای برای نجات آموزش و پرورش جهان دارد و عملکرد منبعث از 150 سال نظریات غربی ها چه نتایجی داشته است.
خانم گرامی شما حق ندارید در عطش تریبون ، با هزینه هنگفت بیت المال ، نظرات یک کاردینال بی نام و نشان درجه چندم بی مقدار غربی را بیاورید و به معلمان خدوم و زحمت کش ایران بتازید و انگ سکولار برآنان و مدارس شان بزنید!
(پایان قسمت اول)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان