صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

" اکثر معلمین در سیستم آموزشی، درست در مقام آن مرد با تردید اساسی‌اش قرار دارند؛ آنها می‌دانند دانه‌ گندم نیستند، آنها برای دانه‌ گندم شدنِ بچه‌ها دل می‌سوزانند، اما سایه‌ هول سیستم با نُک گزینش کننده‌اش طوری احاطه‌شان کرده، که با عجله برمی‌گردند و می‌گویند: “ما یک دانه‌ گندمیم”، تا تکلیف ذهنی خود را در این مواجهه روشن کرده باشند. آنها “انتخاب” می‌کنند تسلیم شوند و خود را از عواقب سریالیِ سرپیچی مصون نگه می‌دارند"

ما یک دانه گندمیم ... در نقد خلاقیت‌کُشی دوران ابتدایی !

آرزو رضایی مجاز/ شاعر ، معلم و روزنامه نگار

خلاقیت کشی در نظام آموزشی و دوره ابتدایی و نقش معلمان

سیستم آموزشی در یک فرآیند یکپارچه‌ساز، تخیل کودکان را می‌کُشد و میل‌اش به همسانی را رفته‌رفته، در میل کودک به این همسانی فرو می‌نشاند.

دیگریِ بزرگ در این ساخت همگون، تربیت تابعی اخته را به جریان آموزش محول کرده و اولین قدم‌های تربیتی نیز با قتل فانتزی‌های ذهنی بچه‌ها در دوران ابتدایی شکل می‌گیرد.

ساخت خانواده نیز در این پروسه همراه ساختار آموزشی ا‌ست!

این دو نهاد، بچه‌ها را به دنیایی هُل می‌دهند که قصه‌های یک‌خطی دارند؛ روایتی را از زندگی برای آنها می‌سازند که در «خانه – مدرسه – مشق‌شب – مدرسه» محدود می‌شود.

زنجيره‌ی دلالتی هم که جهان کودکانه را در خود می‌گیرد، منکوب از همین روایت خطی ا‌ست.

خلاقیت کشی در نظام آموزشی و دوره ابتدایی و نقش معلمان

“آنها” از آینده‌ای برای کودکان می‌گویند که معطوف به تن‌ دادن به این شکل زیست است؛ تجربه‌ای تک‌بعدی که در نهایت تمام گستره و امکان‌های “آینده” را به یک رابطه‌ عِلیتیِ سرراست فرو می‌کاهد، همواره فردای روشن را معلول درست انجام دادن تکالیف می‌داند و تکامل را “حیات طیبه”، پس از طی‌کردن “صراط بخشنامه‌ای” می‌فهماند!

ابزارهای این یکسان‌سازی را هم، در دو رویکرد می‌توان پی گرفت؛ نگاهی که “آنها” به هنر دارند و محتوایی که در کتاب ها گنجانده‌اند.

در واقع، از همین دو فضای تخت که تمامی روزنه‌های تخیل را می‌بندد، و راه را بر خلاقیت مسدود می‌کند، صدای دیگریِ بزرگ با میل مهارناپذیرش به یک‌دستی، شنیده می‌شود.

“ژیژک” در توصیف نقش دیگری در باورهای ما، حکایت مردی را نقل می‌کند که فکر می‌کند یک دانه‌ گندم است و به یک مرکز روان‌درمانی معرفی می‌شود تا روان‌پزشک قانعش کند که دانه‌ گندم نیست! وی پس از گذراندن دوره‌ درمان، به محض بیرون رفتن، سرآسیمه برمی‌گردد و می‌گوید که یک مرغ جلوی درب ساختمان است. دکتر به او می‌گوید: تو خوب می‌دانی که یک دانه گندم نیستی و یک آدم هستی. مرد پاسخ می‌دهد: بله، من کاملاً به این نکته آگاه هستم، اما آیا مرغ هم این را می‌داند؟!

اکثر معلمین در سیستم آموزشی، درست در مقام آن مرد با تردید اساسی‌اش قرار دارند؛ آنها می‌دانند دانه‌ گندم نیستند، آنها برای دانه‌ گندم شدنِ بچه‌ها دل می‌سوزانند، اما سایه‌ هول سیستم با نُک گزینش کننده‌اش طوری احاطه‌شان کرده، که با عجله برمی‌گردند و می‌گویند: “ما یک دانه‌ گندمیم”، تا تکلیف ذهنی خود را در این مواجهه روشن کرده باشند. آنها “انتخاب” می‌کنند تسلیم شوند و خود را از عواقب سریالیِ سرپیچی مصون نگه می‌دارند.

خلاقیت کشی در نظام آموزشی و دوره ابتدایی و نقش معلمان

این تمایلِ به‌ظاهر انتخابی، در واقع تمکین به میل دیگری‌ست و ماهيتی متکي به “او”ی رسمی دارد؛ دیگری‌ای با تکثیر محتوای یک‌دست‌اش در کتاب‌ها و روش‌های تدریس؛ دیگری‌ای که لب بزرگ سخنران‌اش بی‌وقفه حرف می‌زند و بدون معطلی، حرف‌شنوی می‌خواهد.اما، راه نجات در میانه این صدای هولناک چه سویی ا‌ست؟

شاید جهان داستان با دامن زدن به تخیل بتواند بچه‌ها را مقابل محتوای تحمیلی و تکلیف بالادستی صیانت کند؛ و شاید اگر معلم‌ها به نقش ادبیات در ساختن جهانی عاصی و مشکوک به “بسته‌های فکریِ ابلاغی” واقف شوند و در شش سال دوران ابتدایی، داستان‌خوانی را در بچه‌ها به یک عادت‌واره تبدیل نمایند، آنها روزی بتوانند از دانه گندم بودن پوست بیندازند!

جامعه شناسان جوان

خلاقیت کشی در نظام آموزشی و دوره ابتدایی و نقش معلمان

شنبه, 08 تیر 1398 14:25 خوانده شده: 800 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + +1 -1 --
دکتر س.م.ح.حسینی 1398/04/10 - 08:47
برای تایید این ادعایم به همین نکته بسنده کنم که علیرغم اینکه کودکان ما قبل از ورود به مدرسه و دانشگاه قادرند خلاقانه و منتقدانه تفکر نمایند، در تمام امور اهل کنجکاوی و پرسشگری باشند و سوالات حساس و کلیدی بپرسند، اهل ریسک کردن بویژه در تفکر کردن باشند و خطوط قرمز را در نوردند و به حقایق برسند، اما هرچه مدارج علمی آنها در مدارس و دانشگاه ها بیشتر می شود این ویژگی ها در آنها کم رنگ تر می شود و بتدریج پسیوتر و آرام تر و رام تر و نهایتا تبدیل به موجوداتی مسخ شده می شوند که یاد گرفته اند طوطی‌وار حفظ و تکرار کنند، میمون وار تقلید کنند، گوسفندوار زندگی کنند و عین گاو بی خیال تمام ستم هایی که در حق آنها می شود باشند! آنها در واقع....

سرچ کنید تیوری های آموزشی سیاسی دکتر حسینی و بقیه اش رو بخوانید.
پاسخ + +2 0 --
مدیری 1398/04/10 - 16:42
این دانه گندم که گفتی یعنی چه؟
پاسخ + +6 0 --
ناشناس 1398/04/10 - 17:24
آری شما یک دانه جوِ گندم نمائید
پاسخ + +2 0 --
ناشناس 1398/04/11 - 11:25
اگه خلاقیت نداریم لااقل راه و روش کپی و اخلاق مداری در تقلید علمی رو یاد بگیریم. این هم خیلی ارزش محسوب میشه.
پاسخ + +1 0 --
فرهنگی 1398/04/11 - 14:54
معلم اول ابتدایی بنده به درسال 1350 معادل دکترای امروز سواد داشت وقتی حروف الفبا را می نوشت قطعا تمام مکاتب زبانشناسی را مطالعه کرده بود من اکنون با 30 سال سابقه تدریس دررشته زبان فارسی به این نتیجه رسیدم که چه قدربا سوادبودندخانم رضایی دردوران صفویه آرامش موجب افزایش شاعران شدبه طوری که طالب آملی قهوه چی به آن مقام رسید شما دنبال خلاقیت می گردید؟کدام خلاقیت؟ کدام معلم؟کدام خلاقیت کش؟....
پاسخ + 0 0 --
دانش آموز اسبق دکتر 1398/04/11 - 18:59
باز کم آوردی حاج آقا؟!
پاسخ + 0 0 --
فرهنگی 1398/04/12 - 14:12
آری نتیجه کاربزرگان دردست حقیران وکارحقیران دردست بزرگان ......
پاسخ + 0 -2 --
کمال مصطفی پور 1398/04/15 - 08:18
خیلی عالی نوشتید
زنده باد
اما متاسفانه اغلب ما معلمان هم آنجاهایی که از دستمان بر می آید دوباره همان هنجارهای خودمان را بر دانش آموزان تحمیل می کنیم و باز هم همان تک خط و ....

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور